بازدید امروز: 10
بازدید دیروز: 321
کل بازدیدها: 2259928 تیر 91 - سوالات ارشد آزاد،سوالات دکتری،سوالات بهداشت،سوالات سراسری،سوالات
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سوالات ارشد آزاد،سوالات دکتری،سوالات بهداشت،سوالات سراسری،سوالات

همانطور که افراد رشد می کنند تجارب آنها به شکل گیری شخصیتشان به عنوان یک بزرگسال کمک می کند . از دیدگاه فروید رشد در طی 6 سال اول زندگی و در 5 مرحله شکل می یابد . او بر این باور بود که تجارب آسیب زای دوران کودکی تاثیر عمده ای در این زمینه دارند . البته ، هر واقعه خاص منحصر به فرد در افراد تاثیر متفاوتی دارد  ، که تنها با مطالعه و کاوش فرد درک می گردد . اما در هر مرحله رشد جراحات و آسیبهایی وجود دارد که ناشی از تثبیت در آن مرحله می باشد .

اگر فرد در مراحل رشد ، توانایی حل تعارض weaning ، آموزش آسان ، یا پیدا کردن هویت جنسی خود را نداشته باشد تثبیت رخ داده و فرد تمایل به حفظ برخی از عادات و خصایص دوره نوزادی خود را دارد . هر مشکل در هر مرحله اثر دراز مدت از لحاظ شخصیتی بروی ما دارد .  اگر در هشت ماه اول زندگی  یعنی در زمان نیاز کودک به شیر ، رفتار مادر خشن باشد و یا اگر در این مرحله مادر تلاش کند تا فرزندش را خیلی زود از شیر بگیرد ، در آنصورت شخصیت فرد  دهانی منفعل خواهد بود . این افراد که به دیگران وابسته اند علاقه خود به "تحریک دهان" ، مانند خوردن ، آشامیدن و سیگار کشیدن را در بزرگسالی حفظ می کنند .  هنگامی که کودک بین پنج تا هشت ماهگی است و دندانها شروع به رشد کرده اند ، تنها یک چیز او را راضی می کند آنهم گاز گرفتن چیزی مثل نوک پستان مادر است ، اگر این حرکت کودک رفتار خشن مادر را برانگیزد تعارض بطور کامل حل نخواهد شد و کودک ممکن است شخصیت دهانی مهاجم داشته باشد . این افراد تمایل به حفظ نیش زدن در چیزهایی همچون مداد ، آدامس ، و آدمهای دیگر را دارند . آنها گرایش به تهاجم ، جدل ، طعنه زدن ، و غیره را دربزرگسالی نشان می دهند .در مرحله مقعدی ،  بعضی از والدین خود را در خدمت روند آموزش توالت به کودک قرار می دهند که در صورت نامناسب بودن شیوه آموزش یعنی سهل گیری و یا سخت گیری والدین در  رقابت با همسایگان و بستگان و مجازات یا تحقیر کودکان زمینه را برای ابتلا کودک به  شخصیت مقعدی آماده خواهد کرد . شخصیتهای مقعدی بر دو دسته هستند :

شخصیتهای وسواسی مقعدی که تمایل به درهم و برهم بودن، آشفتگی و بی نظمی دارند و  شخصیتهای حافظ – مقعدی که تمیز ، دیکتاتوری ، بسیار خیره سر ، و خسیس می باشند . به عبارت دیگر ، افراد حافظ مقعد در تمام جهات تنگ نظر هستند . شخصیت فلیکس آنگر یک مثال کامل است.

همچنین در شخصیت های وابسته به الت ذکور ، اگر پسر به شدت توسط مادر خود طرد شود و تاحدودی نیز توسط پدر قدرتمندش تهدید شود دچار ضعف در اعتماد به نفس در مسائل مربوط به سکس می شود. او ممکن است با این کار از ارتباط با دگرجنس گرایان خودداری کند،  دختر های طرد شده توسط پدر و تهدید شده توسط مادر نیز به احتمال زیاد اعتماد به نفس پایینی داشته و ممکن است احساس کنند تبدیل به یک دیوار گلی شده و یا بیش از حد زنانه هستند.

ravanshena30.mihanblog.com   منبع

سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت استخدامی  تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com






نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/4/5 توسط 
خود برای انجام هر عمل با واقعیت تطبیق نموده و در ارتباط با سوپر ایگو دست به عمل می زند. اما گاهی حوادث اضطراب را به همراه دارند که خود به منظور کاهش ان موظف به استفاده از مکانیسمهایی برای دفاع می باشد . این کار بصورت ناخودآگاه انجام شده و معمولا با مسدود کردن و یا تحریف واقعیت طوری که قابل قبول بوده و یا کمتر تهدیدکننده باشد همراه است .  مکانیسم های دفاعی خود توسط فروید ، دخترش آنا و سایر مریدان کشف شد .

1-  انکار شامل مسدود کردن رویدادهای خارجی از آگاهی است. مکانیزم انکار ، رد و عدم پذیرش ناآگاهانه جنبه های از واقعیت هستند که نمی توانند آگاهانه مورد قبول واقع شوند . اگر برخی از شرایط غیر قابل تحمل باشد فرد آنرا ناآگاهانه رد می کند این مکانیزم به تنهایی و یا گاهی در ترکیب با دیگر مکانیسم ها بکار برده می شود . خود فریبی بر اساس انکار می تواند به عنوان یک مکانیزم می توان موقتا از فشارها کاسته و فرد را باشرایط سازگار تر نماید.

2- سرکوبی ، که توسط آنا فروید به  "انگیزه فراموش کردن" نام گذاری گردیده عبارت است از  : عدم توانایی به یاد آوردن وضعیت تهدید کننده ، شخص ، یا یک رویداد که بیش از حد خطرناک است . این مکانیسم از مهمترین مکانیسم های دفاعی است که به عنوان فراموشی انگیزشی نیز توصیف گردیده است .

3- جداسازی (گاهی به نام intellectualization) شامل سلب احساسات از تهدیدات یا افکار حافظه است . اجازه یادآوری یک خاطره بدون هیجان و درد همراه با آن .

4- جابجایی تغییر مسیر تکانه به سمت یک هدف جایگزینی است . کسی که از مادر متنفر است ممکن است که نفرت خود را به جای او به سمت دیگر متمایل کند مانند زنان دیگر . کسی که تا به حال فرصتی برای دوست داشتن یک نفر نداشته ممکن است گربه یا سگ را جایگزین انسان نماید . کسی که از تمرکز میل جنسی بروی یک فرد واقعی واهمه دارد ممکن است شی یا بت خاصی را جایگزین کند . کسی که از مافوق خود نا امید شود ممکن است اعضا خانواده را هدف بگیرد .

