بازدید امروز: 132
بازدید دیروز: 417
کل بازدیدها: 2236202 خرداد 91 - سوالات ارشد آزاد،سوالات دکتری،سوالات بهداشت،سوالات سراسری،سوالات
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سوالات ارشد آزاد،سوالات دکتری،سوالات بهداشت،سوالات سراسری،سوالات

 

سکوت....جواب های سربالا....پریشان خاطری....کم محلی.... در این شرایط می خواهید موی سر خودتان را بکنید. واقعا دیگر فکری به ذهن تان نمی رسد.

«عذرخواهی کردن» از نامزد خود یا همسر خود ممکن است مشکل به نظر برسد، بخصوص زمانی که بر سر مسئله یا موضوعی با هم چندین بار مخالفت کرده باشید و ممکن است در خود توان گفتن آن را نبینید. از طرفی هر کاری را هم که فکر می کردید به او می فهماند که شما از کرده خود پشیمان هستید را انجام داده اید. کمی صبور باشید، ما در ادامه چند روش «عذرخواهی» را برایتان مطرح می کنیم، که قطعا حل وفصل نمودن اختلافات و عبرت گرفتن از تجارب خواهد انجامید.

انتقاد را با گشاده رویی بپذیرید: در مجادله ای که هر دوی شما تصور می کنید حق با شماست و مشکل مربوط به طرف مقابل می باشد به ویژه اگر قبلا نیز مکررا بر سر موضوع فعلی بحث کرده اید، لطفا انتقاد همسر خود را با روی باز و به راحتی گوش کنید.

آنتراک دهید: در اوج بحث فشارخون تان بالا می رود و تپش قلب تان بالا می رود و ممکن است چیزهایی بگویید که لزوما بیان آنها منظوری ندارید. همیشه به مکانی خلوت نیاز دارید که در آن از هم جدا شده آرام گرفته و افکار خود را جمع کنید.

گذشته را یادآوری نکنید: به چیزی که اکنون در حال روی دادن است توجه کنید. آتش بیار معرکه شدن راهی به جایی نخواهد برد و با فراموش کردن گذشته زودتر به توافق می رسید.

به او بگویید که دشمن اش نیستید: اگر به آرامی در مورد موضوعی بحث می کنید.

 


ravanshena30.mihanblog.com   منبع
سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت اسدختدامی   تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com

سوالات ارشد تا دکتری1391 

نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/3/9 توسط 

 

تمایل زیادی به صحبت با جمع ندارید و به ندرت برای شرکت در یک بحث داوطلب می شوید؟ حتی از ابراز عقیده در میان جمع هم خود داری می کنید و ارتباط برقرار کردن با دیگران یک استرس بزرگ برای شماست؟ اما اگر به توصیه های ما دقت کنید می بینید که دلیلی برای این استرس ها وجود ندارد. نیازی نیست که در ارتباطات تان خود را با دیگران مقایسه کنید بلکه می توانید به شیوه خود وارد ارتباط با اطرافیان تان شوید و از اجتماع تان هم فاصله نگیرید. البته این نکته ها تنها به درد گوشه گیرها نمی خورد. اگر شما یک فرد اجتماعی و برون گرا هم باشید، یادگیری این ریزه کاری ها باعث خواهد شد، در ارتباطات تان موفق تر باشید.

? از تخصص تان کمک بگیرید

قرار نیست تغییر دادن رفتاری که یک عمر با آن زندگی کرده اید آسان باشد اما شما می توانید از آسان ترین مرحله، کار را شروع کنید و به این تنهایی پایان دهید. استفاده از توانایی ها، تخصص ها و دانش های تان نخستین قدم شما می تواند باشد. اگر در جمعی حضور دارید که موضوع صحبت شان به تخصص شما ارتباط دارد، خود را وارد گفت وگوی شان کنید و این می تواند بهترین و آسان ترین شروع باشد. می توانید از نظرات خود در مورد موضوعی که کاملا از آن آگاه هستید را ابراز کنید و با گفتن نکاتی که برای حاضران اهمیت دارد خود را مورد توجه قرار دهید.

? رابطه تان را محکم تر کنید

برای ساختن رابطه ای عمیق تر پیش قدم شوید. مثلا می توانید با گرفتن آدرس ایمیل، شماره همراه یا وبلاگ این شنونده های نیمه غریبه، ارتباط تان را گسترش دهید. اگر شما در یک شبکه مجازی موضوعات مورد علاقه تان را به اشتراک بگذارید، می توانید امکان یک صحبت مجازی با این دوستان تازه را ایجاد کنید. از طرف دیگر با یک پیامک گاه گداری یا ارسال یک ایمیل به این دوستان تازه نزدیک تر خواهید شد و از این طریق در دیدار دوباره آن ها مشکل کمتری برای برقراری ارتباط خواهید داشت.

? خاطرات تان را بیرون بریزید

تجربه های تان را در دل تان نگه ندارید. آن ها را با دیگران قسمت کنید، خاطراتی که ممکن است در ذهن شما انبار شده باشند، می توانند موضوع جالبی برای این دوستی های تازه باشند. اطرافیان شما دوست دارند شما را بیشتر بشناسند و از این که با شما افکار و موضوعات مشترکی دارند، اطمینان پیدا کنند. بهترین راه برای ایجاد این اعتماد متقابل و شناخت این است که خاطرات تان را با دیگران به اشتراک بگذارید. البته به بی راهه نروید. یادتان باشد که صحبت های شما و خاطرات تان هم اولا باید جزو موضوعات مورد علاقه اطرافیان تان باشد و دوما به بحث هایی که در آن لحظه می کنید ارتباطی داشته باشد. البته اگر شما یک تازه وارد هستید از حرف زدن های طولانی بپرهیزید و اجازه ندهید که با پرحرفی، طرفدارهای تان را در آن جمع از دست بدهید.

