بازدید امروز: 54
بازدید دیروز: 321
کل بازدیدها: 2259972
شما هم شنیدهاید که موز هوش را زیاد میکند؟ آیا شما هم به فرزندتان اصرار میکنید که موز بخورد یا اینکه به نظر شما هوش یک استعداد ذاتی و ژنتیک است که خداوند از بدو تولد به میزان متفاوت به افراد هدیه میکند؟ بهتر است نگویید که دوست ندارید فرزند باهوشی داشته باشید چون باور نمیکنیم. آنها که معتقدند «هوش» علاوه بر زمینه ژنتیک، تا حدی هم اکتسابی است و در طول زندگی و به نسبت شرایط محیطی از آغاز تولد تا بزرگسالی و براساس آموزشهای فرد در او شکل میگیرد، راههایی را برای تقویت آن پیشنهاد میکنند. به نظر میرسد که هوش انسان، هم ارثی و هم اکتسابی است. در واقع با اینکه هوش پدیدهای ژنتیک و استعدادی خدادادی است، تواناییهای ذهنی افراد طی دوران زندگی و از دوران کودکی آنها کمکم شکل میگیرد. براساس تحقیقات علمیانجام شده، با به کاربردن روشها و برنامهریزیهای خاصی در زندگی روزمره و در فضای آموزشی کودکان، میتوان قدرت تفکر و هوش آنها را پرورش داد. شما هم میتوانید از این 9 روش برای باهوشتر کردن فرزندتان استفاده کنید. ? بازی برای هوش شطرنج، جدول، پازل و دیگر بازیهای فکری، همگی برای مغز کودک همچون ورزش هستند. بازیهایی مانند سودوکو (جدول اعداد) علاوه بر اینکه میتوانند سرگرمی لذتبخشی برای کودک شما باشند، تقویتکننده توانایی تفکر استراتژیک، حل مشکلات و تصمیمگیری در وضعیتهای پیچیده هستند. انواع بازیهای فکری را در خانه داشته باشید و علاوه بر این، گاهی مسائلی را به طور خیالی طرح کنید و برای حل این مشکلات و مسائل ساختگی، از کودکانتان کمک بخواهید. بگذارید با وضعیتهای دشوار و موقعیتهای پیچیده تصمیمگیری مواجه شده و راههای پیشنهادی خود را برای حل مسائل به شما بازگو کنند. ? در جستوجوی دانش باش محققین معتقدند که والدینی که کودکان خود را به ارائه نظرات و ایدههای جدید تشویق کرده و کنجکاوی آنها را مورد توجه و احترام قرار میدهند، درس بزرگی به آنها دادهاند؛ اینکه «جستوجوی دانش اهمیت زیادی دارد». از کودکانتان در زمینه سرگرمیها و علایقشان سؤالاتی بپرسید و از کنجکاوی آنها حمایت کنید، نکات و موارد جدید مربوط به سرگرمیهایشان را به آنها یاد دهید و برای تشویق کنجکاویهایشان، آنها را به گردشهای آموزشی ببرید. گردش در موزههای تاریخی و طبیعی، رصدخانه و پارکهای حیوانات از این جملهاند. ? ورزش، ورزش، ورزش! مطالعات گروهی از دانشمندان آمریکایی نشان داده ارتباط مستقیمی بین فعالیتهای ورزشی کودکان دبستانی و موفقیت تحصیلی آنها وجود دارد. بنابر تحقیقات این گروه، شرکت کردن کودکان در فعالیتهای ورزشی، افزایش میزان اعتماد به نفس، مهارت در کارهای گروهی و تواناییهای مدیریتی و رهبری را به دنبال دارد. همچنین در مطالعات آنها ثابت شده بیشتر زنانی که در موقعیت کاری در نقشهای مدیریتی و ریاست موفق بودهاند، در دوران کودکی و نوجوانی در فعالیتهای گروهی و تیمی ورزشی شرکت داشتهاند. پس به جای اینکه پس از خوردن شام، جلوی تلویزیون لم بدهید، بهتر است با کودکتان توپبازی کرده یا به پیادهروی بروید. بد نیست کودک خود را به شرکت در تیمهای ورزشی مدرسهاش تشویق کنید. ? الفبای موسیقی، الفبای هوش! شاید شنیدن سر و صدای ناهنجار کودکتان در حالی که مشغول تمرین نوازندگی و آموختن موسیقی است اصلا لذتبخش نباشد اما باید بدانید که این سرگرمیلذتبخش کودکان، یکی از مواردی است که نیمکره راست مغز آنها را پرورش میدهد. بنابر تحقیقات دانشمندان دانشگاه تورنتو، برنامهریزی دورههای آموزش موسیقی برای کودکان منجر به افزایش ضریب هوشی و تواناییهای علمی آینده آنها خواهد شد. هر چه سالهای آموزش موسیقی آنها بیشتر باشد، میزان این تاثیر و افزایش هوش در آنها بیشتر خواهد بود. مطالعات انجام شده نشان میدهد که آموختن موسیقی در دوران کودکی باعث کسب نمرههای بهتر در دوران دبیرستان و ضریب هوشی بالاتر در دوران بزرگسالی میشود؛ پس اجازه دهید موسیقیدان درونی کودکتان خودش را نشان دهد. خیلی خوب است اگر او را برای دوره های عمومی یا خصوصی آموزش موسیقی ثبتنام کنید. ? شیر مادر، عصاره هوش شیر مادر اولین غذای مغز کودک است. تحقیقات انجامشده نشان میدهد که شیر مادر از 2 جهت برای کودک مفید است؛ یکی اینکه از خطر احتمالی ابتلای کودک به بیماری جلوگیری میکند و دیگر اینکه به تنهایی یک غذای کامل برای نوزاد است. دانشمندان دانمارکی به این نتیجه رسیدهاند که تغذیه نوزاد از سینه مادر، کودک را هم سالمتر و هم باهوشتر میکند. مطالعات ایشان نشان داده کودکانی که در دوران نوزادی 9 ماه از سینه مادرشان تغذیه شدهاند، به نسبت آنهایی که یک ماه یا کمتر شیر مادرشان را خوردهاند، بسیار باهوشترند. پس اهمیت شیر مادر باید از ابتدا مورد توجه قرار گیرد چرا که علاوه بر تضمین سلامتی نوزاد، برای آینده او و رشد مهارتهای ذهنیاش هم مفید خواهد بود. ? کامپیوتر در خدمت هوش شاید تعجب کنید چون بازیهای کامپیوتری شهرت بدی پیدا کردهاند و بسیار مورد انتقاد قرار میگیرند. بله، درست است که بسیاری از آنها وحشیانه، بیفایده و غیرفکری هستند اما ما در مورد انواعی از بازیهای کامپیوتری صحبت میکنیم که مهارتهای فکری و استراتژیک و قدرت تصمیمگیری و خلاقیت کودک را پرورش داده و کارگروهی را به او آموزش میدهند. امروزه در دنیا بعضی شرکتهای معتبر ساخت بازیهای کامپیوتری، در تلاش هستند تا بازیهای آموزشیای بسازند که پرورشدهنده حافظه و تواناییهای ذهنی کودکان خردسال (حتی کودکان نوپا) باشند. تحقیقات اخیر نشان میدهد کودکانی که انواع بازیهای کامپیوتری آموزشی را بازی میکنند، نسبت به آنهایی که این بازیها را تجربه نکردهاند از قدرت درک و تجسم تصویری بیشتری برخوردارند. جالب است بدانید معلمان بریتانیایی، امروزه در کلاسهای درسشان از انواع بازیهای کامپیوتری آموزشی استفاده میکنند. ? صبحانه یادت نره! نتایج معتبر تحقیقات دقیقی که در دهه 70 میلادی انجام شده، نشان داده است که خوردن صبحانه باعث تقویت حافظه، تمرکز و قدرت یادگیری میشود. کودکانی که صبحانه