5- واکنش سازی تغییر افکار و آرزوها ، برخلاف افکار و انگیزه های درونی و بیان بصورت اغراق گونه است . مانند فرد همجنسگرایی که همجنسگرایان را خوار می شمارد.
واکنش سازی که نوعی خود فریبی است با ویژگیها و رفتارهای افراطی و شدید مشخص می شود .

6- بازگشت (رگرسیون ) یک حرکت به عقب است ، زمانی که فردی با استرس روبرو می شود و یا هنگامی که دچار مشکل یا ترس می شود ، اغلب رفتارهای کودکانه تر یا بدوی از او سر می زند . کودک ممکن است شروع به مک زدن انگشت شست خود نموده و یا  بستر خود را خیس کند .  مردم متمدن ممکن است در زمان احساس خطر و رویارویی با اضطراب تبدیل به یک جماعت اوباش شوند . از دیدگاه فروید زمانی که افراد احساس خطر می کنند به زمانی برمی گردند که در آخرین بار احساس امنیت و آرامش داشته اند.

7- تصعید ،انتقال ضربه و تکانه اضطراب زا و غیر قابل قبول در مسیر قابل قبول اجتماعی است ، فردی با تمایلات قوی جنسی ممکن است تبدیل به یک هنرمند ، عکاس ، و یا یک رمان نویس شود و افراد با غرایز پرخاشگری بالا ، قصاب های ماهر می شوند .

8- همسانسازی شامل جذب ویژگیهای دیگران بطور ناخود آگاه است . کودکی که برای شبیه شدن به "مادر"  برای کاهش ترس های خود تلاش می کند و یا نوجوانی که به تقلید ستاره های مورد علاقه خود ، موسیقیدان ، و یا قهرمانان ورزشی می پردازد . طبق دیدگاه فروید همانند سازی در تشکیل سوپر اگو نقشی مهم و ارزنده دارد.

9- برون فکنی انتساب افکار ،آرزوها و تکانه های نامطلوب به دیگران را شامل می شود . در این مکانیزم فرد از احساس گناه و رهایی از شرم ، تمایلات نامطلوب خود را به دیگران نسبت می دهد.

10-    دلیل تراشی : تدبیری خودفریبانه و خود بزرگ بینانه برای اجتناب از اضطراب ، احساس گناه و شرمساری است . در این مکانیزم فرد انگیزه های موجه و خوش ظاهر را در پشت اعمال و افکارش قرار می دهد.

11- باطل سازی یا خنثی سازی به فرد کمک می کند تا از طریق اقرار به اشتباه یا انجام عملی دیگر عمل اشتباه خود را خنثی نموده و به این ترتیب از عذاب و احساس گناه فرار کند.



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/4/5 توسط 

 
 ارتباط بی توجهی والدین با بیماری های روانی کودکان













ترجمه : امین میرموسوی

26 March 2011

طبق مطالعه جدیدی که در اسکاتلند انجام گرفته ،بچه هایی که گزارش می کنند مورد غفلت قرار گرفته اند و والدین شان بیش از حد کنترلی بوده اند دو برابر بیشتر  احتمال دارد مشکلات روان پزشکی را تجربه کنند.

رفتارهای ضد اجتماعی، رفتارهای خشن، مشکلات تمرکز به مراتب در کودکانی که احساس پدر و مادر شان از روی توجه و حمایت کافی نیست، برجسته تر است. دختران 11 ساله در این طرح گفته بودند غفلت و کنترل بیش از حد، به مراتب آنها را بیشتر در معرض افسردگی قرار می داد.

دکتر هلن مینیس پژوهشگر این طرح گفته است: "من امیدوارم این مطالعه تاثیر غفلت و حتی خطرات دیگر را برای والدین  برجسته تر کند زیرا که در این پژوهش ما هم با سوءاستفاده از کودک مواجه هستیم و هم با غفلت".

پژوهشگران داده ها را از تحلیل روی 1700 دانش آموز به دست آورده اند وقتی در سن 11 سالگی ارزیابی شدندکه درصدی از آنها که تحت تاثیر کنترل والدین و غفلت بودند در ارزیابی مجدد در سن 15 سالگی نشانه های مشکلات روانی بیشتری داشتند.

بسیار اهمیت دارد که ما درک کودکان را از فرزندپروری والدین بی اهمیت ندانیم ؛ آنها متوجه نحوه رفتار ما هستند  پژوهشگران در این طرح متوجه شدند طرح و نقشه والدین از فرزندپروری بر روی سلامت کودکان در آینده و تندرستی روانی آنها تاثیر دارد. ما به این می اندیشیم که در قبال درصدی از این کودکان که غفلت و کنترلی بودن والدین را گزارش کردند، افزایش اختلالات روانی اتفاق افتاده است و می تواند به گسترش این آمار به تعداد بیشتری از کودکان در جامعه منتهی شود.  

هشدار...!

کودکانی که این حس را دارند که خانه جای زیبایی برای بودن نیست، والدینشان به آنها گوش نمی کنند، یا از آنها غافل هستند، در زندگی بعدی مشکلات عدیده ای خواهند داشت.


 

منبع:کودکان را یار باشیم نه بار


سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت استخدامی  تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com

 


نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/4/5 توسط 
 

 


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اگر شما هنوز دقیقا اطلاعاتی درباره سوءاستفاده جنسی از کودکان ندارید، مساله ای نیست، تنها شما نیستید. اما بد نیست بیشتر با رفتارها و علایم هشداردهنده آشنا شوید . تماس های جنسی بین کودک و بزرگسال می تواند سوء استفاده باشد، وقتی یک تفاوت سنی در رابطه ی کودک با فرد بزرگتر( که اغلب 3 سال یا بیشتر از آن تعریف می شود) وجود دارد می تواند علامتی از وجود سوءاستفاده باشد.                            سوء استفاده جنسی حتما با درگیری ، زور، اجبارِ منجر به رابطه و تماس تعریف نمی شود؛ بلکه مشاهده بدن کودک(دید زدن)تصویر برداری از بدن برهنه کودک، لمس، به نحوی که کنجکاوی های یک فرد بزرگسال را ارضا کند، سوء استفاده است.

 هچنین وا داشتن کودک به گرفتن عکس از بدن خودش و در اختیار دیگری گذاشتن از طریق فناوری های روز همچون بلوتوث هم می تواند سوءاستفاده تلقی شود. از طریق تماس های تلفنی که مراجعین با صدای مشاور من داشته اند می توانم به مواردی اشاره کنم که والدین از وجود رابطه پنهانی فرزندشان با افراد همسایه پرده برداشتند که از فرزندشان خواسته شده تا از بدن خود عکس بگیرند و از طریق بلوتوث برای آنها ارسال کنند. به همین دلیل و دلایل بسیار دیگر توصیه می شود بچه ها در سن کم موبایل نداشته باشند و یا والدین در استفاده از آن مدیریت صحیحی از خود نشان دهند.بنابراین بیشتر بچه ها در یک فرایند تدریجی و اغواگرانه مورد سوءاستفاده قرار می گیرند، نه یک اتفاق آنی و یک باره. 