? شنونده ها را بشناسید

برای این که به یک جمع وارد شوید و این ورود برای تان موفقیت آمیز باشد، باید بیش از هر چیز آن جمع را بشناسید. شما کنار چه کسانی نشسته اید و چه حرف هایی می تواند برای شان یک خوراک خوب باشد. بی گدار به آب نزنید. صحبت از آخرین اخبار سیاسی برای جمعی که هیچ علاقه ای به آن ندارند و تنها برای استراحت کردن و آرامش به مسافرت آمده اند، صحبتی موفقیت آمیز نخواهد بود. قرار نیست شما گوینده اصلی باشید بلکه می توانید در صحبت های آن ها مشارکت کنید و بعد از این که نوع نگاه شان به زندگی و موضوعاتی که می تواند برای شان جالب باشد را شناختید، خودتان هم وارد این بازار گفت وگو شوید.

? سراغ متخصص بروید

اگر احساس می کنید شما برای وارد شدن به گفت وگوهای جمعی تنها به این نصیحت ها احتیاج ندارید و مشکل تان جدی تر از این است و همین طور اگر هنگام صحبت کردن با دیگران دچار اضطراب شدید، تپش قلب، تعریق یا سردی بدن می شوید باید هرچه زودتر از یک متخصص کمک بگیرید. اگر شما چنین علائمی را تجربه می کنید باید بگوییم که مشکل شما ندانستن راه های ورود به جمع نیست بلکه باید با کمک گرفتن از یک روان شناس و درصورت لزوم یک روان پزشک این اضطراب ها را از خود دور کنید. شما با یک دوره درمان به طرزی باور نکردنی این هراس ها را از دست خواهید داد و یکی از کسانی خواهید شد که همیشه حرفی برای گفتن دارد.

اگر هنگام صحبت کردن با دیگران دچار اضطراب شدید، تپش قلب، تعریق یا سردی بدن می شوید باید هرچه زودتر از یک متخصص کمک بگیرید

 

 


ravanshena30.mihanblog.com   منبع

سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت اسدختدامی   تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com

 

سوالات ارشد تا دکتری1391 

 

 


نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/3/9 توسط 

 

دانشمندان کشف کردند گوش چپ که اطلاعات خود را به نیمکره راست مغز ارسال می کند گوش "عشق" است و بنابراین عبارات احساسی را برای درک بهتر باید در این گوش نجوا کرد.

بخش چپ مغز منطق، توجه به جزئیات، زبان، علم و استراتژیها را نشان می دهد و طرف راست تصورات، اشراق و سیر و سلوک، دید همزمان، تخیلات و احساسات را حاکمیت می کند.

هر یک از این بخشهای مغز قسمت مخالف بدن را کنترل می کنند.بنابراین منطقی است که تصور شود یک جمله احساسی اگر مستقیما از طرف چپ بدن ارسال شود سریعتر به مراکز احساسی می رسند.

 

به طور طبیعی چشم راست با زکاوت بیشتری می تواند رنگها را درک کند این درحالی است که بهتر است مادران گونه چپ کودک را ببوسند و یا با دست چپ کودک را در آغوش بگیرند.

در حقیقت دانشمندان دانشگاه انگلیس در تحقیقات خود نشان دادند که 85 درصد از زنان چپ دست یا راست دست کودک خود را با دست چپ در آغوش می گیرند. به این ترتیب واکنشهای فیزیکی و احساسی کودک مستقیما به طرف راست مغز مادر می رسند.

به تازگی گروهی از محققان با آزمایش هزار و 120 نفر مشاهده کردند که گوش چپ در این افراد "گوش عشق" است.

به طوری که 69 درصد از موارد خاطر نشان کردند تمام عبارات شیرین و عاطفی را هنگامی که از راه گوش چپ می شنوند بهتر درک می کنند و تنها 56 درصد از موارد اگر این عبارات را با گوش راست بشوند می توانند عمق آنها را درک کنند.





ravanshena30.mihanblog.com   منبع
سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت اسدختدامی   تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com
سوالات ارشد تا دکتری1391 

نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/3/9 توسط 

نکته حائز اهمیت این است که زن و شوهر باید خود رأساً به حل مشکلات زناشویی و خانوادگی اقدام کنند…

 

 

1. سعی کنید با نگرش مثبت نسبت به یکدیگر و با مشورت کردن و هماهنگی، امور زندگی خانوادگی، تعلیم و تربیت فرزندان، اوقات فراغت و چگونگی صرف آن، دید و بازدیدهای خانوادگی و نظایر آن را تنظیم و برنامه‌ریزی کنید.

2. زن و شوهر باید هرچه بیشتر با یکدیگر ارتباط کلامی و عاطفی برقرار کنند و سوء تفاهمات و سوء ارتباطات را هرچه زودتر شناسایی، رفع و اصلاح کنند. نکته حائز اهمیت این است که زن و شوهر باید خود رأساً به حل مشکلات زناشویی و خانوادگی اقدام کنند و پیش از آن که موضوع را با کس دیگری در میان گذارند، به منزله دو انسان عاقل و بالغ مسأله را منصفانه بین خود حل و فصل کنند و اجازه ندهند دیگران در این امر مداخله کنند.

3. در هر فرصتی که پیش می‌آید سعی کنید با همسر و اعضای خانواده تان ارتباط کلامی و عاطفی برقرار کنید و به گفت و گوهای خانوادگی بپردازید.

4. زن و شوهر موظفند خود را در برابر یکدیگر آراسته و پاکیزه و جالب توجه نگه و از پریشانی و وضع نامرتب اجتناب کنند.

5. تشویق و ابراز تشکر از رفتارهای مطلوب همسر، تأثیر بسزایی در تکرار و استمرار آن رفتارها دارد و انگیزه تکرار آن رفتارهای مطلوب را بیشتر می‌کند.

 

منبع:فانیها                                                                                                                                                   



سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت اسدختدامی   تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com
سوالات ارشد تا دکتری1391 

نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/3/9 توسط 

 شیوع وسواس در بین زنان و مردان تفاوت چندانی ندارد، اما در بین افراد مجرد، بیش از افراد متأهل است.