نمیخورند، معمولا زودتر خسته شده و کمطاقتتر و زودرنجتر هستند. این دسته از کودکان نسبت به آنهایی که روز خود را با خوردن صبحانه شروع میکنند، از سرعت عمل کمتری برخوردارند. با وجود کمبود وقت و برنامههای روزانه شلوغ امروزی شاید، کمتر کسی فرصت پیدا کند که هر روز بنشیند و صبحانه مفصلی نوش جان کند. اما کودک خود را حتی فقط با خوردن یک لیوان شیر هم شده، صبحانهخورده، روانه مهد کودک یا مدرسه کنید تا تمرکز بیشتری داشته باشد. ? خوب بخور تا باهوش بشی قند، چربیهای اشباع و دیگر خوراکیهای بیفایده را از برنامه غذایی کودکان حذف کنید و به جای آن، مواد مغذی و مفیدی که به رشد ذهنی آنها کمک میکند، جایگزین کنید. سالهای اولیه دوران کودکی ـ بهویژه 2 سال اول ـ بسیار اهمیت دارد و لازم است تمامی مواد لازم را در رژیم غذایی کودک قرار دهید. برای مثال رشد شبکه مغزی کودک نیاز شدیدی به میزان کافی آهن دارد چرا که در کودکان دچار کمبود آهن، جریان اعصاب کند میشود. همچنین تحقیقات انجام شده نشان میدهد که میزان مقاومت در برابر بیماریها در کودکانی که تغذیه سالمی ندارند بسیار کم است. بنابراین تغذیه نادرست باعث میشود کودکان از مدرسه و همسالان خود عقب بمانند و دچار افت تحصیلی شوند. پس اگر میخواهید کودکتان در مدرسه نمره بهتری بگیرد، به تغذیه او هم توجه کنید. ? دوستی که هوش هدیه میدهد کتاب یکی از روشهای مفید قدیمی است که امتحاناش را پس داده اما بعضی مواقع در مقابل روشهای تکنولوژیک امروزی برای تقویت هوش، دستکم گرفته میشود؛ در حالی که کتاب قابل دسترسترین، کمهزینهترین و در عین حال موفقیتآمیزترین روش برای آموزش و رشد ذهنی کودکان در تمامی سنین است. برای کودکانتان از سنین پایینتر کتاب خواندن را شروع کنید. آنها را برای عضویت در کتابخانه ثبتنام کنید و کتابخانه منزلتان را پُر از کتاب کنید |
1. همسرتان را به عنوان یک مرد بپذیرید و برای شناخت دنیای مردانه او دانش و آگاهی خود را افزایش دهید.
2. همسر خود را به چشم یک شی مسئول ننگرید. بلکه به شخصیت وجودی او احترام بگذارید.
3. جنبه یا بخش هایی از شخصیت شوهرتان را که باعث تمایز او از سایرین می شود مورد توجه و تحسین قرار دهید.
4. برای این که همسرتان با شما رو راست باشد سعی کنید او را درک کرده و برای افکار و احساساتش ارزش قایل شوید. اگر حرف ها و گفته های او مطابق میل شما نیست از خود واکنش تند نشان ندهید زیرا به این وسیله بذر بی اعتمادی در زندگی خود می کارید.
5. وقتی همسرتان با شما درد دل می کند و راز دلش را با شما در میان می گذارد، احساساتش را بپذیرید و به او نگویید که اسرار درونش ناخوشایند و بی رحمانه است.
6. به طور مداوم از شوهرتان انتقاد نکنید زیرا انتقاد پیاپی باعث می شود که شوهرتان از شما فاصله بگیرد.
7. او را به درک نکردن، عدم صمیمیت و بی احساس بودن متهم نکنید. زیرا او درک کردن، صمیمیت و با احساس بودن را به شیوه مردانه نشان می دهد.
8. نیازهای واقعی شوهرتان را دریابید. این امر اتفاق نمی افتد مگر این که همسرتان این نیازها را باز گوید و به همین جهت در مواقع مناسب با لحن ملایم در مورد نیازهایش از وی سوال کرده و دیدگاههای واقعی وی را نسبت به خود و زندگی تان دریابید و در نهایت جوابی را که شوهرتان می دهد بدون انتقاد و جبهه گیری بپذیرید.
9. زمانی که همسرتان با شما صحبت می کند به دقت به حرفهای او گوش فرا دهید زیرا عدم توجه شما به گفته های او عدم علاقه شما را نشان می دهد.
10. هیچ وقت از کارهایی که همسرتان برای جلب محبت شما انجام می دهد انتقاد نکنید برای مثال وقتی او به شما محبت می کند، آن را بیش از اندازه لوس ندانید او به شیوه خود ابراز محبت می کند.
11. او را به شیوه خودتان دوست نداشته باشید بلکه به وجود او نیز اهمیت بدهید. به عنوان مثال اگر در سالگرد ازدواج تان، هدیهای به او می دهید سعی کنید از قبل در مورد هدیه مورد علاقهاش اطلاعاتی به دست آورید.
12. از همسر خود انتظار نداشته باشید که با تمامی طرح ها و ایده ها و افکار شما موافق باشد و آنها را تحسین کند. واقع بین باشید و به او اجازه دهید که نظرش را هر چند که برخلاف میل شما باشد، بیان نمایید.
13. اصرار زیادی برای جلب محبت همسرتان نداشته باشید و این نکته را زمانی که وی عصبانی است بیشتر مراعات کنید. در بسیاری اوقات حالت روحی او برای ابراز محبت به شما مناسب نیست و اصرار زیاد شما منجر به مخالفت شدید او می شود.
14. برای همسر خود نقش یک زن حساس و شکننده را بازی نکنید. زیرا این حالت شما باعث می شود که همسرتان فکر کند شما ضعیف و بی طاقتید و اگر چیزی بگوید باعث رنجش تان می شود. بنابراین سعی می کند که ارتباط کلامی کمتری داشته باشد و همین امر باعث ناراحتی شما می گردد.
15. سعی کنید که در ارتباط با همسرتان همواره هویت خود را به عنوان یک زن و همسر حفظ کنید. زنی که توجه به روابطش به قیمت از دست دادن هویتش تمام شود به خود و روابطش صدمه می زند. زیرا این مسئله باعث می شود که وی خود را بخشنده تر و دوست داشتنی تر از شوهرش ببیند و فکر کند که همسرش بی نهایت خودخواه و ناسپاس است. مردها با زنی به عنوان همسر در ارتباط دایمی باقی خواهند ماند که هویت مستقل و قوی خود را حفظ کند.
16. اگر احساس می کنید که در روابط خود با همسرتان از عزت نفس پایینی برخوردارید و میل دارید که او را وادارید تا در این زمینه به شما کمک کند که از احساس خوبی برخوردار شوید اشتباه می کنید. این مسئله مشکل شماست شخصاً روی آن کار کنید و در صورت لزوم از یک روان شناس کمک بخواهید.
17. زمانی که همسرتان از فشار عصبی رنج می برد سعی نکنید از لحاظ احساسی به او نزدیک شوید. زیرا اگر برای صمیمیت و نزدیک شدن به او فشار آورید فقط او را عصبانی تر کرده و از خود دور می کنید. زمانی که استرس او کم شود به حالت عادی خودش بر می گردد.
18. در زندگی زناشویی خویش سعی کنید خود را مسئول خوشبختی خود بدانید. زنی که مسئولیت خوشبختی زندگی
مشترک را فقط بر عهده شوهرش می گذارد یک همسر آزرده و افسرده به بار می آورد.
