بازدید امروز: 635
بازدید دیروز: 321
کل بازدیدها: 2260553 مقاله روانشناسی به زبان انگلیسی و ترجمه فارسی - سوالات ارشد آزاد،سوالات دکتری،سوالات بهداشت،سوالات سراسری،سوالات
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سوالات ارشد آزاد،سوالات دکتری،سوالات بهداشت،سوالات سراسری،سوالات

متن انگلیسی

Loneliness is an indicator of social well-being and pertains to the feeling of

missing an intimate relationship (emotional loneliness) or missing a wider

social network (social loneliness).

 

احساس تهایی متمایز کننده بهزیستی اجتماعی و احساس فقدان ارتباط درونی و(احساس تهایی عاطفی)یا فقدان روابط اجتماعی گسترده (احساس تنهایی اجتماعی) است.

 

Loneliness is one of the main indicators of social well-being. It reflects

an individual’s subjective evaluation  of his or her social participation or

isolation. Investigating social participation and isolation requires the identification

of the objective characteristics of the functioning of communities

and the sizes, compositions, and functioning of networks of personal relationships.

 

احساس تنهایی یکی از مهترین شاخصه های بهزیستی اجتماعی است.احساس تنهایی منعکس کننده ارزریابی ذهنی از مشارکت یا انزوای اجتماعی شخص است.ارزیابی انزوا یا مشارکت اجتماعی مستلزم شناسایی ویژگی های عینی  از کارکردهای اجتماعی دارد و نیز ترکیب شبکه های روابط بین فردی میباشد.

Perlman and Peplau (1981) formulated loneliness as “the unpleasant

experience that occurs when a person’s network of social relationships is

deficient in some important way, either quantitatively or qualitatively” (p. 31).

A second definition explicitly takes into account the standards that are central

in the evaluation process leading to loneliness: Loneliness is a situation

that occurs from a lack of quality relationships. This includes “situations in

which the number of existing relationships is smaller than is considered

desirable or admissible, as well as situations where the intimacy one wishes

for has not been realised” (De Jong Gierveld 1987:120). In both definitions,

loneliness is considered to be an expression of negative feelings of missing

relationships and occurs in individuals of all ages.

 

پرلمن و پپلوآ (1981) احساس تهایی را بصورت " رخداد یک تجربه نا خوشایند زمانیکه شبکه ها  شبکه روابط بین فزدی در چند زمینه مهم چه به لحاظ کمی چه کیفی کاهش میابد". تعریف دیگری بطور آشکار مربوط به استانداردهایی است که در فرآیندهای اساسی رسیدن به احساس تنهایی دخیل اند:احساس تهایی شرایط است که در اثر فقدان روابط با کیفیت است.این حالت شامل تعدادی روابط  است که کوتاه تر از آنچه که مورد انتظار است نه پذیرفتنی است و نه دلخواه. در هردو تعریف احساس تنهایی بصورت تجربه منفی از ازدست دادن روابط بین فردی در نظر گرفته شده است که در هر گروه سنی اتفاق می افتد.

 

Loneliness is one of the possible outcomes of the evaluation of a situation

in which an individual has a small number of relationships. However,

many determinants work together in explaining why some people with

small numbers of social contacts consider themselves lonely whereas others

feel good and sufficiently embedded.

احساس تنهایی یکی از پیامدهای احتمالی ارزیابی موقعیتی است که شخص خودش را کوچکترین عضو روابط می پندارد. با این حال شاخصه های زیادی در اینکه چرا برخی افراد با وجود در نظر گرفتن خود به عنوان کوچکترین عضو روابط احساس تنهایی میکنند و برخی دیگر به خوبی در گیر میشوند.

Among these determinants is the presence or absence of an intimate partner (Dannenbeck 1995; Dykstra and De Jong Gierveld 2004; Peters and Liefbroer 1997; Waite and Gallagher 2000; Wenger et al. 1996); the size and functioning of family relationships, particularly parent-child bonds (De Jong Gierveld and Peeters 2003; Kaufman and Uhlenberg 1998; Kitson and Morgan 1990; Pinquart 2003);nonkin relationships and participation in volunteer work, clubs, and the church(Pilusuk and Minkler 1980; Van Tilburg et al. 1998; Wagner, Schütze, andLang 1999); personality traits (Jones and Carver 1991; Windle and Woods2004); gender (Baltes, Freund, and Horgas 1999; Borys and Perlman 1985);and health (Havens and Hall 2001; Kramer et al. 2002; Mullins, Elston, andGutkowski 1996; Penninx et al. 1999; Steverink et al. 2001).

 

بین این شاخصه ها حضور یا عدم حضور دوست صمیمی ، اندازه و عملکرد روابط فامیلی بخصوص رشته ارتباطی والد کودک ، روابط غیر خویشاوندی و مشارکت در کارهای داوطلبانه ، کلیسساها و کلوپ ها،ویژگی های شخصیتی،جنسسیت، وس لامت جسمانی از مهمترین انها میباشند.

 

 

 

 

 

 

Two components of loneliness can be distinguished. Weiss (1973) differentiated

between emotional loneliness, stemming from the absence of an

intimate relationship or a close emotional attachment (e.g., a partner or a

best friend), and social loneliness, stemming from the absence of a broader

group of contacts or an engaging social network (e.g., friends, colleagues,

and people in the neighborhood). Emotional loneliness arises, for example,

when a partner relationship dissolves through widowhood or divorce and is

characterized by intense feelings of emptiness, abandonment, and forlornness.

Young people who have moved to places where they are newcomers

frequently report social loneliness.

 

دو جز احساس تنهایی میتوانند از هم متمایز گردند.وایز بین تنهایی هیجانی که ریشه در عدم حضور ارتباط عاطفی یا بسته شدن وابستگی عاطفی دارد.و تنهایی اجتماعی که ریشه در فقدان گروه ارتباطی وسعیتر یا شبکه اجتماعی دلنشین دارد. تنهایی عاطفی زمانی برانگیخته میشود که روابط دوستانه مثلا به دلیل طلاق از بین برود که بصورت احساس تهی بودن یاس و بیکسی مشخص میشود.افراد جوان رمانیکه به عنوان تازه وارد به مکانهایی وارد میشوند متعاقبا گزارشی از احساس تنهایی اجتماعی داده اند.


نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/9/15 توسط