غلامعلی افروز، رئیس سازمان روانشناسی و مشاوره کشور در گفت‌و‌گو با خبرنگار بهداشت و درمان فارس، افزود: وسواس به برخی از افکار، اندیشه‌ ها، اعمال پیوسته و ناخواسته که به صورت اضطراری و اجباری وجود فرد را فرا می ‌گیرد، گفته می ‌شود.

وی گفت: وسواس های فکری شامل اندیشه‌ ها، نگرش‌ ها و عقاید ناخواسته و مداومی هستند که فرد مبتلا قادر به خودداری از آنها نیست و وسواس‌ های عملی، رفتارهای به ظاهر نامعقولی است که شخص به صورت تکراری انجام می ‌دهد، مانند شست و شو، نظم و ترتیب بیش از حد.

رئیس سازمان روانشناسی و مشاوره کشور افزود: افرادی که اختلال وسواس فکری و عملی دارند، از ماهیت اضطراب ‌آور و ناتوان کننده وسواس‌ های خود آگاه هستند، ولی احساس می‌ کنند که قادر نیستند آنها را متوقف کنند.

افروز اضافه کرد: افراد وسواسی توجه اغراق ‌آمیز نسبت به جزئیات دارند و عموماً تمایل دارند که در گوشه ‌ای آرام باشند. این افراد در تصمیم‌ گیری‌ دچار اشکال جدی هستند، چرا که افکار وسواسی به صورت تحمیل شونده افکار و آگاهی ‌های آنان را فرا گرفته است.

وی گفت: شیوع وسواس در بین زنان و مردان تفاوت چندانی ندارد، اما متأسفانه در بین افراد مجرد، بیش از افراد متأهل است. شاید یکی از دلایل مجرد ماندن این افراد، همان اندیشه ‌های وسواسی باشد.

رئیس سازمان روانشناسی و مشاوره کشور افزود: اختلال وسواس در بین کسانی که به خانواده های نسبتاً مرفه تعلق دارند، بیشتر دیده می‌شود و به دلایل گوناگون وسواس در بین افرادی که از هوش بیشتری برخوردارند، بیشتر مشاهده می ‌شود.

افروز اضافه کرد: «وسواس» یک پدیده‌ ارثی نیست، یعنی ژن خاصی عامل انتقال وسواس از پدران و مادران به فرزندان نیست، اما احتمال تقلید از بزرگترهایی که وسواس داشته یا دارند مثل پدربزرگ ‌ها، مادربزرگ ‌ها، پدرها، مادرها و دیگر الگوهای بزرگسال و یادگیری از رفتار می تواند، یکی از زمینه‌های پدید آمدن وسواس در فرزندان باشد.

وی اضافه کرد: وسواس در بین کودکان و خردسالان بسیار نادر است و بیشتر مبتلایان به وسواس را جوانان و بزرگسالان تشکیل می ‌دهند.


ravanshena30.mihanblog.com   منبع
سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت اسدختدامی   تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com
سوالات ارشد تا دکتری1391 





نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/3/9 توسط 

http://asreiman.com/files/articles_256.jpg

 

چه در حضور یک نفر و چه در حضور یک جمعیت پنجاه نفره، می توان بر ترس و خجالت ناشی از سخنرانی غلبه کرد. سخنرانی مهارتی است که همه می توانند با تمرین، آن را بیاموزند. یک ارتباط چشمی خوب کمک می کند تا مخاطب احساس آرامش بیشتری نماید و در توانایی هایی کلامی شما نیز اعتماد به وجود می آورد. ارتباط چشمی خود را پیوسته حفظ کنید; برای این کار باید آنقدر بر متن سخنرانی خود تسلط داشته باشید که فقط هرازگاهی نیاز به نگاه کردن به متن خود پیدا کنید. علاوه بر این به نکات زیر نیز توجه کنید...

1-چند چهره صمیمی را، که به مضمون سخنان شما واکنش نشان می دهند در بین حضار پیدا کنید و سخنرانی خود را با تمرکز بر روی آنان انجام دهید. در هر نوبت، ارتباط چشمی خود را چهار تا پنج ثانیه حفظ کنید و سپس به سراغ نفر بعدی بروید.

 
2-صحیح ایستادن نشان دهنده اعتمادبه نفس است. محکم بایستید. حرکات بیش از حد، ممکن است حواس شنوندگان را پرت کند. طبیعتا در هنگام ایستادن دستان خود را در کنار بدن قرار می دهید. برای تاکید بر روی نکات مهم، از حرکاتی استفاده کنید که آهسته، دقیق و در عین حال طبیعی باشند.


3-به عاداتی که ممکن است داشته باشید، توجه کنید; عاداتی مثل دست روی دست انداختن، تکیه دادن به دیوار یا با  خودکار به جایی زدن. این کارها نیز می تواند حواس مخاطبان شما را پرت کند یا به آن ها بگوید که شما نسبت به موضوع بی علاقه و یا اینکه دستپاچه هستید.


4-سخنرانی خود را در مقابل آینه تمرین کنید تا نحوه اجرا و حرکات بدن خود را بررسی کرده و در صورت لزوم آن ها را تغییر دهید. شیوه های متفاوتی را مورد آزمایش قرار دهید تا در مجموعه حرکات و ژست های خود به آن هماهنگی که با آن احساس راحتی می کنید، برسید و همان را در برابر حضار بکار ببرید.


5-وجود صمیمیت در حالت و حرکات چهره، کمک می کند تا رابطه ای گرم و مثبت با مخاطبان خود بوجود آورید. خنده ای که شما به چهره دارید به مخاطب می فهماند که شما هم یک انسان و در نتیجه قابل اعتمادید، و بدین ترتیب به آنان این فرصت را می دهد که نظرات شما را بپذیرند.


6-حالت چهره شما، در حقیقت بیانگر حال و هوای سخنان شماست و مخاطب تان را با سخنان شما درگیر می کند.


