بازدید امروز: 433
بازدید دیروز: 321
کل بازدیدها: 2260351
سکوت....جواب های سربالا....پریشان خاطری....کم محلی.... در این شرایط می خواهید موی سر خودتان را بکنید. واقعا دیگر فکری به ذهن تان نمی رسد.
«عذرخواهی کردن» از نامزد خود یا همسر خود ممکن است مشکل به نظر برسد، بخصوص زمانی که بر سر مسئله یا موضوعی با هم چندین بار مخالفت کرده باشید و ممکن است در خود توان گفتن آن را نبینید. از طرفی هر کاری را هم که فکر می کردید به او می فهماند که شما از کرده خود پشیمان هستید را انجام داده اید. کمی صبور باشید، ما در ادامه چند روش «عذرخواهی» را برایتان مطرح می کنیم، که قطعا حل وفصل نمودن اختلافات و عبرت گرفتن از تجارب خواهد انجامید.
انتقاد را با گشاده رویی بپذیرید: در مجادله ای که هر دوی شما تصور می کنید حق با شماست و مشکل مربوط به طرف مقابل می باشد به ویژه اگر قبلا نیز مکررا بر سر موضوع فعلی بحث کرده اید، لطفا انتقاد همسر خود را با روی باز و به راحتی گوش کنید.
آنتراک دهید: در اوج بحث فشارخون تان بالا می رود و تپش قلب تان بالا می رود و ممکن است چیزهایی بگویید که لزوما بیان آنها منظوری ندارید. همیشه به مکانی خلوت نیاز دارید که در آن از هم جدا شده آرام گرفته و افکار خود را جمع کنید.
گذشته را یادآوری نکنید: به چیزی که اکنون در حال روی دادن است توجه کنید. آتش بیار معرکه شدن راهی به جایی نخواهد برد و با فراموش کردن گذشته زودتر به توافق می رسید.
به او بگویید که دشمن اش نیستید: اگر به آرامی در مورد موضوعی بحث می کنید.
تمایل زیادی به صحبت با جمع ندارید و به ندرت برای شرکت در یک بحث داوطلب می شوید؟ حتی از ابراز عقیده در میان جمع هم خود داری می کنید و ارتباط برقرار کردن با دیگران یک استرس بزرگ برای شماست؟ اما اگر به توصیه های ما دقت کنید می بینید که دلیلی برای این استرس ها وجود ندارد. نیازی نیست که در ارتباطات تان خود را با دیگران مقایسه کنید بلکه می توانید به شیوه خود وارد ارتباط با اطرافیان تان شوید و از اجتماع تان هم فاصله نگیرید. البته این نکته ها تنها به درد گوشه گیرها نمی خورد. اگر شما یک فرد اجتماعی و برون گرا هم باشید، یادگیری این ریزه کاری ها باعث خواهد شد، در ارتباطات تان موفق تر باشید.
? از تخصص تان کمک بگیرید
قرار نیست تغییر دادن رفتاری که یک عمر با آن زندگی کرده اید آسان باشد اما شما می توانید از آسان ترین مرحله، کار را شروع کنید و به این تنهایی پایان دهید. استفاده از توانایی ها، تخصص ها و دانش های تان نخستین قدم شما می تواند باشد. اگر در جمعی حضور دارید که موضوع صحبت شان به تخصص شما ارتباط دارد، خود را وارد گفت وگوی شان کنید و این می تواند بهترین و آسان ترین شروع باشد. می توانید از نظرات خود در مورد موضوعی که کاملا از آن آگاه هستید را ابراز کنید و با گفتن نکاتی که برای حاضران اهمیت دارد خود را مورد توجه قرار دهید.