19. او را به دوست نداشتن و گریزان بودن از همسر و زندگی متهم نکنید. زیرا وی اعتقاد دارد که شریک زندگی اش را دوست دارد و از او گریزان نیست ولی به نظرش او را متهم به چیزی می کنید که در موردش صدق نمی کند و این مسئله موجب کدورت در روابط می شود.
20. وقتی شما در می یابید که در ایجاد مشکلات زندگی خود سهم داشتهاید و آن را به همسرتان بگویید عشق و محبت بار دیگر در زندگی تان شکوفا می شود. زیرا بعد از آن همسرتان نیز سهم خود را می پذیرد و با کمک شما درصدد رفع مشکل بر می آید .
مشاوره روانشناسی
تنظیم: م.محمدی
منبع : راه زندگی
ورزش صدا
این فعالیتی است که بسیاری از والدین آن را انجام میدهند بدون آن که بدانند این کار چقدر برای کودک مفید است.بسیاری از والدین هنگام عوض کردن پوشک،حمام یا بازی با کودک خود حرف میزنند.این کار به کودک کمک میکند تا بفهمد این صدا از دهان فردی - پدر یا مادر- خارج میشود علاوه بر این میتوانید پیوسته اسم او را صدا کنید،در ابتدا او به صدای شما پاسخی نمیدهد اما رفته رفته هر گاه او را صدا کنید عکسالعملی از او خواهید دید.فعالیتی که شما میتوانید در این رابطه انجام دهید این است که سعی کنید هر گاه کسی اسم نوزاد شما را صدا میزند،او را به سمت صدا برگردانید.این فعالیت باعث تحریک و پرورش حس شنوایی کودک میشود.
ورزش بینایی چند اسباب بازی با رنگهای جذاب برای بازی کودک بخرید متوجه خواهید شد،هر گاه، کودک با این اسباب بازیهای رنگارنگ بازی میکند لبخند میزند یا به نوعی احساس رضایت خود را نشان میدهد.برای تقویت حس بینایی،کتابهای مخصوص نوزادان، با رنگهای شاد بخرید. هنگام لباس پوشیدن،چند دست لباس در رنگهای مختلف جلوی کودک بگذارید،اجازه دهید خودش رنگ دلخواهش را انتخاب کند و حتما همان لباس را بپوشد.این روشی است که کودک به وسیله آن رنگها را میشناسد.
ورزش دهانی
امروزه در بسیاری از کودکان،رشد بسیار سریعتر از گذشته است و شما میتوانید در تولد یک سالگی، یک یا 2 دندان در دهان کودک مشاهده کنید.طی مرحله رشد دندان و جوانه زدن آن در لثه،لثهها خارش زیادی دارند از این رو کودک هر آنچه در نزدیک دست خود مییابد فورا برای مالیدن به لثه و رفع خارش به دهان میبرد.در این سن سعی کنید اسباب بازیهایی را که برای این کار در بازار وجود دارد،برای کودک بخرید چون جویدن باعث قوی شدن ماهیچههای آرواره و لثههای کودک میشود.علاوه بر این میتوانید غذاهای مناسب کودک با مزههای مختلف به کودک بدهید تا او طعم همه چیز را امتحان کند.
ورزش لمسی
این فعالیت شامل لمس انواع مختلف اسباب بازیها توسط کودک است.کودک با این روش تفاوت بین سطوح سخت، نرم و پنبهای را در مییابد. در این مرحله برای تقویت عضلات پا و گردن نوزاد میتوانید به نرمی پاهای کودک را خم و راست کنید یا به آرامی اسباب بازی محبوبش را جلوی چشمانش تکان دهید به نحوی که کودک گردنش را به آرامی با تکان دست شما حرکت دهد.
jamejamonline.ir
این یک تست روانشناسی است که توسط زیگموند فروید طراحی شده.
فرض کنید که در خانه هستید و پنج اتفاق زیر همزمان پیش میاد.
1- تلفن زنگ میزنه
2- بچه تان گریه میکنه
3-یکی داره در خونه رو می زنه و صداتون میکنه
4- لباس ها را بیرون روی طناب پین کرده اید و بارون میگیره
5- شیر آب رو در آشپز خانه باز گذاشتید و آب داره سر ریز میشه
خب حالا با این وضعیت شما به ترتیب کدوم کارها رو انجام میدید؟ یعنی از شماره ی 1 تا 5 رو با چه اولویتی انجام میدید؟
اولویت های خودتونو تعیین کنید و برای تحلیلش پایین صفحه رو ببینید.
زیگموند فروید
فروید یکی از بارزترین شخصیت های علمی قرن بیستم است.
او در 6 ماه مه 1856 به دنیا آمد و در در 23 سپتامبر 1939 از دنیا رفت.
او اطریشی بود و از بنیانگذاران دانشکده روانپزشکی.
بیشترین شهرت فروید مربوط به کارهای او در زمینه روان شناسی تمایلات جنسی، رویاها و ضمیر ناخودآگاه است.
او به عنوان پدر علم روان تحلیل گری شناخته می شود.
( برای اطلاعات بیشتر بروید به : http://en.wikipedia.org/wiki/Sigmund_Freud )
هر یک از 5 مورد بالا نشون دهنده یکی از جنبه های زندگی شماست.
1- زنگ تلفن، نشونه شغل و کار شماست.
2- گریه بچه، نشون دهنده خانواده است.
3- زنگ در خونه، نشون دهنده دوستان شماست.
4- لباس ها، نشون دهنده پول هستن.5- سر رفتن آب، نشون دهنده میل جنسی هستش.
ترتیب انتخاب های شما نشون دهنده اولویت های ذهن شما در زندگیه.
