بازدید امروز: 93
بازدید دیروز: 321
کل بازدیدها: 2260011
در این گزارش، گروه «حوادث» ایسنا به دنبال دریافت پاسخی به عینیتهای یک فاجعه اخلاقی برای قربانیان تعرضات جنسی ناشی از رابطههای دوستی است.
یکشنبه هفدهم تیرماه، دو دختر به کلانتری 13 «رودهن» مراجعه و اظهار کردند: سه تن به نامهای «علیرضا، فرزین و حمید» که پیش از این با آنها دوست بودیم، در راه باشگاه سه راه رودهن، ما را سوار خودرو پراید کرده و پایینتر از کارخانه گدوک با تهدید قمه داخل باغی برده و مورد آزار و اذیت قرار دادند و در جریان آن فیلمبرداری نیز کردند.
این دو شای در ادامه شرح حادثه عنوان کردند: متعرضان ضمن تهدید به این که اگر با آنها رفاقت نداشته باشیم و تن به خواستههای شیطانیشان ندهیم، فیلم را در اختیار خانوادههایمان قرار میدهند، رهایمان کردند.
به گزارش خبرنگار «حوادث» ایسنا، با شکایت این دختران، پس از هماهنگیهای قضایی یکی از متهمان به نام «علیرضا» دستگیر و به کلانتری منتقل شده است.
اشاره سرهنگ قاسمی، رییس اداره اجتماعی پلیس آگاهی نیروی انتظامی به آمار تکان دهنده سال 85 حاکی از آنست که 40 درصد پروندههای تجاوزات جنسی علیه دختران و زنان طی این مدت در پی دوستیهای خیابانی و روابط پنهان رخ داده و این در حالی بوده که گفته میشود اغلب این دوستیها به بهانه شناخت قبل از ازدواج شکل گرفته است.
بر اساس اظهارات این مقام انتظامی، 40 درصد قربانیان تجاوز به عنف با نوع پوشش و رفتار خود، امکان و فرصت برقراری رابطه پنهانی را برای متجاوز فراهم کردهاند و در نهایت نیات شیطانی مجرم نیز با کشاندن قربانی به جایی دور از چشم خانواده و مکانهای متروک به بروز فاجعه منجر میشود.
اما بخش تاریک و تاسفبار ماجرا از نگاه رییس اداره اجتماعی پلیس آگاهی ناجا در مورد پروندههای خیابانی آنست که معمولا مجرمان ردپایی از خود به جا نمیگذارند و تمامی مشخصاتی که از سوی مجرمان برای جلبنظر دختران در رابطه عنوان شده، جعلی و ساختگی است، به طوری که با مراجعه قربانی به پلیس، کارآگاهان با مشخصات هویتی صوری و آدرسهایی که به واقع وجود خارجی ندارند، مواجه میشوند و به این ترتیب روند دستگیری به تأخیر میافتد.
این دسته از شکارچیان اطمینان دارند، ترس از آبروریزی، طعمههایشان را کمتر به سوی پلیس میکشاند و به این ترتیب براحتی، اقدامات پلیدشان را با انتخاب طعمههای جدید ادامه میدهند؛ در حالی که اگر پلیس در جریان موضوع قرار بگیرد، این احتمال قوی وجود دارد که «اولین قربانی، آخرین قربانی باشد».
لطفا «منو از جاده نترسون»
استدلال جوانان، این روزها حول محور شناخت پیش از ازدواج میچرخد:«میخواهیم خودمان با چشمان باز دست به انتخاب بزنیم. شریک زندگیمان را در روابط اجتماعی و شخصی بشناسیم، پس لطفا «منو از جاده نترسون».
ازدواجهای سنتی، روابط و اختلافات پدر و مادرها، پوچی و افسردگی دیده شده در تجارب ازدواج دیگران به دلیل عدم شناخت صحیح، ترس از شکست و یکهزار استدلال محکم و پولادین دیگر در کنار حس مقایسه با دختران همسن و سال، رسیدن به احساس خواسته شدن، کسب تجربه، آنها را در پافشاری به دوستی با پسری وا میدارد که اظهار علاقه کرده است.
اشکالی، اینجا وجود دارد و آن اشاره آمارها در این باره هست: «فقط 4 درصد دوستیهای میان دختران و پسران به ازدواج منتهی میشود که البته در بیشتر موارد، زندگیها به طلاق منجر میشود.
با همه این آمارها، برخی جوانان بر این تصورند که برای پا گذاشتن به جاده دوستیهای خیابانی، سیاهنمایی میشود.
به گزارش ایسنا جامعهشناسان میگویند: مهمترین بنیان فکری هر فرد از خانواده ریشه میگیرد و این درحالیست که اصل بنیان فکری هنوز هم به نسل دختران جوان میگوید: «ازدواج، کلید خوشبختی و رسیدن به آرزوهاست».
در این میان برای عدهای ازدواج، رهایی از امر و نهیهای دست و پاگیر خانواده است و در نهایت تحقق ازدواج یعنی پایان دادن به مهمترین دغدغهای که به علت بیدار شدن غرایز و پاسخ به نیازهای عاطفی و احساسی شکل گرفته است.