? رابطه تان را محکم تر کنید
برای ساختن رابطه ای عمیق تر پیش قدم شوید. مثلا می توانید با گرفتن آدرس ایمیل، شماره همراه یا وبلاگ این شنونده های نیمه غریبه، ارتباط تان را گسترش دهید. اگر شما در یک شبکه مجازی موضوعات مورد علاقه تان را به اشتراک بگذارید، می توانید امکان یک صحبت مجازی با این دوستان تازه را ایجاد کنید. از طرف دیگر با یک پیامک گاه گداری یا ارسال یک ایمیل به این دوستان تازه نزدیک تر خواهید شد و از این طریق در دیدار دوباره آن ها مشکل کمتری برای برقراری ارتباط خواهید داشت.
? خاطرات تان را بیرون بریزید
تجربه های تان را در دل تان نگه ندارید. آن ها را با دیگران قسمت کنید، خاطراتی که ممکن است در ذهن شما انبار شده باشند، می توانند موضوع جالبی برای این دوستی های تازه باشند. اطرافیان شما دوست دارند شما را بیشتر بشناسند و از این که با شما افکار و موضوعات مشترکی دارند، اطمینان پیدا کنند. بهترین راه برای ایجاد این اعتماد متقابل و شناخت این است که خاطرات تان را با دیگران به اشتراک بگذارید. البته به بی راهه نروید. یادتان باشد که صحبت های شما و خاطرات تان هم اولا باید جزو موضوعات مورد علاقه اطرافیان تان باشد و دوما به بحث هایی که در آن لحظه می کنید ارتباطی داشته باشد. البته اگر شما یک تازه وارد هستید از حرف زدن های طولانی بپرهیزید و اجازه ندهید که با پرحرفی، طرفدارهای تان را در آن جمع از دست بدهید.
? شنونده ها را بشناسید
برای این که به یک جمع وارد شوید و این ورود برای تان موفقیت آمیز باشد، باید بیش از هر چیز آن جمع را بشناسید. شما کنار چه کسانی نشسته اید و چه حرف هایی می تواند برای شان یک خوراک خوب باشد. بی گدار به آب نزنید. صحبت از آخرین اخبار سیاسی برای جمعی که هیچ علاقه ای به آن ندارند و تنها برای استراحت کردن و آرامش به مسافرت آمده اند، صحبتی موفقیت آمیز نخواهد بود. قرار نیست شما گوینده اصلی باشید بلکه می توانید در صحبت های آن ها مشارکت کنید و بعد از این که نوع نگاه شان به زندگی و موضوعاتی که می تواند برای شان جالب باشد را شناختید، خودتان هم وارد این بازار گفت وگو شوید.
? سراغ متخصص بروید
اگر احساس می کنید شما برای وارد شدن به گفت وگوهای جمعی تنها به این نصیحت ها احتیاج ندارید و مشکل تان جدی تر از این است و همین طور اگر هنگام صحبت کردن با دیگران دچار اضطراب شدید، تپش قلب، تعریق یا سردی بدن می شوید باید هرچه زودتر از یک متخصص کمک بگیرید. اگر شما چنین علائمی را تجربه می کنید باید بگوییم که مشکل شما ندانستن راه های ورود به جمع نیست بلکه باید با کمک گرفتن از یک روان شناس و درصورت لزوم یک روان پزشک این اضطراب ها را از خود دور کنید. شما با یک دوره درمان به طرزی باور نکردنی این هراس ها را از دست خواهید داد و یکی از کسانی خواهید شد که همیشه حرفی برای گفتن دارد.
اگر هنگام صحبت کردن با دیگران دچار اضطراب شدید، تپش قلب، تعریق یا سردی بدن می شوید باید هرچه زودتر از یک متخصص کمک بگیرید
ravanshena30.mihanblog.com منبع
سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت علمی کاربردی بهداشت اسدختدامی تامین اجتماعی
در آزمون برتر www.azmoonbartar.com
دانشمندان کشف کردند گوش چپ که اطلاعات خود را به نیمکره راست مغز ارسال می کند گوش "عشق" است و بنابراین عبارات احساسی را برای درک بهتر باید در این گوش نجوا کرد.
بخش چپ مغز منطق، توجه به جزئیات، زبان، علم و استراتژیها را نشان می دهد و طرف راست تصورات، اشراق و سیر و سلوک، دید همزمان، تخیلات و احساسات را حاکمیت می کند.