اضطراب، به معنای ناآرامی است و به یک حالت عاطفی گفته میشود که مشخصه آن، احساس ناامنی است. این حالت، اغلب با دلهره و تشویش اشتباه میشود، لیکن وجه تمایز آن، فقدان تغییرات فیزیولوژیکی چون احساس خفگی، عرق کردن و ازدیاد ضربان نبض که از نشانههای مشخص دلهره به شمار میرود، میباشد.[1]انواع اضطراباضطراب مزمن: این اختلال، به صورت یک ناراحتی کم و بیش دائم در سطح روانی، جسمانی و یا ارتباطی آشکار میشود. در کودکانی که دارای این اختلال هستند، حالت مفرط و بازخوردهای دفاعی مشاهده میشود. این کودکان به آسانی از جا میجهند و تظاهرات بدنی متعددی مانند اختلالهای خواب و بهخصوص بیخوابی، بیاشتهایی، اختلالهای هضمی، تنفسی یا قلبی را از خود نشان داده و بهندرت از احساس اضطراب شکایت میکنند.اضطراب حاد: این اضطراب، چندین بار در روز و گاهوبیگاه بروز میکند. مدت آنها محدود و آغاز و پایانشان ناگهانی است. در اکثر مواقع، این واکنشها در برابر رویدادی ناگهانی یا موقعیتی خاص(مرگ یکی از خویشاوندان یا دوستان، تجربه جنسی و مشکلات تحصیلی) بروز میکند.[2]اضطراب واقعی: فروید، اضطرابی را که ناشی از خطر واقعی بیرونی است، "اضطراب واقعی" نامید. او معتقد بود که اضطراب عینی و واقعی، همان عکسالعمل واقعبینانه در مقابل خطرات ناشی از محیط است. اضطراب واقعی، ممکن است به عنوان ترس توصیف شود که این ترس، همان عکسالعمل تطبیقی است که در بیشتر موقعیتها، هوشیاری و توانایی فرد را در مقابل خطر افزایش میدهد.اضطراب کلی یا وجودی: یکی از انواع بسیار جالب اضطراب که شایسته مطالعه و درک میباشد، نوعی است که "سورن کییرکهگارد"، فیلسوف دانمارکی آن را توصیف کرده است. کییرکهگارد، اضطراب کلی را درباره شرایط زندگی خود طرح کرد که "اضطراب وجودی" نام گرفته است. اضطراب وجودی را میتوان در پرسشهایی از این قبیل یافت، که: «به کجا میروم؟» «که هستم؟» «میخواهم با زندگیام چه کار کنم؟».اضطراب روانرنجوری: اضطرابی است که فروید آن را زاده تعارضهای روانی یا هیجانی نامید.[3]اضطراب نخستین: در نظریه روانکاوی، به اضطراب مربوط به از دست دادن شیء مورد علاقه و جدایی که با رشد و پیدایش ایگو همزمان است، گفته میشود. در برخی از نظریهها، این اضطراب بعد از تولد شروع میشود و منشأ تمام اضطرابها است.اضطراب علامتی یا هشداردهنده: اضطرابی است که فروید آن را مربوط به پسیکونوروزها میداند. کودک در ضمن رشد یاد میگیرد که وقوع موقعیتهای تروماتیک[4] را پیشبینی نموده و نسبت به این احتمال پیشاپیش و قبل از اینکه موقعیت به شکل تروماتیک اضطراب درآید، به اضطراب واکنش نشان دهد.اضطراب بنیادی: اضطرابی است که خانم "کارن هورنای" برای احساس تنهایی و درماندگی در مقابل دنیای بالقوه خصومتآمیز بهکاربرده است.اضطراب عملکرد: این نوع اضطراب به انجام وظیفه مربوط بوده و بهویژه در ارتباط با کسانی که نگران عملکرد جنسی خوب خود هستند، بهکار میرود. چنین اضطرابی با احساس لذت تناقض دارد و به همین دلیل موجب ناتوانی شخص در عمل جنسی میگردد.اضطراب عضوی: اضطرابی است ناشی از یک اختلال عضوی معلوم که با درد جسمی همراه است. این اضطراب در حالت رویا با مکانیسمهای انکار، تغییر شکل و جابجایی، به حداقل میرسد.اضطراب خودکار: فروید، در ابتدا معتقد بود که اضطراب با تغییر شکل دادن لیبیدو(انرژی روانی) که به گونهای دیگر قابل تخلیه نیست، پدید میآید. ولی بعدها این عقیده را کنار گذاشت و اعتقاد پیدا کرد که هر زمان که روان، زیر بار محرکهایی که نه قابل تسلط و نه تخلیه هستند، درمیماند، اضطراب بهطور خودبهخودی ظاهر میشود. این اضطراب خودکار، ممکن است در مقابل محرکهای درونی و برونی ظاهر شود.اضطراب غریزی: اصطلاحی است که فروید، گاهی آن را به جای اضطراب نوروتیک بهکار برده است. اضطراب نوروتیک، اضطرابی است که به منبع نامعلومی مربوط میشود.اضطراب آشکار: اضطرابی است که شخص از آن آگاه است.اضطراب پارانویایی: یک اصطلاح روانکاوی برای اضطراب ناشی از ترس از حمله خصمانه دیگران است.اضطراب اخلاقی: در نظریه روانکاوی، اضطرابی است که از تهدیدهای سوپر ایگو(فرامن) ناشی میشود.[5]اضطراب واکنشی: ممکن است علائم این اضطراب، مستقیما به یک رویداد مشخص مثل: تجربه تهدید به اخراج شدن یا نگرانی درباره سلامتی مربوط باشند. در بیشتر این موارد، علائم اضطراب با گذشت زمان کاهش مییابند.اضطراب مدیران: اصطلاحی است که برای توصیف واکنش افراطی به اضطراب مزمن وضع شده است. علایم این اضطراب با علایم سایر اختلالات ناشی از اضطراب مشابه هستند با این تفاوت که تا وقتی که پاسخ به اضطراب چندان بارز نباشد، این علایم نادیده گرفته میشوند.اضطراب فراگیر یا منتشر: به نوعی احساس مبهم و گسترده اطلاق میشود که در آغاز ممکن است به اشیاء، رویدادها و موقعیتهای خاص مربوط نباشد. این اختلال، نه به محتوای فکری وابستگی داشته و نه به صورت علایم جانشین تظاهر میکند. این نوع اضطراب از خصوصیات نوروز[6] اضطراب است.[7]اضطراب پس از سانحه: ویژگیهای اصلی این اضطراب، بروز خاطرات عودکننده و مزاحم و یا کابوسهای تکرارشونده است که همراه بازآفرینیهای تجسمی واضح یا بدون چنین بازآفرینیهایی است.اضطراب اختگی: یک اصطلاح روانکاوی برای اضطراب ناشی از تهدید واقعی یا خیالی برای کنشهای جنسی فرد است. این اصطلاح به تهدیدهای سمبولیک مربوط است نه تهدید به آلت تناسلی فیزیکی.[8]اضطراب وحشتزدگی: فرد مبتلا به این اضطراب، حملههای ناگهانی وحشتزدگی را که به هیچ موضوعی ارتباط ندارد، تجربه میکند. بیمار ممکن است بگوید: «یک دفعه، بیدلیل احساس میکنم، دارم میمیرم».اضطراب هراس: در این نوع اضطراب، بیمار میداند که از چه میترسد، زیرا از یک مساله اختصاصی مانند: سگ، امتحان یا رانندگی در هراس است. اما این ترس، یا ظاهرا معنایی ندارد و یا شدت آن تناسبی با موضوع ندارد.اضطراب وسواس فکری – عملی: در این نوع اضطراب، شخص احساس میکند که مجبور است به یک رفتار بیمعنی و تکراری دست بزند یا یک فکر وسواسی و دائمی با ماهیتی ناخوشایند دارد.[9]
[1] . رزمآزما، هوشیار؛ فرهنگ روانشناسی، ص 39.[2] . دادستان، پریرخ؛ روانشناسی مرضی تحولی، تهران، سمت، 1386، چاپ هشتم، ص 64.[3] . برونو، فرانک؛ فرهنگ توصیفی روانشناسی، ترجمه فرزانه طاهری، تهران، طرح نو، 1373، چاپ اول، ص 42.[4] به موقعیتهایی گفته میشود که به اختلال استرس پس از سانحه میپردازد.[5] . پورافکاری، نصرتالله؛ فرهنگ جامع روانشناسی – روانپزشکی، تهران، فرهنگ معاصر، 1370، چاپ اول، ص 93 الی 95.[6] نوروز، یک اختلال غیرپیسکوتیک مزمن رجعتکننده است که بهطور عمده با اضطراب مشخص میشود.[7] . کنرلی، هلن؛ اختلالات اضطرابی، ترجمه سیروس مبینی، تهران، رشد، 1384، چاپ دوم، ص 38 الی 49.[8] . روزنهان، دیویدال؛ آسیبشناسی روانی، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ساوالان، 1386، چاپ هفتم، ص 352.[9] . ساپینگتون، اندورا؛ بهداشت روانی، ترجمه حمیدرضا حسینشاهی برواتی، تهران، روان، 1379، چاپ اول، ص 367.
هرگونه رابطه آموختهشده بین دو یا چند جزء را "تداعی" گویند. به عبارت دیگر؛ همخوانی، پیوستگی، عملیات جمع، برقرار ساختن رابطه و ارتباط میان محرک و پاسخ یا دو پاسخ متوالی یا دو طرز تفکر را تداعی مینامند. همچنین به یک تجربه روانشناختی خاص که توسط محرک یا حادثهای برانگیخته شود، تداعی گفته میشود.[1]
برچسبها: Association Test
کودکان چیزهای زیادی از طبیعت و آدمهای پیرامون خود یاد میگیرند اما باز هم پدر و مادر مهمترین الگوهای زندگی آنها هستند! امروزه والدین آنقدر مشغله کاری دارند که فرصت ندارند وقت خود را با فرزندانشان بگذرانند.
