خود برای انجام هر عمل با واقعیت تطبیق نموده و در ارتباط با سوپر ایگو دست به عمل می زند. اما گاهی حوادث اضطراب را به همراه دارند که خود به منظور کاهش ان موظف به استفاده از مکانیسمهایی برای دفاع می باشد . این کار بصورت ناخودآگاه انجام شده و معمولا با مسدود کردن و یا تحریف واقعیت طوری که قابل قبول بوده و یا کمتر تهدیدکننده باشد همراه است . مکانیسم های دفاعی خود توسط فروید ، دخترش آنا و سایر مریدان کشف شد .
1- انکار شامل مسدود کردن رویدادهای خارجی از آگاهی است. مکانیزم انکار ، رد و عدم پذیرش ناآگاهانه جنبه های از واقعیت هستند که نمی توانند آگاهانه مورد قبول واقع شوند . اگر برخی از شرایط غیر قابل تحمل باشد فرد آنرا ناآگاهانه رد می کند این مکانیزم به تنهایی و یا گاهی در ترکیب با دیگر مکانیسم ها بکار برده می شود . خود فریبی بر اساس انکار می تواند به عنوان یک مکانیزم می توان موقتا از فشارها کاسته و فرد را باشرایط سازگار تر نماید.
2- سرکوبی ، که توسط آنا فروید به "انگیزه فراموش کردن" نام گذاری گردیده عبارت است از : عدم توانایی به یاد آوردن وضعیت تهدید کننده ، شخص ، یا یک رویداد که بیش از حد خطرناک است . این مکانیسم از مهمترین مکانیسم های دفاعی است که به عنوان فراموشی انگیزشی نیز توصیف گردیده است .
3- جداسازی (گاهی به نام intellectualization) شامل سلب احساسات از تهدیدات یا افکار حافظه است . اجازه یادآوری یک خاطره بدون هیجان و درد همراه با آن .
4- جابجایی تغییر مسیر تکانه به سمت یک هدف جایگزینی است . کسی که از مادر متنفر است ممکن است که نفرت خود را به جای او به سمت دیگر متمایل کند مانند زنان دیگر . کسی که تا به حال فرصتی برای دوست داشتن یک نفر نداشته ممکن است گربه یا سگ را جایگزین انسان نماید . کسی که از تمرکز میل جنسی بروی یک فرد واقعی واهمه دارد ممکن است شی یا بت خاصی را جایگزین کند . کسی که از مافوق خود نا امید شود ممکن است اعضا خانواده را هدف بگیرد .
5- واکنش سازی تغییر افکار و آرزوها ، برخلاف افکار و انگیزه های درونی و بیان بصورت اغراق گونه است . مانند فرد همجنسگرایی که همجنسگرایان را خوار می شمارد.
واکنش سازی که نوعی خود فریبی است با ویژگیها و رفتارهای افراطی و شدید مشخص می شود .
6- بازگشت (رگرسیون ) یک حرکت به عقب است ، زمانی که فردی با استرس روبرو می شود و یا هنگامی که دچار مشکل یا ترس می شود ، اغلب رفتارهای کودکانه تر یا بدوی از او سر می زند . کودک ممکن است شروع به مک زدن انگشت شست خود نموده و یا بستر خود را خیس کند . مردم متمدن ممکن است در زمان احساس خطر و رویارویی با اضطراب تبدیل به یک جماعت اوباش شوند . از دیدگاه فروید زمانی که افراد احساس خطر می کنند به زمانی برمی گردند که در آخرین بار احساس امنیت و آرامش داشته اند.
7- تصعید ،انتقال ضربه و تکانه اضطراب زا و غیر قابل قبول در مسیر قابل قبول اجتماعی است ، فردی با تمایلات قوی جنسی ممکن است تبدیل به یک هنرمند ، عکاس ، و یا یک رمان نویس شود و افراد با غرایز پرخاشگری بالا ، قصاب های ماهر می شوند .
8- همسانسازی شامل جذب ویژگیهای دیگران بطور ناخود آگاه است . کودکی که برای شبیه شدن به "مادر" برای کاهش ترس های خود تلاش می کند و یا نوجوانی که به تقلید ستاره های مورد علاقه خود ، موسیقیدان ، و یا قهرمانان ورزشی می پردازد . طبق دیدگاه فروید همانند سازی در تشکیل سوپر اگو نقشی مهم و ارزنده دارد.
9- برون فکنی انتساب افکار ،آرزوها و تکانه های نامطلوب به دیگران را شامل می شود . در این مکانیزم فرد از احساس گناه و رهایی از شرم ، تمایلات نامطلوب خود را به دیگران نسبت می دهد.
10- دلیل تراشی : تدبیری خودفریبانه و خود بزرگ بینانه برای اجتناب از اضطراب ، احساس گناه و شرمساری است . در این مکانیزم فرد انگیزه های موجه و خوش ظاهر را در پشت اعمال و افکارش قرار می دهد.
11- باطل سازی یا خنثی سازی به فرد کمک می کند تا از طریق اقرار به اشتباه یا انجام عملی دیگر عمل اشتباه خود را خنثی نموده و به این ترتیب از عذاب و احساس گناه فرار کند.