هر یک از این بخشهای مغز قسمت مخالف بدن را کنترل می کنند.بنابراین منطقی است که تصور شود یک جمله احساسی اگر مستقیما از طرف چپ بدن ارسال شود سریعتر به مراکز احساسی می رسند.
به طور طبیعی چشم راست با زکاوت بیشتری می تواند رنگها را درک کند این درحالی است که بهتر است مادران گونه چپ کودک را ببوسند و یا با دست چپ کودک را در آغوش بگیرند.
در حقیقت دانشمندان دانشگاه انگلیس در تحقیقات خود نشان دادند که 85 درصد از زنان چپ دست یا راست دست کودک خود را با دست چپ در آغوش می گیرند. به این ترتیب واکنشهای فیزیکی و احساسی کودک مستقیما به طرف راست مغز مادر می رسند.
به تازگی گروهی از محققان با آزمایش هزار و 120 نفر مشاهده کردند که گوش چپ در این افراد "گوش عشق" است.
به طوری که 69 درصد از موارد خاطر نشان کردند تمام عبارات شیرین و عاطفی را هنگامی که از راه گوش چپ می شنوند بهتر درک می کنند و تنها 56 درصد از موارد اگر این عبارات را با گوش راست بشوند می توانند عمق آنها را درک کنند.
نکته حائز اهمیت این است که زن و شوهر باید خود رأساً به حل مشکلات زناشویی و خانوادگی اقدام کنند…
2. زن و شوهر باید هرچه بیشتر با یکدیگر ارتباط کلامی و عاطفی برقرار کنند و سوء تفاهمات و سوء ارتباطات را هرچه زودتر شناسایی، رفع و اصلاح کنند. نکته حائز اهمیت این است که زن و شوهر باید خود رأساً به حل مشکلات زناشویی و خانوادگی اقدام کنند و پیش از آن که موضوع را با کس دیگری در میان گذارند، به منزله دو انسان عاقل و بالغ مسأله را منصفانه بین خود حل و فصل کنند و اجازه ندهند دیگران در این امر مداخله کنند.
3. در هر فرصتی که پیش میآید سعی کنید با همسر و اعضای خانواده تان ارتباط کلامی و عاطفی برقرار کنید و به گفت و گوهای خانوادگی بپردازید.
4. زن و شوهر موظفند خود را در برابر یکدیگر آراسته و پاکیزه و جالب توجه نگه و از پریشانی و وضع نامرتب اجتناب کنند.
5. تشویق و ابراز تشکر از رفتارهای مطلوب همسر، تأثیر بسزایی در تکرار و استمرار آن رفتارها دارد و انگیزه تکرار آن رفتارهای مطلوب را بیشتر میکند.
منبع:فانیها
شیوع وسواس در بین زنان و مردان تفاوت چندانی ندارد، اما در بین افراد مجرد، بیش از افراد متأهل است.
غلامعلی افروز، رئیس سازمان روانشناسی و مشاوره کشور در گفتوگو با خبرنگار بهداشت و درمان فارس، افزود: وسواس به برخی از افکار، اندیشه ها، اعمال پیوسته و ناخواسته که به صورت اضطراری و اجباری وجود فرد را فرا می گیرد، گفته می شود.
وی گفت: وسواس های فکری شامل اندیشه ها، نگرش ها و عقاید ناخواسته و مداومی هستند که فرد مبتلا قادر به خودداری از آنها نیست و وسواس های عملی، رفتارهای به ظاهر نامعقولی است که شخص به صورت تکراری انجام می دهد، مانند شست و شو، نظم و ترتیب بیش از حد.
رئیس سازمان روانشناسی و مشاوره کشور افزود: افرادی که اختلال وسواس فکری و عملی دارند، از ماهیت اضطراب آور و ناتوان کننده وسواس های خود آگاه هستند، ولی احساس می کنند که قادر نیستند آنها را متوقف کنند.