7-انتخاب خوب لباس کمک می کند تا برای مخاطب خود احترام قایل شوید. قبل از حضور در محل سخنرانی، نظر دیگران را در رابطه با نحوه انتخاب لباس و نیز تناسب آن با مناسبت مربوطه جویا شوید.

 

8-گاهی آهنگ و لحن کلام اثری به مراتب قوی تر از محتوای آن دارد. با تمرین کردن، احساس و انرژی را به صدای خود بیفزایید.  
 





ravanshena30.mihanblog.com   منبع
سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت اسدختدامی   تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com
سوالات ارشد تا دکتری1391 

نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/3/9 توسط 

بیوشیمی جنسی را از یک لحاظ بسیار سخت می توان تعریف کرد . بدین معنا که یا آن را احساس می کنید یا آن را احساس نمی کنید .

آیا تا بحال اتفاق افتاده است که یکی از دوستانتان مرد یا زن فوق العاده ای را برای شما توصیف کرده باشد و به شما اطمینان خاطر داده باشد که او هر آنچه را که یک زن یا مرد می خواهد ، داراست ، به طوری که مشتاق شده باشید او را حتماً ببینید . سرانجام پس از آنکه او را از نزدیک دیدید متوجه شدید که هیچگونه جاذبه جنسی برایتان ندارد ؟ . آیا تا بحال از لحاظ جنسی جذب کسی شده اید که هیچ گونه نقطه مشترکی با او نداشته اید ، برایش احترام قائل نبوده اید یا او را تایید نمی کردید و هرگز نیز نمی خواستید که زندگیتان را با او بگذرانید ؟ موضوعی که در رابطه با جاذبه جنسی بسیار ناراحت کننده و حتی عصبانی کننده است نیز همین است . بدین معنا که ظاهراً تحت شرایط نادرست با فرد نامناسب ، اغلب آن را بیش از حد احساس می کنیم و تحت شرایط درست با فرد مناسب اصلاً آن را احساس نمی کنیم .

چرا فقط نسبت به افراد خاصی جاذبه جنسی داریم ؟

 

 


جاذبه جنسی میان دو نفر ، به این معناست که میان آن دو رزنانس ( یعنی نیروی متناوبی که با فرکانس مشابه ارتعاشات آزاد یک جسم به آن وارد کنیم ، ارتعاشات پرانرژی تری حاصل می کند ) وجود دارد .                                حال می پرسیم چه چیز این جاذبه را به وجود آورده است ؟

چندی بیش نیست که دانشمندان و جامعه شناسان به مطالعه این بعد روانی و نامرئی زندگی انسان پرداخته اند . مطمئنم کسانی را ملاقات کرده اید که پیش از آنکه حرفی بزنند از آنها خوشتان آمده یا برعکس از آنها خوشتان نیامده است . اگر از آن شخص خوشتان آمده است این نشان دهنده آن است که انرژی آنها را دریافت می کنید . چنانچه سرشار از عشق و شور و حال و بخشش باشند شما نیز احتمالاً احساس خوبی خواهید داشت و چنانچه احساسات و نیروهای منفی زیادی از قبیل خشم ، دلخوری و انزجار داشته باشند با این که شما چنین احساساتی را در خود ندارید احتمالاً احساس بدی پیدا خواهید کرد . اما چنانچه احساسات و عواطف مشابهی در خود داشته باشید با یکدیگر رزنانس خواهید داشت .

هر یک از ما دارای چندین وضعیت ارتعاشی مختلف هستیم :


ارتعاش جسمانی : برآیند تمامی کارهایی است که به وسیله غذا ، سیگار ، مواد مخدر ، الکل ، ورزش و روابط جنسی با بدنتان می کنید که به نوبه خود نیز می تواند تحت تاثیر ارتعاشات پرانرژی فکری یا احساسی و ( عاطفی ) قرار بگیرد .


ارتعاش فکری : برآیند تمامی افکار ، قضاوت ها و باورهای شماست .


ارتعاش احساسی ( عاطفی ) : برآیند تمامی احساسات گذشته و حال و شامل تمامی برنامه ریزی احساسی شما است .


ارتعاش روحی : برآیند احساس صلح و آرامشی است که با خود و دنیای بیرون تان دارید به اضافه فلسفه روحی و انعکاس مجموعه تمامی دیگر ارتعاشات جسمانی ، فکری ، احساسی ( عاطفی ) شما .

بنابراین هنگامی که نسبت به کسی احساس جاذبه جنسی می کنید ، احتمالاً به این معناست که در یک یا چند زمینه از ارتعاشات یکسانی برخوردار هستید . اما این لزوماً به این معنا نیست که از تفاهم کافی برخوردار هستید و همسران خوبی برای یکدیگر خواهید شد .


جاذبه جنسی و تفاهم دو چیز متفاوت هستند .
جاذبه جنسی یکی از ارکان تفاهم به حساب می آید ، اما به تنهایی کافی نخواهد بود تا با فرد مقابلتان تفاهم داشته باشید .


جاذبه فوری و جاذبه تدریجی :

 
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که به هنگام همسرگزینی مرتکب می شویم قضاوت عجولانه است . چنانچه کسی در ابتدای آشنایی برایتان جذاب نباشد ( نسبت به او جاذبه جنسی نداشته باشید ) لزوماً به این معنا نخواهد بود که در آینده پس از آنکه او را بهتر شناختید نیز هرگز برایتان جذاب نخواهد بود . ممکن است در میان گذاشتن افکار و احساسات تان با یکدیگر بتواند چنان رزنانس جسمانی را نیز فعال کند . جاذبه نباید تنها بر اساس قیافه و ظاهر فرد مقابلتان باشد ، بلکه باید برخاسته از احساس شما ، هنگامی که با او هستید نیز باشد . به همین دلیل جاذبه تدریجی عملاً اصیل تر و واقعی تر از شهوت در نگاه اول است چرا که برخاسته از کلیت شخص است و نه تنها بعد جسمانی او .

