بازدید امروز: 59
بازدید دیروز: 321
کل بازدیدها: 2259977 آذر91 - سوالات ارشد آزاد،سوالات دکتری،سوالات بهداشت،سوالات سراسری،سوالات
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سوالات ارشد آزاد،سوالات دکتری،سوالات بهداشت،سوالات سراسری،سوالات


استراتژی های بهبود ایمنی درمان با سلول های بنیادی به طور کلی بر
جدا کردن و یا حذف سلول های آسیب دیده طی تمایز سلولی متمرکز شده است.




به گزارش بنیان به نقل از medicalnewstoday.com، سلول های بنیادی
پرتوان القایی، پتانسیل بسیار زیادی در درمان بیماری های ناتوان کننده
مختلف نشان می دهند، اما  آنها درمعرض خطرقرار دارند: طی فرایند برنامه
ریزی مجدد سلول ها برای رشد و تمایز به بافت های مورد نظر، بخشی از DNA
آنها ممکن است آسیب دیده و باعث تبدیل آنها به تومورشود.
محققان در تلاش برای یافتن راهی برای غلبه براین مشکل بزرگ و ایجاد یک درمان بسیار امیدوار کننده هستند.
در حال حاضر، پژوهشگران کلینیک مایو در روچسترفکر می کنند که ممکن است
پاسخی برای این مشکل یافته باشند. آنها درگزارشی در مجله Stem Cells
Translational Medicine جزئیات روشی کم هزینه و بسیار موثر را برای شناسایی
و پاکسازی سلول های در معرض خطر طی مراحل اولیه فرایند تمایزرا توضیح
دادند.
دکتر Timothy J. Nelson، مدیر گروه زیست شناسی سلولی در کلینیک مایو
می گوید: استراتژی های بهبود ایمنی درمان با سلول های بنیادی به طور کلی بر
جدا کردن و یا حذف سلول های آسیب دیده طی تمایز سلولی متمرکز شده است. با
این حال، در حالی که این روش ها قادربه کاهش تعداد تومورها ی تشکیل شده و
همچنین کاهش قابل توجه اندازه آنها است، هزینه مواد تخصصی و تجهیزات مورد
نیاز برای انجام این کار یک چالش بزرگ برای برنامه های کاربردی گسترده
بالینی می باشد. 
تیم مایو، درمقابل ، یک پروتکل نسبتا ساده را ابداع کرده که شامل کشت
سلول های بنیادی با genotoxin – ماده ای که جهش های ژنی یا تغییرات
کروموزومی درسلول های آلوده  را حس کرده و آنها را می کشد- قبل از درمان
است.
آنها نظریه خود را با استفاده از سلول های بنیادی گرفته شده از یک مدل
موشی آزمایش کردند.
Nelson می گوید: نتایج به دست آمده نشان داد که نه تنها سلول های
آلوده می میرند، بلکه بر توان تمایزی سلول های سالم باقی مانده تاثیر
نگذاشته و هیچ گونه پیامد منفی بر ثبات ژنومی آنها ندارند. این روش برهر دو
نوع سلول بنیادی به دست آمده از منابع طبیعی و مهندسی زیستی موثر بوده
است.



دکتر Anthony Atala گفت:" پتانسیل بالقوه این سلولها درتشکیل تومور،
مانع قابل توجهی دراستفاده درمانی این جمعیت های سلولی خاص بوده است،
استراتژی مشخص شده دراین مقاله امیدهایی را برای جلوگیری از خطر رشد خارج
ازکنترل این سلول ها بر پیوند ایجاد کرده است."



