بازدید امروز: 58
بازدید دیروز: 77
کل بازدیدها: 2259655
بسیاری از جوانان تصور میکنند که زندگی مشترک و شرایط به وجود آمده در زمان ازدواج مانند شرایطی است که در زمان دوستی یا نامزدی بین دو طرف حاکم بوده است و مقایسه بین این دو شرایط برای تعدادی از زوج ها باعث شده تا بدبینی خاصی نسبت به زندگی مشترک داشته باشند. در حالی که دنیای دوستی و نامزدی دنیای بسیار متقاوتی از زندگی مشترک میباشد.
دنیای دوستی دنیای رویاها و ایده آل هاست در حالی که زندگی مشترک دنیایی کاملا حقیقی و ملموس است. دنیایی که در آن خوبی ها و بدی ها در کنار یکدیگر است و تنها میتوان با تلاش و کوشش و صبوری دنیای ایده آلی ساخت. دنیای دوستی سراسر شیرینی، امید و شرایط مطلوب است. اینجا مرد مورد علاقه ات کاملا در اختیار توست. برای با تو بودن به اندازه کافی فرصت دارد تنها به تو میاندیشد و به همه خواسته هایت تن در میدهد. زن مورد علاقه ات به همان گونه است که تو میخواهی، تنها به فکر توست و برای رضایت و خوشنودیت تلاش میکند.
در زمان دوستی از گذشته خود به راحتی صحبت میکردی، از همه خواسته هایت بی پرده سخن به میان میآوردی و احساس میکردی که گذشته و حالت از خودت میباشد و آزاد هستی تا در انتخاب خود تجدید نظر کنی. همه چیز را عاشقانه مینگریستی و از کمی ها و کاستی ها به راحتی میگذشتی چون باور داشتی که باید این زندگی رویایی را شیرین نگاه داشت و برای شیرین بودن آن باید از عیب ها گذشت. اما همین که وارد زندگی مشترک میشوی شرایط کاملا تغییر میکند. اینجا دیگر صحبت از تحمل کردن است. اینجا صحبت از یک عمر زندگی است. اینجا خوبی و بدی، شیرینی و تلخی و زشتی ها و قشنگی ها در کنار همدیگر است. در دنیای دوستی محبوب تو خود را به شکلی ایده ال به تو ارایه میکرد اما در زندگی مشترک تو باید از او یاری ایده آل بسازی.
دنیای دوستی دنیای نیاز های عاطفی، و نیازهای غریضی است. در این دنیا برای رسیدن به خواسته هایت باید محبوب و مطلوب دوستدار خود باشی. اینجا رفع نیازهایت در ردیف اول اولویت های زندگیت میباشد بنابراین خود را برای برآورده شدن نیاز های عاطفی یا دیگر نیاز های غریضی خود آماده میکنی. اما در زندگی مشترک با برآورده شدن این نیازها، مسائل دیگری در اولویت زندگی قرار میگیرند. و مردان بر اساس ساختار مغزی و نوع وظیفه ای که در طول تاریخ آفرینش بر عهده آنها گذاشته شده کار و موفقیت های اجتماعی خود را در راس همه امور قرار میدهند. اما زنان ایده آل ترین شرایط زندگی برای آنها زمانی بود که مرد مورد علاقه شان تنها به آنها فکر میکرد و هیچ چیز جز زن محبوب شان در اولویت کار آنان نبود.
اما با ادامه زندگی و هویدا شدن نیاز های اساسی دیگر مرد، زنان از رابطه معشوقانه خود سر خورده شده و تصور میکنند که: محبت و عشق مرد مورد علاقه آنها کم رنگ شده است. بنابراین نسبت به همه روابط مشترک حساس شده که این حساسیت تصور سلطه طلبی و زیاده خواهی زنان را در افکار مردان پرورش میدهد و این مسئله خود باعث میشود تا در برابر نیاز عاطفی و احساسی زنان واکنش های منفی از خود بروز دهند. اینجا یک رابطه ساده و عاطفی تبدیل به رابطه ای پیچیده و پر از شک و ظن میشود که حل آنها تنها به دست روانکاوان متبحر انجام میپذیرد. بزرگترین اشتباه زنان در این مرحله از زندگی این است که به حساسیت های خود دامن بزنند یا بین خود و محبوبشان فاصله ایجاد کنند یا تصور کنند که اگر با مردی دیگر ازدواج میکردند عشق آنها همیشه پررنگ و ثابت بود.
در حالی که همه مردان برای آشنا شدن به روحیات زنان و تطبیق دادن روحیات خود با زنان مورد علاقه شان نیاز به کسب مهارت عشق ورزی دارند که این وظیفه اصلی هر زنی است که مرد مورد علاقه خود را در مهارت بیان احساسات درونی و عشق ورزی متبحر کند. او باید خود را به مرد مورد علاقه خود نزدیک تر کرده و به او بفهمانند که من یک زنم. من کانون عشق و عاطفه هستم. من دوست دارم وقتی با من زیر یک سقف هستی دنیای مردانه خود را فراموش کنی و چون من تو هم به یک کانون عشق و محبت تبدیل شوی. همچون زمانی که آرزوی با هم بودن را در سر میپروراندیم. محبت تو برای من تنها زمانی که نیاز جنسی داری برایم کافی نیست بلکه من باید دایم و پیوسته از تو انرژی محبت و عشق بگیرم تا بتوانم شاداب و با طراوت زندگی کنم.
زنان تصور نکنند که تنها با بیان یک بار این جملات وظیفه آموزش مرد مورد علاقه خود را به پایان رسانده اند. بلکه این کار نیازمند پشتکار و به کار گرفتن فنون و جذابیت های زنانه است. چون مردان وظیفه مهارت عشق ورزی و بیان احساسات خود را فراموش میکنند. چون این وظیفه اصلی آنها نیست و نیمکره مغز آنان که وظایف غیر احساسی و عاطفی را به عهده دارد بزرگتر از نیمکره مغزی است که وظیفه عاطفی و احساسی را به عهده دارد. در ضمن مردان موجودات تنوع طلبی هستند که اگر آنان را رها کنید زنی دیگر را همچون شما اسیر نیازهای عاطفی و جنسی خود میکنند.