افروز اضافه کرد: افراد وسواسی توجه اغراق آمیز نسبت به جزئیات دارند و عموماً تمایل دارند که در گوشه ای آرام باشند. این افراد در تصمیم گیری دچار اشکال جدی هستند، چرا که افکار وسواسی به صورت تحمیل شونده افکار و آگاهی های آنان را فرا گرفته است.
وی گفت: شیوع وسواس در بین زنان و مردان تفاوت چندانی ندارد، اما متأسفانه در بین افراد مجرد، بیش از افراد متأهل است. شاید یکی از دلایل مجرد ماندن این افراد، همان اندیشه های وسواسی باشد.
رئیس سازمان روانشناسی و مشاوره کشور افزود: اختلال وسواس در بین کسانی که به خانواده های نسبتاً مرفه تعلق دارند، بیشتر دیده میشود و به دلایل گوناگون وسواس در بین افرادی که از هوش بیشتری برخوردارند، بیشتر مشاهده می شود.
افروز اضافه کرد: «وسواس» یک پدیده ارثی نیست، یعنی ژن خاصی عامل انتقال وسواس از پدران و مادران به فرزندان نیست، اما احتمال تقلید از بزرگترهایی که وسواس داشته یا دارند مثل پدربزرگ ها، مادربزرگ ها، پدرها، مادرها و دیگر الگوهای بزرگسال و یادگیری از رفتار می تواند، یکی از زمینههای پدید آمدن وسواس در فرزندان باشد.
وی اضافه کرد: وسواس در بین کودکان و خردسالان بسیار نادر است و بیشتر مبتلایان به وسواس را جوانان و بزرگسالان تشکیل می دهند.
چه در حضور یک نفر و چه در حضور یک جمعیت پنجاه نفره، می توان بر ترس و خجالت ناشی از سخنرانی غلبه کرد. سخنرانی مهارتی است که همه می توانند با تمرین، آن را بیاموزند. یک ارتباط چشمی خوب کمک می کند تا مخاطب احساس آرامش بیشتری نماید و در توانایی هایی کلامی شما نیز اعتماد به وجود می آورد. ارتباط چشمی خود را پیوسته حفظ کنید; برای این کار باید آنقدر بر متن سخنرانی خود تسلط داشته باشید که فقط هرازگاهی نیاز به نگاه کردن به متن خود پیدا کنید. علاوه بر این به نکات زیر نیز توجه کنید...
1-چند چهره صمیمی را، که به مضمون سخنان شما واکنش نشان می دهند در بین حضار پیدا کنید و سخنرانی خود را با تمرکز بر روی آنان انجام دهید. در هر نوبت، ارتباط چشمی خود را چهار تا پنج ثانیه حفظ کنید و سپس به سراغ نفر بعدی بروید.
2-صحیح ایستادن نشان دهنده اعتمادبه نفس است. محکم بایستید. حرکات بیش از حد، ممکن است حواس شنوندگان را پرت کند. طبیعتا در هنگام ایستادن دستان خود را در کنار بدن قرار می دهید. برای تاکید بر روی نکات مهم، از حرکاتی استفاده کنید که آهسته، دقیق و در عین حال طبیعی باشند.
3-به عاداتی که ممکن است داشته باشید، توجه کنید; عاداتی مثل دست روی دست انداختن، تکیه دادن به دیوار یا با خودکار به جایی زدن. این کارها نیز می تواند حواس مخاطبان شما را پرت کند یا به آن ها بگوید که شما نسبت به موضوع بی علاقه و یا اینکه دستپاچه هستید.
4-سخنرانی خود را در مقابل آینه تمرین کنید تا نحوه اجرا و حرکات بدن خود را بررسی کرده و در صورت لزوم آن ها را تغییر دهید. شیوه های متفاوتی را مورد آزمایش قرار دهید تا در مجموعه حرکات و ژست های خود به آن هماهنگی که با آن احساس راحتی می کنید، برسید و همان را در برابر حضار بکار ببرید.
