بازدید امروز: 61
بازدید دیروز: 33
کل بازدیدها: 2271253
missing an intimate relationship (emotional loneliness) or missing a wider
social network (social loneliness).
احساس تهایی متمایز کننده بهزیستی اجتماعی و احساس فقدان ارتباط درونی و(احساس تهایی عاطفی)یا فقدان روابط اجتماعی گسترده (احساس تنهایی اجتماعی) است.
Loneliness is one of the main indicators of social well-being. It reflects
an individual’s subjective evaluation of his or her social participation or
isolation. Investigating social participation and isolation requires the identification
of the objective characteristics of the functioning of communities
and the sizes, compositions, and functioning of networks of personal relationships.
احساس تنهایی یکی از مهترین شاخصه های بهزیستی اجتماعی است.احساس تنهایی منعکس کننده ارزریابی ذهنی از مشارکت یا انزوای اجتماعی شخص است.ارزیابی انزوا یا مشارکت اجتماعی مستلزم شناسایی ویژگی های عینی از کارکردهای اجتماعی دارد و نیز ترکیب شبکه های روابط بین فردی میباشد.
Perlman and Peplau (1981) formulated loneliness as “the unpleasant
experience that occurs when a person’s network of social relationships is
deficient in some important way, either quantitatively or qualitatively” (p. 31).
A second definition explicitly takes into account the standards that are central
in the evaluation process leading to loneliness: Loneliness is a situation
that occurs from a lack of quality relationships. This includes “situations in
which the number of existing relationships is smaller than is considered
desirable or admissible, as well as situations where the intimacy one wishes
for has not been realised” (De Jong Gierveld 1987:120). In both definitions,
loneliness is considered to be an expression of negative feelings of missing
relationships and occurs in individuals of all ages.
پرلمن و پپلوآ (1981) احساس تهایی را بصورت " رخداد یک تجربه نا خوشایند زمانیکه شبکه ها شبکه روابط بین فزدی در چند زمینه مهم چه به لحاظ کمی چه کیفی کاهش میابد". تعریف دیگری بطور آشکار مربوط به استانداردهایی است که در فرآیندهای اساسی رسیدن به احساس تنهایی دخیل اند:احساس تهایی شرایط است که در اثر فقدان روابط با کیفیت است.این حالت شامل تعدادی روابط است که کوتاه تر از آنچه که مورد انتظار است نه پذیرفتنی است و نه دلخواه. در هردو تعریف احساس تنهایی بصورت تجربه منفی از ازدست دادن روابط بین فردی در نظر گرفته شده است که در هر گروه سنی اتفاق می افتد.
Loneliness is one of the possible outcomes of the evaluation of a situation
in which an individual has a small number of relationships. However,
many determinants work together in explaining why some people with
small numbers of social contacts consider themselves lonely whereas others
feel good and sufficiently embedded.
احساس تنهایی یکی از پیامدهای احتمالی ارزیابی موقعیتی است که شخص خودش را کوچکترین عضو روابط می پندارد. با این حال شاخصه های زیادی در اینکه چرا برخی افراد با وجود در نظر گرفتن خود به عنوان کوچکترین عضو روابط احساس تنهایی میکنند و برخی دیگر به خوبی در گیر میشوند.
Among these determinants is the presence or absence of an intimate partner (Dannenbeck 1995; Dykstra and De Jong Gierveld 2004; Peters and Liefbroer 1997; Waite and Gallagher 2000; Wenger et al. 1996); the size and functioning of family relationships, particularly parent-child bonds (De Jong Gierveld and Peeters 2003; Kaufman and Uhlenberg 1998; Kitson and Morgan 1990; Pinquart 2003);nonkin relationships and participation in volunteer work, clubs, and the church(Pilusuk and Minkler 1980; Van Tilburg et al. 1998; Wagner, Schütze, andLang 1999); personality traits (Jones and Carver 1991; Windle and Woods2004); gender (Baltes, Freund, and Horgas 1999; Borys and Perlman 1985);and health (Havens and Hall 2001; Kramer et al. 2002; Mullins, Elston, andGutkowski 1996; Penninx et al. 1999; Steverink et al. 2001).