در دنیای دوستی همه روابط عاشقانه و بی عیب و ایراد است اما در زندگی مشترک این عشق ها کم رنگ شده و عیب ها خود را نمایان میسازند. در این نوع زندگی باید از خرد و اندیشه کمک گرفت و به خود و محبوبمان بفهمانیم که هر انسانی دارای معایب و محاسنی است و پیدا کردن فردی که فقط خوبی در او باشد محال است همانطور که خودم یا شما دارای نقاط ضعف و عیب هایی هستیم.
خوب است بدانیم که بچه دار شدن تنها باردار شدن و به دنیا آوردن بچه نیست. کودکی که پا به این دنیا می گذارد، حقوقی دارد که باید رعایت شود. وظیفه ی پدر و مادر است که محیطی سرشار از مهر و محبت برایش فراهم کنند، از نظر اقتصادی در سطحی باشند تا امکانات اولیه را تهیه کنند و از همه مهم تر، خودشان از سلامت کافی برخوردار باشند،تا بتوانند یک کودک را در کمال آرامش و سلامت پرورش بدهند. در این مقاله می خواهیم شما را با رژیم غذایی سالمی که تاثیر به سزایی روی سلامت جنین دارد، آشنا کنیم.
یک مادر برای اینکه فرزندی سالم به دنیا آورد، در درجه ی اول خودش باید در شرایط روحی و جسمی مناسبی باشد. تعدیل وزن، کاهش استرس، تنظیم رژیم غذایی متعادل و مناسب و ورزش، از مهم ترین نکاتی است که یک خانم قبل از بارداری باید رعایت کند. داشتن پدر و مادری سالم، یکی از بزرگ ترین حقوق کودک است و پدر و مادر باید قبل از تصمیم گیری برای بچه دار شدن، به این فکر باشند.
چند نکته ی غذایی برای داشتن یک بارداری سالم
رژیم غذایی را به وضع بهتری تغییر دهید:
اگر عادت به خوردن غذاهای ناسالم دارید، هر چه زودتر این عادات را ترک کنید. ممکن است خیلی از غذاهای چرب و چاق کننده و ناسالم را دوست داشته باشید، اما این خودخواهی است. اگر بعد از باردار شدن نیز به همان شیوه ی نادرست غذا بخورید، مطمئنا روی سلامتی کودکتان تاثیر بدی خواهد گذاشت.
باید بدانید هر چیزی که می خورید، روی رشد و سلامت جنین تان هم اثر می گذارد و ممکن است، برایش ضرر داشته باشد. همچنان که ساختار بدن جنین در حال شکل گیری است، سلول های مغزی او نیز در حال رشد و تکثیر هستند و استخوان های بدن او نیز در حال ترکیب بندی است. نیاز مادر هم به مواد مغذی، در این شرایط چند برابر می شود. بنابراین قبل از اقدام به باردار شدن، حتما روی رژیم غذایی تان دقت داشته باشید.
مادر باردار باید از مصرف گوشت و ماهی فرآیند شده، دودی و نمک سود شده در تمام دوران بارداری و سه ماه قبل از آن خودداری کند.
چه برای مرد و چه برای زن، غذا و بارداری اهمیت زیادی دارد. برای اینکه شانس باروری افزایش پیدا کند و برای داشتن یک نوزاد سالم، رژیم غذایی نقش بسیار مهمی دارد.
از این رو محققان توصیه می کنند که روزانه چند وعده میوه، سبزی و حبوبات بخورید. غذاهای سرشار از کلسیم مثل ماست و دوغ و پنیر و مخصوصا شیر ضروری است.
ویتامین C ، اسید فولیک، ویتامین E و روی برای شکل گیری اسپرم های سالم بسیار مهم است. دریافت نکردن مواد غذایی کافی می تواند روی زمان قاعدگی شما تاثیر بگذارد. اگر وزنتان زیاد است یا چاق هستید، قبل از تصمیم گیری برای بچه دار شدن، وزنتان را به حد ایده آل برسانید.
از این چند مورد اجتناب کنید:
- اگر عادت به خوردن چیپس، پفک، غذاهای آماده و گوشت های فرآیند شده مثل سوسیس، کالباس، سس و غذاهای چرب و شور دارید، این عادات را کنار بگذارید.
- به هیچ عنوان الکل مصرف نکنید.
- سر خود دارو نخورید و اگر سیگار می کشید، سیگارتان را ترک کنید.
- زیاد قهوه ننوشید. در صورتی که به چای علاقه دارید، سعی کنید چای کم رنگ مصرف کنید. مقدار کم قهوه ممکن است ضرری نداشته باشد، اما مصرف بیش از دو فنجان آن در روز، روی قدرت باروری تاثیر می گذارد.
- اگر چه ماهی همیشه به مادران باردار و زنانی که در دوران باروری هستند توصیه شده است، اما در نظر داشته باشید که نوع خوب و مرغوب آن را انتخاب کنید، چون بعضی از انواع ماهی ها حاوی جیوه ی زیادی است و این می تواند برای جنین خطرناک باشد. جیوه می تواند در بدن تجمع پیدا کند و حتی تا یک سال در بدن بماند. بهتر است، هفته ای دو بار ماهی، آن هم از نوع بی ضرر مثل سالمون و قزل آلا استفاده کنید.
- باید از مصرف گوشت و ماهی فرآیند شده، دودی و نمک سود شده در تمام دوران بارداری و سه ماه قبل از آن خودداری کنید.
ravanshena30.mihanblog.com منبع
سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت علمی کاربردی بهداشت استخدامی تامین اجتماعی
در آزمون برتر www.azmoonbartar.com
ناتوانی جنسی یا اختلال در نعوظ اندام تناسلی مردان یکی از مهم ترین و شایع ترین اختلالات جنسی ناشی از ابتلا به دیابت است که به طور عمیق و گسترده ای بر کیفیت زندگی زوجین تاثیر می گذارد. اگر شیوع ناتوانی جنسی در جامعه مردان 40 تا 70 سال را حدود 6/9 درصد برآورد کنیم، ابتلا به دیابت، شیوع این اختلال را در مردان بالای 18 سال به 35 درصد می رساند. البته میزان شیوع آن در مبتلایان به دیابت نوع 2 بیشتر از مبتلایان به دیابت نوع یک است که یکی از علل آن می تواند مسن تر بودن بیماران دیابتی نوع 2 در مقایسه با بیماران دیابتی نوع 1 باشد.
