همه ما در طول زندگی در دوره های کوتاه و بلند احساس داشتن غم و اندوه را خصوصا در هنگام از دست دادن همسر و یا نزدیکان، هنگام کار و یا از دست دادن آن، تجربه کرده ایم و همه ما قادر به مقابله با این حوادث هستیم. اما زمانی که این اندوه، بیش از اندازه و پایدار و عمیق باشد ممکن است منجر به بیماری افسردگی گردد.
هرکس به نوعی تلاش می کند تا از افسردگی رهایی یابد. بعضی از این تلاشها به تجربیات شخصی افراد متکی است ولی عمدتا" به راه حل هایی که در جامعه مرسوم شده و ریشه در سنت های اجتماعی دارد پناه می برند. تنها و گاهی اوقات از کمک حرفه ای روانپزشکان و روانشناسان بهره مند می شوند.
تلاش در جهت رفع افسردگی خود یکی از راه های اساسی درمان و پیشگیری از شدت بیماری و عوارض آن است.
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
هفت رنگ اش می شود هفتاد رنگ
برای افسرده نبودن کافی نیست که مشکلی نداشته باشیم بلکه باید شوروشوقی در سر باشد باید دلیل برای زندگی داشت.
باید عشق ورزید تا افسرده نبود، پاد زهر افسردگی این نیست که خیالی در سر نداشته باشیم بلکه آن است که موضوعی سالم و مناسب برای دوست داشتن و شوری سازنده و مفید در سر داشته باشیم.
به قول شاعر بزرگ نظامی:
دلی که از عشق خالی شد فسرده است
گرش صد جان بودی بی عشق مرده است
ما منکر مشکلات و حوادث غم انگیز نیستیم اما آنچه به حوادث معنای مایوس کننده می دهد بیش از خود حوادث، تعبیر و تفسیر ماست.
قدرت تعقل و توانایی سازگاری آسان در برابر مشکلات لا یتناهی است.
توانایی اندیشه بشر و قدرت چاره جویی او خیلی بیش از آن است که قوی ترین حوادث تلخ هم بتواند او را برای همیشه افسرده نگه دارد.
شما چه کمکی می توانید به افراد افسرده بکنید تا دوباره به حالت طبیعی برگردند و از زندگی لذت ببرند؟ پیشنهادهای زیر شاید به نظر خیلی ساده باشند، اما واقعا موثرند.
کسی که افسرده است، به طور ناخواسته، دیگران را از خود دور می کند. این شخص هرچیزی را که می شنود یا می بیند، به هرچه که فکر می کند، هرچه که می گوید و هر کاری که انجام می دهد را از فیلتر افسردگی رد می کند.
سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت علمی کاربردی بهداشت اسدختدامی تامین اجتماعی
در مرکز آزمون
www.azmoon.in