چه احساسی دارید وقتی فرزندتان از مدرسه برمی گردد و از تنبیه بدنی خودش توسط معلم شکایت میکند؟ تنبیه بدنی به هرگونه ضرب و جرح یا رفتار غیرقابل قبول اطلاق میشود! اکنون باید چه کار کنید؟ آیا از این سیستم انضباطی حمایت میکنید یا با دلسوزی و همدردی درباره اتفاقی که افتاده با فرزندتان حرف میزنید؟ این تجارب بر سلامت روحی کودک تاثیر میگذارد، دوران رویایی کودکی را بر هم میزند و آینده او را نیز خراب میکند. همگی ما درباره تنبیه بدنی شدید کودکان در برخی مدارس یا حتی خانوادهها شنیدهایم! فقط تصور کنید یک کودک چگونه میتواند با چنین پدر و مادر و معلم سختگیری کنار بیاید! بررسیها نشان میدهد کودکانی که تنبیه بدنی میشوند در دوران بزرگسالی بیشتر پرخاش میکنند. آنها از کتک زدن به عنوان ابزاری برای درس دادن به دیگران استفاده میکنند و در نتیجه زندگی مشترک خشونتآمیزی خواهند داشت. این کودکان بیشتر از سایرین قربانی سوء استفاده، جرم و جنایت و خشونت میشوند. شما به عنوان یک پدر یا مادر مسئول باید از عواقب تربیت کودک خود به وسیله تنبیه بدنی آگاه باشید. بنا به عللی که خواهید خواند شما نباید کودک خود را کتک زده یا تنبیه بدنی کنید.
فرزند شما نیز در آینده کتک کاری میکند
تنبیه بدنی کودک او را به یک فرد مهاجم تبدیل میکند. بسیاری از مطالعات نشان میدهد بین تنبیه بدنی کودکان و رفتار خشونتآمیز و پرخاشگری آنها در دوران بزرگسالی ارتباط وجود دارد. بیشتر مجرمان افرادی هستند که در دوران کودکی مورد ارعاب و تنبیه بدنی واقع شدهاند. این قانون طبیعت است که کودکان از شیوههای تربیتی والدین، معلمان و بزرگترهای خود درس میگیرند.
کودک رفتارهای منفی را از شما میآموزد
کودکان چیزهای زیادی از طبیعت و آدمهای پیرامون خود یاد میگیرند اما باز هم پدر و مادر مهمترین الگوهای زندگی آنها هستند! امروزه والدین آنقدر مشغله کاری دارند که فرصت ندارند وقت خود را با فرزندانشان بگذرانند. وقتی پدر یا مادر خسته از سرکار به خانه باز میگردد و میبیند فرزندش هنوز تکالیف مدرسهاش را انجام نداده، عصبانی میشود و به شیوههای انضباطی مانند فریاد کشیدن و کتک زدن او متوسل میشود. این کار، غلط و ناجوانمردانه است.
کودک روشهای حل اختلاف را یاد نمیگیرد
تنبیه بدنی، حواس بسیاری از کودکان را پرت میکند. به این ترتیب آنها دیگر یاد نمیگیرند با شیوههای اجتماعی قابل قبول اختلاف خود با دیگران را حل کنند. وقتی کودکی تنبیه بدنی میشود، احساساتی مانند خشم، ناامیدی و ترس بر روح و روان او حاکم میشود. ممکن است او افکار انتقامجویانه در سر خود بپروراند و دیگر یاد نگیرد چگونه با موقعیتهای مشابه روبهرو شود. او هرگز یاد نمیگیرد در آینده چطور باید از پس یک اتفاق ناگوار بربیاید بنابراین به یک فرد خشن تبدیل میشود.
کودک ممکن است آسیب ببیند
تنبیه بدنی از بسیاری جهات میتواند خطرناک باشد، مثلا اگر در اثر خشم به صورت او سیلی بزنید ممکن است برخورد انگشتان شما موجب آسیبدیدگی یا خونریزی در صورت او شود. ضربه زدن به نقاط ظریفی از صورت مانند چشم و گوش خیلی خطرناک است. بعضی از کودکان در اثر تنبیه بدنی دچار آسیب دیدگی اعصاب شده، فلج میشوند یا جان خود را از دست میدهند.
کودک ممکن است فکر کند کتک زدن دیگران کار خوبی است
تنبیه بدنی کودک این باور غلط را در او ایجاد میکند که برای جلب موافقت دیگران باید آنها را کتک بزنید. کودک گمان میکند اجازه دارد با کسانی که از او کوچکتر هستند چنین رفتاری داشته باشد. او از قدرت خود در جهت منفی استفاده میکند و در دوران بزرگسالی، نمیتواند از دیگران «نه» بشنود یا مخالفت آنها را تحمل کند. هر گونه مخالفت از جانب همسالان، او را وادار میکند دست به خشونت بزند و با کتک زدن دیگران کار خود را راه بیندازد. کودکان ممکن است کتک زدن را به عنوان راهی برای حل مشکل بشناسند.
کودک ممکن است عزت نفس خود را از دست بدهد
تنبیه بدنی کودکان این پیام منفی قوی را به ذهن آنها القا میکند. کتک زدن کودکان موجب از دست رفتن عزت نفس و اعتماد به نفس آنها میشود. آنها خیلی زود به این نتیجه میرسند که هیچ ارزشی ندارند و به درد هیچ کاری نمیخورند!
کودک احساسات منفی خود را سرکوب میکند
خشم، ناامیدی و تمام احساسات منفی که ممکن است کودک در لحظه تنبیه با آنها روبهرو شود، به مرور زمان در ذهن او جمع میشود. این احساسات ممکن است روزی مانند گدازههای آتشفشانی فوران کنند و یاس و ناامیدی برای تمام اعضای خانواده مضر است. باید با روشهای صحیح و مناسب منظور خود را به کودک بفهمانید، بدون اینکه احساسات او را جریحهدار کنید.
کودک از شما فاصله میگیرد
تنبیه بدنی به هر شکلی که باشد قطعا بین شما و فرزندتان دیوار و حائل ایجاد میکند. خود ما از کسانی که به نوعی سعی میکنند به ما آسیب برسانند نفرت داریم. به هر حال این طبیعت انسان است و پدر و مادر باید بدانند تاثیر انضباطی تنبیه بدنی، سطحی و موقتی است! برای ایجاد یک پیوند دائمی با فرزندتان باید در کنار آموزش نظم و انضباط، به او احترام هم بگذارید. تنبیه بدنی مولد احساس ترس است و برای همیشه بین والدین و فرزندان فاصله میاندازد. بسیاری از والدین اغلب به یاد نمیآورند که خودشان در دوران کودکی تا چه اندازه از تنبیه شدن متنفر بودهاند. شیوههای مثبت و متعددی برای نزدیک شدن به کودک و یادآوری اشتباهاتی که مرتکب شده وجود دارد. از کتک زدن کودک هیچ چیز عایدتان نمیشود!
مشاور ازدواج هیچ وقت به شما نمی گوید که این کار را بکنید یا نکنید. وظیفه مشاور آگاه کردن است. او می گوید که نتیجه چنین ازدواجی چه خواهد بود تا شما خودتان دست به انتخاب بزنید.
این روزها کارشناسان بسیاری توصیه می کنند که زوج های جوان قبل از آغاز زندگی مشترک حتماً با مشاور معتمد مشورت کنند. این توصیه از آنجا جدی شده که رسانه ها در سال های گذشته آمار نگران کننده ای را در خصوص طلاق زوجین به خصوص در 5 سال اول زندگی مشترک منتشر کرده اند. به همین دلیل است که بحث نیاز جدی به مشاوره قبل از ازدواج برای زوج های جوان مطرح می شود.