همچنین مردان دیابتی 10 تا 15 سال زودتر از سایر مردان به ناتوانی جنسی دچار می شوند. مردان مبتلا به دیابت، علاوه بر احتمال ابتلا به ناتوانی جنسی، ممکن است به اختلال های جنسی دیگری از قبیل بیماری پیرونی، زودانزالی، دیرانزالی، برگشت انزال به عقب و بی میلی جنسی نیز مبتلا شوند. بخشی از این عوارض مربوط به پیشرفت بیماری دیابت و بخشی دیگر نیز عوارض داروهایی است که بیمار برای کنترل عوارض دیابت مصرف می کند.
همان طور که گفته شد مردان مبتلا به دیابت به علل مختلفی به ناتوانی جنسی دچار می شوند. درگیری اعصاب محیطی، تنگی عروق و به ویژه اختلال عملکردی پوشش داخلی رگ ها موسوم به اندوتلیوم که نقش عمده ای در نعوظ اندام تناسلی مرد ایفا می کند، پرفشاری خون و نارسایی مزمن کلیه ها ناشی از دیابت همگی به بروز و تشدید اختلالات جنسی در مردان می انجامد.
درباره دیابت و بروز اختلالات جنسی در مردان توجه به 3 نکته دیگر ضروری است؛ نخست اینکه استعمال دخانیات، خطر بروز و شدت ناتوانی جنسی را در مردان دیابتی بیشتر می کند. دیگر اینکه بروز ناتوانی جنسی در مردان دیابتی زنگ خطری برای بروز قریب الوقوع تنگی عروق کرونری قلب و سکته قلبی است که باید جدی گرفته شود و نکته سوم، داروهایی است که مبتلایان به دیابت برای تنظیم قند خون و کنترل عوارض بیماری مانند پرفشاری خون مصرف می کنند؛ زیرا برخی از این داروها ممکن است بر سلامت جنسی بیمار تاثیر منفی بگذارند.
از این رو ضروری است بیمار هنگام مراجعه به پزشک درباره مسایل خود با وی گفت وگو کند تا پزشک معالج با توجه به شرایط بیمار در صورت امکان درباره میزان و نوع داروی تجویزی برای کنترل دیابت تصمیم گیری کند.
دیابت در زنان هم خطر ابتلا به انواع و اقسام مشکلات جنسی را بیشتر می کند. کاهش میل جنسی، نرسیدن به اوج لذت جنسی یا اصطلاحا ارگاسم، کاهش برانگیختگی جنسی، درد هنگام نزدیکی و عفونت های واژن با فراوانی متفاوت در بخش قابل توجهی از زنان مبتلا به دیابت بروز می کند. همه علل و عواملی که به بروز اختلالات جنسی در مردان مبتلا به دیابت می انجامد، ممکن است در بروز اختلالات جنسی زنان هم سهیم باشد.
اختلالات جنسی در بیماران دیابتی مانند سایر عوارض این بیماری قابل تشخیص، درمان و کنترل است؛ به شرط اینکه هم پزشکانی که به درمان دیابت می پردازند و هم بیماران به آن توجه کرده و آن را جدی تلقی کنند. اگر بی توجهی به دیابت و عوارض جانبی آن حیات بیمار را به مخاطره می اندازد، بی توجهی به عوارض جنسی دیابت نیز حیات زندگی زناشویی فرد را در درازمدت با خطرهای جدی مواجه می کند و به طور قطع و یقین، کنترل قندخون در بیماری که زندگی وی بر اثر بی توجهی و درمان نامناسب یا دیگر عوارض جنسی دیابت از هم پاشیده است بسیار سخت تر و دشوارتر از بیماری است که به صورت همه جانبه به همه مسایل و مشکلات وی توجه می شود.
همان طور که گفته شد، برای درمان اختلالات جنسی ناشی از بیماری دیابت، به ویژه ناتوانی جنسی در مردان، طیف گسترده و متنوعی از درمان های دارویی خوراکی، تزریقی و حتی وسایل کمکی وجود دارد که بیماران با مراجعه به موقع به درمانگران اختلالات جنسی می توانند با صلاحدید و تجویز آنها از این درمان ها و نیز مشاوره ها و تمریناتی که برای بهبود سلامت جنسی وجود دارد بهره مند شوند
شخصیت جنسی افراد با هویت جنسی آنها تفاوت دارد در واقع هویت جنسی یکی از اجزاء زندگی جنسی افراد است . هویت جنسی قابل مشاهده ترین جزء از اجزاء زندگی جنسی انسانها می باشد . پس هرگز زندگی جنسی را برابر با شهوت جنسی ندانید . کم نیستند افرادی که برای مقابله با غریزه جنسی و جلوگیری از شهوت جنسی به اشتباه با زندگی جنسی خود مقابله می کنند و در انتها به زندگی جنسی خود در تمام عمر آسیب می زنند . . نکته مهم که هرگز نباید فرموش کنیم این است که اجتماع ، وجدان و دین بر سلامت شخصیت جنسی افراد تاکید دارند .
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، افراد در صورتی فعالیت جنسی نرمال و روابط زناشویی موفق خواهند داشت که تمامی مراحل شخصیت جنسی را به شکل صحیح طی کرده باشند و در حال حاضر زندگی جنسی نرمال داشته باشند .
شخصین جنسی و یا زندگی جنسی 5 مرحله دارد که باید تمامی آنها طبیعی باشد تا فرد در انتهای آن یک عملکرد جنسی طبیعی و رضایت بخش داشته باشد . این 5 مرحله به شرح زیر است :
1 – هویت جنسی 2 -جهتگیری جنسی 3 – تمایل جنسی 4 – نقش جنسی 5 – عملکرد جنسی
شما قبل از اینکه به مرحله عملکرد جنسی برسید ، باید از سلامت خود در 4 لایه دیگر اطمینان حاصل کنید . در زیر به بررسی این 5 قسمت از زندگی جنسی می پردازیم :
1 – هویت جنسی
بالاخره من دخترم یا پسر؟
پایهایترین و بدیهیترین سوال در مورد زندگی جنسی یک آدم این مرد است : «من دخترم»، «من پسرم». اگر شما این مورد را بدون هیچ شکی در مورد خودتان قبول داشته باشید می توان گفت در این لایه جنسی مشکلی ندارید؛ یعنی هویت جنسی سالمی دارید.