نوشته شده در تاریخ جمعه 91/9/17 توسط 



پسر بچه ای 6 ساله مبتلا به نوع 4 بیماری استئوژنزیس
ایمپرفکتا به علت درد علت درد پای چپ به دنبال زمین خوردن به بخش اورژانس
آورده شد. رادیوگرافی ساده وجود یک شکستگی عرض بدون جابه جایی را در قسمت
میانی شفت استخوان تیبیا نشان داد (تصویر A، پیکان). همچنین وجود خطوط
رادیوگرافیک گورخری در این تصاویر جلب توجه می کرد (نوک پیکان ها). خطوط
رادیوگرافیک گورخری در نتیجه تجویز دوره ای بیسفسفونات ها در کودکان پیش از
بسته شدن صفحات رشد اپی فیزی ایجاد می شوند.
در زنان تجویز بیسفسفونات ها
استخوان تراکم بیشتری پیدا می کند و در رادیوگرافی خطوط عرضی متعدد کدر در
محل متافیز استخوانهای در حال رشد ایجاد می کند. فاصله بین خطوط به سن
بیمار، سرعت رشد استخوان و دوز بیسفسفونات بستگی دارد. این پسر بچه برای
کاستن از شکنندگی افزایش یافته استخوانها که مشخصه بیماری استئوژنزیس
ایمپرفکتا است هر 3 ماه یک بار تزریق وریدی پامیدرونات دریافت می کرده است.
درمان با استفاده از گچ گرفتن به مدت 3 ماه انجام شد و رادیوگرافی در این
زمان جوش خوردن کورتیکال را (تصویر B، پیکان ها) به همراه بهبود بالینی
کامل شکستگی نشان داد. همانطور که انتظار می رفت خطوط رادیوگرافیک گورخری
همچنان قابل مشاهده بودند (تصویر B، نوک پیکان ها).


پزشکی بالینی



نوشته شده در تاریخ جمعه 91/9/17 توسط 

تمایز سلولی می توانند با خصوصیاتی مانند کسب صفات اختصاصی در طول چندین
مرحله از تکوین توصیف شود که به موجب آن، جمعیت های سلولی شبه پروژنیتورها و
بنیادی می توانند در نهایت فنوتیپ خاصی با عملکردهای سلولی بسیار اختصاصی
را به دست آورند.

فرآیند بالغ شدن مداوم می تواند به موازات کاهش ظرفیت
تکثیر انواع سلول های مختلفی انجام گیرد که به عنوان بافت های اختصاصی در
مرحله پس از میتوز عمل می کنند. بر عکس، جمعیت های سلولی دیگری (مانند سلول
های ایمنی مجزا) ممکن است پس از تحریک تکثیر یافتن، عملکرد اختصاصی خود را
انجام دهند. درحالیکه این فنوتیپ های تمایز یافته در کل بدن ارگانیسم
کارآمد به وظایف اختصاصی مناسب خود عمل می کنند،

طبیعت ممکن است جایگزین
های جالبی را در این مفاهیم حیات ارائه دهد: گاهی اوقات، مراحل تمایز به
نظر می رسد که قابل معکوس شدن هستند. بنابراین، تمایز برگشتی یا retrodifferentiation
و اساساً جوان سازی و احیا ممکن است با از دست رفتن خصوصیاتی که سلول
تمایز یافته در طی فرآیند بلوغ کسب کرده است، رخ دهد. در نتیجه، تمایز
برگشتی و جوان سازی می تواند پتانسیل بالایی را برای ترمیم بافت و تکثیر
سلولی فراهم آورد. هرچند، ناکارآمدی تنظیمی در این فرآیندهای تکین برگشتی
ممکن است خطر تشکیل تومور را نیز به همراه داشته باشد.
 




نوشته شده در تاریخ جمعه 91/9/17 توسط 

یک مطالعه جدید نشان می دهد افرادی که سابقه ضربه به سر داشته و در نزدیکی
مناطقی که از آفت کش paraquat استفاده می شود، زندگی و یا کار کرده اند
ممکن است سه برابر بیشتر احتمال ابتلا به بیماری پارکینسون داشته باشند.
این مطالعه در نوامبر2012 درمجله پزشکی نورولوژی آمریکا به چاپ رسیده است.

به گزارش بنیان به نقل از medicalxpress؛ دکتر Beate Ritz از دانشگاه UCLA
گفت: "درحالی که هر یک از این دو عامل به خودی خود با افزایش خطر ابتلا به
پارکینسون درارتباط است، ترکیب آنها با هم سبب افزایش خطرابتلا به این
بیماری می شود. او گفت: این مطالعه نشان می دهد که روند فیزیولوژیکی ناشی
ازضربه به سر ممکن است آسیب پذیری سلول های مغزی را دربرابرآفت کش هایی که
می تواند برای مغز سمی باشند، افزایش می دهد، به عنوان مثال قرار گرفتن در
معرض دوز پایین مزمن آفت کش ها ممکن است خطر ابتلا به بیماری پارکینسون را
پس از ضربه به سر افزایش دهد. "


در این مطالعه 357 فرد مبتلا به بیماری پارکینسون و 754 فرد عاری از این
بیماری که همه آنها در یک منطقه کشاورزی در مرکز کالیفرنیا زندگی می کردند،
مورد بررسی قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر گونه آسیب به سر خود را که سبب
از دست دادن هوشیاری حدقل به مدت بیش از پنج دقیقه شده بود گزارش کردند.