متاسفانه در کشور ما زوج ها خیلی وقت ها اطلاع کافی از مشاوره هایی که مشاوران در اختیار آنها می گذارند ندارند، یا گاهی احساس می کنند چون به حد مطلوبی از استقلال مالی و خانوادگی رسیده اند، می توانند بدون مشورت با افراد دیگر بهترین انتخاب را داشته باشند.
عده ای هم در انتخاب مشاور اشتباه می کنند و با مشورت دوستانشان برخی ملاک های کلیشه ای را برای همسرشان در نظر می گیرند و زمانی که دختر یا پسری با این شرایط را پیدا می کنند احساس می کنند به آن زوج رویایی رسیده اند و به صورت هیجانی دست به انتخاب می زنند.
این ملاک ها اگرچه ملاک های عرفی جامعه ما هستند ولی در عرف این ملاک ها نه به صورت جزئی بلکه به صورت کلی مورد توجه قرار گرفته است. در حالی که روانشناس یا مشاور ازدواج، همه این موارد را با فاکتورهای جزئی مورد ارزیابی قرار می دهد تا بتواند بررسی درست شخصیتی از زوجین ارائه دهد. یعنی در واقع مشاور تلاش می کند دیدگاه ها و اهداف زوجین را در زندگی مورد بررسی قرار بدهد و طرف مقابل را با این دیدگاه ها و اهداف آشنا کند.
شناخت روی این موضوعات در همان ابتدای تشکیل زندگی مشترک مهم است چون فقط با شناسایی این جزئیات است که زوج ها می توانند به نتیجه برسند که می توانند با هم ادامه مسیر بدهند یا نه. مثلا اگر زوجی می خواهند به یک هدف مشترک برسند مشاور این موضوع را طوری بررسی می کند که ببیند آیا این زوج سرعت حرکتشان برای رسیدن به آن هدف یکی هست یا خیر؛ اگر یکی نباشد توصیه می کند تا در مورد آن هدف بیشتر صحبت بکنند تا در آینده مشکلی برایشان پیش نیاید.
زن و مرد در مرحله اول به لحاظ رفتاری، خانوادگی، سبک زندگی و تحصیلات باید مورد بررسی قرار بگیرند، که اگر این مرحله مثبت بود در مراحل دیگر باید به لحاظ ذهنی، و تفکراتی که دارند بررسی شوند تا نکات مشترک و غیر مشترک ذهنی شان مشخص گردد بعد از این هم نوع نگاه به زندگی و سرگرمی و تفریحاتی که می خواهند داشته باشند و لحظات مشترکشان مورد ارزیابی قرار می گیرد. به نظرم همه اینها مرحله به مرحله است و باید به صورت اجمالی بررسی شوند.
مشاوره قبل از ازدواج اگر بر اساس معیارها و شرایط مناسب انجام شود و فرد مشاوره دهنده از آگاهی و اطلاعات کافی برخوردار باشد، به دو طرف کمک زیادی خواهد کرد. بنابراین دو نفری که برای مشاوره مراجعه می کنند، باید با صداقت کامل مسائل خود را با مشاور در میان بگذارند و به عبارتی تسلیم مشاور باشند و به این نکته توجه داشته باشند که مشاوران هیچ گاه توصیه به ازدواج نمی کنند، همان طور که توصیه به طلاق نمی کنند.
در واقع آن ها با استفاده از تعاریف و فرمول های علمی و بررسی مولفه های تاثیرگذار در ازدواج، مسائل پیش روی جوانان را به آنان یادآوری و درصد موفقیت یک ازدواج و ریسک های آن را گوشزد می کنند. مشاوران هیچ گاه اطلاعات خصوصی افراد را در اختیار طرف مقابل نمی گذارند بلکه دو طرف را متوجه تناقض ها می کنند، بنابراین بهتر است جوانان قبل از ازدواج از مشاوران حاذق حوزه خانواده کمک بگیرند.
مشاوره قبل از ازدواج به یک فرآیند تخصصی تبدیل شده و در همه جای دنیا مرسوم است. اهمیت این مشاوره زمانی مشخص می شود که به این نکته توجه داشته باشیم انسان ها از یکدیگر شناخت کافی ندارند، بنابراین به منظور دستیابی به این شناخت برای ازدواج به کمک مشاور نیاز داریم. محققان معتقدند که مشاوره قبل از ازدواج آن قدر اهمیت دارد که انسان برای آن وقت زیادی بگذارد.
در واقع ازدواج تولد اختیاری است و فرد به اختیار خود تصمیم به تشکیل زندگی مشترک می گیرد. بنابراین یک مشاور حاذق می تواند به فرد در انتخاب احسن کمک کند. در منابع اسلامی به امر ازدواج بسیار توجه شده است و در بعضی روایات از آن به عنوان اکمال دین و همچنین عبارت قرآنی «میثاقاً غلیظاً» یاد می شود.
فردی آمادگی ازدواج دارد که تعهد پایدار داشته باشد، یعنی برای فردی که وارد زندگی او شده است بار نباشد، زندگی بالنده ای داشته باشد، باعث آرامش وی شود، سرعت حرکت او را به سمت تعالی و پیشرفت بیشتر کند و اگر چنین نباشد، در واقع ازدواج تنها برای رفع بخشی از نیازها خواهد بود که به فرد برای پیشرفت و تعالی کمک نمی کند.
آمادگی و شناخت
در مشاوره ازدواج به دو فرآیند توجه می شود؛ اول این که فرد بداند برای ازدواج آمادگی دارد یا نه و بعد از طرف مقابل شناخت کافی داشته باشد. فرد برای این که بداند آمادگی ازدواج دارد یا نه، می تواند از مشاور کمک بگیرد. فردی آمادگی ازدواج دارد که تعهد پایدار داشته باشد، یعنی برای فردی که وارد زندگی او شده است بار نباشد، زندگی بالنده ای داشته باشد، باعث آرامش وی شود، سرعت حرکت او را به سمت تعالی و پیشرفت بیشتر کند و اگر چنین نباشد، در واقع ازدواج تنها برای رفع بخشی از نیازها خواهد بود که به فرد برای پیشرفت و تعالی کمک نمی کند. بنابراین برای این که فرد میزان آمادگی خود را برآورد کند می تواند از مشاور حاذق در این حوزه کمک بگیرد. مشاور باید درباره موضوعات مختلف اطلاعات کافی داشته باشد و مولفه ها را بر اساس اهمیت آن بررسی کند. در مشاوره قبل از ازدواج دو عامل آمادگی و آشنایی مهم است.
برای بسیاری از افراد یک یا تعدادی از ملاک های کم اهمیت محور توجه قرار می گیرد و در صورتی که باید به مجموعه عوامل توجه کرد، بنابراین در مشاوره قبل از ازدواج مجموعه عواملی که یک فرد باید به آن توجه کند، بررسی می شود.
به عنوان مثال میزان تاثیرگذاری و بار ارزشی هر کدام از عوامل خانواده، زیبایی و اعتقادات مشخص است و مشاور با تعیین ریسک پذیری عوامل مختلف تعیین می کند که به عنوان نمونه در زمینه خانواده ها در زندگی آینده دو نفر احتمال ریسک وجود دارد یا نه ،او تشخیص می دهد که آیا فرد می تواند از این ریسک گذر کند یا نه و فرد را متوجه این موضوع می کند که در زندگی آینده چه میزان از وقت و انرژی خود را باید صرف مدیریت عوامل ریسک پذیر و حذف و خنثی کردن آن ها کند. بر اساس مدل ملی میانگینی از ارزش گذاری فاکتورها با خطای 5 یا 6درصدی تعیین شده است و از طرفی هر یک از عوامل برای هر مشاوره به تنهایی و در کنار سایر عوامل سنجیده و ارزش گذاری می شود.