اما اگر در ذهنتان سوالاتی به شرح زیر باشد ، شما از یک اختلال رنج میبری د: «من پسری هستم که در کالبد یک دختر گرفتار شدهام» یا «من دختری هستم که در کالبد یک پسر گرفتار شدهام».
تعجب نکنید. در ایران خودمان هم این بیماری که به اختلال هویت جنسی معروف است، وجود دارد شما اگر در این سایت جستجو کنید مقالات زیادی در رابطه با هویت جنسی و تغییر جنست پیدا خواهید کرد ، حتی جستجوی عبارت ” تغییر جنسیت ” در گوگل نیز شما را به مقالات تغییر جنسیت سایت پزشکان بدون مرز راهنمایی می کند .
اگر این افراد مذکر باشند، یک بدن مردانه و یک ذهن زنانه یا بهتر بگوییم یک مغز زنانه دارند. هویت جنسی، عمیقترین لایه زندگی جنسی یک انسان است و کسانی که به این بیماری مبتلا هستند، فکر و ذکرشان خلاصی از بدنی است که با مغزشان جفت و جور نیست.
تحقیقات هم نشان داده است که تنها راه درمان اختلال هویت جنسی، تغییر جنسیت است. البته قبل از تغییر جنسیت، لازم است این افرادلااقل برای چند ماه در میان جنس مخالف زندگی کنند و به سبک زندگی آنها رفتار کنند تا بعدا از عمل خود پشیمان نشوند. همچنین لازم است طی جلسات متعدد به وسیله روانپزشک و روانکاو مورد بررسی قرار گیرند .
یادتان باشد که احتمال خیلی کمی وجود دارد که شما به این اختلال مبتلا باشید. مثلا اگر دختر هستید و در کودکی به تفنگ و ماشین علاقه داشتهاید، نشانه اختلال هویت جنسی نیست. گاهی افراد ناراحتیهای خود را به این مسئله پیوند میدهند. حتی موارد زیادی تماس با سایت داشته ایم که عنوان کرده اند ” من ازدختر بودن خسته شده ام ” و یا دوست دارم دختر باشم ” و یا ” اگر پسر باشم موفقتر می شوم ” . اینها اختلال هویت جنسی نیست . اینها شکایت از وضعیت موجود می باشد .
پس نتیجه می گیریم که به احساس زنانگی یا مردانگی هر فرد از خود هویت جنسی گفته می شود . به تعریفی دیگر اعتقاد درونی شخص به این مسئله که او فردی است مونث ، مذکر ، دوسوگرا یا خنثی .
هویت جنسی حاصل ترکیب سه عامل بیولوژیک ، زیستی ، روانی و واکنش های روانی .
2 -جهتگیری جنسی
من به کدام جنس علاقه دارم؟
این یکی از بحثبرانگیزترین لایههای زندگی جنسی – بهخصوص در چند دهه گذشته – بوده است. خیلی ساده، بحث این لایه در این مورد است که شما دگرجنسگرا هستید یا همجنسگرا.
البته اگر بخواهیم دقیقتر و واقعیتر بگوییم، یک طیف وجود دارد که در یک طرفش افرادی وجود دارند که منحصرا همجنسگرا هستند و در یک طرفش آدمهایی که فقط از جنس مخالف خوششان میآید (البته از لحاظ جنسی). با تعریفهایی که از سلامت روانی در میان اقوام ، ملل و ادیان مختلف وجود دارد، در بین اقوام منطقه خاور میانه همجنسگرایی یک بیماری به حساب می آید که نیاز به درمان دارد. نکته جالب این است که حتی ایرانیانی که سالهاست به اروپا و ایالات متحده مهاجرت کرده اند همجنسگرایی را به شکل علنی نمی پسندند ( شبکه های ماهواره ایی که در ایالات متحده به وسیله مهاجرین آسیایی اداره می گردند نیز برای خود محدودیت هایی در نظر گرفته اند ) باز دقت کنید اگر خیلی رفیق باز هستید و یا روحیات مردانه و یا خلقیات زنانه به شدت قوی دارید؛ به این معنی نیست که همجنسگرا هستید.
3 – تمایل جنسی
میل جنسی من چگونه بیدار میشود؟
خب! شما از 2 لایه پیش، سالم بیرون آمدهاید و به فرض مذکربودن قبول دارید که پسر هستید و به جنس مخالفتان علاقه جنسی دارید. حالا میرسید به لایه سوم؛ لایهای که خیلی از بیماریهایی که این طرف و آن طرف میشنوید، در آن قرار دارند. تمایل جنسی یعنی اینکه انجامدادن چه کارهایی و دیدن چه چیزهایی فرد را تحریک میکند.
کسی هم بیمار است که به صورتهای غیرعادی و غیرمعمول تحریک شود؛ مثلا تماشاگران جنسی حتما باید یک صحنه جنسی را ببینند، هرزهدراهای تلفنی حتما باید با یک بیچاره از همه جا بیخبر از طریق تلفن حرفهای رکیک بزنند و… به کلمههای «فقط» و «حتما» توجه کنید. اگر کسی هم به شکل معمول و هم با یکی از این راهها میل جنسیاش تحریک میشود، بیمار نیست.
به نظر میرسد در ایران، تماشاگری جنسی شکلی دیگر پیدا کرده است. کسانی که فقط با دیدن فیلمهای مبتذل میتوانند به تحریک جنسی برسند، یکجورهایی از این مشکل رنج میبرند چون حتی در کنار همسرشان محتاج تماشای این صحنهها میشوند و از همینجا خیلی از حرف و حدیثها شروع میشود.با توجه به افزایش دوباره مزاحمتهای تلفنی در ایران به نظر میرسد، بخشی از این مزاحمان همان هرزهدرایان تلفنی باشند.
