بازدید امروز: 85
بازدید دیروز: 603
کل بازدیدها: 2262204
همه ما در بسیاری از اوقات در زندگی پی به اهمیت اعتماد به نفس برده ایم. اعتماد به نفس به معنای شناخت توانایی ها و قابلیت های خویش و به کار بستن صحیح آن ها در شرایط زمانی و مکانی مناسب، اولین گام برای رسیدن به تکامل و زندگی هرچه بهتر است. اما همانند هر خصلت دیگری، اعتماد به نفس حد و مرزهایی دارد و تابع مقتضیاتی است، در غیر این صورت می تواند تبعاتی در پی داشته باشد.
همواره در مباحث مربوط به اعتماد به نفس از نبود اعتماد به نفس یا راه های کسب آن سخن گفته ایم، اما درباره تبعات اعتماد به نفس بیش از حد کمتر گفته ایم. از این رو در این باره با یکی از روان پزشکان عضو انستیتو روان پزشکی تهران گفت وگو کردیم.
دکتر بنفشه غرایی، روان پزشک و عضو انستیتو روان پزشکی تهران در این باره به خراسان می گوید: شناخت کامل هر فردی از نقاط ضعف و قوتش باعث می شود که بتواند در تعیین اهداف و برنامه ریزی برای رسیدن به آن اهداف دید واقع بینانه ای داشته باشد و از طرف دیگر روابط اجتماعی فرد را نیز متاثر می کند. طبیعی است که اگر این ارزیابی چه کمتر از حد و چه بیش از حد باشد می تواند غیر سازنده باشد.
اما نکته این جاست که همواره بیشتر درباره فواید اعتماد به نفس گفته شده است تا عوارض و تبعات اعتماد به نفس بیش از حد فرد به خود. در چنین شرایطی فرد ارزیابی نادرستی از توانمندی ها و قابلیت های خود دارد و قادر به تشخیص ضعف های خود نیست.
ارزیابی بیش از حد از توانمندی های فردی و نادیده گرفتن نقاط ضعف باعث می شود فرد اهدافی را برای خود در نظر بگیرد که از لحاظ روحی، جسمی، اجتماعی و موقعیت خانوادگی توانایی رسیدن به آن ها را نداشته باشد. نرسیدن به اهداف به صورت مکرر این تصور را برای فرد به وجود می آورد که حسادت دیگران مانع پیشرفت او شده است یا دیگران قادر به درک او نیستند. در نتیجه این تصورات وی ممکن است نسبت به دیگران احساس خشم یا خصومت پیدا کند و روابط بین فردی اش تحت تاثیر قرار بگیرد.
بنابراین ارزیابی صحیح از موقعیت، توانایی ها و قابلیت های فردی در سلامت روان بسیار مهم است. فرد باید با توجه به امکانات محیطی و شخصی به گونه ای برنامه ریزی کند که از نهایت توانمندی های خود استفاده کند. اگر ارزیابی غیرواقع بینانه باشد، طبیعتا اهداف نیز غیرواقع بینانه خواهد بود و در نهایت احتمال رسیدن به اهداف نیز به حداقل می رسد.این مسئله برای کسانی که از ضعف اعتماد به نفس رنج می برند نیز قابل مشاهده است. این دسته از افراد به دلیل ترس از شکست های احتمالی در بسیاری از فعالیت ها شرکت نمی کنند.دکتر غرایی ادامه می دهد: یکی دیگر از تبعات ارزیابی مثبت بیش از حد از توانایی های فردی این است که این احساس در دیگران می تواند حالت بدی ایجاد کند. این قبیل افراد اغلب در روابط اجتماعی موفق نیستند زیرا اطرافیان و جامعه مانند یک آینه بازخورد رفتارهای ما را منعکس می کنند. زمانی که تصویری که از خود داریم، با آن چه از محیط و اجتماع می گیریم، هماهنگ نیست، تعامل اجتماعی مثبتی برقرار نمی شود. از این رو این دسته از افراد اغلب گوشه گیر خواهند شد یا زندگی زناشویی موفقی را تجربه نخواهند کرد زیرا انتظاراتی که از طرف مقابل بر اساس توانمندی های غیرواقعی دارند، آرامش و شادی را از آن ها گرفته است.
فراموش نکنیم که اعتماد به نفس بیشتر از واقعیت وجودی فردی به شخصیت فرد صدمات زیادی وارد می کند و دانستن این نکته برای بسیاری از والدین امروزی ضروری است زیرا بسیاری از والدین تصور می کنند ارائه تصویر غیرواقعی و عالی از شخصیت کودک به خودش کمک کننده است و برای افزایش اعتماد به نفس فردی است در صورتی که چنین کودکانی پس از ورود به اجتماع با ارزیابی واقعی جامعه از توانایی های خود رو به رو می شوند و در اثر این ناهماهنگی در برداشت خانواده و جامعه از توانایی های کودک احساس خوشبختی، شادی و نشاط آن ها تحت تاثیر قرار می گیرد.این روان پزشک درباره تبعات اعتماد به نفس زیاد در زندگی زناشویی توضیح می دهد: ما معمولا بر اساس جایگاهمان، انتظار روابط و رفتارهای خاصی از دیگران داریم. به عنوان مثال کسی که یک پست ریاستی دارد، انتظار دارد کارمندان رفتار خاصی با او داشته باشند. بنابراین انتظارات ما بر اساس موقعیت و جایگاه فردی و اجتماعی متغیر است. حال اگر ارزیابی ما از جایگاه خود منطقی و واقع بینانه باشد، جامعه هم همان بازخورد طبیعی را خواهد داشت. اما وقتی تصویری که فرد از خود دارد متناقض با تصویری است که جامعه دارد، کشمکش ایجاد می شود.
در خانواده نیز وقتی فردی تصور می کند باهوش است و هر حرفی که می زند صحیح است توقع دارد خانواده نیز به همان دید به او نگاه کنند. این طرز تلقی باعث تعارض و کشمکش خواهد شد. انتظارات نا به جا از سوی فرد و برآورده نشدن آن انتظارات از سوی خانواده باعث درگیری و جنجال می شود و سپس پای ارزیابی های اشتباه به میان کشیده می شود.
طبیعی است که برای مداخله به صورت صریح نمی توان به فرد گفت که اعتماد به نفس بیش از حدی دارد. اعتماد به نفس زیاد گاهی یک علامت است که در برخی از اختلالات روانی قابل مشاهده است و در مواردی به مداخلات دارویی و روان درمانی نیاز است. در غیر این موارد، کاری که می توان کرد این است که عملکرد آن ها در برقراری ارتباط بهتر و رسیدن به اهداف مورد بررسی قرار بگیرد. سوالاتی که پیش می آید این است که این دسته از افراد می پرسند چرا با وجود توانمندی موفق نیستم، چرا دیگران به من حسادت می ورزند. کمک به ارزیابی واقع بینانه از جایگاه فرد و توانمندی هایش از پاسخ به این سوالات آغاز و سپس فرد نسبت به ارزیابی نادرست از خود آگاه می شود.