به عنوان مثال دو نفری که از نظر خانوادگی با یکدیگر هماهنگ نیستند، میزان ریسک پذیری این عامل در کنار عوامل دیگر مانند آمادگی ازدواج یا پختگی سنجیده می شود. یعنی اگر کسی به پختگی لازم رسیده باشد ریسک ناهماهنگی خانواده ها را به راحتی پشت سر می گذارد، اما اگر این آمادگی را نداشت احتمالاً در 80درصد موارد وقت آن ها صرف برطرف کردن مشکلاتشان با خانواده ها خواهد شد. بنابراین برای هر فردی فاکتور خانواده در کنار دیگر عوامل معنای خاصی پیدا می کند. وقتی فاکتورها با هم بررسی شود میزان ریسک پذیری هر ازدواج مشخص می شود.
عوامل موثر در ازدواج
عوامل موثر در ازدواج به دو دسته تقسیم می شود؛ یکی عوامل پیش بینی کننده موفقیت ازدواج و دیگری عوامل حمایت کننده از ازدواج.به عنوان مثال اگر کسی همه فاکتورهای مثبت را داشته باشد، اما دچار اختلال روانی باشد، این مشکل همه فاکتورهای مثبت را تحت الشعاع قرار می دهد. بنابراین فردی که دچار اختلال روانی است، ابتدا باید سلامت خود را به دست آورد و بعد تصمیم به ازدواج بگیرد؛ مگر این که یک متخصص با اطمینان کامل تایید کند که فرد مضطرب یا افسرده با ازدواج درمان می شود. یا فردی که با وجود سن مناسب، آمادگی لازم را برای ازدواج ندارد یعنی نمی تواند به طرف مقابل اعتماد کند، نمی تواند سرمایه گذاری عاطفی داشته باشد، اراده ضعیفی دارد، هدفمند نیست، وفادار نیست و ... چنین فردی اگر ازدواج کند در واقع باید خود را برای طلاق آماده کند.
بنابراین با یک مشاوره خوب قبل از ازدواج می توان همه فاکتورها را سنجید و آن ها را کنار هم قرار داد و به صورت دقیق به فرد گفت که با چه مسائلی مواجه است.
البته نباید لطف خدا و توکل به او را فراموش کرد؛ چنان که بعضی معتقدند در ازدواج باید تایید خداوند هم باشد و اگر نیت فرد درست باشد، خداوند نیز به او کمک می کند. افرادی که برای مشاوره می آیند، احتمالاً دچار تردید هستند که آیا این فرآیند به آن ها کمک می کند یا نه و بعضی به توصیه دیگران مراجعه می کنند و عده ای هم با آگاهی به نزد مشاور می آیند. در همه این شرایط توصیه و تاکید ما این است که افراد به این موضوع توجه داشته باشند که روان شناس الزاماً نمی تواند در مشاوره قبل از ازدواج موفق باشد مگر این که در این زمینه تجربه داشته باشد.
اگر مشاور حاذق باشد، به افراد یادآوری می کند که در چه زمینه هایی اطلاعاتشان ناقص است و آن ها را راهنمایی می کند که باید درباره چه موضوعاتی جلسه بگذارند و بیشتر صحبت کنند. به عنوان مثال کسی که مدل زندگی ندارد و طرز فکر خود را مطرح نکرده است و یا فکر می کند که می تواند همسر خود را تغییر دهد و ... نیاز به مشاوره دارند. مشاور این موضوعات را با دو طرف در میان می گذارد و وقتی اطلاعات آن ها کامل شد،میگنا دات آی آر.دوباره مراجعه می کنند و مشاور با انجام بررسی های لازم نتیجه را اعلام می کند. افراد در مراجعه به مشاوره معمولاً باید تسلیم مشاور باشند و یا اگر در زمینه ای تردید دارند، آن را با مشاور در میان بگذارند.
معمولاً مشاوره قبل از ازدواج باید پیش از تصمیم قطعی انجام شود زیرا زمانی که تصمیم به ازدواج قطعی شد، مشاور دیگر نمی تواند کاری جز اصلاح رابطه انجام دهد.
مشاوران معمولاً همان طور که توصیه به ازدواج نمی کنند، به جدایی هم توصیه نمی کنند و مسئولیت آن بر عهده خود فرد است اما مشاور مسائل و مشکلات احتمالی را به افراد گوشزد می کند. در مشاوره پیش از ازدواج، مشاور معمولاً می داند که علایق افراد شکل گرفته یا نه و وقتی این افراد برای کمک گرفتن مراجعه می کنند، ممکن است اطلاعات نادرستی دهند که مشاور این موارد را تشخیص می دهد. در مراجعه برای مشاوره پیش از ازدواج، افراد سعی می کنند خود را بهتر نشان دهند اما همه این موارد برای مشاور قابل تشخیص است.
مشاوران به لحاظ اخلاقی اطلاعات خصوصی افراد را فاش نمی کنند، بنابراین مراجعه کنندگان باید متوجه پیام های مشاور باشند به عنوان مثال شخصی با خانمی دیگر گفت وگو می کند و همزمان برای مشاوره ازدواج با فرد دیگری هم مراجعه می کند، وقتی مشاور متوجه می شود مانع از ادامه مشاوره خواهد شد و به افراد این نکته را یادآوری می کند که هنوز آمادگی ازدواج ندارید و یا اطلاعات ناقص است.
استقلال مالی چقدر مهم است؟
استقلال مالی شرط اول ازدواج است. یعنی وقتی زوجی پیش مشاور می روند پیش فرض مشاور این است که این زوج با توجه به استقلال مالی شان تصمیم به ازدواج گرفته اند مگر اینکه خلاف این امر ثابت شود. فرهنگ عمومی خانواده های ما به گونه است که اگر زوج استقلال مالی نداشته باشد حتما دخالت های نادرست و گاه و بیگاه خانواده ها در زندگی مشترک یک زوج به وجود خواهد آمد که این موضوع می تواند به زندگی آنها لطمه بزند بنابراین ما توصیه می کنیم که زوج ها حتما قبل از ازدواج به استقلال مالی برسند و در طول زندگی مشترک این مستقل بودن را حفظ کنند.
با این اوصاف جای عشق و وابستگی های عاطفی کجاست؟
بعضی ها می گویند چون محبتی میانشان شکل گرفته و عاشق هم هستند، می توانند با مشکلات مالی بعد از ازدواج کنار بیایند. واقعیت این است که کسی منکر عشق نیست. اما مشاوران به افراد توصیه می کنند زمانی که به شدت درگیر یک رفتار عاطفی هستند تصمیم نگیرند. چون در این درگیری عاطفی نمی توانند نکات منفی را ببینند و سعی می کنند همه موضوعات منفی را توجیه کنند.
البته مشاور ازدواج هیچ وقت به شما نمی گوید که این کار را بکنید یا نکنید. وظیفه مشاور آگاه کردن است. او می گوید که نتیجه چنین ازدواجی چه خواهد بود تا شما خودتان دست به انتخاب بزنید. اما به هیچ وجه دو طرف را مجبور به انجام کاری نمی کند.
موضوع مهمی مثل ازدواج نگاه عاقلانه ای می خواهد. مشاوران وظیفه دارند درباره آینده ازدواج با زوج ها صحبت کنند ولی حرف را تحمیل نمی کنند. بنابراین کسانی که تصمیم به مشاوره می گیرند بهتر است که بی طرفانه به مطب مشاوره بروند و اجازه دهند تا روند مشاوره به خوبی و در مسیر خودش طی شود وگرنه دیگر نیازی به انجام مشاوره نیست.
ازدواج جداً ممنوع!