علاوه بر اینها، خودارضایی، در ایران یک نوع بیمــاری در میل جنسی است. طولانیشدن سالهایی که نوجوان و جوان به خاطر ازدواجنکردن، دســــت به خودارضایی میزند، میتواند حتی موجب مشکلاتی در زندگی زناشویی شود؛ ضمن اینکه احساس گناه احتمالا شدیدی که جوان ایرانی با خودارضایی دارد را نمیتوان نادیده گرفت. بد نیست بدانید که خودارضایی گاهی ماهیتی کاملا غیرجنسی دارد؛ یعنی فرد آن را به عنوان راهی برای رفع تنشها و اضطرابهای روزمرهاش به کار میبرد. در این حالت، اضطراب که حل شود خودارضایی هم خود به خود حل میشود. دقت کنید در تک تک این موارد، مشاورین میتوانند شما را راهنمایی کنند.
4 – نقش جنسی
آیا رفتارهای من زنانه است یا مردانه؟
لایه چهارم زندگی جنسی، ابراز علنی هویت جنسی است؛ یعنی حالا که من فهمیدم مردم یا زن چطور این زنانگی و مردانگی را در رفتارهایم نشان دهم؟ حتما خودتان هم دیدهاید که پسرهای 2 ساله ماشین بازی و دخترهای 2ساله عروسکبازی را ترجیح میدهند.
هم پسرها و هم دخترها 3 سالشان که شد، ترجیح میدهند با همجنسهای خودشان بازی کنند و در 4سالگی اگر از آنها بپرسید که چه شغلی را دوست دارند، معمولا شغلهای مربوط به جنس خودشان را میگویند.
البته اگر اطرافیانتان یا خودتان از این کلیشهها پیروی نکردید، نباید نگران باشید چون در دهههای اخیر به این خاطر که نقشهای جنسیتی خیلی قاتیپاتی شدهاند و ماماهای مرد و مهندسهای زن تا دلتان بخواهد زیاد شدهاند، متخصصان رفتار جنسی معتقدند هیچ نوع بیماریای در این لایه وجود ندارد. فقط یادتان باشد که خیلی وقتها تمایل به کارهای مربوط به جنس مخالفتان به این لایه سطحیتر زندگی جنسی مربوط است، نه آن لایه عمیق هویت جنسی.
5 – عملکرد جنسی
آیا من زندگی زناشویی موفقی خواهم داشت؟
سلامت در عملکرد جنسی یعنی اینکه فرد بتواند کاری کند که هم خودش و هم همسرش از یک تجربه جنسی لذت ببرند و راضی باشند. این به شرطی است که طرف مقابل هم مشکلی نداشته باشد. 70 درصد طلاقهای ما به خاطر مشکل داشتن زن و شوهرها در همین لایه زندگی جنسی است. متاسفانه ما در تمام شئون زندگیمان بین سنت و مدرنیته گیر کردهایم.
مشکل شایعی که در این زمینه در ایران وجود دارد، به تخیلات جنسی مردان مجرد برمیگردد. آنها با دیدن فیلمهای غیراخلاقی رفتاری شبهمدرنیستی پیش میگیرند و سپس در همه جوانب، توقعات بالایی از همسر آیندهشان دارند ؛ توقعاتی که بعضیهایش با فرهنگ ما و … نمیخواند. همین تنش، باعث میشود که زن ایرانی در زندگی زناشویی، مضطرب و مرد ایرانی ناراضی باشد و این زمینه مشکلات دیگر است.
با افزایش سن عملکرد جنسی چه تغییری می کند ؟
با افزایش سن ، بطور طبیعی تغییراتی در بدن مرد و زن بوجود می آید که موجب کاهش تدریجی روابط زناشویی می شود .آین تغییرات طبیعی است ؛ اما اگر در حدی بود که باعث نارضایتی شما یا همسرتان گرددو یا اگر بطور ناگهانی ایجاد شد ، لازم است به پزشک مراجعه کنید .
این مشکلات بیشتر به تخصص های مجاری ادراری ( ارولوژی ) ، زنان وزایمان و روانپزشکی ارتباط دارد .
تغییر طبیعی دیگری که می تواند موجب مشکل در رابطه زناشویی شود ،کم شدن ترشحات زنانه است که موجب خشکی مجاری زنانگی ( مهبل ) می شود .این مشکل نیز با مراجعه به پزشک نیز براحتی برطرف میگردد.
علاوه بر این . مسایل دیگری نیز وجود دارد که در روابط زناشویی مشکل ایجاد می کند.؛ بیماری قند خون ، مصرف برخی داروها ، مصرف سیگار و الکل .بنابر این هر چند روابط زناشویی ، یک مسئله بسیار شخصی و خصوصی است اما اگر در این مورد مشکلی دارید حتما آن را با پزشک در میان بگذارید ؛ زیرا بسیاری از این مشکلات قابل درمان است .
ادراک هیجانی و روابط زوجین
برای اینکه یک زوج روابط زنا شویی سالمی داشته باشید تنها اموزش روابط زناشویی کفایت نمی کند موارد بسیاری است که در نزدیکی عاطفی و روحی زن و شوهر موثر است . دانستن نکات زیر به شما کمک خواهد کرد تا رابطه ای سرشار از عشق و دوستی با همسر خود داشته باشید :
1- ازدواج و زندگی زناشویی یک بافت سرشار از عاطفه می باشد.
2- در ازدواج هایی که دو فرد با یکدیگر در تعارض و تضاد باشند ، برانگیختگی های هیجانی زیادتری دیده می شود . به عبارت دیگر ، بیشتر تعارض ها و اختلافات بین زوجین به دلیل برانگیختگی های هیجانی صورت می گیرد.
3- افراد در توانایی دریافت و تشخیص دقیق عواطف خود و دیگران با یکدیگر تفاوت دارند. مثلاً بعضی از زوج ها آشکارا نسبت به علائم هیجانی همسرشان بی توجه هستند و آنان را نادیده می گیرند یا آمادگی سوء تعبیر و عدم تشخیص صحیح این عواطف را دارند. مثلاً حالت غمناکی یا اندوه همسر خود را به عنوان عصبانیت و خشم تفسیر می نمایند.
4- انسان ها دارای تفاوت های قابل توجهی در توانایی ابراز صریح عواطف خود می باشند. مثلاً برخی از زوج ها عادت دارند پیام های هیجانی مبهم و گیج کننده ای به طرف مقابل خود بدهند (هم زمان، هم می خندند و هم اخم می کنند ). پژوهشگران دریافته اند که ارتباط با ثبات و معناداری بین تفاوت های فردی در توانایی ابراز دقیق و صحیح عواطف و تشخیص آن ها با شادی های زندگی و روابط زناشویی مطلوب وجود دارد.