محققان میزان مواجهه شرکت کنندگان با علف کش های را بر اساس فاصله 500 متری
با خانه و یا محل کارآنها، با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)
مشخص کردند.

تعداد افراد مبتلا به بیماری پارکینسونی که احتمال ضربه به سرهمراه با از
دست دادن هوشیاری بیش از پنج دقیقه را داشتند نسبت به افرادسالم، دو برابر
بود. از 357 فرد مبتلا به بیماری پارکینسون، 42 نفر (12 درصد)، در مقایسه
با 50 نفر(7 درصد) از 754 فرد سالم ، سابقه چنین ضربه ای را به سرداشتند.

36 درصد احتمال مواجهه با پاراکوات درافراد مبتلا به بیماری پارکینسون نسبت به افراد سالم بیشتر بود.

 



نوشته شده در تاریخ جمعه 91/9/17 توسط 

متن انگلیسی

Loneliness is an indicator of social well-being and pertains to the feeling of

missing an intimate relationship (emotional loneliness) or missing a wider

social network (social loneliness).

 

احساس تهایی متمایز کننده بهزیستی اجتماعی و احساس فقدان ارتباط درونی و(احساس تهایی عاطفی)یا فقدان روابط اجتماعی گسترده (احساس تنهایی اجتماعی) است.

 

Loneliness is one of the main indicators of social well-being. It reflects

an individual’s subjective evaluation  of his or her social participation or

isolation. Investigating social participation and isolation requires the identification

of the objective characteristics of the functioning of communities

and the sizes, compositions, and functioning of networks of personal relationships.

 

احساس تنهایی یکی از مهترین شاخصه های بهزیستی اجتماعی است.احساس تنهایی منعکس کننده ارزریابی ذهنی از مشارکت یا انزوای اجتماعی شخص است.ارزیابی انزوا یا مشارکت اجتماعی مستلزم شناسایی ویژگی های عینی  از کارکردهای اجتماعی دارد و نیز ترکیب شبکه های روابط بین فردی میباشد.

Perlman and Peplau (1981) formulated loneliness as “the unpleasant

experience that occurs when a person’s network of social relationships is

deficient in some important way, either quantitatively or qualitatively” (p. 31).

A second definition explicitly takes into account the standards that are central

in the evaluation process leading to loneliness: Loneliness is a situation

that occurs from a lack of quality relationships. This includes “situations in

which the number of existing relationships is smaller than is considered

desirable or admissible, as well as situations where the intimacy one wishes

for has not been realised” (De Jong Gierveld 1987:120). In both definitions,

loneliness is considered to be an expression of negative feelings of missing

relationships and occurs in individuals of all ages.

 

پرلمن و پپلوآ (1981) احساس تهایی را بصورت " رخداد یک تجربه نا خوشایند زمانیکه شبکه ها  شبکه روابط بین فزدی در چند زمینه مهم چه به لحاظ کمی چه کیفی کاهش میابد". تعریف دیگری بطور آشکار مربوط به استانداردهایی است که در فرآیندهای اساسی رسیدن به احساس تنهایی دخیل اند:احساس تهایی شرایط است که در اثر فقدان روابط با کیفیت است.این حالت شامل تعدادی روابط  است که کوتاه تر از آنچه که مورد انتظار است نه پذیرفتنی است و نه دلخواه. در هردو تعریف احساس تنهایی بصورت تجربه منفی از ازدست دادن روابط بین فردی در نظر گرفته شده است که در هر گروه سنی اتفاق می افتد.

 

Loneliness is one of the possible outcomes of the evaluation of a situation

in which an individual has a small number of relationships. However,

many determinants work together in explaining why some people with

small numbers of social contacts consider themselves lonely whereas others

feel good and sufficiently embedded.

احساس تنهایی یکی از پیامدهای احتمالی ارزیابی موقعیتی است که شخص خودش را کوچکترین عضو روابط می پندارد. با این حال شاخصه های زیادی در اینکه چرا برخی افراد با وجود در نظر گرفتن خود به عنوان کوچکترین عضو روابط احساس تنهایی میکنند و برخی دیگر به خوبی در گیر میشوند.