به یاد داشته باشید ، منتظر ماندن برای آنکه بیوشیمی جنسی رشد کند ، به این معنا نسیت که ماه ها و سال ها در رابطه ای که فاقد هرگونه شور و حال و حرارت است باقی بمانید به این امید که روزی به طرزی معجزه آسا بیدار شوید و ببینید نسبت به فرد مقابلتان جاذبه جنسی پیدا کرده اید . گرچه نمونه هایی نیز گزارش شده اند که دو نفر به مدت 5 یا 10 سال با یکدیگر آشنا بوده اند و ناگهان دریافته اند تمام این مدت عاشق یکدیگر بوده اند . اما معمولاً این طور است که مردم به روابط غیر ارضاء کننده همچنان ادامه می دهند تنها به این دلیل که از رو به رو شدن با حقیقت هراس دارند .

 

برگرفته از کتاب : آیا تو آن گمشده ام هستی ؟ ، نوشته باربارا دی آنجلیس




ravanshena30.mihanblog.com   منبع
سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت اسدختدامی   تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com
سوالات ارشد تا دکتری1391 

نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/3/9 توسط 

روانشناسی رنگها تعیین رنگ مخصوص هر شخص

رنگ های هماهنگ با عددها و حرف ها:
قرمز: 1 ش.س.ج.الف
نارنجی: 2 ت.ث.ک.ب
زرد: 3 ی.ل.ص.ض
سبز: 4 و.م.د.ژ
آبی: 5 چ.ن.ط.ظ
نیلی: 6 ح.خ.ف
بنفش: 7 ع.پ.غ
صورتی: 8 ز.ق.هـ
طلایی: 9 ر.ذ.گ...

نــمــونــه:

مصطفی سعیدی رشک علیا
م 4
ص 3
ط 5
ف 6
ی 3
س 1
ع 7
ی 3
د 4
ی 3
ر 9
ش 1
ک 2
ع 7
ل 3
ی 3
ا 1
سپس این  اعداد  را با هم جمع می زنیم:
4+3+5+6+3+1+ 7+3+4+3+9+ 1+2+7+3+3+ 1 = 65
6+5 = 11
1+1 = 2
عدد 2،  برابر با رنگ نارنجی است

رنگ ســبــز
مهم است که برای خودتان برنامه ی روزانه داشته باشید. کم پیش می آید زندگی شما آشفته و بی هدف باشد.
دیگران برای گرفتن راهنمایی پیش شما می آیند. برای گسترده تر ساختن دانش خود هرگز از آموختن باز نخواهید ماند.ارج نهادن به آیین گذشته برایتان با ارزش است

رنگ نــارنــجــی

شوخ طبعی ویژه ای را که به ارث برده اید سبب شده است که دوست داشتنی باشید. نشاط شما آرزوی قلبی خیلی هاست.
شخصیتی دوست داشتنی دارید. گاهی درباره ی هر چیزی بیش از اندازه زیاده روی می کنید بنابراین تلاش کنید که
دیگران رویتان اثر نگذارند. با کاری که می کنیدشاید نتوانید دیگران را خوشحال سازید مگر این که دست از تقلید بردارید و آنچه را که در درونتان می جوشد بیرون کنید

رنگ بــنــفــش
دوستدار کندوکاو و جستجو در هر پدیده هستید. هیچ رویدادی را به راحتی نمی پذیرید مگر این که خودتان آن را تجربهکرده باشید. در حل گرفتاری های خود راه حل را در درون خود بجویید. دوستدار تنهایی هستید و هماهنگ شدن و یا کنار آمدن با دیگران یکی از گرفتاری های بزرگ زندگی شما است

رنگ آبــی
دیگران شما را شخصیتی رک و بی آلایش می دانند و به همین سبب برایشان دوست داشتنی هستید. آزادی برایتانارزشمند است و هرگز نمی توانید در جایی کار کنید که به شما فشار می آورند و یا زیر نظر هستید. زندگی با همه ی سختی ها و گرفتاری هایش برایتان خوشایند است. روحیه ی سرکشتان نمی گذارد که در یک جا پایبند شوید و می خواهید در میان مردم نیز نامی شوید. در هر جایی که قدم بگذارید با هوش خود خواهید توانست آرامش را در آنجا برقرار کنید

رنگ قــرمــز
خودخواه هستید و برای رسیدن به هدفهایتان دیگران را له می کنید. در اوج شادی با کوچکترین بهانه ای اخم هایتان
در هم می رود و در لاک خود فرو می روید. گاهی نیز به سرعت شکیباییتان را از دست می دهید و به دیگران زور میگویید

رنگ صــورتــی
دارای قدرت جسمی بالایی هستید. به خاطر اراده ی بالایی که دارید می توانید رویاهایتان را به راحتی به واقعیت تبدیل کنید. مهر به دیگران در شما آن چنان بالاست که دیگران برایتان با ارزشمندتر از خودتان هستند. برای رسیدن به هدف هایتان سلامتی خودتان را نیز به فراموشی خواهید سپرد

رنگ طــلــایــی
در هر چیزی تنها میزان بالای آن می تواند شما را خوشنود کند رفتار و سخنتان چنان زیبایی ای در خود دارد که کم پیش می آید کسی شما را خوب بشناسد. کم پیش می آید که چهره ی افسرده ای به خود بگیرید چون که به هر چیزی با خوش بینی نگاه می کنید. در هر کار گروهی پیروز سر افراز هستید

رنگ نــیــلــی
زندگی شما همانند زندگی انسان های عارف است و مردمی که با آن ها سر و کار دارید نزد شماگناهشان را بازگو می کنند. دیگران را دوست دارید و از حس ششم خوبی نیز برخوردار هستید و این چنین از گرفتاری های مردم آگاه می شوید. بسیار با قدرت و سخاوتمند هستید. دادخواه هستید و با کوچکترین بیدادی دیگران آزرده می شوید. بیشتر افرادی که سوی شما می آیند گرفتار هستند و برای دریافت کمک به شما روی می آورند

رنگ زرد
تیز هوش و خوش بین هستید. هرگز در گفتن آن چه که می خواهید بر زبان بیاورید کم نخواهید آورد.





ravanshena30.mihanblog.com   منبع
سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت اسدختدامی   تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com
سوالات ارشد تا دکتری1391 

نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/3/9 توسط 

 

یک دختر زیبا، پولدار ترجیحا یکی یکدانه برای ازدواج نیازمندیم! | Parsiclooob.com

یک دختر زیبا، پولدار ترجیحا یکی‌یکدانه برای ازدواج نیازمندیم!