5- زوج های خرسند در مقایسه با زوج هایی که رابطه ی زناشویی و هیجانی خوبی با هم ندارند، احساس هم دلی بیشتری به هم نشان می دهند ونسبت به احساسات یکدیگر حساسیت بیشتری به خرج می دهند.
6- زوج های ناراضی از زندگی زنا شویی در عکس العمل به رفتار نامناسب همسرشان مقابله به مثل می کنند.
7- زنان بهتراز مردان در ابراز دقیق عواطف و تشخیص آن ها عمل می نمایند. برای مثال وقتی که یک زن پیام هیجانی مثبتی به شوهرش می دهد، احتمالاً از علائم غیر کلامی-بدنی ( مثل لبخند زدن ) و از یک لحن صمیمانه در هنگام سخن گفتن استفاده می نماید. از طرف دیگر، مردان تمایل به استفاده از پیام های مبهم و مختلط (ترکیبی) دارند. برای مثال هنگامی که مردی می خواهد پیام هیجانی مثبتی به همسرش بدهد، این پیام هم همراه با خنده است و هم همراه با علائم بالقوه تهدید کننده ای چون حرکات ابرو یا چشم .
8- ناتوانی مردان در تشخیص و ابراز دقیق عواطف، علت مهم و اساسی ازدواج های ناموفق است. برای مثال در برانگیختگی های هیجانی بالا در طول کشمکش های زناشویی ( که از طریق اندازه گیری علائم فیزیولوژیکی مثل ضربان قلب یا فشار خون مشخص می شود ) مردانی که از زندگی زناشویی خود راضی نمی باشند و با همسران خود اختلاف دارند، علائمی از گوشه گیری یا انزوای هیجانی و بی عاطفگی از خود نشان می دهند، روان شناسان آن را «حصار سنگی» نامیدند.
9- زوج های شاد و خوشبخت نسبت به زوج های ناسازگار، هم در اظهار و ابراز عواطف و هم در استنباط، تشخیص و دریافت عواطف، عملکرد بهتری از خود نشان می دهند.
10- برخی از مردان احساس می کنند که هم زمان از دو طرف مورد تهدید واقع می شوند : یکی از طرف موقعیت هایی که قادر به کنترل آن ها نمی باشند و یکی هم از طرف عواطف ناخوشایند و منفی، چون اضطراب و اندوه که بوسیله این موقعیت ها ایجاد می شوند. این مردان هنگامی که احساس آسیب پذیری وناتوانی می نمایند، عصبانی می شوند و مایل به تجربه حالت هایی هیجانی هستند تا از آن طریق احساس کنند قادر به کنترل موقعیت ها می باشند.
11- در زمینه زندگی زناشویی ، وضعیت فوق بدین معنی است که احتمالاً یک شوهر به تقاضای همسرش جهت استقلال بیشتر، با واکنش های خشم آلود به این نوع گستاخی پاسخ دهد تا واکنش های مضطربانه، و علت بروز چنین واکنشی احتمالاً ترس از دست دادن همسر است. این خشم و عصبانیت ممکن است منجر به رفتارهای تخریبی شود که با جنگ و دعواهای خانوادگی و ضرب و شتم های جسمی و خشونت آمیز همراه است.
12- در تعامل های پر از تنش و تعارض زندگی زناشویی، حتی شوهرانی که بسیار مقاوم و شکیبا می باشند، احساس درهم شکسته شدن می نمایند و در مقابل علائم جسمانی و منفی شدیدی ( چون انقباضات و دردهای معدی، افزایش ضربان قلب، تعریق کف دست، سردرد و… ) که آنان را تهدید می کند، احساس ناتوانی، اضطراب و دستپاچگی می نمایند.
در چنین شرایطی، مردان ممکن است به صورت خودکار و غیر ارادی دچار خشم شوند. روی هم رفته و بر اساس یافته های مطالعات انجام شده بر روی تعامل های زندگی زناشویی، فرض می شود که اگر زوجین از عواطف همسرانشان آگاه شوند و بتوانند عواطفشان را به صورتی واضح و آشکار به یکدیگر اطلاع دهند و ابراز نمایند، زندگی بهتری خواهند داشت. برای این کار لازم است تا نسبت به علل، جوانب و پیامدهای عواطفشان بر زندگی زناشویی شان آگاه گردند.
چگونگی ارتباط صحیح جنسی
1) مراحل واکنش جنسی طبیعی
زن ومرد یک سلسله واکنش های فیزیولوژیک به صورت طبیعی نسبت به تحریکات جنسی از خود بروز می دهند . این واکنش به شکل طبیعی خود در چهار مرحله ی 1) پیدایش انگیزش ، 2) پلاتو 3) ارگاسم ، 4) و فرونشینی اتفاق می افتد .
1- مرحله پیدایش وانگیزش
مرحله انگیزش با تحریک روانی ، تخیل وتجسم ، وجود موضوع مطبوع و دلخواه یا ترکیبی از هر دو به وجود می آید .
2- مرحله پلاتو
با ادامه یافتن تحریک در محوطه ارگاسمی انقباض مشخصی اتفاق می افتد . دستگاه تناسلی تحریک جنسی می گردد و کلیتوریس بالاتر قرار می گیرد گرچه به آسانی قابل لمس نیست حجم پستانها در زن افزایش می یابد . و همین طور آلت مرد سفت تر می شود . این مرحله بین 30 ثانیه تا چند دقیقه در نوسان است .
3- مرحله ارگاسم
این مرحله عبارت از( اوج لذت جنسی و رها شدن تنش های جنسی است .) پس از ارگاسم مرد تا مدتی ارگاسم دیگری ندارد ( ناگذاری)
اما یک زن می تواند ارگاسم های متعدد و پشت سرهم داشته باشد .
4- مرحله فرونشینی
بازگشت بدن به حالت سکون اولیه ،احساس آرامش ، خوشی و رفع تنش های عضلانی از مشخصات این مرحله است .
با ظهور ارگاسم این مرحله سریعتر روی می دهد .