5-وجود صمیمیت در حالت و حرکات چهره، کمک می کند تا رابطه ای گرم و مثبت با مخاطبان خود بوجود آورید. خنده ای که شما به چهره دارید به مخاطب می فهماند که شما هم یک انسان و در نتیجه قابل اعتمادید، و بدین ترتیب به آنان این فرصت را می دهد که نظرات شما را بپذیرند.
6-حالت چهره شما، در حقیقت بیانگر حال و هوای سخنان شماست و مخاطب تان را با سخنان شما درگیر می کند.
7-انتخاب خوب لباس کمک می کند تا برای مخاطب خود احترام قایل شوید. قبل از حضور در محل سخنرانی، نظر دیگران را در رابطه با نحوه انتخاب لباس و نیز تناسب آن با مناسبت مربوطه جویا شوید.
8-گاهی آهنگ و لحن کلام اثری به مراتب قوی تر از محتوای آن دارد. با تمرین کردن، احساس و انرژی را به صدای خود بیفزایید.
بیوشیمی جنسی را از یک لحاظ بسیار سخت می توان تعریف کرد . بدین معنا که یا آن را احساس می کنید یا آن را احساس نمی کنید .
آیا تا بحال اتفاق افتاده است که یکی از دوستانتان مرد یا زن فوق العاده ای را برای شما توصیف کرده باشد و به شما اطمینان خاطر داده باشد که او هر آنچه را که یک زن یا مرد می خواهد ، داراست ، به طوری که مشتاق شده باشید او را حتماً ببینید . سرانجام پس از آنکه او را از نزدیک دیدید متوجه شدید که هیچگونه جاذبه جنسی برایتان ندارد ؟ . آیا تا بحال از لحاظ جنسی جذب کسی شده اید که هیچ گونه نقطه مشترکی با او نداشته اید ، برایش احترام قائل نبوده اید یا او را تایید نمی کردید و هرگز نیز نمی خواستید که زندگیتان را با او بگذرانید ؟ موضوعی که در رابطه با جاذبه جنسی بسیار ناراحت کننده و حتی عصبانی کننده است نیز همین است . بدین معنا که ظاهراً تحت شرایط نادرست با فرد نامناسب ، اغلب آن را بیش از حد احساس می کنیم و تحت شرایط درست با فرد مناسب اصلاً آن را احساس نمی کنیم .
چرا فقط نسبت به افراد خاصی جاذبه جنسی داریم ؟
جاذبه جنسی میان دو نفر ، به این معناست که میان آن دو رزنانس ( یعنی نیروی متناوبی که با فرکانس مشابه ارتعاشات آزاد یک جسم به آن وارد کنیم ، ارتعاشات پرانرژی تری حاصل می کند ) وجود دارد . حال می پرسیم چه چیز این جاذبه را به وجود آورده است ؟
چندی بیش نیست که دانشمندان و جامعه شناسان به مطالعه این بعد روانی و نامرئی زندگی انسان پرداخته اند . مطمئنم کسانی را ملاقات کرده اید که پیش از آنکه حرفی بزنند از آنها خوشتان آمده یا برعکس از آنها خوشتان نیامده است . اگر از آن شخص خوشتان آمده است این نشان دهنده آن است که انرژی آنها را دریافت می کنید . چنانچه سرشار از عشق و شور و حال و بخشش باشند شما نیز احتمالاً احساس خوبی خواهید داشت و چنانچه احساسات و نیروهای منفی زیادی از قبیل خشم ، دلخوری و انزجار داشته باشند با این که شما چنین احساساتی را در خود ندارید احتمالاً احساس بدی پیدا خواهید کرد . اما چنانچه احساسات و عواطف مشابهی در خود داشته باشید با یکدیگر رزنانس خواهید داشت .
هر یک از ما دارای چندین وضعیت ارتعاشی مختلف هستیم :
ارتعاش جسمانی : برآیند تمامی کارهایی است که به وسیله غذا ، سیگار ، مواد مخدر ، الکل ، ورزش و روابط جنسی با بدنتان می کنید که به نوبه خود نیز می تواند تحت تاثیر ارتعاشات پرانرژی فکری یا احساسی و ( عاطفی ) قرار بگیرد .