بین این شاخصه ها حضور یا عدم حضور دوست صمیمی ، اندازه و عملکرد روابط فامیلی بخصوص رشته ارتباطی والد کودک ، روابط غیر خویشاوندی و مشارکت در کارهای داوطلبانه ، کلیسساها و کلوپ ها،ویژگی های شخصیتی،جنسسیت، وس لامت جسمانی از مهمترین انها میباشند.
Two components of loneliness can be distinguished. Weiss (1973) differentiated
between emotional loneliness, stemming from the absence of an
intimate relationship or a close emotional attachment (e.g., a partner or a
best friend), and social loneliness, stemming from the absence of a broader
group of contacts or an engaging social network (e.g., friends, colleagues,
and people in the neighborhood). Emotional loneliness arises, for example,
when a partner relationship dissolves through widowhood or divorce and is
characterized by intense feelings of emptiness, abandonment, and forlornness.
Young people who have moved to places where they are newcomers
frequently report social loneliness.
دو جز احساس تنهایی میتوانند از هم متمایز گردند.وایز بین تنهایی هیجانی که ریشه در عدم حضور ارتباط عاطفی یا بسته شدن وابستگی عاطفی دارد.و تنهایی اجتماعی که ریشه در فقدان گروه ارتباطی وسعیتر یا شبکه اجتماعی دلنشین دارد. تنهایی عاطفی زمانی برانگیخته میشود که روابط دوستانه مثلا به دلیل طلاق از بین برود که بصورت احساس تهی بودن یاس و بیکسی مشخص میشود.افراد جوان رمانیکه به عنوان تازه وارد به مکانهایی وارد میشوند متعاقبا گزارشی از احساس تنهایی اجتماعی داده اند.
ای ستاره ها که بر فراز آسمان
با نگاه خود اشاره گر نشسته اید
ای ستاره ها که از ورای ابرها
بر جهان ما نظاره گر نشسته اید
آری این منم که در دل سکوت شب
نامه های عاشقانه پاره می کنم
ای ستاره ها اگر به من مدد کنید
دامن از غمش پر از ستاره می کنم
با دلی که بوئی از وفا نبرده است
جور بیکرانه و بهانه خوشتر است
در کنار این مصاحبان خود پسند
ناز و عشوه های زیرکانه خوشتر است
ای ستاره ها چه شد که در نگاه من
دیگر آن نشاط و نغمه و ترانه مرد؟
ای ستاره ها چه شد که بر لبان او
آخر آن نوای گرم عاشقانه مرد؟
جام باده سرنگون و بسترم تهی
سر نهاده ام به روی نامه های او
سرنهاده ام که در میان این سطور
جستجو کنم نشانی از وفای او
ای ستاره ها مگر شما هم آگهید
از دو روئی و جفای ساکنان خاک
کاینچنین به قلب آسمان نهان شدید
ای ستاره ها، ستاره های خوب و پاک
من که پشت پا زدم به هرچه هست و نیست
تا که کام او ز عشق خود روا کنم
لعنت خدا به من اگر بجز جفا
زین سپس به عاشقانِ با وفا کنم
ای ستاره ها که همچو قطره های اشک
سر به دامن سیاه شب نهاده اید
ای ستاره ها کز این جهان جاودان
روزنی بسوی این جهان گشاده اید
رفته است و مهرش از دلم نمی رود
ای ستاره ها، چه شد که او مرا نخواست؟
ای ستاره ها، ستاره ها، ستاره ها
پس دیار عاشقان جاودان کجاست؟
فروغ
بسیاری از جوانان تصور میکنند که زندگی مشترک و شرایط به وجود آمده در زمان ازدواج مانند شرایطی است که در زمان دوستی یا نامزدی بین دو طرف حاکم بوده است و مقایسه بین این دو شرایط برای تعدادی از زوج ها باعث شده تا بدبینی خاصی نسبت به زندگی مشترک داشته باشند. در حالی که دنیای دوستی و نامزدی دنیای بسیار متقاوتی از زندگی مشترک میباشد.
دنیای دوستی دنیای رویاها و ایده آل هاست در حالی که زندگی مشترک دنیایی کاملا حقیقی و ملموس است. دنیایی که در آن خوبی ها و بدی ها در کنار یکدیگر است و تنها میتوان با تلاش و کوشش و صبوری دنیای ایده آلی ساخت. دنیای دوستی سراسر شیرینی، امید و شرایط مطلوب است. اینجا مرد مورد علاقه ات کاملا در اختیار توست. برای با تو بودن به اندازه کافی فرصت دارد تنها به تو میاندیشد و به همه خواسته هایت تن در میدهد. زن مورد علاقه ات به همان گونه است که تو میخواهی، تنها به فکر توست و برای رضایت و خوشنودیت تلاش میکند.
در زمان دوستی از گذشته خود به راحتی صحبت میکردی، از همه خواسته هایت بی پرده سخن به میان میآوردی و احساس میکردی که گذشته و حالت از خودت میباشد و آزاد هستی تا در انتخاب خود تجدید نظر کنی. همه چیز را عاشقانه مینگریستی و از کمی ها و کاستی ها به راحتی میگذشتی چون باور داشتی که باید این زندگی رویایی را شیرین نگاه داشت و برای شیرین بودن آن باید از عیب ها گذشت. اما همین که وارد زندگی مشترک میشوی شرایط کاملا تغییر میکند. اینجا دیگر صحبت از تحمل کردن است. اینجا صحبت از یک عمر زندگی است. اینجا خوبی و بدی، شیرینی و تلخی و زشتی ها و قشنگی ها در کنار همدیگر است. در دنیای دوستی محبوب تو خود را به شکلی ایده ال به تو ارایه میکرد اما در زندگی مشترک تو باید از او یاری ایده آل بسازی.
دنیای دوستی دنیای نیاز های عاطفی، و نیازهای غریضی است. در این دنیا برای رسیدن به خواسته هایت باید محبوب و مطلوب دوستدار خود باشی. اینجا رفع نیازهایت در ردیف اول اولویت های زندگیت میباشد بنابراین خود را برای برآورده شدن نیاز های عاطفی یا دیگر نیاز های غریضی خود آماده میکنی. اما در زندگی مشترک با برآورده شدن این نیازها، مسائل دیگری در اولویت زندگی قرار میگیرند. و مردان بر اساس ساختار مغزی و نوع وظیفه ای که در طول تاریخ آفرینش بر عهده آنها گذاشته شده کار و موفقیت های اجتماعی خود را در راس همه امور قرار میدهند. اما زنان ایده آل ترین شرایط زندگی برای آنها زمانی بود که مرد مورد علاقه شان تنها به آنها فکر میکرد و هیچ چیز جز زن محبوب شان در اولویت کار آنان نبود.
اما با ادامه زندگی و هویدا شدن نیاز های اساسی دیگر مرد، زنان از رابطه معشوقانه خود سر خورده شده و تصور میکنند که: محبت و عشق مرد مورد علاقه آنها کم رنگ شده است. بنابراین نسبت به همه روابط مشترک حساس شده که این حساسیت تصور سلطه طلبی و زیاده خواهی زنان را در افکار مردان پرورش میدهد و این مسئله خود باعث میشود تا در برابر نیاز عاطفی و احساسی زنان واکنش های منفی از خود بروز دهند. اینجا یک رابطه ساده و عاطفی تبدیل به رابطه ای پیچیده و پر از شک و ظن میشود که حل آنها تنها به دست روانکاوان متبحر انجام میپذیرد. بزرگترین اشتباه زنان در این مرحله از زندگی این است که به حساسیت های خود دامن بزنند یا بین خود و محبوبشان فاصله ایجاد کنند یا تصور کنند که اگر با مردی دیگر ازدواج میکردند عشق آنها همیشه پررنگ و ثابت بود.