با آگاهی از علایم هشدار دهنده می توانید به طرز موثرتری اقدام کنید، با فرزندتان صحبت کنید در این صورت سوء استفاده می تواند متوقف شود قبل از این که صدمه ای به کودک برسد .     

مهم ترین علایم موجود در رفتارهای کودکی که مورد سوء استفاده قرار گرفته به این شرح است:

ü      دیدن کابوس و مشکلات خواب بدون بیان و توضیحی توسط کودک.

ü      پریشان به نظر آمدن و داشتن روابط فاصله دار و دوری گزیدن از بزرگترها.

تغییر ناگهانی در عادات خوردن :

·         تغییر در زمان حاضر شدن برای غذا خوردن.

·         از دست دادن اشتها (غالبا بی اشتهایی عصبی) و یا افزایش آن.

·         اشکال در بلع.

·         نوسانات ناگهانی خلقی( احساس خشم، ترس، ناامنی)

ü      ترسیم و نوشتن رویاهای ترسناک درباره سکس.

ü      گسترش علایم ترس و انزجار از افراد خاص یا مکان های جدید.

ü      خودداری از صحبت کردن درباره راز های خود با اطرافیان بالغ (والدین).

ü      صحبت کردن درباره یک دوست جدید بزرگتر از خودش.

ü      داشتن تصویر منفی از بدن خودش به عنوان یک بدن کثیف و بد.

ü      پیدا کردن مبلغی پول، هدیه یا اسباب بازی توسط  والدین در میان وسایلش یا کیفش که قبلا نداشته است.

ü      به کار بردن واژه های غیر معمول و جدید برای نامیدن بخش های خصوصی از بدن خود.

ü      مقاومت در برابر تعویض لباس زمان خواب، دستشویی رفتن و حمام.

ü      تقلید از رفتارهای جنسی مشابه رفتارهای بزرگسالان، با اسباب بازی یا حیوانات.

ü      پرسش درباره بازی های جنسی یا رفتارهای جنسی بزرگترها.

ü      بازگشت به رفتارهای سنین پایین تر: همچون مکیدن انگشت، شب ادراری.

به عنوان بزرگتر بر خودتان مسلط باشد حتی در صورتی که تصور می کنید واقعا اتفاقی افتاده است ، در غیر این صورت ممکن است فرزندتان بیقرار شود یا شدیدا احساس گناه کند. فراموش نکنید که برای پیشگیری از کودک آزاری جنسی، کودکان مسئول نیستند بلکه این بزرگترها هستند که مسئولند. بچه ها غالبا در سنی نیستند که توانایی مراقبت از خودشان را داشته باشند و نیاز به نظارت و مراقبت توسط بزرگترهای خودشان را دارند.




ravanshena30.mihanblog.com   منبع

سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت استخدامی  تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com

نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/4/5 توسط 


 


 


 


 


 


 


 

ADD یا مشکل کمبود توجه مساله ای است که برخی از بچه های زمانه ما با آن روبرو هستند، گاه با مشکل بیش فعالی(HD) همراه است که ترکیب آن AD/HD می شود و گاه در کودکان تشخیص بیش فعالی و کم توجهی از نوع عمدتا کم توجه داده می شود که علایم متفاوت تری دارد.

ADD در کودکان اغلب در سن 6 تا 12 سالگی تشخیص داده می شود  و منظور" از عدم توجه" ، ادامه ندادن توجه و انجام غیر مستمر تکالیف درسی است. عدم توجه می تواند به صورت توجه نکردن یا عدم پاسخدهی باشد. معیار مقایسه هم میزان توجه و پاسخ دهی کودکان همسنِ کودک است. گاهی به صورت بی نظمی، حواس پرتی و فراموش کاری نمایان می شود و یکی دیگر از ابعاد عدم توجه ، تمرکز نداشتن  و نیمه کاره رها کردن کارها، کند بودن، تغییر مکرر فعالیت ها، برنگشتن به سراغ کاری که نیمه کاره رها شده و افزایش خطا در کارهای یکنواخت است. سایر علایم کم توجهی در کودکان عبارتند از :

·         حواس پرتی خیلی سریع و عدم توانایی در گوش دادن و توجه.

·         صحبت کردن بیش از حد .

·         دشواری در به پایان رساندن وظایف محوله.

·         نیاز به حرکت به طور مداوم و بی قراری.

·         مشکل داشتن در حفظ توجه هنگام یادگیری یا انجام تکلیف.

·         جا گذاشتن چیزهایی که برای انجام تکالیف  و کارها ضروری هستند ( برای مثال فراموش کردن اسباب بازی ها، مداد ، خودکار، کتاب، هر چیز لازم دیگر.

·         پرت شدن حواس توسط محرک های فرعی، به خصوص هنگام یادگیری و نیاز به جلب توجه کودک به طور مکرر.

·         دنبال نکردن آموزش ها و تکالیف درسی، وظایف روزمره یا وظایف خود در محیط کار( نه به دلیل مخالفت یا نفهمیدن دستورالعمل و آموزش ها).

حال اگر  فکر می کنید که فرزند شما مبتلا به ADD هست بهتر است به موقع به فکر شناختن و درمان آن باشید. به خصوص روی سخنم با آن دسته والدینی است که فرزندانشان در آستانه ورود به دوره ابتدایی و یا سال دوم ابتدایی هستند، چرا که بیشتر در معرض تشخیص و بروز علایم می باشند و فصل تابستان بهترین زمان برای پی گیری است ( برخلاف برخی که معتقدند درمان کم توجهی در ایام تحصیلی بهتر نتیجه می دهد).

مواردی که شرح آن گذشت مهم ترین علایم کم توجهی بود. روش های درمانی که می تواند در این زمینه به کودکان کمک کند شامل درمان های دارویی، رویکردها و تکنیک های آموزشی است درمان های دارویی در مواردی نیاز آست که شدت علایم فوق باعث افت قابل ملاحظه عملکرد تحصیلی و کاهش آشکار سطح نمرات شود.کمبود توجه باعث می شود تا کودکان مبتلا در تکالیفی همچون دیکته نویسی، تشدید ، نقطه و برخی حروف را جا بیاندازند، حاصل ضرب ها را اشتباه بنویسند ،پاسخ ها را جا به جا  بنویسند، حتی با ضعف در حافظه کوتاه مدت مواجه اند که باعث می شود مطالبی را که معلم یاد داده است ظرف چند دقیقه فراموش کنند و یا والدین هر چه در منزل تلاش می کنند تا کودک املای صحیح کلمه ای را یاد بگیرد، او می آموزد اما روز بعد در املای کلاسی همان کلمه را اشتباه می نویسد.

