بازدید امروز: 159
بازدید دیروز: 603
کل بازدیدها: 2262278
ظاهر( چهره، قد و اندام) باید مورد پسند خود جوان باشد نه انتخاب اعضای خانواده و آشنایان او. دقت شود که چون ظاهر جزء ویژگیهای اصلی و عمقی شخصیت نیست. نباید به دنبال زیباترین ظاهرها و یا ظاهرهای خاصی بود «دلنشین» بودن تعبیر جالبی است که در این مورد به کار میرود.
بهتر است سن پسر 2 تا 8 سال (میانگین 5 سال) بیشتر از سن دختر باشد. یک سال بزرگتر بودن پسر یا همسالی دختر و پسر در صورت تناسب دیگر ملاکها و پررنگ بودن ملاکهای اصلی اشکالی ندارد. در موارد نادری پسرانی که کم سالتر از همسران خود بودهاند توانستهاند با رضایت و تفاهم زندگی مشترک را ادامه دهند. اما این استثنا هرگز نباید به صورت قاعده درآید.
بهتر است سطح تحصیلی (مدرک) مرد بیشتر یا مساوی سطح تحصیلی زن باشد.پایینتر بودن مدرک تحصیلی مرد به اندازه یک مقطع [زن: دکتری، مرد: کارشناسی ارشد/ زن: کارشناسی ارشد، مرد: کارشناسی،...] اشکالی ندارد به شرط آن که مرد از نظر شغل و موقعیت اجتماعی وضع مطلوبی داشته باشد. پایینتر بودن سطح تحصیلی مرد به اندازه دو مقطع یا بیشتر [زن: کارشناسی ارشد، مرد: کاردانی یا دیپلم، زن: کارشناسی، مرد: دیپلم،...] سازگاری همسران را دچار مشکل میکند مگر این که؛ 1- شرایط اصلی خیلی برجسته باشد. 2- مرد توان و امکان کم کردن فاصله تحصیلی را داشته باشد. با آن که رشته تحصیلی چندان مهم نیست اما در صورتی که فعالیتهای علمی دو نفر با هم هماهنگ یا مکمل باشد بر تفاهم آن دو میافزاید.
منظور از وضعیت اجتماعی، شغل و موقعیت یا طبقه اجتماعی پدر و در مواردی مادر است و مراد از سطح اقتصادی میزان درآمد، ثروت و امکانات زندگی است. بهتر است خانوادههای دختر و پسر در این دو زمینه همشأن و نزدیک به یکدیگر باشند. اگر سطح اقتصادی خانواده پسر بالاتر باشد بهتر است. تفاوت زیاد و چشمگیر موقعیت اقتصادی و اجتماعی خانوادهها گرچه جزو ملاکهای اصلی نیست، اما سازگاری و رضایت از زندگی را آسیبپذیر میسازد.
فرهنگ، نگرشهای فردی و اجتماعی نسبتاً پایداری است که از باورهای مذهبی و خصلتهای نژادی و قومی و طبقاتی ریشه گرفته و به صورت آیینهای مذهبی، آداب و رسوم اجتماعی و نیز پوشش، گویش فردی خود را نشان میدهد تناسب فرهنگی بسیار مهمتر از تناسب وضعیت اجتماعی اقتصادی است. از بین عناصر سازنده فرهنگ، بیشتر از همه باید تناسب مذهبی، نژادی و پس از آن همسانی در آداب و رسوم خانوادگی را جدی گرفت.