ارتعاش فکری : برآیند تمامی افکار ، قضاوت ها و باورهای شماست .
ارتعاش احساسی ( عاطفی ) : برآیند تمامی احساسات گذشته و حال و شامل تمامی برنامه ریزی احساسی شما است .
ارتعاش روحی : برآیند احساس صلح و آرامشی است که با خود و دنیای بیرون تان دارید به اضافه فلسفه روحی و انعکاس مجموعه تمامی دیگر ارتعاشات جسمانی ، فکری ، احساسی ( عاطفی ) شما .
بنابراین هنگامی که نسبت به کسی احساس جاذبه جنسی می کنید ، احتمالاً به این معناست که در یک یا چند زمینه از ارتعاشات یکسانی برخوردار هستید . اما این لزوماً به این معنا نیست که از تفاهم کافی برخوردار هستید و همسران خوبی برای یکدیگر خواهید شد .
جاذبه جنسی و تفاهم دو چیز متفاوت هستند .
جاذبه جنسی یکی از ارکان تفاهم به حساب می آید ، اما به تنهایی کافی نخواهد بود تا با فرد مقابلتان تفاهم داشته باشید .
جاذبه فوری و جاذبه تدریجی :
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که به هنگام همسرگزینی مرتکب می شویم قضاوت عجولانه است . چنانچه کسی در ابتدای آشنایی برایتان جذاب نباشد ( نسبت به او جاذبه جنسی نداشته باشید ) لزوماً به این معنا نخواهد بود که در آینده پس از آنکه او را بهتر شناختید نیز هرگز برایتان جذاب نخواهد بود . ممکن است در میان گذاشتن افکار و احساسات تان با یکدیگر بتواند چنان رزنانس جسمانی را نیز فعال کند . جاذبه نباید تنها بر اساس قیافه و ظاهر فرد مقابلتان باشد ، بلکه باید برخاسته از احساس شما ، هنگامی که با او هستید نیز باشد . به همین دلیل جاذبه تدریجی عملاً اصیل تر و واقعی تر از شهوت در نگاه اول است چرا که برخاسته از کلیت شخص است و نه تنها بعد جسمانی او .
به یاد داشته باشید ، منتظر ماندن برای آنکه بیوشیمی جنسی رشد کند ، به این معنا نسیت که ماه ها و سال ها در رابطه ای که فاقد هرگونه شور و حال و حرارت است باقی بمانید به این امید که روزی به طرزی معجزه آسا بیدار شوید و ببینید نسبت به فرد مقابلتان جاذبه جنسی پیدا کرده اید . گرچه نمونه هایی نیز گزارش شده اند که دو نفر به مدت 5 یا 10 سال با یکدیگر آشنا بوده اند و ناگهان دریافته اند تمام این مدت عاشق یکدیگر بوده اند . اما معمولاً این طور است که مردم به روابط غیر ارضاء کننده همچنان ادامه می دهند تنها به این دلیل که از رو به رو شدن با حقیقت هراس دارند .
برگرفته از کتاب : آیا تو آن گمشده ام هستی ؟ ، نوشته باربارا دی آنجلیس
روانشناسی رنگها تعیین رنگ مخصوص هر شخص
رنگ های هماهنگ با عددها و حرف ها:
قرمز: 1 ش.س.ج.الف
نارنجی: 2 ت.ث.ک.ب
زرد: 3 ی.ل.ص.ض
سبز: 4 و.م.د.ژ
آبی: 5 چ.ن.ط.ظ
نیلی: 6 ح.خ.ف
بنفش: 7 ع.پ.غ
صورتی: 8 ز.ق.هـ
طلایی: 9 ر.ذ.گ...