در حالی که همه مردان برای آشنا شدن به روحیات زنان و تطبیق دادن روحیات خود با زنان مورد علاقه شان نیاز به کسب مهارت عشق ورزی دارند که این وظیفه اصلی هر زنی است که مرد مورد علاقه خود را در مهارت بیان احساسات درونی و عشق ورزی متبحر کند. او باید خود را به مرد مورد علاقه خود نزدیک تر کرده و به او بفهمانند که من یک زنم. من کانون عشق و عاطفه هستم. من دوست دارم وقتی با من زیر یک سقف هستی دنیای مردانه خود را فراموش کنی و چون من تو هم به یک کانون عشق و محبت تبدیل شوی. همچون زمانی که آرزوی با هم بودن را در سر میپروراندیم. محبت تو برای من تنها زمانی که نیاز جنسی داری برایم کافی نیست بلکه من باید دایم و پیوسته از تو انرژی محبت و عشق بگیرم تا بتوانم شاداب و با طراوت زندگی کنم.
زنان تصور نکنند که تنها با بیان یک بار این جملات وظیفه آموزش مرد مورد علاقه خود را به پایان رسانده اند. بلکه این کار نیازمند پشتکار و به کار گرفتن فنون و جذابیت های زنانه است. چون مردان وظیفه مهارت عشق ورزی و بیان احساسات خود را فراموش میکنند. چون این وظیفه اصلی آنها نیست و نیمکره مغز آنان که وظایف غیر احساسی و عاطفی را به عهده دارد بزرگتر از نیمکره مغزی است که وظیفه عاطفی و احساسی را به عهده دارد. در ضمن مردان موجودات تنوع طلبی هستند که اگر آنان را رها کنید زنی دیگر را همچون شما اسیر نیازهای عاطفی و جنسی خود میکنند.
در دنیای دوستی همه روابط عاشقانه و بی عیب و ایراد است اما در زندگی مشترک این عشق ها کم رنگ شده و عیب ها خود را نمایان میسازند. در این نوع زندگی باید از خرد و اندیشه کمک گرفت و به خود و محبوبمان بفهمانیم که هر انسانی دارای معایب و محاسنی است و پیدا کردن فردی که فقط خوبی در او باشد محال است همانطور که خودم یا شما دارای نقاط ضعف و عیب هایی هستیم.
خوب است بدانیم که بچه دار شدن تنها باردار شدن و به دنیا آوردن بچه نیست. کودکی که پا به این دنیا می گذارد، حقوقی دارد که باید رعایت شود. وظیفه ی پدر و مادر است که محیطی سرشار از مهر و محبت برایش فراهم کنند، از نظر اقتصادی در سطحی باشند تا امکانات اولیه را تهیه کنند و از همه مهم تر، خودشان از سلامت کافی برخوردار باشند،تا بتوانند یک کودک را در کمال آرامش و سلامت پرورش بدهند. در این مقاله می خواهیم شما را با رژیم غذایی سالمی که تاثیر به سزایی روی سلامت جنین دارد، آشنا کنیم.
یک مادر برای اینکه فرزندی سالم به دنیا آورد، در درجه ی اول خودش باید در شرایط روحی و جسمی مناسبی باشد. تعدیل وزن، کاهش استرس، تنظیم رژیم غذایی متعادل و مناسب و ورزش، از مهم ترین نکاتی است که یک خانم قبل از بارداری باید رعایت کند. داشتن پدر و مادری سالم، یکی از بزرگ ترین حقوق کودک است و پدر و مادر باید قبل از تصمیم گیری برای بچه دار شدن، به این فکر باشند.
چند نکته ی غذایی برای داشتن یک بارداری سالم
رژیم غذایی را به وضع بهتری تغییر دهید:
اگر عادت به خوردن غذاهای ناسالم دارید، هر چه زودتر این عادات را ترک کنید. ممکن است خیلی از غذاهای چرب و چاق کننده و ناسالم را دوست داشته باشید، اما این خودخواهی است. اگر بعد از باردار شدن نیز به همان شیوه ی نادرست غذا بخورید، مطمئنا روی سلامتی کودکتان تاثیر بدی خواهد گذاشت.