Among these determinants is the presence or absence of an intimate partner (Dannenbeck 1995; Dykstra and De Jong Gierveld 2004; Peters and Liefbroer 1997; Waite and Gallagher 2000; Wenger et al. 1996); the size and functioning of family relationships, particularly parent-child bonds (De Jong Gierveld and Peeters 2003; Kaufman and Uhlenberg 1998; Kitson and Morgan 1990; Pinquart 2003);nonkin relationships and participation in volunteer work, clubs, and the church(Pilusuk and Minkler 1980; Van Tilburg et al. 1998; Wagner, Schütze, andLang 1999); personality traits (Jones and Carver 1991; Windle and Woods2004); gender (Baltes, Freund, and Horgas 1999; Borys and Perlman 1985);and health (Havens and Hall 2001; Kramer et al. 2002; Mullins, Elston, andGutkowski 1996; Penninx et al. 1999; Steverink et al. 2001).

 

بین این شاخصه ها حضور یا عدم حضور دوست صمیمی ، اندازه و عملکرد روابط فامیلی بخصوص رشته ارتباطی والد کودک ، روابط غیر خویشاوندی و مشارکت در کارهای داوطلبانه ، کلیسساها و کلوپ ها،ویژگی های شخصیتی،جنسسیت، وس لامت جسمانی از مهمترین انها میباشند.

 

 

 

 

 

 

Two components of loneliness can be distinguished. Weiss (1973) differentiated

between emotional loneliness, stemming from the absence of an

intimate relationship or a close emotional attachment (e.g., a partner or a

best friend), and social loneliness, stemming from the absence of a broader

group of contacts or an engaging social network (e.g., friends, colleagues,

and people in the neighborhood). Emotional loneliness arises, for example,

when a partner relationship dissolves through widowhood or divorce and is

characterized by intense feelings of emptiness, abandonment, and forlornness.

Young people who have moved to places where they are newcomers

frequently report social loneliness.

 

دو جز احساس تنهایی میتوانند از هم متمایز گردند.وایز بین تنهایی هیجانی که ریشه در عدم حضور ارتباط عاطفی یا بسته شدن وابستگی عاطفی دارد.و تنهایی اجتماعی که ریشه در فقدان گروه ارتباطی وسعیتر یا شبکه اجتماعی دلنشین دارد. تنهایی عاطفی زمانی برانگیخته میشود که روابط دوستانه مثلا به دلیل طلاق از بین برود که بصورت احساس تهی بودن یاس و بیکسی مشخص میشود.افراد جوان رمانیکه به عنوان تازه وارد به مکانهایی وارد میشوند متعاقبا گزارشی از احساس تنهایی اجتماعی داده اند.


نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/9/15 توسط 

                              «قال ربنا الذی اعطی کل شیءًخلقهٌ ثم هدی» «گفت: پروردگارما کسی است که به هرچیزی خلقت خاص اوراعطا کرده وسپس راهنمایی نموده است.»   مقدمه                                  اختلال هویت جنسی  واحد دو جزء تعریف شده است. قرائن " قوی و مستمر هویت جنس مقابل"وقرائن ناراحتی مستمر در مورد جنس تعیین شده یا احساس نامتناسب بودن نقش جانبی همان جنس است. طبق DSM-IV-TR  نمی توان تشخیص اختلال هویت جنسی را در مورد افرادی که اختلال دوجنسی فیزیکی همزمان دارند گذاشت و تشخیص فقط زمانی قابل استفاده است که قرائن ناراحتی قابل ملاحظه یا اختلال عملکرد اجتمائی،شغلی سایر زمینه ها وجود دارد(1) هویت جنسی یک حالت روانشناختی است که نمایانگر احساس فرد از مذکر ومونث بودن خودمی باشد. هویت جنسی اکثر افراد تا سن 2تا3 سالگی ایجاد می شود ومعمولا"باجنسیت زیستی فرد هماهنگی دارد پیدایش هویت جنسی حاصل تعداد بی شماری ازسرنخ های برگرفته از والدین وفرهنگ است که خود آنهادرمجموع درواکنش به اعضای تناسلی نوزاد پدیدار می باشد.مبنی براین که "من مذکر هستم" یا "من مونث هستم". با وجودانعطاف پذیری نسبی در مورد مردانه یا زنانه بودن رفتارها انتظارات فرهنگی از مردان وزنان(یا پسرها ودخترها)می خواهد که احساس مرد بودن یا زن بودن داشته باشند واین بازتاب جنسیت احساس تشریحی آنها باشد. اختلالات هویت جنسی عبارتند از؛ تمایل پایداربه تعلق به جنس مقابل یااصرار به تعلق داشتن به جنس مقابل وناراحتی مفرط از جنسیت تعیین شده ونقش جنسی نسبت داده شده به فرد.در DSM-IV-TR اختلالات هویت جنسی به عنوان گروه ناهمگونی از اختلالات تعریف شده اند که ویژگی مشترک انها ترجیح قوی ومداوم برای اتخاذ وضعیت و نقش جنس مخالف است.این اختلالات ممکن است در گفتار ظاهر شوند که شامل اصرار وپافشاری مبنی برتعلق واقعی به جنس مخالف است یا اینکه به صورت غیر کلامی وباانجام  رفتارهای جنس مخالف خود را نشان دهند. مولفه عاطفی اختلالات هویت جنسی را معمولا"ملال جنسیتی می نامند که به این شکل قابل تعریف است: نارضایتی از جنسیت زیستی، تمایل به برخوارداری از بدن جنس مخالف ومیل به این که به عنوان فردی از جنس مخالف به وی نگریسته شود. شکل های افراطی اختلالات هویت جنسی در مجموع نارضایتی جنسی خوانده شده اند و معمولا"عبارتند از؛ تلاش برای پذیرفته شدن به عنوان عضوی از جنس مخالف در اجتماع وانجام درمانهای هرمونی وجراحی شبیه شدن به شکل ظاهری جنسیت زیستی جنس مخالف.     1 - کایلان،خلاصه روان پزشکی علوم رفتاری، روانپزشکی بالینی، جلد/2،ترجمه نصرالله یورافکاری
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/9/15 توسط 
Loneliness is an indicator of social well-being and pertains to the feeling of

missing an intimate relationship (emotional loneliness) or missing a wider

social network (social loneliness).

 

احساس تهایی متمایز کننده بهزیستی اجتماعی و احساس فقدان ارتباط درونی و(احساس تهایی عاطفی)یا فقدان روابط اجتماعی گسترده (احساس تنهایی اجتماعی) است.

 

Loneliness is one of the main indicators of social well-being. It reflects

an individual’s subjective evaluation  of his or her social participation or

isolation. Investigating social participation and isolation requires the identification

of the objective characteristics of the functioning of communities

and the sizes, compositions, and functioning of networks of personal relationships.

 

احساس تنهایی یکی از مهترین شاخصه های بهزیستی اجتماعی است.احساس تنهایی منعکس کننده ارزریابی ذهنی از مشارکت یا انزوای اجتماعی شخص است.ارزیابی انزوا یا مشارکت اجتماعی مستلزم شناسایی ویژگی های عینی  از کارکردهای اجتماعی دارد و نیز ترکیب شبکه های روابط بین فردی میباشد.

Perlman and Peplau (1981) formulated loneliness as “the unpleasant

experience that occurs when a person’s network of social relationships is

deficient in some important way, either quantitatively or qualitatively” (p. 31).

A second definition explicitly takes into account the standards that are central

in the evaluation process leading to loneliness: Loneliness is a situation

that occurs from a lack of quality relationships. This includes “situations in

which the number of existing relationships is smaller than is considered

desirable or admissible, as well as situations where the intimacy one wishes

for has not been realised” (De Jong Gierveld 1987:120). In both definitions,

loneliness is considered to be an expression of negative feelings of missing

relationships and occurs in individuals of all ages.

 

پرلمن و پپلوآ (1981) احساس تهایی را بصورت " رخداد یک تجربه نا خوشایند زمانیکه شبکه ها  شبکه روابط بین فزدی در چند زمینه مهم چه به لحاظ کمی چه کیفی کاهش میابد". تعریف دیگری بطور آشکار مربوط به استانداردهایی است که در فرآیندهای اساسی رسیدن به احساس تنهایی دخیل اند:احساس تهایی شرایط است که در اثر فقدان روابط با کیفیت است.این حالت شامل تعدادی روابط  است که کوتاه تر از آنچه که مورد انتظار است نه پذیرفتنی است و نه دلخواه. در هردو تعریف احساس تنهایی بصورت تجربه منفی از ازدست دادن روابط بین فردی در نظر گرفته شده است که در هر گروه سنی اتفاق می افتد.

