می توان گفت که هر فردی در زندگی خود حداقل یک بار هم که شده عشق را تجربه می کند. عشق و عاشقی هیچ ارتباطی به سن و سال، جنسیت، شغل و موقعیت اجتماعی ندارد و افراد در همه جوامع و فرهنگ ها عاشق می شوند.
فکر می کنید چه زمانی متوجه حضور فردی در قلب خود می شوید؟ این حس چه تغییراتی در شما به وجود می آورد؟ این حسی که پیدا کرده اید، زودگذر است یا ماندگار؟ اصلا این احساس از کجا و چگونه در شما پدیدار می شود؟ محققان در جواب همه پرسش ها اینچنین پاسخ می دهند که فرد در اثر تغییرات مولکولی و هورمونی عاشق می شود!
? رابطه عشق و هورمون
فرضیه های متعددی در مورد اساس زیستی عاشق شدن وجود دارد. برخی می گویند که عشق نتیجه اوج گیری میزان ماده فنیل اتیلامین، مولکولی پیام دهنده در مغز که ساختمان شیمیایی مشابه آمفتامین دارد، است. برخی دیگر افکار ناخوانده عشق را به کاهش یافتن سیستم های سروتونین یک ماده شیمیایی پیام رسان دیگر در مغز نسبت می دهند.
اما بیشتر پژوهشگران بر این باورند که عاشق شدن عاطفه ای است که با اضطراب و ترس ارتباط دارد. آنها اعتقاد دارند افراد اغلب در شرایط ترسناک پیوندهای قوی عاطفی و صمیمی برقرار می کنند و معیار آنها برای افراد عاشق فکر کردن به معشوق دست کم چهار ساعت در روز و رابطه داشتن با او برای بیشتر از شش ماه است.
البته گروهی از روان شناسان معتقدند احساس عاشق بودن حدود 18 ماه تا 30 سال ادامه پیدا می کند ولی نه به شدت اولیه.
اصلی ترین هورمونی که در افراد عاشق بالا می رود همان هورمونی است که هنگام استرس در بدن ترشح می شود بنابراین وجود استرس و برانگیختگی در مراحل اولیه یک رابطه عاشقانه بارزتر است.
جالب اینجاست که در مردان درگیر عشق میزان تستسترون، همان هورمونی که مسوول ایجاد میل جنسی و رفتار پرخاشگرانه در دو جنس مرد و زن است، کمتر از مردان غیرعاشق است. اما در زنان عاشق میزان این هورمون افزایش می یابد که این تغییرات این فرضیه را در بین دانشمندان قوت می بخشد که ممکن است عاشق شدن تا حدی تفاوت های میان دو جنس را از بین ببرد، یعنی مردان را ملایم تر و زنان را تهاجمی تر کند.
? هورمون هایی که شما را عاشق می کنند
دانش امروز نشان می دهد احتمالا نوع عمل هورمون های ما در داشتن یک زندگی سعادتمند دخیل هستند. همه مردها و زن هایی که با هم ازدواج می کنند، دوست دارند زندگی شان دوام داشته باشد، بنابراین سال هاست که علم در حال کاوش منشاء عصبی – زیستی احساسات انسان است.
داستان های رمانتیک پر است از عشق در اولین نگاه، ازدواج، بچه دار شدن، خوشبخت شدن و مرگ که با وجود پیچیدگی های زندگی امروز، داشتن چنین زندگی ای آرزوی هر زوجی است و همه مردها و زن هایی که با هم ازدواج می کنند خواهان یک زندگی عاشقانه و پایدار هستند.
در اولین برخورد، بدن شما و مرد مقابل تان اطلاعات متفاوتی را رد و بدل می کند که تبادل اطلاعات با فرومون ها نوعی ترکیبات حیاتی که از غدد لنفاوی زیر بغل ترشح می شوند، انجام می گیرد.
بعد از طی مرحله نخست، در صورتی که نگاه، خنده یا ژستی از فرد مقابل باعث جذب زن یا مرد شود، شخص احساس می کند دلبسته طرف مقابل است. دلیل آن هم افزایش آدرنالین در بدن است که فعالیت مغزی را افزایش می دهد و باعث می شود فرد احساس خوبی داشته باشد.
وقتی فردی حس می کند عاشق طرف مقابل شده حالت سرخوشی به او دست می دهد و این حالت نتیجه فعالیت فنیل اتیل آمین یا نوعی آمفتامین مغزی طبیعی است که در شکلات هم وجود دارد و انرژی و اشتیاق فرد را افزایش می دهد البته اثر فنیل اتیل آمین دوام چندانی ندارد و برای اینکه این حالت در فرد بماند به فعالیت هایی نیاز است تا دوباره سبب ترشح آن شوند.