در انتها فراموش نکنید میل جنسی در زن و مرد از نظر شرایط بروز آن اختلاف دارد. مرد از نظر جنسی طوری است که در شرایط مساعد آمادگی پیدا می کند و با تحریک مناسب توان عمل جنسی در تمام مدت را دارد ولی زن در زمانهایی خاص که ارتباط به زمان قاعدگی نیز دارد آمادگی بیشتری برای آمیزش و همبستری دارد و بیشترین آمادگی جسمانی زن در زمان تخمک گذاری و رشد تخمک است.
1 ـ روند های روانی در اصل نا آگاهند
2 ـ بخشی از انگیزه های غریز ی که هم به معنای خاص و هم به معنای عام جنسی هستند درایجاد بیماری روانی نقش فوق العاده ایی دارند.
در روان کاوی فروید شک به عقلانی بودن انسان به نقطه اوج می رسد . اگر چه او خود با روش های عقلانی و علمی دست به تحلیل و نتیجه گیری می زند. او بر این نکته انگشت می گذارد که همه ی فرمان ها و دستورات اخلاقی به منظور ایجاد همبستگی و اتحاد بین انسان ها و دستوراتی هستند که نوع بشر قادر به پیروی از آن ها به طور مستمر نیست و به هنگام نزاع و تعارض نیروهای غریزی نیرومندتر از موازین فرهنگی و قوانین اخلاقی عمل می کنند.
با این حال اریک فروم ( روان شناس ) معتقد است که فروید هدف خود را برای درمان و رشد تکامل انسان با فرمول هایی جسورانه و شاعرانه بیان می کند «هر جا که ضمیری باشد خودی هم وجود خواهد داشت»
این جمله نمایانگر ایمان فروید به خود و منطق بوده و علت اتخاذ روش آزاد سازی انسان از طریق آگاه کردن ضمیر نا آگانه می باشد .
انسان فروید آدم ماشینی است که با انگیزه های روانی به حرکت در می آید و بادو نیرو هدایت می شود:
سائق صیانت ذات و سائق جنسی.
نظر شما چیه ؟
ravanshena30.mihanblog.com منبع
سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت علمی کاربردی بهداشت استخدامی تامین اجتماعی
در آزمون برتر www.azmoonbartar.com
ravanshena30.mihanblog.com منبع
سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت علمی کاربردی بهداشت استخدامی تامین اجتماعی
در آزمون برتر www.azmoonbartar.com
مراحل رشد روانی جنسی :
تعارض |
منبع لذت |
نام مرحله |
سن |
از شیر گرفتن |
خوردن ، نوشیدن ، گاز گرفتن |
دهانی |
2-0 سالگی |
آموزش توالت |
حفظ یا تخلیه مثانه |
مقعدی |
3-2 سالگی |
ادیپ ، الکترا |
لمس آلت تناسلی |
آلتی |
6-3 سالگی |
|
سرگرمی ، روابط اجتماعی |
کمون |
12-6 سالگی |
نقشهای اجتماعی |
عشق به جنس مخالف |
تناسلی |
12 سالگی به بعد |
1 - مرحله دهانی : در مرحله دهانی که از بدو تولد تا حدود 18 ماهگی بطول می انجامد ، منبع اصلی لذت نوزاد از تعامل رخ می دهد و از طریق تحریک دهان ، در این مرحله رفلکس مکیدن برای نوزاد حیاتی است ، از آنجا که نوزاد به طور کامل وابسته به مادر ( مسئول تغذیه ) است حس اعتماد و آسایش از طریق این تحریک دهانی برای نوزاد ایجاد می گردد.
تعارض اصلی در این مرحله روند weaning است که ایجاب می کند کودک کمتر وابسته به مادر باشد . اگر فرد در مرحله دهانی تثبیت شود مشکلاتی در نوشیدن ، خوردن ، سیگار کشیدن و یا گاز گرفتن و ناخن جویدن به همراه خواهد داشت .
ثابت شدن در این مرحله دارای پیامد ذیل می باشد :
الف - شخصیت های پذیرا : این افراد از طریق فعالیتهای مرتبط با تحریک دهان همچون خوردن و نوشیدن ، بوسیدن ، سیگار کشیدن ، گاز گرفتن و ناخن جویدن تنش را کاهش می دهند . آنها به طور کلی افرادی منفعل ، وابسته ، نیازمند ، حساس به درد و مهاجم می باشند .
2- مرحله مقعدی : در مرحله مقعدی که از حدود 18 ماه تا سه یا چهار سالگی بطول می انجامد . تمرکز اصلی میل جنسی بروی مثانه میباشد ، میل به کنترل و اجابت مزاج بیشترین لذت را برای کودک نوپا فراهم می نماید . درگیری های عمده در این مرحله آموزش توالت به کودک برای یادگیری کنترل بدن خود می باشد . موفقیت در این مرحله منجر به حس خودمختاری و استقلال می شود . تثبیت مقعد ، که ممکن است با مجازات بیش از حد در طی آموزش توالت ایجاد شود ، دارای دو پیامد ممکن است.
الف - شخصیت مقعدی - محافظ : افرادی که در خانوادهای سخت گیر رشده کرده و برای آموزش توالت تحت کنترل رویکردهای بیش از حد شدید بوده و یا آموزش توالت را خیلی زود شروع نموده اند افرادی با ویژگیهای شخصیتی دقیق ، منظم ، سفت و سخت و وسواس بار می آیند خساست ، لجاجت و تمایل به حفظ و نگهداری صفت بارز و برجسته این افراد است . این افراد میل زیادی به نگهداری داشته و با سواس به دنبال باز سازی و نظم دهی به امورات می باشند . فرد به طور کلی لجوج و کمال گراست .
ب- شخصیت مقعد - expulsive نقطه مقابل شخصیت مقعد - حافظ می باشد . فروید معتقد است در خانواده های سهل گیر که پدر و مادر رویکردی را که بیش از حد ملایم است بکار می برند کودکان با ویژگیهای شخصیتی کثیف ، بی فایده و مخرب رشد می یابند . به گفته فروید ، موفقیت در این مرحله بستگی به روشی دارد که در آن پدر و مادر رویکرد آموزش توالت را به فرزند ارائه می دهند . والدینی که برای استفاده از توالت فرزندان در زمان مناسب ستایش و پاداش را بکار می برند به کودکان خود کمک می کنند که احساس توانایی و مولد داشته باشند. فروید عقیده داشت که تجارب مثبت در این مرحله به عنوان پایه ای برای تبدیل شدن به بزرگسالانی صالح ، سازنده و خلاق محسوب می گردد.