 

Loneliness is one of the possible outcomes of the evaluation of a situation

in which an individual has a small number of relationships. However,

many determinants work together in explaining why some people with

small numbers of social contacts consider themselves lonely whereas others

feel good and sufficiently embedded.

احساس تنهایی یکی از پیامدهای احتمالی ارزیابی موقعیتی است که شخص خودش را کوچکترین عضو روابط می پندارد. با این حال شاخصه های زیادی در اینکه چرا برخی افراد با وجود در نظر گرفتن خود به عنوان کوچکترین عضو روابط احساس تنهایی میکنند و برخی دیگر به خوبی در گیر میشوند.

Among these determinants is the presence or absence of an intimate partner (Dannenbeck 1995; Dykstra and De Jong Gierveld 2004; Peters and Liefbroer 1997; Waite and Gallagher 2000; Wenger et al. 1996); the size and functioning of family relationships, particularly parent-child bonds (De Jong Gierveld and Peeters 2003; Kaufman and Uhlenberg 1998; Kitson and Morgan 1990; Pinquart 2003);nonkin relationships and participation in volunteer work, clubs, and the church(Pilusuk and Minkler 1980; Van Tilburg et al. 1998; Wagner, Schütze, andLang 1999); personality traits (Jones and Carver 1991; Windle and Woods2004); gender (Baltes, Freund, and Horgas 1999; Borys and Perlman 1985);and health (Havens and Hall 2001; Kramer et al. 2002; Mullins, Elston, andGutkowski 1996; Penninx et al. 1999; Steverink et al. 2001).

 

بین این شاخصه ها حضور یا عدم حضور دوست صمیمی ، اندازه و عملکرد روابط فامیلی بخصوص رشته ارتباطی والد کودک ، روابط غیر خویشاوندی و مشارکت در کارهای داوطلبانه ، کلیسساها و کلوپ ها،ویژگی های شخصیتی،جنسسیت، وس لامت جسمانی از مهمترین انها میباشند.

 

 

 

 

 

 

Two components of loneliness can be distinguished. Weiss (1973) differentiated

between emotional loneliness, stemming from the absence of an

intimate relationship or a close emotional attachment (e.g., a partner or a

best friend), and social loneliness, stemming from the absence of a broader

group of contacts or an engaging social network (e.g., friends, colleagues,

and people in the neighborhood). Emotional loneliness arises, for example,

when a partner relationship dissolves through widowhood or divorce and is

characterized by intense feelings of emptiness, abandonment, and forlornness.

Young people who have moved to places where they are newcomers

frequently report social loneliness.

 

دو جز احساس تنهایی میتوانند از هم متمایز گردند.وایز بین تنهایی هیجانی که ریشه در عدم حضور ارتباط عاطفی یا بسته شدن وابستگی عاطفی دارد.و تنهایی اجتماعی که ریشه در فقدان گروه ارتباطی وسعیتر یا شبکه اجتماعی دلنشین دارد. تنهایی عاطفی زمانی برانگیخته میشود که روابط دوستانه مثلا به دلیل طلاق از بین برود که بصورت احساس تهی بودن یاس و بیکسی مشخص میشود.افراد جوان رمانیکه به عنوان تازه وارد به مکانهایی وارد میشوند متعاقبا گزارشی از احساس تنهایی اجتماعی داده اند.

 

 


نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/9/15 توسط 

مطالب ارائه شده جمع آوری مقالات علمی میباشد و معنی نظر نویسنده نمی باشد. موارد نظر شخصی بعنوان نظر مولف ذکر شده(امیدمولایی)

خودارضائی با نام علمی ( masturbation ) به معنای انجام عملی توسط خود فرد جهت رسیدن به اوج لذت جنسی یا ارضای جنسی (urgasm ) بدون عمل نزدیکی (intercours ).البته این تعریف کامل نمیباشد چون ممکن است این عمل توسط همسر و زوج جنسی بدون عمل نزذیکی صورت گیرد. لذا اصطلاح (masturbation ) طیف گستردهای را شامل میگردد که بسته به مذهب و فرهنگ و شرایط روحی و جسمی فرد متفاوت است وممکن است در فردی بعنوان اقدام درمانی یا بعنوان قسمتی از نزدیکی قلمداد گردد.

 

 


نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/9/15 توسط 
<      1   2   3   4   5