صداقت اعتماد میآورد. در روایات نقل شده از پیشوایان دین آمده است که برای گزینش افراد در کارهای مهم (مانند ازدواج) تنها به نماز و روزه که میتوانند با تکرار از محتوای معرفت و سازندگی خود خارج شوند و به صورت عادت درآیند بسنده نکنید، بلکه به صداقت و امانت داری بیشتر توجه کنید
برونگرایی و درونگرایی دو صفت مثبت و نسبتاً ثابت شخصیت هستند. برونگرایان افرادی هستند خونگرم، اجتماعی، دارای دوستان متعدد، پرحرف و آغازگر گفتوگو، اهل مسافرت و تفریح، پرتحرک و علاقهمند به تنوع و هیجان. درونگراها برعکس، از محیطهای آرام خوششان میآید، با آنکه بیشتر آنها کمرویی و یا اضطراب اجتماعی ندارند، اما گشاینده سخن و گرمکننده مجلس نیستند. یکنواختی را بر تنوع ترجیح میدهند. از نظر روانشناسان انسانها در سه گروه برونگرا، میانگرا (نه برونگرا و نه درونگرا) و درونگرا قرار میگیرند. خوب است مرد برونگراتر از زن باشد و یا اگر زن برونگراتر است، فاصله خیلی زیاد با مرد نداشته باشد. زن خیلی برونگرا از همنشینی با مرد درونگرا خسته و ملول میشود و مرد او ناراضی و حتی بدبین.
شغل مناسب و خوب این ویژگیها را دارد: 1- سالم (خلاف قانون و شرع نباشد) 2- ثابت (ناپایدار نباشد. تغییر آن در مسیر مشخص قبلی و برای رشد بهتر صورت گیرد) 3- نزدیک به محل زندگی (اعضای خانواده شب را با هم بگذرانند) 4- دارای درآمد کافی 5- قابلیت رشد (با گذشت زمان امکان ارتقا یا افزایش تجربه و کارآمدی را داشته باشد) 6- برخوردار از محیط و همکاران سالم و هماهنگ.
دو شرط سالم و ثابت بودن از همه مهمترند. شغل همیشه باید سالم باشد. ثابت بودن را نیز باید به عنوان هدف جدی در نظر گرفت. یعنی اگر یک مرد جوان در آغاز زندگی، کارهای مختلفی را تجربه میکند و یا همزمان به چند کار میپردازد، ضروری است به گونهای برنامهریزی کند که شغل اصلی او در مسیر روشن و ثابتی که مطابق علاقه، استعداد، تحصیل و تجربه اوست قرار گیرد. شغل مناسب زن نیز همین ویژگیها را دارد. اما سالم بودن اصل شغل، سلامت محل کار و همکاران، نزدیک بودن به محل زندگی و منافات نداشتن با وظایف همسری و مادری (به ویژه در سه سال اول زندگی فرزندان) اهمیت بیشتری دارند.
نداشتن بیماریهای مزمن ناتوانساز، وخیم و سختدرمان و ژنتیکی که فرزندان را دچار معلولیت میسازد.
ازدواج تبلور استقلال عاطفی، فکری و عملی است. کسی برای تشکیل خانواده آماده است که بتواند از نظر عاطفی دوری از پدر و مادر را تاب آورد و تعامل عاطفی سازنده و پایداری با همسر خود برقرار سازد. در برنامهریزیهای زندگی و حل مشکلات آن، مطابق سن، آگاهی و تجربه خود و البته با مشورت کارشناسان تصمیم بگیرد و عمل کند. ضد استقلال، وابستگی است که فرد جدایی از والدین را تحمل نمیکند، کوچکترین مسائل را با آنها در میان میگذارد و در تصمیم گیریها به خود و مشورت با همسرش اعتماد ندارد. روشن است که استقلال به معنای بیمهری به اعضای خانواده اولیه و مشورت نخواستن در اموری که والدین به آنها علم دارند نیست.
تنبل و غیر فعال نبودن در اداره زندگی. بیخیالی و بیتعهدی در انجام وظایف. در مواردی، بیمسئولیتی با نداشتن استقلال همراه است ولی این دو خصوصیت میتوانند جدا از هم نیز باشند.
حُسن خلق سه نشانه دارد. 1- خوشرویی: در بیشتر زمانها داشتن چهرهای گشاده و شاد 2- پاکیزگی و زیبایی کلام: پرهیز از دشنام، تحقیر، تمسخر 3- نرمخویی: دور بودن از خشونت، لجبازی، قهر طولانی.