گفتیم که مشاوران هیچ وقت توصیه به عدم ازدواج نمی کنند اما این حکم، یک استثنا دارد. یعنی موارد خاص. مثلاً وقتی تست های شخصیت شناسی و ... که در تمام دنیا مرسوم است را انجام می دهند و نتیجه این تست ها مناسب نیست، پیشنهاد می کنند با یک فرد مشکل دار ازدواج نکنید. کار آنها شناختن رفتارهای پنهان دو طرف است. در اکثر موارد با مشاوره می شود رفتارهای منفی را پوشش داد و یا از بین برد. اما در برخی موارد نتیجه ازدواج کاملا مشخص است.
مثلا جوانی که سوءظن دارد اصلا توصیه نمی شود ازدواج کند. مشاور با کسی در این رابطه تعارف ندارد. سوءظن با معیارهای یک ازدواج پایدار تداخل دارد. این بیماری چیزی نیست که خود طرف به آن معترف باشد. مثلا فکر می کند که دارد همسرش را در جامعه محافظت می کند در حالیکه این بیماری است و خانواده را متلاشی می کند. بنابراین اگر مشاور در بررسی های سلامت روانی و شخصیتی به چنین موارد برخورد کرد حتما درباره آینده این ازدواج شفاف سازی می کند. به همین دلیل است که توصیه می شود 6 تا 9 ماه دختر و پسر با هم در مراوده باشند و بعد از آن دوباره به مشاور مراجعه کنند.
بهترین زمان برای مشاوره
معمولاً مراجعه به مشاوره زمانی که هنوز هیچ صحبتی بین افراد نشده است، مناسب نیست، همان طور که مراجعه افراد بعد از مدت ها حرف زدن و رابطه داشتن و شکل گرفتن علاقه، تاثیر چندانی ندارد، بنابراین بهترین زمان برای مراجعه به مشاور زمانی است که فرد آمادگی دارد و حداقل 8 تا 10ساعت با طرف مقابل درباره مسائل مختلف گفت وگو کرده است.
معمولاً مشاوران اگر نیاز باشد از خانواده ها هم دعوت می کنند تا در جلسات حضور یابند از آن جا که مسئولیت ازدواج بر عهده دوطرف است، مشاوران بیشتر جلسات را با حضور دختر و پسر برگزار می کنند. معمولاً اگر جریان مشاوره خوب پیش رود، در نهایت 3 تا 4 جلسه 1.5ساعت کافی است. اگر مشاور نیاز به جلسه اضافه داشته باشد در این جلسه معمولاً درباره ریسک ها صحبت می کند تا زوج ها بتوانند به مدلی برای خانواده موفق دست یابند.
درس: زبان روانشناسی
PART A: Vocabulary
Directions: Choose the word or phrase (1), (2), (3), or (4) that best completes each sentence. Then mark the answer on your answer sheet.
1. Psychoanalysis emphasized the role of ………… conflicts" in determining behavior and personality.
1) overt 2) conscious 3) unconscious 4) covert
2. In a ………. study, the researcher is aware of critical information.
1) double-blind 2) single-blind 3) direct 4) indirect
3. Rogers emphasized the conscious experiences of his patients.
1) children 2) illnesses 3) tolerances 4) clients
4. A ……… is an irrational fear of an object, activity, or situation that is out of proportion to the actual danger.
1) acquisition 2) phobia 3) reinforcer 4) modifier
5. Learning is defined as a process by which experience results in: ………. .
1) relatively permanent changes in behavior 2) delayed genetic changes
3) increased motivation to behave 4) increased attention to the environment
6. Memory experts have many objections to the use of hypnosis and other highly suggestive techniques to ………. repressed memories.
1) convey 2) expect 3) indicate 4) recover
7. Much of the early research on meditation focused on its use as a relaxation technique that …….. stress and improved cardiovascular health.
1) implied 2) relived 3) disturbed 4) maintained
8. In contrast to the rapid speed of information ……… in the nervous system, communication in the endocrine system takes place much more slowly.
1) condition 2) interaction 3) reputation 4) transmission
9. Attributions can strongly influence our opinions of other people, but the attribution process is ……… to many biases.
1) specific 2) tolerable 3) susceptible 4) suspicious
10. Coping refers to the ways in which we try to change circumstances, or our ………. of circumstances to make them more favorable and less threatening.
1) component 2) description 3) implication 4) interpretation
PART B: Reading Comprehension
Directions: Read the following three passages and answer the question by choosing the best choice (1), (2), (3), or (4). Then mark the correct choice on your answer sheet.
Passage 1:
Three centuries before the birth of Christ, Greek philosopher Aristotle wrote extensively about topics like sleep, dreams, the senses, and memory. Hundreds of years later. French philosopher Rene" Descattes (1596-1650) proposed that mind & brain were separate entities, an issue that is still discussed in psychology today. In later centuries, philosophers asked whether human character and knowledge are inborn or the results of environmental influences – an issue that today is called nature – nurture debate. Early philosophers could only advance the understanding of human behavior to a certain point. Their methods "Were limited to intuition, observation, and logic.
11. Rene Descartes (1596-1650) Proposed that ……….. .
1) mind & nature of human are detached categories
2) mind & brain are attached entities
3) human nurture and brain are the same categories
4) mind & brain are separate entities
12. The study of human inborn knowledge and ability can be referred to as the ………. .
1) observational investigation 2) nature debate
3) environmental assessment 4) nurture debate
13. The adopted methods of early philosophers who could only advance the understanding of human behavior to a certain point, were merely limited to ………. .
1) nature – nurture debate and logic
2) intuition, observation & logic
3) insight, intuition & logical observation
4) observation, philosophical discussions & logic
Passage 2:
The transmission of information between two neurons occurs in one of two ways:
1) electrically or 2) chemically.
When communication is electrical, the synaptic gap is extremely narrow, and specialized channels serve as a bridge, the neurons. Electrical communication between the two neurons if virtually instantaneous. Although some neurons in the human nervous system communicate electrically, over 99 percent of the synapses in the brain use chemical transmission. In general terms, chemical communication occurs when the presynaptic neuron creates a substance that diffuses across the synaptic gap and is detected by the postsyaptic neuron.
14. Messages from other neurons and sensory receptors ……….. .
1) are collected by the synaptic vesicles
2) are relayed by glial cells to the correct node of Ranvier
3) are received by the dendrites
4) can close the synaptic gap
15. Chemical communication occurs when the ……… creates a chemical substance that diffuses across the synaptic gap and is detected by the ……….. .
1) presynaptic neuron – postyptic neuron 2) postsyaptic neuron- presynaptic neuron
3) pituitary gland- axons 4) pituitary gland-synapse
Passage 3:
The impact of the environment upon the individual is mainly through learning. The study of learning, together with memory, is indeed one of the very central interests of psychology.
Because all learning processes in human beings and animals appear to have certain features in common, at least at the fundamental level, the psychology of learning is often comparative in its approach. It is also largely experimental, in that knowledge of learning processes is often achieved most readily by manipulating and observing behavior under varying experimental conditions. Much the same may be said about the study of perception. It too, tends to be comparative and experimental. In animals, we infer perception from responses to sensory stimulation. In human beings we rely to a great extend on the reports of our experimental subjects.
16. What is the main idea of the passage?
1) Experimental learning and human beings 2) Experimental learning and animals
3) Basic interests of psychology of learning 4) Memory and learning environment
17. According to the writer, human learning and animal learning ………. .
1) are exclusively rooted in experimental conditions
2) are contradictory in nature
3) are in complementary distribution
4) share something mainly at basic level
18. According to the writer, animal perception ………… .
1) stimulates the sensory perception of the animal
2) is realized by their responses to sensory stimulation
3) has no relation with an experimental approach to perception
4) does guarantee our knowledge about human understanding
19. What is the best synonym for the underlined word "features"?
1) potentials 2) aspects 3) traits 4) realities
20. The underlined word "its" refer to ……… .
1) approach 2) learning
3) psychology of learning 4) level
برچسبها: زبان تخصصی, روانشناسی