اگر علایم آنقدر شدید نیست که افت قابل ملاحظه تحصیلی ایجاد کند روشهای آموزشی خلاق و تکنیک ها می تواند موثر باشد.این روش ها آمیخته با تجارب گذشته معلمان، در کنار شیوه های نوین آموزشی  و کمی خلاقیت به کار می رود. همه ی این کودکان با داشتن علایم فوق نیاز به بهره گیری از متدهای آموزشی جدیدی دارند . با توجه به علایم ، مهم ترین مهارتی که این کودکان ندارند این است که نمی دانند چگونه کاری را انجام دهند لذا پیش از این که از کودک بخواهیم تکلیفی را انجام دهد و این درخواست را با تذکر مکررِ "حواست کجاست" ...."حواستو جمع کن"..."زودباش انجام بده..."دقت کن....."، به او داشته باشیم، بهتر است نحوه انجام تکلیف را به او بیاموزیم و اگر نمی دانیم از معلم او یا کارشناس زبده ای در این زمینه راهنمایی بگیریم، تا کودک بتواند از حداکثر توانایی های خود و از تمام حواس خود استفاده کند. ماریا مونته سوری (پزشک زن ایتالیایی و یکی از بزرگان و صاحب نظران در عرصه تعلیم و تربیت) براین باور است که باید از دست های کودکان گرفته تا ذهن و مغز آنان را برای کسب تجربه مورد آموزش قرار داد. و او در جایی دیگر می گوید:" هنگامی که مشکل کنترل توجه کودک را حل کردید، در اصل، تمام مشکلات و مسائل مربوط به آموزش را حل کرده اید".

والدین و عزیزانی که ساکن تهران هستند در صورتی که سوالی در زمینه کم توجهی کودکان دارند می توانند از طریق صدای مشاور به شماره :9092301285 مطرح نمایند.

با امید به فردایی درخشان برای استعداد های درخشان.

ravanshena30.mihanblog.com   منبع

سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت استخدامی  تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com


نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/4/5 توسط 
 
این درد، درمان ندارد
اوتیسم، تبعید به جزیره تنهایی‌
جام جم آنلاین: همه روز در گهواره‌اش به جایی خیره می‌ماند، نه دلتنگ می‌شود، نه مثل نوزادان دیگر دست‌هایش را دراز می‌کند تا بغلش کنم. نه غریبی می‌کند، نه می‌خندد، حس می‌کنم جایی ته رویاهایش شناور است، جایی در سیاهی فضا، جایی که هیچکس نشانی‌اش را نمی‌داند،‌جایی تنگ و تاریک با دیوارهایی ضخیم از آئینه که روی درش با خطی ناهنجار نوشته‌اند: «اوتیسم».

روانپزشکان می‌گویند اوتیسم نوعی ناتوانی رشدی شدید است که در 3 سال اول زندگی بروز می‌کند و بارزترین نشانه آن، اختلالات گفتاری و ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگران است.

هر چند در ایران پژوهش همه‌گیری برای شناسایی مبتلایان به اوتیسم وجود ندارد، اما اگر میزان شیوع این بیماری در کشورمان تفاوتی با پراکندگی آن در دیگر کشورها نداشته باشد، با این حساب فراوانی آن  در ایران هم باید حدود 6 در 10 هزار نفر باشد.

به گفته دکتر حمیدرضا اعتمادپور، عصب‌شناس بالینی، علائم اوتیسم در کودکان معمولا از بدو تولد ظاهر می‌شود.

با این حال گزارش‌هایی نیز وجود دارند که براساس آنها کودکان تا یک سال و چند ماهگی رشدی طبیعی داشته‌اند و ناگهان به اوتیسم و واپس‌روی ذهنی دچار شده‌اند.

این عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی درباره نشانه‌های اوتیسم هشدار می‌دهد: نوزادان مبتلا به اوتیسم نسبت به رفتار اطرافیان واکنش نشان نمی‌دهند، با دور شدن از والدین احساس غریبی نمی‌کنند و تمایلی به برقراری رابطه با دیگران ندارند.

ناتوانی در برقراری ارتباط در نوزادان اوتیسمی با اختلالات گفتاری طی رشد بیشتر می‌شود به طوری که کودکان اوتیسمی دیرتر زبان باز می‌کنند و معمولا دامنه کلامی محدود و گفتاری طوطی‌وار دارند.

تکرار، جزو تفکیک‌ناپذیر اوتیسم است. دکتر اعتمادپور درباره رفتارهای تکراری این بیماران می‌گوید: «پدیده تکرار در اوتیسمی‌ها فقط زبانی نیست و در دیگر رفتارهای آنان نیز دیده می‌شود به طوری که ممکن است کودکی بارها و بارها حرکتی مشخص مثل چرخاندن چرخ اسباب‌بازی یا تکان دادن دست‌ها را تکرار کند.»

اوتیسمی‌های خردسال درکی از هیجانات عاطفی اطرافیان ندارند،‌ علاقه‌ای به بازی با همسالان از خود نشان نمی‌دهند و ممکن است اقدام به خودآزاری یا دیگرآزاری کنند.

استعدادهای جزیره‌ای‌

اوتیسمی‌ها برخلاف باورهای عمومی معلول ذهنی نیستند، فقط 35 درصد از آنها عقب‌ماندگی ذهنی دارند و بقیه، اغلب صاحب‌ استعدادهایی فوق‌العاده در برخی از زمینه‌ها هستند.

مدیر مرکز ساماندهی، درمان و توانبخشی اختلالات اوتیسمیک در این باره توضیح می‌دهد: «بیماران اوتیسمی کندی و تیزی حواس دارند به طوری که مثلا ممکن است بتوانند صدای وزوز لامپ مهتابی را بشنوند اما متوجه شما که روبه‌رویشان ایستاده‌اید، نشوند.»

وی توانایی اوتیسمی‌ها را در برخی از زمینه‌ها مثل حفظ کردن اعداد و  ارقام، استعداد جزیره‌ای می‌خواند و مثال می‌زند: «بیمارانی داشته‌ام که ساعت پرواز هواپیما‌ها و حرکت قطارها را از حفظ می‌گفتند یا طول مدار حرکت سیارات را می‌دانستند و یا حاصل جمع، تفریق، تقسیم و جذر اعداد را با ماشین حساب از بر کرده بودند، اما هیچ یک قدرت تحلیل این حفظیات را نداشتند.»