لازم نیست برای نشان دادن صداقت خطایی که فرد در گذشته انجام داده و دیگر تکرار نشده است، اعتراف کرد. چیزی را نباید پوشاند که با گذشت زمان و تحقیق آشکار میشود
پاکدامنی یعنی دوری از آلودگیها و روابط نامشروع جنسی، خویشتنداری و مقاومت در برابر وسوسهها و محرکهای غریزه جنسی و نیز نداشتن سابقه طولانی از رفتارها و دوستیهای غیراخلاقی.
اطمینان از این که فرد دارای روانرنجوریهای مزمن و ناتوانساز،...) و روانپریشیهای شدتافزا نباشد.
نداشتن هر نوع اختلال شخصیت از قبیل رفتارهای شکلگرفته ضداجتماعی، بدبینی مرضی، اعتیاد به الکل و مواد مخدر که با آزمون های روانشناسی قابل تشخیص هستند.
دینداری سه جنبه مهم دارد: 1- باورهای درست و روشن درباره خدا، جهان آخرت، انبیا و اوصیای الهی و حقایق نظام آفرینش 2- اخلاق به معنای داشتن فضیلتها و صفات مثبت درونی مانند صداقت، حیا، امانت، شکر، صبر،... و دور بودن از رذیلتها و صفات منفی مانند حسادت، تکبر، حرص،... 3- عمل به احکام دینی یعنی انجام واجبات و ترک محرمات.
اخلاق هدف والای، تربیت دینی است که وجود انسان را از آلودگیها و پاک می کند. آرامش دیرپای درون و پیوند گرم، سازنده و امیدبخش با دیگران رهآورد فضیلتهای اخلاقی است. رعایت احکام شرعی انسان را در چارچوب دین قرار میدهد و از دام توجیه و خودفریبی میرهاند. مهمترین واجبات در اسلام نماز و روزه و در صورت تمکن مالی پرداختن خمس است و شایعترین محرمات: ارتباط جسمی و جنسی با نامحرم، کسب دارایی نامشروع و مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی است. در مورد صفات اخلاقی در حوزه همسرگزینی و خانواده، فضیلت راستگویی، پاکدامنی و حس خلق برای زن و مرد و خسیس نبودن برای مرد بیشتر اهمیت دارند.
خانواده چهار کارکرد مهم در شکلگیری شخصیت فرزند دارد: توارثی (ژنتیکی)، الگویی، تربیتی و دور نگه داشتن از آسیبهای اخلاقی، در خانواده شایسته پدر و مادر در درجه اول و برادران و خواهران بزرگتر، در درجه بعد، افرادی سالم و دور از مشکلات حاد اخلاقی هستند.
خانواده خوب محیطی آرام و بدون تنشهای شدید و مکرر دارد. طلاق، اعتیاد، بزهکاری، خیانت، خشونتهای پیدرپی و آسیب رساندن از نمایانترین نمونههای ناشایستگی خانوادگی است
صداقت اعتماد میآورد. در روایات نقل شده از پیشوایان دین آمده است که برای گزینش افراد در کارهای مهم (مانند ازدواج) تنها به نماز و روزه که میتوانند با تکرار از محتوای معرفت و سازندگی خود خارج شوند و به صورت عادت درآیند بسنده نکنید، بلکه به صداقت و امانت داری بیشتر توجه کنید. دروغهای عمدی و بزرگ اعتماد را از بین میبرد و بدبینی و ناامنی را جایگزین میسازد.
یادآوری: لازم نیست برای نشان دادن صداقت خطایی که فرد در گذشته انجام داده و دیگر تکرار نشده است، اعتراف کرد. چیزی را نباید پوشاند که با گذشت زمان و تحقیق آشکار میشود. مانند نادرستی در بیان سن، شغل، مدرک تحصیلی، بدهی مالی، عقد و ازدواج قبلی، بیماری ادامهدار، عیب و نقص جسمی و عضوی، جدایی والدین، مسئولیت ذهنی و جسمی یکی از اعضای خانواده.