خیلی‌ها معتقدند که این روزها معیارهای جوانان با گذشته تفاوت زیادی کرده است آنقدر تفاوت کرده که بعضی وقت‌ها خانواده ها را رو در روی جوان‌ها قرار می‌دهد و یا اینکه خانواده‌ها هم خودشان در مسیر یک انتخاب درست( به تعبیر خودشان) هم‌قدم با جوان می‌شوند. از این رو پسرها ( و البته برخی خانواده‌ها) به‌سراغ دختری می‌روند زیبا، یکی یک دانه، از یک خانواده سرمایه دار و به قول خودمان مایه دار ترجیحا تحصیل کرده، شاغل و اجتماعی. اگر این گزینه پیدا شود آن وقت است که از هول حلیم آنچنان با کله وارد دیگ می شوند که…

در نقطه مقابل برخی دختر خانم‌های این روزگار (و البته خانواده‌هایشان) در آمال‌ها و آرزوهایشان دنبال شاهزاده‌ای می‌گردند که با اسب سفید( شما بخوانید با لیموزین و ماشین های بالاتر از آن) دم خانه بیایند و کلی کلاس هم داشته باشد تا پزش را بتوان به دوست و در و همسایه و مخصوصا دختر خاله‌های بزرگتر خودشان بدهند…

چقدر از این نمونه ها دور برخودمان دیده‌ایم؟

-پدر می‌گوید: آخر زمان شده است والا به خدا امان از رویی که دختر پسرها پیدا کردند. زمان ما کی کسی جرائت داشت روی حرف پدر و مادر حرف بزند. یک کلام ختم کلام. هر کسی که آنها برای ازدواج تشخصیص می‌دادند همان بود و لاغیر. اصلا دختر را تا وقت عقد  نمی‌دیدیم همه چیز قانون داشت،حساب و کتاب داشت. اما الان همه‌اش ادا همه‌اش اطوار…

- پسری می‌گفت: مادرم زنگ زد برای خواستگاری. پرسید قد دختر چقدر است؟ مادر دختر گفت: 165 سانتی‌متر.مادرم منصرف شد و قضییه بهم خورد. مادرش گفته قدش کوتاه است و اصلا گزینه مناسبی برای تو نیست چون ممکنه کوتاهی قد در قد فرزند تاثیر گذار باشد و اینکه باید دختر قد بلند بگیریم مردم چه می گویند!
- جوان کلی با خانواده‌اش سر جنگ می‌گذارد که من عقل کل‌ام، من خیلی می‌فهمم، من می‌خواهم برای زندگی آینده ام خودم تصمیم بگیریم، من قرار است یک عمر با همسرم زندگی کنم، پس لطفا اصلا در ازدواج من دخالت نکنید! هنوز جوهر عقدنامه خشک نشده که فریاد “ما به درد هم نمی خوردیم” “ ما باید از هم طلاق بگیریم ” سر به آسمان می برد و …
- سر مهریه، شیربها و این را باید بخریم و آن را نباید بخریم، ماه عسل برویم ماداگاسکار و… آنقدر وقت می‌گذارند که نگو و نپرس اما سر اینکه” اعتقادات مذهبی ات چیست؟ “ و “چرا ازدواج می کنی؟ “ و “هدفت چیست؟ “ و “دنبال چه می گردی در ازدواج ؟” و… آنقدر صم و بکم می‌شوند که نتیجه اش مشخص است!

معیار واقعی ازدواج چیست؟

با تمام این اوصاف کارشناسان معتقدند که جوانان در انتخاب همسر باید دقت کنند که سراغ خانواده‌ای بروند که آرامش ، تقوا و متانت داشته و از آلودگی به دور باشند. اگر طرفین در یک سری شاخه و برگ‌های جدا شده از اخلاق با یکدیگر متفاوت باشند اهمیتی ندارد. تکبر، حرص و حسد از آسیب‌های زندگی هستند و دیگر آسیب‌های اخلاقی هم برخواسته از این آسیب‌ها است.
حجت الاسلامی ابولقاسم آذرسا، مشاور خانواده می‌گوید: بین زوج‌ها باید تجانس وجود داشته باشد؛ باید با هم در ابعاد مختلف مثل طبقه اجتماعی، اقتصادی و شرایط فرهنگی هم کفو و هم‌شانباشند. خانواده‌ها باید از نظر اخلاقی نزدیک به یکدیگر باشند. در این صورت ناخودآگاه به یکدیگر تفاخر نمی فروشند.
او می افزاید: در این صورت درک تنگناهای زندگی میسر و قابل فهم می شود، چون هر 2 مسایل مشترکی را تجربه کرده‌اند و درک‌شان از زندگی شبیه یکدیگر است. آشنا بودن به چاله و چالش‌های زندگی در هر برهه‌ای از زندگی باید خودش را نشان بدهد. هم کفو بودن باعث می‌شود زوجین از ابعاد مختلف به یکدیگر نزدیک باشند.
او معتقد است که بعضی مسایل سطحی است. اخلاق مسئله‌ای زیربنایی و عمیق است و مسایلی مثل آداب سطحی‌تر است. وقتی تشابه‌های اصلی مطرح می شود و زوج‌ها در این موارد با یکدیگر تشابه دارند، نیاز نیست حتما با هم تطابق داشته باشند، چون در این صورت مته به خشخاش گذاشتن محسوب می شود.
 ظرافت زیاد و وسواس به خرج دادن درست نیست. بین زوجین در اصول و مبانی اصلی باید تشابه‌های زیاد وجود داشته باشند و در فرهنگ، دین و مذهب باید هم کفو باشند.
نمی‌دانیم بحث “اخلاق در زندگی مشترک” دقیقا چقدر از اهمیت انتخاب همسر را در بین جوانه‌های امروزی دارد اما امیدواریم، مثل آئینه و شمعدان و آن یک جلد قرآن، یک سنت عادی نشده باشد!
 