درمان ندارد

اعتمادپور با اشاره به این که درمان قطعی برای اوتیسم وجود ندارد، می‌گوید: «داروهایی که برای این بیماران تجویز می‌شود اغلب برای کنترل علائم ثانویه بیماری آنها  مثل بیش‌فعالی، اختلالات خواب و رفتارهای کلیشه‌ای است»
وی ادامه می‌دهد: «گرچه اوتیسم درمان قطعی ندارد اما اگر اقدامات توانبخشی در مورد این بیماران به موقع انجام شود تعدادی از آنان می‌توانند به مدارس عادی بروند و حتی از تحصیلات عالی برخوردار شوند.»

این عصب‌شناس بالینی درباره دلایل اوتیسم می‌گوید: «مسمومیت مادر در دوران بارداری، اختلالات متابولیک، اثر امواج رادیویی و ... همگی در بروز اوتیسم در کودکان موثرند، با این حال ژن‌ها و وراثت در بروز آن حرف اول را می‌زنند.»

چه کسی شک می‌کند؟

به گفته اعتمادپور، در ایران تنها اوتیسم متوسط تا شدید شناخته می‌شود و اوتیسم خفیف کمتر قابل تشخیص است، برای مثال چه کسی ممکن است به احتمال اوتیسمی بودن نابغه ریاضی کوچک و کم‌حرف مدرسه که به قول همکلاسی‌هایش با کسی نمی‌جوشد، شک کند؟!

مدیر مرکز ساماندهی، درمان و توانبخشی اختلالات اوتیسمیک هشدار می‌دهد: «ناآگاهی خانواده‌ها در تشخیص اوتیسم خفیف، سبب می‌شود این بیماران تا پایان عمر در برقراری روابط اجتماعی با مشکلات اساسی مواجه شوند.»

مریم یوشی‌زاده




سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت استخدامی  تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com

نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/4/5 توسط 
  
 


 

مرد بودن یعنی چه؟ آیا مردها باید در تصمیم‌گیری‌های خود مستقل و خودرای باشند یا اینکه از شخص دیگری خط بگیرند؟ آیا باید از احساسات و ناراحتی‌های خود با همسرشان حرف بزنند


و درد و دل کنند یا حرفی نزنند که احساساتی به نظر برسند؟ برخی از خصوصیات، مردانه به نظر می‌رسند؛ یعنی به اشتباه به مردها ربط داده شده‌اند مثلا:

مردها احساساتی نیستند
شاید تعجب کنید، ولی مردها بسیار احساساتی‌تر از زنان هستند؛ اما چطور ممکن است؟ باید آنها را تشویق کرد تا احساسات واقعی خود را بروز دهند. بروز دادن عواطف و احساسات به سلامت و شادمانی آنها کمک بیشتری می‌کند.

مسائل جنسی همواره برای آنها در اولویت است
بله مسائل جنسی برای مردها اهمیت زیادی دارد. یکی از رازهای بزرگ مردان این است که میل و اشتیاق فراوانی به بودن در کنار شریک زندگی‌شان دارند و مسائل جنسی واضح‌ترین راه برای ابراز این میل و اشتیاق است.

یک مرد یعنی شغلش
برای اغلب آقایان، فشار کاری ریشه در دو چیز دارد:
1) میل به برتری داشتن در چیزی و 2) ایجاد رفاه و آسایش برای خانواده. این مساله می‌تواند در مورد زن‌ها نیز صادق باشد؛ ولی از آنجایی که همیشه کار کردن را برای مردها تعریف کرده‌ایم، این مساله را نیز به آنها ربط می‌دهیم.


 



 


مردها موجودات محدودی هستند


از آنجایی که زنان همیشه قربانیان اصلی محدودیت‌ها بوده‌اند، شاید این‌گونه جملات را برای بالا بردن جایگاه خود ساخته باشند.


 در واقع مردها هیچ محدودیتی ندارند و باید قبول کرد که اگر زنان کمی ملایمت و مهربانی بیشتری در مورد آنها به خرج دهند، توجه و فداکاری بسیار زیادی از جانب مردان نصیب‌شان می‌شود.

مردها از تسلیم شدن بیزارند
مردها همواره در طول تاریخ سخت‌تر، محکم‌تر و خشن‌تر از زنان بوده‌اند و یا لااقل خود را این گونه نشان داده و هرگز نتوانسته‌اند عشق و مهربانی و عاطفه خود را بی‌پرده بروز دهند.


 این مساله همواره می‌تواند در روابط زن و مرد زیان‌آور باشد و حتی در برخی مواقع برایشان بسیار گران تمام شود و به این ترتیب اکثر زنان، همسران خود را شریک احساسات حقیقی نمی‌دانند.


آنها در حالی که برای آزادی و استقلال خود ارزش زیادی قائل هستند و آن را بسیار مغتنم می‌شمارند، در اعماق قلب‌شان صداقت و وفاداری را می‌ستایند.

مردها از گفت‌وگو کردن با همسران خود فراری هستند

مردها صحبت کردن را دوست دارند، ولی گاهی اوقات برای آنکه مبادا همسر خود را آزار بدهند، سعی می‌کنند کمتر حرف بزنند.


 اتفاقا دنیای درونی آنها بسیار هم جالب است؛ ولی متاسفانه وقتی که شروع به حرف زدن می‌کنند، بلافاصله مورد قضاوت‌ها و حکم‌دادن‌های همسر خود قرار می‌گیرند.

مردها خود را عقل کل می‌دانند


این‌گونه افراد فقط در پی قضاوت رفتار سایرین هستند. ممکن است چنین مردانی اهل سیگار و تفریحات ناسالم نباشند، ولی مرتبا در حال ایرادگیری و انتقاد از اطرافیان هستند.


هیچ‌کس دوست ندارد زیاد مورد قضاوت قرار بگیرد. گاهی اوقات کم‌حرفی مردان باعث می‌شود که این‌گونه به نظر برسند؛ اما شاید حقیقت موضوع این نباشد.

تنها چیزی که برای مردان اهمیت دارد، زیبایی چهره زن است


نه! این جمله اصلا درست نیست. زیبایی چهره یک زن مساله‌ای ظاهری و به عبارتی جزء هیجانات بصری است؛ عامل اصلی تحریک‌کننده مرد نه زیبایی ظاهری است و نه صورت جذاب؛ بلکه باهوشی و ذکاوت زنان، خوش‌مشربی و شوخ‌طبعی و روح مهربان و لطیف آنهاست.

زن‌ها از مردان بچه ننه به شدت گریزانند!


وقتی که زن و مردی رابطه خود را با هم آغاز و شروع به عشق ورزیدن به یکدیگر می‌کنند، حضور فرد سوم در رابطه‌شان مشکل به وجود می‌آورد. گاهی اوقات مادر همسر به طور مستقیم در رابطه آن دو دخالت نمی‌کند،


ولی به خاطر خصوصیت بچه ننه بودن پسرش، حضورش را در همه چیز می‌توان حس کرد. مردان بچه ننه همیشه همان کاری را انجام می‌دهند که مادرشان می‌خواهد و این مساله برای زن ناراحت‌کننده است.


 هنگام تصمیم‌گیری‌‌ها که فقط مربوط به زن و شوهر است، وقتی بزرگ‌ترها دخالت می‌کنند، همه‌چیز پیچیده‌تر می‌شود. در چنین روابطی نقش مادر بسیار پررنگ‌تر از همسر است.

چنین مردانی مرتبا همسر خود را با مادرشان مقایسه می‌کنند؛ به خصوص اگر همسرشان در مسائلی مثل آشپزی و خانه‌داری ضعیف‌تر از مادرشان باشد. وقتی که زن و شوهر در یک رابطه قرار می‌گیرند، افکار و احساسات خود را با هم تقسیم می‌کنند؛

اما با قرار گرفتن مادر در یک رابطه زن و شوهری، این رابطه دچار مشکل می‌شود؛ به‌ویژه اگر مادر از جزئی‌ترین مسائل خصوصی زن و شوهر مطلع باشد، مسلما مادر چون همواره به فکر دفاع از پسرش است، بیشتر مواقع قضاوت‌هایی می‌کند که به نفع پسرش باشد و این موضوع بیشتر عروسش را آزار می‌دهد.

چنین روابطی عواقب ناخوشایندی دارد؛ زیرا بعد از گذشت مدت کوتاهی، زن خانواده دیگر تمایلی به حضور در جایی که مادر شوهرش آنجاست، نخواهد داشت و این مساله کم‌کم به مرد خانواده یا همان مرد بچه ننه نیز سرایت می‌کند.

زنان کدامیک از خصوصیات مردان را می‌پسندند؟


البته رفتار کردن مطابق خصوصیاتی که جنس مخالف می‌پسندد، کار آسانی نیست. برخی از مردان بدون آنکه بخواهند خود را مطابق میل کسی تغییر دهند، جذابیت زیادی برای همسر خود دارند.

نه گفتن:

زن‌ها به دنبال مردانی هستند که چیزی برای ارائه کردن داشته باشند و بتوانند عقاید و نظرات خود را در بحث‌ها به زبان بیاورند. در واقع زنان از مردانی که شخصیتی منحصر به فرد دارند، خوش‌شان می‌آید.


شما نیز در مقام یک زن بهتر است روی تمام رفتارهای او کنترل نداشته باشید و در فتار خود تجدیدنظر کنید. برای آنکه رابطه گرم و صمیمی داشته باشید، بهتر است قدرت او را از او نگیرید.

بی‌پروایی در ابراز عشق و علاقه
خانم‌ها از ابراز علاقه همسرانشان بسیار خوشحال می‌شوند، آقایان در ابراز عشق و تمایل به برقراری رابطه با همسرشان بی‌پروا هستند و همین مساله برای زنان لذتبخش است. آنها به مردانی که نیروی جسمی بیشتری دارند، تمایل بیشتری نشان می‌دهند.

استقلال


شاید فکر کنید اگر همسرتان فقط با شما وقت بگذراند، از این مساله بسیار لذت خواهید برد؛ اما همواره مردانی که مستقل هستند و بموقع به کارهایشان می‌پردازند و گاهی اوقات با دوستانشان خوش‌گذرانی هم می‌کنند، برای زنان جذابیت بیشتری دارند.


از طرفی اگر بخواهید استقلال و آزادی عمل او را از او بگیرید، رابطه‌تان خیلی زود سرد می‌شود و او از بودن در کنار شما گریزان خواهد شد.


داشتن سرگرمی، تفریح و برخی کارهای دیگر، باعث می‌شود تا هنگامی که در منزل در کنار شماست احساس راحتی و آرامش بیشتری کند.

رمانتیک بودن
برخی از آقایان به عشق از نوع کلاسیک اعتقاد دارند. دائما برای همسر خود گل می‌خرند: در منزل شمع روشن می‌کنند، با همسرشان تماس تلفنی برقرار می‌کنند،

 به چشمان او خیره می‌شوند و احساسات قلبی خود را بروز می‌دهند. خانم‌ها نمی‌توانند از چنین آقایانی دوری کنند. این مردان رمانتیک نیاز همسر خود به احترام را برطرف می‌سازند و زنان بیشتر جذب آنان می‌شوند.

اعتماد به نفس
مردانی که کاملا مطمئن و با اعتماد به نفس هستند، همه آنها را به عنوان فردی مثبت می‌شناسند و قدرت و اراده او را بیشتر می‌پذیرند. آنها به ارتباط همسر خود با سایر آقایان حسادت نمی‌ورزند.

اگر فردی خود را بزرگ تصور کند، بی شک چنین تصوری در فرد مقابل او نیز ایجاد خواهد شد. مردی که اعتماد به نفس دارد، به دنبال تمجید و تایید خانم‌ها و دیگران نیست و همین باعث می‌شود تا بیشتر مورد توجه باشد.

زیرکی و بامزه بودن
این‌گونه افراد تمام اطرافیان خود را به وجد می‌آورند و باعث شادی و خوشحالی همسرشان می‌شوند. سیاست خنداندن و سرگرم کردن، سیاست جذابی برای مردان است که باعث می‌شود زنان آنها از بودن در کنارشان خسته و کسل‌ نشوند.

با ملاحظه بودن
مردان باملاحظه برای همسران خود در را باز می‌کنند، صندلی را بیرون می‌کشند، برای احساسات آنها ارزش قائل هستند و با آنها با بدی، بی‌ادبی و شرارت برخورد نمی‌کنند. زنان نیز برای چنین مردانی احترام ویژه‌ای قائل هستند.

منبع :مجله دنیای سلامت





سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت استخدامی  تامین اجتماعی
در آزمون برتر 
www.azmoonbartar.com

نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/4/5 توسط 

 

من باور دارم ...

که دعوا و جرّ و بحث دو نفر با هم به معنى این که آن‌ها همدیگر را دوست ندارند نیست. 
و دعوا نکردن دو نفر با هم نیز به معنى این که آن‌ها همدیگر را دوست دارند نمى‌باشد. 

