بازدید امروز: 1362
بازدید دیروز: 321
کل بازدیدها: 2261280
1 ـ روند های روانی در اصل نا آگاهند
2 ـ بخشی از انگیزه های غریز ی که هم به معنای خاص و هم به معنای عام جنسی هستند درایجاد بیماری روانی نقش فوق العاده ایی دارند.
در روان کاوی فروید شک به عقلانی بودن انسان به نقطه اوج می رسد . اگر چه او خود با روش های عقلانی و علمی دست به تحلیل و نتیجه گیری می زند. او بر این نکته انگشت می گذارد که همه ی فرمان ها و دستورات اخلاقی به منظور ایجاد همبستگی و اتحاد بین انسان ها و دستوراتی هستند که نوع بشر قادر به پیروی از آن ها به طور مستمر نیست و به هنگام نزاع و تعارض نیروهای غریزی نیرومندتر از موازین فرهنگی و قوانین اخلاقی عمل می کنند.
با این حال اریک فروم ( روان شناس ) معتقد است که فروید هدف خود را برای درمان و رشد تکامل انسان با فرمول هایی جسورانه و شاعرانه بیان می کند «هر جا که ضمیری باشد خودی هم وجود خواهد داشت»
این جمله نمایانگر ایمان فروید به خود و منطق بوده و علت اتخاذ روش آزاد سازی انسان از طریق آگاه کردن ضمیر نا آگانه می باشد .
انسان فروید آدم ماشینی است که با انگیزه های روانی به حرکت در می آید و بادو نیرو هدایت می شود:
سائق صیانت ذات و سائق جنسی.
نظر شما چیه ؟