این روزها دیگر دختران، موجودات چشم و گوش بستهای نیستند که توان حرف زدن از عقاید، احساسات و انتظارات خود را نداشته باشند، پس میخواهند دست به انتخاب بزنند، اما دکتر صدیقه یگانه، روانشناس جوانان در تحلیل خود از دوستیهای خیابانی به واقعیتی انکارناپذیر اشاره میکند و میگوید: اصولا تحول عاطفی دختران متفاوت از پسران است. پسران نسبت به تخلیات غریزی خود غافل باقی میمانند، اما دختران در این جنبه به دنبال عشق آرمانی و رمانتیک هستند. آنها، این دوستیها را آسمانی و پاک میدانند و خیانت را گناهی نابخشودنی.
«موش رمانتیک، گربه گرسنه را احساساتی دید»!
این روانشناس معتقد است: بنابر این دوستیهای پسر و دختر ایرانی شباهت زیادی به دوستی موش و گربه دارد.
«موش» همواره برای «گربه» لذتبخش است و به همین دلیل میتوان هر حیلهای را برای گربهای تصور کرد که میخواهد موش بخورد.
اما در شرایط اجتماعی که بسیاری از پسران توان تشکیل خانواده از طریق ازدواج را ندارند، عدهای از آنان در جهت برطرف کردن نیازهای جنسی و عاطفی خود از طریق دوستی برمیآیند؛ دوستی که اغلب با وعدههای فریبنده و دروغین ازدواج همراه است.
«والدینی که فقط مجری مراسم ازدواجند»
جعفری، رییس مجتمع قضایی خانواده با اشاره به افزایش آمار طلاق در کشور میگوید: این در حالیست که بر اساس آمارهای سال 85، از هر 4 مورد ازدواج، یکی در حالی به طلاق ختم شده که زوجین، نداشتن تفاهم را علت طلاق عنوان کردهاند.
ازدواجهایی که سرچشمه بسیاری از آنها طی چند سال اخیر از دوستی و برقراری رابطهای میان پسر و دختر نشأت گرفته است و به اصطلاح دو طرف با طرح علاقه و تفاهم بین خود تصمیم به ازدواج گرفتند و در این میان گویا برای والدین نقشی جز مجری برگزارکننده مراسم تعریف نشده است!
آشناییهای دختران و پسران از چتهای اینترنتی، مهمانیهای خصوصی، پارک، خیابان، مزاحمتهای تلفنی و ... آغاز شده و با گذشت ماهها از این روابط، پدر و مادر با نادیده گرفتن و یا بیتوجهی به موضوع در نهایت مقابل عمل انجام شدهای قرار میگیرند که در بهترین حالت آن، دختر به ازدواج با پسری فاقد شرایط لازم اصرار دارد و یا در دامی میافتد که آبرویش در معرض خطر قرار میگیرد.
سرهنگ قاسمی، رییس اداره اجتماعی پلیس آگاهی ناجا به ایسنا میگوید: اگر مجرمان بدانند هر گونه رابطهای از ابتدا از سوی فرزندان به خانواده و والدین انتقال داده میشود، قطعا به سرعت به آن رابطه پایان میدهند و گرنه طبیعیترین حالت ممکن، آن است که هر جوان سالمی با نیت ازدوج و تشکیل خانواده با فاصله اندکی از آشنایی با خانواده دختر مورد علاقهاش ارتباط برقرار کرده تا از وضعیت فامیلی و محیط خانوادگی دختر اطلاع پیدا کند.
این گزارش حاکیست: در حال حاضر تمامی مراکز پلیس آگاهی کشور به تیم مشاوره و مددکاری مجهز هستند و در موارد وقوع حادثهای ناگوار نیز افراد میتوانند با اطمینان به این که پلیس امین و محرم اسرار خصوصی زندگیشان است، موضوع را با افسران زن حاضر در آگاهی در میان بگذارند.
«راهحلهای پیشرو را بشناسید»
پیشنهاد دکتر یگانه، روانشناس برای پیشگیری از بروز چنین آسیبهایی آگاهی دادن خانواده به فرزندان است.
والدین باید نسبت به نیازهای عاطفی و روحی فرزندان آگاه بوده و شیوههای صحیح پاسخگویی به نیازها را بشناسانند.
آموزش اصول اجتناب از آسانگیری فرزندان، پرهیز از سختگیری و تنبیه و نیز رعایت تعادل و دوری از بیبند و باری، راهحلهای پیشروی خانواده است.
این هشدار جدی پلیس به زنان و دختران بزهدیده است، خلاء عاطفی، حاکم نبودن روابط محبتآمیز بر روابط زن و شوهر یا سایر اعضای خانه، تهدید، ارعاب و اعمال خشونت علیه زنان و دختران، عزت نفس آنها را از میان برده و فرد را تشنه کوچکترین نگاه محبتآمیز میکند.
تفکر در ارزشهای انسانی باید به جوانان آموخته شود تا عظمت خود را دریابند و در معاملهای زیانبار، وجودشان را برای لذات لحظهای فدا نکنند.
حمیدرضازمانی نسب