نــمــونــه:
مصطفی سعیدی رشک علیا
م 4
ص 3
ط 5
ف 6
ی 3
س 1
ع 7
ی 3
د 4
ی 3
ر 9
ش 1
ک 2
ع 7
ل 3
ی 3
ا 1
سپس این اعداد را با هم جمع می زنیم:
4+3+5+6+3+1+ 7+3+4+3+9+ 1+2+7+3+3+ 1 = 65
6+5 = 11
1+1 = 2
عدد 2، برابر با رنگ نارنجی است
رنگ ســبــز
مهم است که برای خودتان برنامه ی روزانه داشته باشید. کم پیش می آید زندگی شما آشفته و بی هدف باشد.
دیگران برای گرفتن راهنمایی پیش شما می آیند. برای گسترده تر ساختن دانش خود هرگز از آموختن باز نخواهید ماند.ارج نهادن به آیین گذشته برایتان با ارزش است
رنگ نــارنــجــی
شوخ طبعی ویژه ای را که به ارث برده اید سبب شده است که دوست داشتنی باشید. نشاط شما آرزوی قلبی خیلی هاست.
شخصیتی دوست داشتنی دارید. گاهی درباره ی هر چیزی بیش از اندازه زیاده روی می کنید بنابراین تلاش کنید که دیگران رویتان اثر نگذارند. با کاری که می کنیدشاید نتوانید دیگران را خوشحال سازید مگر این که دست از تقلید بردارید و آنچه را که در درونتان می جوشد بیرون کنید
رنگ بــنــفــش
دوستدار کندوکاو و جستجو در هر پدیده هستید. هیچ رویدادی را به راحتی نمی پذیرید مگر این که خودتان آن را تجربهکرده باشید. در حل گرفتاری های خود راه حل را در درون خود بجویید. دوستدار تنهایی هستید و هماهنگ شدن و یا کنار آمدن با دیگران یکی از گرفتاری های بزرگ زندگی شما است
رنگ آبــی
دیگران شما را شخصیتی رک و بی آلایش می دانند و به همین سبب برایشان دوست داشتنی هستید. آزادی برایتانارزشمند است و هرگز نمی توانید در جایی کار کنید که به شما فشار می آورند و یا زیر نظر هستید. زندگی با همه ی سختی ها و گرفتاری هایش برایتان خوشایند است. روحیه ی سرکشتان نمی گذارد که در یک جا پایبند شوید و می خواهید در میان مردم نیز نامی شوید. در هر جایی که قدم بگذارید با هوش خود خواهید توانست آرامش را در آنجا برقرار کنید
رنگ قــرمــز
خودخواه هستید و برای رسیدن به هدفهایتان دیگران را له می کنید. در اوج شادی با کوچکترین بهانه ای اخم هایتان
در هم می رود و در لاک خود فرو می روید. گاهی نیز به سرعت شکیباییتان را از دست می دهید و به دیگران زور میگویید
رنگ صــورتــی
دارای قدرت جسمی بالایی هستید. به خاطر اراده ی بالایی که دارید می توانید رویاهایتان را به راحتی به واقعیت تبدیل کنید. مهر به دیگران در شما آن چنان بالاست که دیگران برایتان با ارزشمندتر از خودتان هستند. برای رسیدن به هدف هایتان سلامتی خودتان را نیز به فراموشی خواهید سپرد
رنگ طــلــایــی
در هر چیزی تنها میزان بالای آن می تواند شما را خوشنود کند رفتار و سخنتان چنان زیبایی ای در خود دارد که کم پیش می آید کسی شما را خوب بشناسد. کم پیش می آید که چهره ی افسرده ای به خود بگیرید چون که به هر چیزی با خوش بینی نگاه می کنید. در هر کار گروهی پیروز سر افراز هستید
رنگ نــیــلــی
زندگی شما همانند زندگی انسان های عارف است و مردمی که با آن ها سر و کار دارید نزد شماگناهشان را بازگو می کنند. دیگران را دوست دارید و از حس ششم خوبی نیز برخوردار هستید و این چنین از گرفتاری های مردم آگاه می شوید. بسیار با قدرت و سخاوتمند هستید. دادخواه هستید و با کوچکترین بیدادی دیگران آزرده می شوید. بیشتر افرادی که سوی شما می آیند گرفتار هستند و برای دریافت کمک به شما روی می آورند
رنگ زرد
تیز هوش و خوش بین هستید. هرگز در گفتن آن چه که می خواهید بر زبان بیاورید کم نخواهید آورد.
یک دختر زیبا، پولدار ترجیحا یکییکدانه برای ازدواج نیازمندیم!
خیلیها معتقدند که این روزها معیارهای جوانان با گذشته تفاوت زیادی کرده است آنقدر تفاوت کرده که بعضی وقتها خانواده ها را رو در روی جوانها قرار میدهد و یا اینکه خانوادهها هم خودشان در مسیر یک انتخاب درست( به تعبیر خودشان) همقدم با جوان میشوند. از این رو پسرها ( و البته برخی خانوادهها) بهسراغ دختری میروند زیبا، یکی یک دانه، از یک خانواده سرمایه دار و به قول خودمان مایه دار ترجیحا تحصیل کرده، شاغل و اجتماعی. اگر این گزینه پیدا شود آن وقت است که از هول حلیم آنچنان با کله وارد دیگ می شوند که…
چقدر از این نمونه ها دور برخودمان دیدهایم؟
-پدر میگوید: آخر زمان شده است والا به خدا امان از رویی که دختر پسرها پیدا کردند. زمان ما کی کسی جرائت داشت روی حرف پدر و مادر حرف بزند. یک کلام ختم کلام. هر کسی که آنها برای ازدواج تشخصیص میدادند همان بود و لاغیر. اصلا دختر را تا وقت عقد نمیدیدیم همه چیز قانون داشت،حساب و کتاب داشت. اما الان همهاش ادا همهاش اطوار…
معیار واقعی ازدواج چیست؟
هر دوی شما به میهمانی رفته اید. او مثل همیشه زیبا و جذاب است. شما هم از اینکه همسری زیبا دارید، مغرور و هیجان زده هستید...همه چیز به خوبی در حال پیش رفته که ناگهان فرد خود نمایی که خودش را شبیه هنرپیشه ها در آورده از میان جمعیت رد شده و سر میز شما توقف میکند. همسر شما نگاهی به بالا کرده و از اینکه نامزد پیشین خودش را می بیند، جا می خورد. هنگامیکه او شما را به آن شخص محترم معرفی میکند، تلاش می کنید به لبخند زدنتان در حالی که با او خوش و بش می کنید، ادامه دهید. در حالی که شما بی هدف نشسته اید و آن دو به رد و بدل کردن سخنان دوستانه خود ادامه میدهند، خون شما تا حدی بجوش می آید و هر لحظه امکان دارد منجر به آن شود که شما او را گرفته و بروی میز دسر پرتاب کنید. خلاصه اینکه حضور وی باعث میشود شما کنترل خود را از دست بدهید.
? بنظر آشنا میرسد؟
سناریوی فوق یکی از هزاران مواردی است که حسادت را ترسیم و توصیف می کند. یک احساس طبیعی که ما هرازگاهی بطور غریزی آن را تجربه میکنیم. همانند خشونت و پارانوئید، حسادت نیز میتواند درجات گوناگونی از شدت را دارا باشد. صحنه مذکور می تواند سبب آن گردد که شما از حضور نامزد پیشین همسر خود کاملا خونسرد برخورد کنید و یا آنکه وارد یک جدال تمام عیار با او شوید. در ضمن ممکن است همسر خود را به جهت اینکه به سلام و احوالپرسی نامزد قبلی خود پاسخ داده، متهم به هرزگی کنید.
برای برخی از افراد حسادت یک معضل مهم محسوب میگردد که هر گاه بدون درمان رها شود میتواند شکافی همیشگی بین شما و همسرتان ایجاد کند و اثری منفی بر روابط آتی شما خواهد گذاشت. خوشبختانه حسادت قابل کنترل میباشد.
مراجعه به ادامه مطلب