ravanshena30.mihanblog.com   منبع
سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت اسدختدامی   تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com
سوالات ارشد تا دکتری1391 

نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/3/9 توسط 

هر دوی شما به میهمانی رفته اید. او مثل همیشه زیبا و جذاب است. شما هم از اینکه همسری زیبا دارید، مغرور و هیجان زده هستید...همه چیز به خوبی در حال پیش رفته که ناگهان فرد خود نمایی که خودش را شبیه هنرپیشه ها در آورده از میان جمعیت رد شده و سر میز شما توقف میکند. همسر شما نگاهی به بالا کرده و از اینکه نامزد پیشین خودش را می بیند، جا می خورد. هنگامیکه او شما را به آن شخص محترم معرفی میکند، تلاش می کنید به لبخند زدنتان در حالی که با او خوش و بش می کنید، ادامه دهید. در حالی که شما بی هدف نشسته اید و آن دو به رد و بدل کردن سخنان دوستانه خود ادامه میدهند، خون شما تا حدی بجوش می آید و هر لحظه امکان دارد منجر به آن شود که شما او را گرفته و بروی میز دسر پرتاب کنید. خلاصه اینکه حضور وی باعث میشود شما کنترل خود را از دست بدهید.
? بنظر آشنا میرسد؟
سناریوی فوق یکی از هزاران مواردی است که حسادت را ترسیم و توصیف می کند. یک احساس طبیعی که ما هرازگاهی بطور غریزی آن را تجربه میکنیم. همانند خشونت و پارانوئید، حسادت نیز میتواند درجات گوناگونی از شدت را دارا باشد. صحنه مذکور می تواند سبب آن گردد که شما از حضور نامزد پیشین همسر خود کاملا خونسرد برخورد کنید و یا آنکه وارد یک جدال تمام عیار با او شوید. در ضمن ممکن است همسر خود را به جهت اینکه به سلام و احوالپرسی نامزد قبلی خود پاسخ داده، متهم به هرزگی کنید.
برای برخی از افراد حسادت یک معضل مهم محسوب میگردد که هر گاه بدون درمان رها شود میتواند شکافی همیشگی بین شما و همسرتان ایجاد کند و اثری منفی بر روابط آتی شما خواهد گذاشت. خوشبختانه حسادت قابل کنترل میباشد.