باید بدانید هر چیزی که می خورید، روی رشد و سلامت جنین تان هم اثر می گذارد و ممکن است، برایش ضرر داشته باشد. همچنان که ساختار بدن جنین در حال شکل گیری است، سلول های مغزی او نیز در حال رشد و تکثیر هستند و استخوان های بدن او نیز در حال ترکیب بندی است. نیاز مادر هم به مواد مغذی، در این شرایط چند برابر می شود. بنابراین قبل از اقدام به باردار شدن، حتما روی رژیم غذایی تان دقت داشته باشید.
مادر باردار باید از مصرف گوشت و ماهی فرآیند شده، دودی و نمک سود شده در تمام دوران بارداری و سه ماه قبل از آن خودداری کند.
چه برای مرد و چه برای زن، غذا و بارداری اهمیت زیادی دارد. برای اینکه شانس باروری افزایش پیدا کند و برای داشتن یک نوزاد سالم، رژیم غذایی نقش بسیار مهمی دارد.
از این رو محققان توصیه می کنند که روزانه چند وعده میوه، سبزی و حبوبات بخورید. غذاهای سرشار از کلسیم مثل ماست و دوغ و پنیر و مخصوصا شیر ضروری است.
ویتامین C ، اسید فولیک، ویتامین E و روی برای شکل گیری اسپرم های سالم بسیار مهم است. دریافت نکردن مواد غذایی کافی می تواند روی زمان قاعدگی شما تاثیر بگذارد. اگر وزنتان زیاد است یا چاق هستید، قبل از تصمیم گیری برای بچه دار شدن، وزنتان را به حد ایده آل برسانید.
از این چند مورد اجتناب کنید:
- اگر عادت به خوردن چیپس، پفک، غذاهای آماده و گوشت های فرآیند شده مثل سوسیس، کالباس، سس و غذاهای چرب و شور دارید، این عادات را کنار بگذارید.
- به هیچ عنوان الکل مصرف نکنید.
- سر خود دارو نخورید و اگر سیگار می کشید، سیگارتان را ترک کنید.
- زیاد قهوه ننوشید. در صورتی که به چای علاقه دارید، سعی کنید چای کم رنگ مصرف کنید. مقدار کم قهوه ممکن است ضرری نداشته باشد، اما مصرف بیش از دو فنجان آن در روز، روی قدرت باروری تاثیر می گذارد.
- اگر چه ماهی همیشه به مادران باردار و زنانی که در دوران باروری هستند توصیه شده است، اما در نظر داشته باشید که نوع خوب و مرغوب آن را انتخاب کنید، چون بعضی از انواع ماهی ها حاوی جیوه ی زیادی است و این می تواند برای جنین خطرناک باشد. جیوه می تواند در بدن تجمع پیدا کند و حتی تا یک سال در بدن بماند. بهتر است، هفته ای دو بار ماهی، آن هم از نوع بی ضرر مثل سالمون و قزل آلا استفاده کنید.
- باید از مصرف گوشت و ماهی فرآیند شده، دودی و نمک سود شده در تمام دوران بارداری و سه ماه قبل از آن خودداری کنید.
ravanshena30.mihanblog.com منبع
سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت علمی کاربردی بهداشت استخدامی تامین اجتماعی
در آزمون برتر www.azmoonbartar.com
ناتوانی جنسی یا اختلال در نعوظ اندام تناسلی مردان یکی از مهم ترین و شایع ترین اختلالات جنسی ناشی از ابتلا به دیابت است که به طور عمیق و گسترده ای بر کیفیت زندگی زوجین تاثیر می گذارد. اگر شیوع ناتوانی جنسی در جامعه مردان 40 تا 70 سال را حدود 6/9 درصد برآورد کنیم، ابتلا به دیابت، شیوع این اختلال را در مردان بالای 18 سال به 35 درصد می رساند. البته میزان شیوع آن در مبتلایان به دیابت نوع 2 بیشتر از مبتلایان به دیابت نوع یک است که یکی از علل آن می تواند مسن تر بودن بیماران دیابتی نوع 2 در مقایسه با بیماران دیابتی نوع 1 باشد.
همچنین مردان دیابتی 10 تا 15 سال زودتر از سایر مردان به ناتوانی جنسی دچار می شوند. مردان مبتلا به دیابت، علاوه بر احتمال ابتلا به ناتوانی جنسی، ممکن است به اختلال های جنسی دیگری از قبیل بیماری پیرونی، زودانزالی، دیرانزالی، برگشت انزال به عقب و بی میلی جنسی نیز مبتلا شوند. بخشی از این عوارض مربوط به پیشرفت بیماری دیابت و بخشی دیگر نیز عوارض داروهایی است که بیمار برای کنترل عوارض دیابت مصرف می کند.
همان طور که گفته شد مردان مبتلا به دیابت به علل مختلفی به ناتوانی جنسی دچار می شوند. درگیری اعصاب محیطی، تنگی عروق و به ویژه اختلال عملکردی پوشش داخلی رگ ها موسوم به اندوتلیوم که نقش عمده ای در نعوظ اندام تناسلی مرد ایفا می کند، پرفشاری خون و نارسایی مزمن کلیه ها ناشی از دیابت همگی به بروز و تشدید اختلالات جنسی در مردان می انجامد.
درباره دیابت و بروز اختلالات جنسی در مردان توجه به 3 نکته دیگر ضروری است؛ نخست اینکه استعمال دخانیات، خطر بروز و شدت ناتوانی جنسی را در مردان دیابتی بیشتر می کند. دیگر اینکه بروز ناتوانی جنسی در مردان دیابتی زنگ خطری برای بروز قریب الوقوع تنگی عروق کرونری قلب و سکته قلبی است که باید جدی گرفته شود و نکته سوم، داروهایی است که مبتلایان به دیابت برای تنظیم قند خون و کنترل عوارض بیماری مانند پرفشاری خون مصرف می کنند؛ زیرا برخی از این داروها ممکن است بر سلامت جنسی بیمار تاثیر منفی بگذارند.
از این رو ضروری است بیمار هنگام مراجعه به پزشک درباره مسایل خود با وی گفت وگو کند تا پزشک معالج با توجه به شرایط بیمار در صورت امکان درباره میزان و نوع داروی تجویزی برای کنترل دیابت تصمیم گیری کند.
دیابت در زنان هم خطر ابتلا به انواع و اقسام مشکلات جنسی را بیشتر می کند. کاهش میل جنسی، نرسیدن به اوج لذت جنسی یا اصطلاحا ارگاسم، کاهش برانگیختگی جنسی، درد هنگام نزدیکی و عفونت های واژن با فراوانی متفاوت در بخش قابل توجهی از زنان مبتلا به دیابت بروز می کند. همه علل و عواملی که به بروز اختلالات جنسی در مردان مبتلا به دیابت می انجامد، ممکن است در بروز اختلالات جنسی زنان هم سهیم باشد.
اختلالات جنسی در بیماران دیابتی مانند سایر عوارض این بیماری قابل تشخیص، درمان و کنترل است؛ به شرط اینکه هم پزشکانی که به درمان دیابت می پردازند و هم بیماران به آن توجه کرده و آن را جدی تلقی کنند. اگر بی توجهی به دیابت و عوارض جانبی آن حیات بیمار را به مخاطره می اندازد، بی توجهی به عوارض جنسی دیابت نیز حیات زندگی زناشویی فرد را در درازمدت با خطرهای جدی مواجه می کند و به طور قطع و یقین، کنترل قندخون در بیماری که زندگی وی بر اثر بی توجهی و درمان نامناسب یا دیگر عوارض جنسی دیابت از هم پاشیده است بسیار سخت تر و دشوارتر از بیماری است که به صورت همه جانبه به همه مسایل و مشکلات وی توجه می شود.
همان طور که گفته شد، برای درمان اختلالات جنسی ناشی از بیماری دیابت، به ویژه ناتوانی جنسی در مردان، طیف گسترده و متنوعی از درمان های دارویی خوراکی، تزریقی و حتی وسایل کمکی وجود دارد که بیماران با مراجعه به موقع به درمانگران اختلالات جنسی می توانند با صلاحدید و تجویز آنها از این درمان ها و نیز مشاوره ها و تمریناتی که برای بهبود سلامت جنسی وجود دارد بهره مند شوند