نگران نباشید طبیعت برای آنکه شما را همچنان مجذوب همسرتان نگه دارد ماده دیگری در گنجه دارد. دوپامین، مسبب حس خوشبختی و آرامش در بدن است. اکسی توسین هم هورمونی است که هورمون عشق لقب گرفته است. صدای فرد مورد علاقه، خاطرات شیرین، حتی یک نگاه مهربان باعث ترشح این هورمون در بدن می شود.
اکسی توسین به مقدار زیادی در اولین رابطه عاشقانه در بدن ترشح می شود (این هورمون عامل انقباض های دوره زایمان هم هست). وقتی دو نفر به هم وابسته می شوند و اعتماد کامل بین شان شکل می گیرد ترشح این هورمون در بدن آغاز می شود و در حقیقت می توان گفت این هورمون جزو هورمون هایی است که ترشح آنها نه تنها دلایل فیزیولوژیک، بلکه احساسی دارد. اکسی توسین باعث وابسته شدن و عشق دو فرد به هم می شود و افراد را به داشتن یک زندگی بادوام، رابطه زناشویی مکرر و داشتن فرزند و .... ترغیب می کند.
? مرحله به مرحله عاشق شدن
دانشمندان و محققان عاشق شدن را به سه مرحله تقسیم کرده اند: مرحله اول شهوت است که در هر دو جنس زن و مرد به دلیل وجود هورمون های جنسی استروژن و پروژسترون پدید می آید که دوره کوتاهی دارد.
مرحله دوم مجذوبیت و دل باختن است. از این مرحله است که واقعا عشق پا می گیرد. در این مرحله فرد دیگر نمی تواند به چیزی جز معشوقش فکر کند. این مرحله از علاقمند شدن باعث فعال شدن واکنش های استرس زا و افزایش سطح آدرنالین و کورتیزول در خون می شود. این فرآیند تاثیر فریبنده ای در فرد ایجاد می کند. وقتی او را برای اولین بار می بینید بدن تان عرق می کند، قلب تان سریع تر می تپد و دهان تان خشک می شود.
مرحله سوم دل بستن است که تعهد طولانی مدت را به همراه دارد. فکر کنید اگر مرحله اول یعنی شهوت و مرحله دوم یعنی مجذوبیت طولانی بنابراین، هر فردی که عاشق می شد نابودیش هم حتمی بود. ولی وقتی فرد وارد این مرحله می شود احساساتش کنترل شده تر می شود. این احساسی است که زوج ها را به هم متعهد می کند و هورمون هایی که در این مرحله به وسیله سیستم عصبی آزاد می شوند، هورمون هایی هستند که باعث می شود دو نفر به هم وفادار بمانند.
? با وجود این هورمون ها چطور همسران عشق را فراموش می کنند؟
برای ترشح مداوم این هورمون ها به خصوص اکسی توسین لازم است زوجین دینامیک و فعال باقی بمانند چون به مرور زمان میزان دوپامین در بدن کاهش می یابد و از میزان اشتیاق کاسته می شود. برای افزایش آن لازم و ضروری است که زن و مرد خلاق باشند و مدام در مورد خاطرات یا آرزوهایشان صحبت کنند. هر جرقه ای می تواند سبب ترشح اکسی توسین شود؛ اگرجرقه ای نباشد طبیعی است که به مرور آتش خاموش می شود.برای تداوم زندگی، ایجاد خلاقیت و تازگی برعهده هر دو جنس زن و مرد است در غیر این صورت عشق به راحتی از بین می رود و کاری از دست هورمون ها برنمی آید.
? نشانه های عاشق شدن
شما با افراد بسیاری برخورد کرده و در تماس بوده اید اما اخیر با شخصی روبه رو شده اید که احساس متفاوتی نسبت به او دارید ولی مطمئن نیستید که او همان شخصی است که دنبالش بوده اید. برای رسیدن به جواب خود در این قسمت 10 علامتی که نشان می دهد عاشق او شده اید را می خوانید.
1) نامزد قبلی خود را فراموش کرده اید: بعد از برهم خوردن یک رابطه تا زمانی طولانی طرفین به یکدیگر فکر می کنند و اغلب به این فکر می کنند که آیا راه درستی را انتخاب کرده اند یا خیر، ولی از زمانی که او را دیده اید دیگر فکر برگشت به نامزد قبلی خود را به سر راه نمی دهید و تمایلی به برقراری رابطه مجدد ندارید. نامزد قبلی شما دیگر مانند گذشته برایتان جالب نیست.