با این حال ، والدین باید بجای مجازات تمسخر کودکان و یا شرم از عملکرد آنان بایستی زمینه حمایت و تشویق را که کودکان در این مرحله به آن نیاز دارند فراهم نمایند. چرا که نامناسب بودن پاسخ پدر و مادر می تواند به نتایجی منفی منجر شود.
3- مرحله آلتی : این مرحله که از سه یا چهار تا شش یا هفت سالگی طول می کشد از دیدگاه فروید مرحله وابسته به آلت ذکور نامیده می شود ، تمرکز اصلی میل جنسی و باالتبع لذت کسب شده در اندام تناسلی است. ر این مرحله کودکان تفاوت بین زن و مرد را کشف می نمایند . پسر کوچک از برخی تفاوت های زیرکانه تر بین پسران و دختران بجز طول مو و سبک لباس پوشیدن آگاه شده است او از آلت خود که دختران فاقد آن هستند آگاه شده است . در این مرحله در زندگی از خود راضی است چرا که معتقد به داشتن چیزی است که بهتر از نداشتن آن است .
ادیپ توصیف احساس میل به داشتن مادر به جای پدر است . در بحران ادیپ پسر عشق ، توجه ، جسم ، محبت و نوازش مادر را می خواهد اما او یک رقیب برای فریبندگی مادرش دارد : پدرکه بزرگتر ، قوی تر ، ونیرومندتر است ، پدران رقیبان سرسخت پسران برای برانگیختن عواطف مادر محسوب می گردند در حالی که آنها میل با خوابیدن و همبستر شدن با مادر را دارند باید در تنهایی بسر برند . از یک سو کودکان نگران آن هستند که توسط پدر برای این احساسات مجازات شوند و از سوی دیگر طرح این سوال در ذهن آنها : چرا دختر آلت تناسلی ندارد شاید او آن را به نحوی از دست داده و یا آلتش قطع شده و اینکه آیا ممکن است این امر برای او هم رخ دهد! آغاز اضطراب اختگی است . کودکان پسر پدران را افرادی متجاوز دانسته که برای رقابت با آنها و مشابه شدن و یا حتی تبدیل شدن به آنها بیشترین تلاش را می کنند . همانند سازی و درونفکنی خصایص پدر از جمله این راهکارهاست .در این مرحله کودکان پسر برتری پدر را به رسمیت می شناسند اما ترس شدیدی از قطع آلت تناسلی خود را تجربه می کنند ، و شاید این دلیلی است که باعث می شود در مراحل بعد انگیزه جنسی خود را از مادر به دختران و زنان دیگر سوق دهند .در این مرحله استمنا در بین افراد بسیار شایع است . دختر نیز زندگی خود را در عشق با مادرش آغاز می کند ، او به مادر خود وابسته است ، اما بزودی این دلبستگی را به جهت پدر تغییر میدهد. فروید اصطلاح الکترا را با توصیف مجموعه ای مشابه از احساسات تجربه شده توسط دختران جوان استفاده می نماید . وی بر این باور است حسادت به آلت تناسلی مردان در دختر جوان ، بیش از حد است ، چرا که آنها تفاوت بین پسر و دختر را احساس می کنند و از آنجا که تمام قدرت را در ارتباط با آلت تناسلی میدانند تمایل به داشتن آن در آنها شدت بیشتری می گیرد . آنها مادر خود را دلیل بر این نقص دانسته و او را مورد عتاب و سرزنش قرار می دهند. و این محکمترین دلیل برای چرخاندن سوئیچ عواطف به سوی پدر است . فروید معتقد بود که حسادت به آلت تناسلی مرد هر گز برای دختران به طور کامل حل نشده تمام زنان تا حدودی در این مرحله ثابت می شوند. البته روانشناسانی مانند خانم هورنای این نظریه بحث برانگیز را نادرست دانسته و معتقد است که مردان احساس حقارتی را تجربه می کنند که ناشی از فقدان رحم و ناتوانی در باردار شدن است . در مجموع تجربه ادیپ در پسران و تجربه جنگ الکترا در دختران در پایان مرحله وابسته به الت ذکور رخ می دهد کودکان در این فرآیندها یاد می گیرند تا با والد همجنس بر سر کسب عواطف والد ناهمجنس رقابت نمایند و همان باشند که آنها می خواهند. همانند سازی با والد هم جنس راهی برای دزدیدن والد ناهمجنس می باشد.
4- مرحله کمون : این مرحله از زمانی که کودکان به مدرسه وارد میشوند آغاز می شود و تا 12 سالگی ادامه دارد. در طول این مرحله ، فروید عقیده داشت که ضربه جنسی در خدمت یادگیری و آموزش و روابط اجتماعی سرکوب می شود . دوره نهفته زمان اکتشاف است که در آن انرژی جنسی هنوز وجود دارد ، اما این انرژی بر مکانهای دیگر مانند حرفه ، امورات فکری و تعاملات اجتماعی متمرکز می گردد. مرحله کمون در توسعه مهارت های اجتماعی و ارتباطی و اعتماد به نفس کودکان نقش بسیار مهمی دارد.
5- مرحله بلوغ جنسی : این مرحله در زمان بلوغ آغاز می شود و بیانگر تجدید حیات جنسی در دوران نوجوانی است ، بیشترین لذت در آمیزش جنسی است. در طول مرحله نهایی توسعه روانی ، انرژی جنسی بر اندام های تناسلی متمرکز می شود. و علاقه جنسی قوی به جنس مخالف ایجاد می گردد. در حالی که در مراحل اولیه تمرکز بر روی نیازهای فردی بود در این مرحله علاقه به رفاه دیگران رشد می کند . اگر مراحل دیگر با موفقیت تمام شده باشند ، اکنون فرد باید متعادل باشد . هدف از این مرحله ایجاد تعادل بین قسمتهای مختلف زندگی می باشد. فروید معتقد بود که استمناء و همجنس بازی در این دوره شایع است .
تئوری های فروید در این زمینه به طور گسترده در حال حاضر به عنوان یک مدل برای توصیف رفتار بکار برده می شود .