من باور دارم ... 
که هر چقدر دوستمان خوب و صمیمى باشد هر از گاهى باعث ناراحتى ما خواهد شد و ما باید بدین خاطر او را ببخشیم. 
من باور دارم ... 
که دوستى واقعى به رشد خود ادامه خواهد داد حتى در دورترین فاصله‌ها. عشق واقعى نیز همین طور است. 
من باور دارم ... 
که ما مى‌توانیم در یک لحظه کارى کنیم که براى تمام عمر قلب ما را به درد آورد. 
من باور دارم ... 
که زمان زیادى طول مى‌کشد تا من همان آدم بشوم که مى‌خواهم. 
من باور دارم ... 
که همیشه باید کسانى که صمیمانه دوستشان دارم را با کلمات و عبارات زیبا و دوستانه ترک گویم زیرا ممکن است آخرین بارى باشد که آن‌ها را مى‌بینم. 
من باور دارم ... 
که ما مسئول کارهایى هستیم که انجام مى‌دهیم، صرفنظر از این که چه احساسى داشته باشیم. 
من باور دارم ... 
که اگر من نگرش و طرز فکرم را کنترل نکنم،او مرا تحت کنترل خود درخواهد آورد.


نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/3/31 توسط 
 

مردها در کودکی همواره شاهد بودند که مادرشان از آنها مراقبت می کرده است. بنابراین برایشان عادی است به همسر خود اجازه دهند، تا که این نقش را نیز ادامه دهد. این موضوع بویژه حقیقت دارد، چنانچه مادر همسرتان مدام در حق او مادری کرده باشد، ممکن است در ذهنش مادر، همسر و حمایتگر تداعی بیشتری از کلمات عاشق، معشوق، بهترین دوست و یا شریک زندگی داشته باشد. چنان چه همسرتان در کودکی محبت و توجه کافی از جانب مادر خود دریافت نکرده باشد، با خوشحالی تمام اجازه خواهد داد، تا این کار ناتمام او را برایش به پایان برسانید.

چگونه مادری کردن برای نامزد یا همسرتان موجب تخریب رابطه شما می شود

در ابتدا مادری کردن برای نامزد یا همسرتان می تواند جوانب مثبتی داشته باشد، اما در درازمدت اثرات بسیار مخربی را بر روی رابطه شما خواهد گذاشت:

1-  هنگامی که در حق نامزد یا همسرتان مادری می کنید، به طرزی اجتناب ناپذیر او از شما منزجر شده و نهایتا بر علیه تان طغیان خواهد کرد. ممکن است از رفتارتان شکایتی نداشته باشد، حتی ممکن است اصرار کند به این کارتان ادامه بدهید، اما یک چیز حتمی است: او یک روز بر علیه تان شورس خواهد کرد، همانگونه که تمامی پسربچه ها دوست دارند روزی از مادرشان جدا شوند و خانه را ترک نمایند.

کارن 52 ساله روزی برای مشاوره نزد من آمد. او نمی توانست درک کند، چرا شوهرش لئونارد به او خیانت کرده و با منشی 24 ساله اش رابطه نامشروع برقرار کرده است.

کارن چنین توضیح داد: لئونارد همیشه راضی به نظر می رسید. می دونم خودم خرابش کردم. اون همیشه می گفت، مادرش هرگز به این خوبی با او رفتار نکرده بود و می گفت که دوست داره ناز و نوازشش کنم و مواظبش باشم، اما حالا میگه تمام مدت احساس به دام افتادگی و خفگی می کنم و می خوام کمی آزاد باشم. او طی 27 سال گذشته هیچ شکایتی نداشت، نمی تونم بفهمم چه اتفاقی افتاده.

وقتی با لئونارد وارد صحبت شدم شک و تردیدم به یقین تبدیل شد. او احساس می کرد که با برقراری ارتباط با یک دختر جوان تر، مادرش را با یک معشوقه معاوضه کرده و او کلماتی را که یک پسربچه کوچک، هنگامی که برای ترک خانه روزشماری می کند به کار می برد. نظیر: به دام افتاده، احساس خفگی و تشنه برای آزادی. تمام وقت کارن فکر می کرد با مادری کردن برای لئونارد، همسر خوبی برایش بوده است، اما نتیجه ای که عایدش گردید، این بود که این طرز تفکر باعث شد شوهرش را از دست بدهد.

2- با نامزد یا همسرتان دائما طوری رفتار می کنید که گویی او بی لیاقت است. متعاقب چنین رفتاری او نیز احساس ناتوانی و بی لیاقتی خواهد کرد و در نتیجه اعتماد به نفسش پایین آمده و رفتارش نیز بچگانه تر می نماید. این به نوبه خود باعث به وجود آمدن یک چرخه زندگی معیوب خواهد شد.



ravanshena30.mihanblog.com   منبع

سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت اسدختدامی   تامین اجتماعی
در مرکز آزمون  www.azmoon.inسوالات ارشد تا دکتری1391

نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/3/8 توسط 
 

امروزه روان‌شناسی با همه جنبه‌های زندگی انسان در ارتباط است و هر اندازه که جامعه پیچیده‌تر می‌شود، روان‌شناسی نیز نقش مهم‌تری در حل مشکل‌ها برعهده می‌گیرد؛‌ تا جایی که امروزه با تخصص‌های متنوع و متعددی در روان‌شناسی روبه‌رو هستیم: روان‌شناسی مهندسی، روان‌شناسی محیطی، روان‌شناسی قانونی و روان‌شناسی کامپیوتر... 

البته در ایران بسیاری از حوزه‌های روان‌شناسی چندان شناخته‌شده نیستند و حتی تخصص‌های معروفی مانند روان‌شناسی بالینی یا تربیتی هم جایگاه واقعی خود را ندارند. علتش این است که بسیاری از موسسات از نقش متخصصان روان‌شناسی در پیشبرد امور اطلاع‌ زیادی ندارند. در این نوشته قصد داریم به علم روان‌شناسی و شاخه‌های مختلف آن و مقایسه روان‌شناسی و روان‌پزشکی بپردازیم.

در تمدن‌های اولیه در مصر و خاورمیانه تصور می‌شد که علت بیماری‌های روانی، نیروهای جادویی است و به همین علت جادوگران به درمان این افراد بیمار می‌پرداختند. آنها از مناسک جادویی برای کنترل این نیروها استفاده می‌کردند.

در تمدن یونان و روم، توصیف مشکلات روانی با فلسفه در آمیخته بود. بقراط، افلاطون و ارسطو نگاهی فلسفی به این موضوع داشتند و به‌هم‌خوردگی اخلاط چهارگانه را عامل آن می‌دانستند. در آن زمان مسوولیتی در قبال بیماران روانی وجود نداشت و در اغلب موارد این بیماران را در خانه محبوس می‌کردند یا آنها را به زنجیر می‌کشیدند.