2) نمی توانید به او فکر نکنید: فکر شما سراسر از یاد و اندیشه اوست. بی دلیل به فکر شما می آید و از خود می پرسید که آیا به اندازه ای که به او فکر می کنید، او هم به شما فکر می کند؟ همیشه به این فکر هستید که در ذهن او چه می گذرد یا حتی فکر تماس گرفتن با او به سرتان می زند اما به دلیل ترس از نپذیرفتن او از این کار خودداری می کنید.
اگر او آخرین چیزی است که پیش از خواب به فکر شما می آید و اولین چیزی است که بعد از بیدار شدن به ذهن شما خطور می کند و حتی چندین بار رویای او را دیده اید، دیگر لازم نیست ادامه این مطلب را بخوانید تا بفهمید عاشق شده اید یا نه.
3) برای او اهمیت قایلید: اگر عاشق کسی باشید دوست دارید همه چیز را در مورد او بدانید. اینکه او کیست؟ به چه فکر می کند و چه چیز او را می خنداند. به او و احساساتش اهمیت می دهید. اگر به فردی علاقه واقعی داشته باشید اگر او روز بدی داشته باشد یا به خاطر موضوعی ناراحت باشد، شما نیز غمگین و پریشان می شوید.
4) شخصیت و خصوصیاتش برای شما فریبنده و دلرباست: حرکات او هنگام غذا خوردن، قدم زدن، صحبت کردن و همچنین عادت هایش در انجام کارها برای شما شادمانی فراوانی به دنبال خواهد داشت.
او چیزهایی می گوید که موجب تمایز او با دیگران می شود و شما این را دوست دارید.
5) ارتباط تنگاتنگی با او دارید: شما نمی توانید عاشق کسی باشید که با او هیچ تناسخی نداشته باشید. اگر شما و او در یک طول موج قرار داشته و عقاید مشابهی دارید، این نشانه محکمی محسوب می شود. هم فکر بودن در مسایل گوناگون، گرفتن تصمیمات مشابه و یکسان حاکی از آن است که می توانید عاشق او باشید.
6) افراد دیگر زیاد به چشم تان نمی آید: هنگامی که عاشق باشید دیگر رادار شما برای ردیابی دیگران خوب کار نکرده و بقیه در مقایسه با فرد مورد علاقه شما جالب نخواهند بود؛ به علاوه به تدریج احساس خواهید کرد که او تنها فرد مورد توجه شما در یک جمع است و کسی است که به دنبالش بوده اید.
7) عاشق وقت گذراندن با او هستید: این مساله واضح ولی در عین حال بااهمیت است. شما به دنبال دیدن او هستید. اخیرا قدم زدن با او، زیباترین راه گذراندن یک بعدازظهر است؛ به علاوه وقتی از او دورید، آرزو می کنید که کاش پیش شما بود.
8) مطابق با میل او رفتار کنید: سعی می کنید با اینکه برخی از کارها مثل رفتن به کتابخانه یا نمایشگاه برای شما خوشایند نیست ولی به خاطر خواسته او بدون جبهه گیری و مخالفت به انجام آنها بپردازید. متوجه خواهید شد که خود را با امیال و برنامه های او وفق داده و در موارد گوناگون همراهی اش می کنید.
9) اولویت های دیگر عقب نشینی می کنند: شما عادت دارید ظهرها به باشگاه ورزشی بروید اما اگر او برای ناهار وقت داشته باشد ترجیح می دهید با هم به رستوران بروید. شما دیگر مانند گذشته آدم سخت کوشی که کارهای ناتمام خود را آخر هفته ها با خودش به خانه می آورد تا آنها را انجام دهد، نیستید و به جای آن ترجیح می دهید آخر هفته خود را با او بگذرانید. فهرست کارهای روزانه که همیشه اصرار در انجام دادن آنها داشتید اکنون به علت با او بودن دیگر رونقی ندارد و توجهی به آن نمی شود.
10) شما به آینده ای فکر می کنید که او نیز جزیی از آن است: در ذهن تان با او آینده ای نامحدود دارید. این آینده فقط محدود به چند روز و چند هفته نمی شود بلکه سالیان سال ادامه خواهد یافت. هنگامی که برای سه ماه بعد به یک جشن عروسی دعوت می شوید با اینکه سه ماه مانده، از اکنون از او می خواهید که همراه شما در آن مراسم شرکت کند.