چه اتفاقی افتاد که انسان، همان انسانی که روزگاری برای
فرار از آسیب حیوانات روی درخت می خوابید و از سنگ و ریشه و ساقه های
گیاهان برای حفظ جانش استفاده می کرد!... توانست به ماشین پرنده، شکافتن
اتم، نفوذ در دل اقیانوس و فضا و هزاران اندیشه نوی دیگر فکر کند.
او از همان روزی که با دستانش تمام ناشناخته های اطراف را لمس
کرد و با فکر توانمندش با سایر همنوعان ارتباط برقرار کرد، قدرت خارق
العاده ای را به نمایش گذاشت تا نشان دهد حیوانی فهیم و هوشمند است که با
نیروی دست و مغز خود این برتری را نشان می دهد.
در همین راستا بود که نه تنها نسبت به سایر موجودات تفاوتهای
عمده ای را نشان داد، بلکه بر مبنای همین هوش و خرد عده ای از انسانها از
عده دیگر متمایز شدند و افراد هوشمند و باخرد اسبابی در دست گرفتند که
گروهی از نعمت به کارگیری آن چندان بهره ای نداشتند. کلیدی که بسیاری از
درها را باز می کرد! با همین باور بود که کم کم به این نتیجه رسیدند عده ای
نسبت به عده دیگر خوش فکرتر هستند و سعی کردند این تفاوتها را به شکلهای
مختلف بیان کنند و از همان کودکی به آموزش استفاده از نیروی اندیشه و هوش
انسانی بها دادند.
اگر اهل دیدن کارتون باشید، حتما کارتون «ایکیو سان» همان پسر
باهوشی که با کمی تأمل اندیشه های نویی را ارائه می داد، به خاطر دارید.
خلق این کارتون برای کودکان سنین پایین گویای این تفکر بود که از نیروی فکر
خود استفاده کنید.
در واقع نام این پسر تداعی «IQ» بود! اصطلاحی که این روزها
زیاد استفاده می شود و حتی در بین کودکان نیز می شنویم که در لابه لای جر و
بحث های کودکانه شان، آنجا که می خواهند به دوستشان نشان دهند کاری از سر
بی عقلی کرده است، به طعنه می گویند.!؟ «IQ»
. «IQ» چیست؟
IQ یا همان «Inteligence Quotient» عبارت است از بهره هوشی و
با کمک آن می توان توانایی ذهنی یک شخص را نسبت به سایر افراد از همان گروه
سنی ارزیابی کرد که با استفاده از تستهای هوش بررسی و محاسبه می شود.
نخستین تست هوش در سال (1904) توسط روانشناسی به نام «Alfred
Binet» در فرانسه طراحی شد. دولت از او خواسته بود راهی پیدا کند که کودکان
در مدرسه دسته بندی شوند و آنهایی که هوش معمولی دارند را از افراد کندذهن
جدا کنند. منظور از این کار این بود که هر گروه در کلاس و شرایط آموزشی
خاص خود قرار گیرد تا با توجه بیشتر از وقفه و موانعی که در امر تحصیل آنها
بود، جلوگیری شود. کار بر این اساس بود که یک سری آزمون تهیه کردند و فرض
را بر این گذاشتند که اگر 70% از کودکان 8 ساله بتوانند از عهده آن برآیند
معیار خوبی برای ارزیابی کودکان 8 ساله معمولی به دست آمده است و به دنبال
آن اصطلاح IQ را مطرح کردند و حاصل نسبت سن مغزی به سن سالهای عمر ضربدر
عدد 100 را بهره هوشی نامیدند.
برای نمونه اگر کودک 8 ساله ای می توانست از تست کودک 10 ساله
امتیاز مناسب را به دست آورد، نتیجه بهره هوشی او عبارت بود از: 125 = 8 ÷
(100 * 10) = IQ هوش چیست؟ با تعاریفی که از «IQ» ارائه شد، به راحتی می
توان دریافت که فاکتور اصلی و مورد نظر در این ارزیابی هوش است. صفت و
ویژگی ای که افراد را از هم متمایز می کند و باعث شده است این روزها به
مدارس «تیزهوشان» رنگ و رونقی داده شود!!
بهره و توان هوشی مفهومی پیچیده است که تحت تأثیر فاکتورهای
محیطی و بیولوژیک است. «هوش» ابزاری است که انسان به کار می گیرد تا
بیاموزد، به خاطر بسپارد و مشکلات را حل کند و به طور کلی با استفاده از آن
می تواند بهتر و مؤثرتر با دنیای اطرافش ارتباط برقرار کند.
|