*تاریخچه روان‌پزشکی در ایران

در حالی که در اروپای قرون وسطی بیماران روانی را مامن شیاطین می‌دانستند و آنها را شکنجه می‌کردند تا ارواح را از بدنشان خارج کنند، در ایران بخشی از دارالشفاها به این بیماران اختصاص یافته بود. با ظهور ستارگانی در آسمان پزشکی دوران اسلامی در ایران مانند زکریای رازی، ابوعلی‌سینا و سیداسماعیل جرجانی، طب ایران به اوج ترقی رسید و پرچم‌دار جهان پزشکی شد. این بزرگان بیماری‌های روانی را ناشی از اختلال مزاج‌ها و اثر آنها بر مغز می‌دانستند. ابوعلی سینا از معروف‌ترین دانشمندان مسلمان، در کتاب قانون توضیحات زیادی درباره بیماری‌های روانی دارد و مبتلایان را بیمار می‌خواند.

* روان‌شناس یا روان‌پزشک؟

مساله این است!

سوال اساسی که برای بسیاری افراد پیش می‌آید، این است که روان‌شناسی و روان‌پزشکی چه تفاوتی با یکدیگر دارند. این تفاوت باید شناخته شود چون عدم شناخت آن، بعضی‌ها را به بیراهه می‌کشاند. حتی بسیاری از افراد تحصیل‌کرده هم به طور دقیق از این اختلاف آگاه نیستند و در بسیاری از برنامه‌های رادیو و تلویزیون هم این 2 به اشتباه به جای همدیگر به کار می‌روند.

واقعیت این است که روان‌شناسی یک شاخه علمی از علوم انسانی است که هدفش مطالعه رفتار انسان است. به عبارت بهتر، روان‌شناسی مطالعه رفتار و فرآیندهای ذهنی است. عمر این رشته نسبتا کوتاه است (کمی بیش از یک قرن) اما رشد بسیار چشم‌گیری داشته است؛ به حدی که بیش از 20 رشته تخصصی را شامل می‌شود. بعضی از رشته‌های آن شامل روان‌شناسی کودک، روان‌شناسی مدیریت، روان‌شناسی بالینی، روان‌شناسی کودکان استثنایی، روان‌شناسی ورزش، روان‌شناسی تربیتی، روان‌شناسی صنعتی، روان‌شناسی سالمندی و... است که البته بسیاری از این رشته‌ها در کشور ما چندان شناخته‌شده نیستند. اما بعضی از آنها مانند روان‌شناسی بالینی را بیشتر مردم می‌شناسند.

روان‌‌شناسی بالینی را امروزه علم بهزیستی می‌خوانند. چون در این حوزه به انسان آموزش می‌دهند که چگونه فرض‌های غلط را در ذهن خود تصحیح کند و زندگی خوب و راحتی داشته باشد. در اصل در این روش علت بیماری روانی ریشه‌یابی می‌شود و با روش‌های مختلف مانند رفتاردرمانی بیمار را معالجه می‌کنند. علاوه بر این روان‌شناس، گاهی کار مشاوره هم انجام می‌دهد.

بررسی رشته‌های گوناگون در حوزه روان‌شناسی مشخص می‌کند که روان‌شناسی فقط مطالعه رفتارهای غیرعادی یا مرضی نیست. نقش روان‌شناس معمولا درمان بیماری‌هایی است که بیمار از آن رنج می‌برد و خودش از آن آگاه است و به دنبال درمان آن می‌گردد؛ مانند وسواس، افسردگی و اضطراب. کلمه روان‌شناسی نباید جنون را به ذهن بیاورد. حتی بیماری‌هایی که در روان‌شناسی بالینی قابل درمان هستند، شامل بیماری‌های شدید روانی مانند روان‌پریشی یا سایکوز یا جنون نمی‌شوند و روان‌شناسی نقش چندانی در درمان این اختلالات ایفا نمی‌کند. برای درمان چنین بیماری‌هایی می‌توان از رویکردهای متفاوتی استفاده کرد مانند روانکاوی، شناخت درمانی و رفتاردرمانی.

در بیماری‌های شدید روانی (مانند سایکوز) بیمار معمولا بیماری خود را قبول ندارد و نسبت به درمان مقاومت نشان می‌دهد. بیماری‌هایی مانند اسکیزوفرنی، مانیا (شیدایی) و سایکوز از جمله بیماری‌های شدید روانی و همراه با توهم و رفتارهای غیرعادی هستند. چنین بیمارانی به طور اختصاصی توسط روان‌پزشک درمان می‌شوند؛ نه روان‌شناس. روان‌پزشک فردی است که در رشته پزشکی تحصیل کرده و بعد از اتمام دوره پزشکی عمومی، دوره تخصصی خود را در رشته روان‌پزشکی یا اعصاب و روان گذرانده است. چنین پزشکی برای درمان بسیاری از بیماری‌ها ملزم به تجویز دارو است. البته احتمال دارد که بسته به نوع بیماری، از رفتار درمانی، روان‌درمانی یا الکتروشوک هم استفاده کند.

در بعضی موارد، برای درمان بعضی بیماران مانند بیماران افسرده یا وسواسی، نیاز است که روان‌شناس بالینی در کنار روان‌پزشک با هم به درمان بیماری بپردازند. نکته مهم این است که روان‌شناسان اصلا مجاز به تجویز دارو نیستند.

*روانکاوی یعنی چه؟

روانکاوی یکی از رویکردهای علم روان‌شناسی است که توسط «فروید» پایه‌گذاری شد. شناخت او از ذهن بر پایه روش‌های تفسیری و درون‌گرایی است. تئوری‌های او بسیار مشهور شدند و دلیل آن احتمالا درگیر بودن تئوری‌های او با موضوعاتی مانند جنسیت و سرکوب است. در آن زمان، این مسایل از موضوعات ممنوعه به حساب می‌آمدند. امروزه تئوری‌های فروید چندان مورد توجه نیستند اما همین تئوری‌ها در تبدیل علم روان‌شناسی به یک موضوع بالینی بسیار تاثیرگذار بودند.

روانکاو، در واقع، یک روان‌شناس است که برای درمان بیمار خود از رویکرد روانکاوی استفاده می‌کند. در روانکاوی، فرض بر این است که ریشه بیماری‌هایی مانند اضطراب و افسردگی در تجربیات دوران کودکی نهفته است که به صورت ناخودآگاه درآمده‌اند. روانکاوان با اعتقاد به اینکه بیشتر رفتارهای انسان از روی ناخودآگاهی است با روش‌هایی سعی در شناسایی این عوامل دارند تا با شناساندن آنها به بیمار، ناراحتی‌ها را رفع کنند.

دکتر آیدا روشن‌ضمیر




تبلیغات

نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/2/19 توسط 
<      1   2