    مراجعه به ادامه مطلب

? حسادت چیست؟
مفهوم تحت الفظی حسادت این است: حسادت به میل مفرط به دارایی ها و جایگاه شخصی دیگر اطلاق میگردد. اما در ارتباط با مسایل اجتماعی سبب میگردد فردی به شریک زندگیش نسبت به ارتباط با اشخاص خاص و نوع پوشش و مکانهایی که رفت و آمد می کند مشکوک گردیده و احساس خطر کند.
اما همانطور که اشاره کردیم درجات میزان حسادت متفاوت است:
حسادت ظریف حسادت همیشه درخور مفهوم منفی خود نمی باشد. گذشته از آن بد گمان گشتن مردان نسبت به همسرشان (و بالعکس)، امری عادی میباشد. حسادت بدلیل مواردی همچون صحبت در مورد محاسن زنان دیگر و یا تماشای عکس یک مرد خوش تیپ در مجله سینمایی، نمونه های ظریفی هستند که نشان می دهند چگونه پاره ای از حسادتها بی ضرر بوده و کاملا یک واکنش طبیعی بشمار میروند.
حسادت سالم گاهی شما هنگامی که با دوستان خود بیرون میروید، یکی از آنها شروع به تعریف از نامزد شما نموده و یا با او با چرب زبانی صحبت می کند و در این شرایط شما دچار احساس حسادت نسبت به او شده اید. اینگونه موارد نیز بخشی از یک ارتباط سالم می باشد. در بیشتر اوقات فرد تنها مراقب سلامتی و در اندیشه خیر و صلاح و خوشبختی همسر خود می باشد که همسرش نیز آن را ارج می نهد. حتی عدم توجه شما می تواند به منزله توهین به او قلمداد گردد.
حسادت مفرط و وسواس گونه مشکل زمانی ایجاد می شود که خشونت و سلطه جویی با حسادت همراه می گردد. هنگامی که شما به آن مرحله برسید، به طرز افراط آمیز و وسواس گونه ای نسبت به وفادار بودن و صداقت وی دچار تردید شده و از آن خشمناک میگردید. حتی ممکن است متوصل به زور و برخورد فیزیکی شوید. شما تا حدی کم طاقت هستید که او نمی تواند حتی به مرد یا زن دیگری نظر بیافکند و از کنار شما زمانی که هردو بیرون هستید تکان بخورد. از او می خواهید که همیشه از محل حضور خودش شما را مطلع گرداند و تنها بردن نام مرد یا زنی دیگر، شما را بینهایت غضب ناک میگرداند.
? منشاء حسادت
امکان دارد شما این رفتار را بواسطه تجاب پیشین خود با افراد مختلف کسب کرده باشید. اگر در گذشته مورد خیانت قرار گرفته باشید این امکان وجود دارد سبب آن شود که از بیم تکرار آن بیشتر او را تحت کنترل، نظارت و سلطه گری قرار دهید. حتی در زمانیکه دلیلی برای شک و تردید به او وجود ندارد شما به طور فزاینده ای از ادامه ارتباط با وی مایوس می شوید و می خواهید به هر قیمتی که شده از موقعیت های خطرناک، پنهان و بالقوه اجتناب ورزید.
همچنین امکان دارد شما فردی باشید که در گذشته وفادار نبوده و خیانت کرده باشید و به قصد پرهیز از آن که نکند چنین امری برای خودتان اتفاق بیافتد وسواس بخرج داده و می خواهید مطمئن شوید که تنها فرد مورد علاقه وی هستید.
اما حسادت اغلب حاصل عدم اعتماد بنفس و عزت نفس خود شخص میباشد. امکان دارد شما احساس کنید به قدر کفایت لایق و مناسب وی نیستید و تنها از روی اتفاق، شانس و تقدیر با همدیگر ازدواج نمودید. اغلب دیگران خوش سیما تر وزیبا تر از خودتان بنظر می رسند و این احساس، تهدیدی برای شما محسوب میگردد.
مشاهده وی در حال ارتباط با مردان (یا زنان) دیگر، این احساس را در شما بوجود میاورد که نکند از دست شما ربوده شود. هرگاه زمان اندکی با او باشید ممکن است از رابطه نزدیک و صمیمی وی با دوستانش آزرده خاطر گردید، افرادی که او در تمام طول زندگی خود با آنها آشنایی داشته است.
? چرا حسادت خطرناک است؟
حسادت در مورد اشخاصی که قادر به کنترل آن نمیباشند، برای ارتباطشان مضر و زیان آور است. چون سبب از میان رفتن عاملی میگردد که دو نفر را به هم پیوند می دهد: اعتماد. هر گاه به نامزد و یا همسر خود بگویید که وی اجازه ندارد با همکار مرد خود ناهار بخورد مثل آن است که بگویید به او اعتماد ندارید (مگر آنکه به علتی اعتماد شما به وی سلب شده باشد). اگر نیاز به اعمال محدودیت های بسیاری پیدا کنید، آیا لازم است که حتما" همیشه در کنارش قرار داشته باشید؟
حسادت همچنین از کیفیت زمانی که با همدیگر هستید میکاهد بطوری که بی تردید منجر به نزاع و مشاجره های متعددی خواهد شد تا جایی که شما تنها بر روی خصوصیات منفی یکدیگر تمرکز می کنید.
از آن گذشته اکثر وقتتان صرف این فکر احمقانه که ممکن است او به شما خیانت کند، خواهد شد. پیش از آنکه متوجه گردید، بخش اعظمی از ارتباطتان صرف اتفاقاتی که ممکن است بیافتد میگردد تا صرف اتفاقاتی که واقعا" در حال افتادن است.
هر اندازه ارتباط پیشرفت میکند کنترل حسادت دشوار تر می شود. بنابراین اگر شما به مرحله خطرناکی رسیده اید زمان آن فرا رسیده که هر چه سریع تر یاری بطلبید.
? بیاموزید خود را کنترل کنید
در این بخش 5 راه حل برای تحت مهارکردن حسادت پیش از آنکه کنترل خود را از بدهید و کاری انجام دهید که بعد افسوس بخورید، ارائه شده:
1) از تجارب گذشته درس بگیرید
ببینید که رفتارتان چگونه بر روابط گذشته یتان تاثیر گذاشته و از آن بهره بگیرید تا به شما کمک کند بهتر عمل کنید. شما خیلی زود پی خواهید برد که این کج خلقی ها موجب مشکلات زندگی عشقی شما میباشند. بدانید دلخور شدن بیدلیل از دست او، کمکی به بهبودی وضعیت زندگی شما نخواهد کرد.
2) با واقعیت برخورد کنید
به موضوعی که در واقع در حال اتفاق افتادن است تمرکز کنید. نه آنچه شما میپندارید در حال اتفاق افتادن میباشد. چون بمرور زمان احتمال دارد در تشخیص واقعیت از توهم و خیال دچار مشکل گردید. شما هم نمیخواهید که روابط عالی خود را بر سر مسایلی که هیچگاه در واقعیت اتفاق نیفتاده تباه کنید. به تخیل و تصورات خود اجازه ندهید به شما امر کند که او چگونه فردی است.
3) خود را محترم بشمارید
آگاه باشید که او بدلیلی شما را برگزیده و هیچ احتیاجی ندارد در جای دیگری بسادگی وسوسه شود. به خاطر داشته باشید که شما به همان اندازه افرادی که نسبت به آنها احساس خطر می کنید، شایسته هستید.
4) از عقیده دیگران سود ببرید
از یک دوست بخواهید که رفتار شما را نسبت به همسرتان زیر نظر بگیرد. ممکن است با بهره گیری از نقطه نظر یک شخص بی طرف کاملا به حد و حدود اعمال و کردارتان پی ببرید.
5) برخی قوانین را از همان ابتدا وضع کنید
تلاش کنید چند راهبرد کلی وضع کنید که چه چیز مقبول و مورد پسند شما است و چه چیز نیست. با این کار هر دوی شما توجیهی برای خشم و ناراحتی خود در زمانیکه هر کدام از شما رفتاری ناشایست و نامناسب داشته باشد، خواهید داشت.
? زیاده روی نکنید
شما مجازید احساس حسادت کنید البته تا آنجایی که قادر باشید به طریق مثبتی آن را کنترل کرده و از مجرای مناسبی هدایتش کنید. بخاطرداشته باشید گفتگوی دوستانه مردی (یا زنی) با همسر شما امری طبیعی و عادی است. آن را نوعی تملق گویی به حساب آورید. تا هنگامی که او فقط نگاه میکند و به او دست نمیزند اینهمه هیاهو برای چیست؟
بخاطر داشته باشید که اعتماد بنیاد هر ارتباط میباشد. شما نباید اجازه دهید احساس نا امنی ارتباط شما را تباه گرداند. از آن مهم تر به همسر خود همان اندازه احترام بگذارید که خود انتظار آن را از او دارید. اگر قرار است شما هر کاری را که بخواهید انجام دهید او نیز می تواند.



ravanshena30.mihanblog.com   منبع
سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت اسدختدامی   تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com
سوالات ارشد تا دکتری1391 

 


نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/3/9 توسط 
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >