بازدید امروز: 47
بازدید دیروز: 67
کل بازدیدها: 2271306
دانشمندان کشف کردند گوش چپ که اطلاعات خود را به نیمکره راست مغز ارسال می کند گوش "عشق" است و بنابراین عبارات احساسی را برای درک بهتر باید در این گوش نجوا کرد.
بخش چپ مغز منطق، توجه به جزئیات، زبان، علم و استراتژیها را نشان می دهد و طرف راست تصورات، اشراق و سیر و سلوک، دید همزمان، تخیلات و احساسات را حاکمیت می کند.
هر یک از این بخشهای مغز قسمت مخالف بدن را کنترل می کنند.بنابراین منطقی است که تصور شود یک جمله احساسی اگر مستقیما از طرف چپ بدن ارسال شود سریعتر به مراکز احساسی می رسند.
به طور طبیعی چشم راست با زکاوت بیشتری می تواند رنگها را درک کند این درحالی است که بهتر است مادران گونه چپ کودک را ببوسند و یا با دست چپ کودک را در آغوش بگیرند.
در حقیقت دانشمندان دانشگاه انگلیس در تحقیقات خود نشان دادند که 85 درصد از زنان چپ دست یا راست دست کودک خود را با دست چپ در آغوش می گیرند. به این ترتیب واکنشهای فیزیکی و احساسی کودک مستقیما به طرف راست مغز مادر می رسند.
به تازگی گروهی از محققان با آزمایش هزار و 120 نفر مشاهده کردند که گوش چپ در این افراد "گوش عشق" است.
به طوری که 69 درصد از موارد خاطر نشان کردند تمام عبارات شیرین و عاطفی را هنگامی که از راه گوش چپ می شنوند بهتر درک می کنند و تنها 56 درصد از موارد اگر این عبارات را با گوش راست بشوند می توانند عمق آنها را درک کنند.
نکته حائز اهمیت این است که زن و شوهر باید خود رأساً به حل مشکلات زناشویی و خانوادگی اقدام کنند…
2. زن و شوهر باید هرچه بیشتر با یکدیگر ارتباط کلامی و عاطفی برقرار کنند و سوء تفاهمات و سوء ارتباطات را هرچه زودتر شناسایی، رفع و اصلاح کنند. نکته حائز اهمیت این است که زن و شوهر باید خود رأساً به حل مشکلات زناشویی و خانوادگی اقدام کنند و پیش از آن که موضوع را با کس دیگری در میان گذارند، به منزله دو انسان عاقل و بالغ مسأله را منصفانه بین خود حل و فصل کنند و اجازه ندهند دیگران در این امر مداخله کنند.
3. در هر فرصتی که پیش میآید سعی کنید با همسر و اعضای خانواده تان ارتباط کلامی و عاطفی برقرار کنید و به گفت و گوهای خانوادگی بپردازید.
4. زن و شوهر موظفند خود را در برابر یکدیگر آراسته و پاکیزه و جالب توجه نگه و از پریشانی و وضع نامرتب اجتناب کنند.
5. تشویق و ابراز تشکر از رفتارهای مطلوب همسر، تأثیر بسزایی در تکرار و استمرار آن رفتارها دارد و انگیزه تکرار آن رفتارهای مطلوب را بیشتر میکند.
منبع:فانیها
شیوع وسواس در بین زنان و مردان تفاوت چندانی ندارد، اما در بین افراد مجرد، بیش از افراد متأهل است.
غلامعلی افروز، رئیس سازمان روانشناسی و مشاوره کشور در گفتوگو با خبرنگار بهداشت و درمان فارس، افزود: وسواس به برخی از افکار، اندیشه ها، اعمال پیوسته و ناخواسته که به صورت اضطراری و اجباری وجود فرد را فرا می گیرد، گفته می شود.
وی گفت: وسواس های فکری شامل اندیشه ها، نگرش ها و عقاید ناخواسته و مداومی هستند که فرد مبتلا قادر به خودداری از آنها نیست و وسواس های عملی، رفتارهای به ظاهر نامعقولی است که شخص به صورت تکراری انجام می دهد، مانند شست و شو، نظم و ترتیب بیش از حد.
رئیس سازمان روانشناسی و مشاوره کشور افزود: افرادی که اختلال وسواس فکری و عملی دارند، از ماهیت اضطراب آور و ناتوان کننده وسواس های خود آگاه هستند، ولی احساس می کنند که قادر نیستند آنها را متوقف کنند.
افروز اضافه کرد: افراد وسواسی توجه اغراق آمیز نسبت به جزئیات دارند و عموماً تمایل دارند که در گوشه ای آرام باشند. این افراد در تصمیم گیری دچار اشکال جدی هستند، چرا که افکار وسواسی به صورت تحمیل شونده افکار و آگاهی های آنان را فرا گرفته است.
وی گفت: شیوع وسواس در بین زنان و مردان تفاوت چندانی ندارد، اما متأسفانه در بین افراد مجرد، بیش از افراد متأهل است. شاید یکی از دلایل مجرد ماندن این افراد، همان اندیشه های وسواسی باشد.
رئیس سازمان روانشناسی و مشاوره کشور افزود: اختلال وسواس در بین کسانی که به خانواده های نسبتاً مرفه تعلق دارند، بیشتر دیده میشود و به دلایل گوناگون وسواس در بین افرادی که از هوش بیشتری برخوردارند، بیشتر مشاهده می شود.
افروز اضافه کرد: «وسواس» یک پدیده ارثی نیست، یعنی ژن خاصی عامل انتقال وسواس از پدران و مادران به فرزندان نیست، اما احتمال تقلید از بزرگترهایی که وسواس داشته یا دارند مثل پدربزرگ ها، مادربزرگ ها، پدرها، مادرها و دیگر الگوهای بزرگسال و یادگیری از رفتار می تواند، یکی از زمینههای پدید آمدن وسواس در فرزندان باشد.
وی اضافه کرد: وسواس در بین کودکان و خردسالان بسیار نادر است و بیشتر مبتلایان به وسواس را جوانان و بزرگسالان تشکیل می دهند.
چه در حضور یک نفر و چه در حضور یک جمعیت پنجاه نفره، می توان بر ترس و خجالت ناشی از سخنرانی غلبه کرد. سخنرانی مهارتی است که همه می توانند با تمرین، آن را بیاموزند. یک ارتباط چشمی خوب کمک می کند تا مخاطب احساس آرامش بیشتری نماید و در توانایی هایی کلامی شما نیز اعتماد به وجود می آورد. ارتباط چشمی خود را پیوسته حفظ کنید; برای این کار باید آنقدر بر متن سخنرانی خود تسلط داشته باشید که فقط هرازگاهی نیاز به نگاه کردن به متن خود پیدا کنید. علاوه بر این به نکات زیر نیز توجه کنید...
1-چند چهره صمیمی را، که به مضمون سخنان شما واکنش نشان می دهند در بین حضار پیدا کنید و سخنرانی خود را با تمرکز بر روی آنان انجام دهید. در هر نوبت، ارتباط چشمی خود را چهار تا پنج ثانیه حفظ کنید و سپس به سراغ نفر بعدی بروید.
2-صحیح ایستادن نشان دهنده اعتمادبه نفس است. محکم بایستید. حرکات بیش از حد، ممکن است حواس شنوندگان را پرت کند. طبیعتا در هنگام ایستادن دستان خود را در کنار بدن قرار می دهید. برای تاکید بر روی نکات مهم، از حرکاتی استفاده کنید که آهسته، دقیق و در عین حال طبیعی باشند.
3-به عاداتی که ممکن است داشته باشید، توجه کنید; عاداتی مثل دست روی دست انداختن، تکیه دادن به دیوار یا با خودکار به جایی زدن. این کارها نیز می تواند حواس مخاطبان شما را پرت کند یا به آن ها بگوید که شما نسبت به موضوع بی علاقه و یا اینکه دستپاچه هستید.
4-سخنرانی خود را در مقابل آینه تمرین کنید تا نحوه اجرا و حرکات بدن خود را بررسی کرده و در صورت لزوم آن ها را تغییر دهید. شیوه های متفاوتی را مورد آزمایش قرار دهید تا در مجموعه حرکات و ژست های خود به آن هماهنگی که با آن احساس راحتی می کنید، برسید و همان را در برابر حضار بکار ببرید.
5-وجود صمیمیت در حالت و حرکات چهره، کمک می کند تا رابطه ای گرم و مثبت با مخاطبان خود بوجود آورید. خنده ای که شما به چهره دارید به مخاطب می فهماند که شما هم یک انسان و در نتیجه قابل اعتمادید، و بدین ترتیب به آنان این فرصت را می دهد که نظرات شما را بپذیرند.
6-حالت چهره شما، در حقیقت بیانگر حال و هوای سخنان شماست و مخاطب تان را با سخنان شما درگیر می کند.
7-انتخاب خوب لباس کمک می کند تا برای مخاطب خود احترام قایل شوید. قبل از حضور در محل سخنرانی، نظر دیگران را در رابطه با نحوه انتخاب لباس و نیز تناسب آن با مناسبت مربوطه جویا شوید.
8-گاهی آهنگ و لحن کلام اثری به مراتب قوی تر از محتوای آن دارد. با تمرین کردن، احساس و انرژی را به صدای خود بیفزایید.
بیوشیمی جنسی را از یک لحاظ بسیار سخت می توان تعریف کرد . بدین معنا که یا آن را احساس می کنید یا آن را احساس نمی کنید .
آیا تا بحال اتفاق افتاده است که یکی از دوستانتان مرد یا زن فوق العاده ای را برای شما توصیف کرده باشد و به شما اطمینان خاطر داده باشد که او هر آنچه را که یک زن یا مرد می خواهد ، داراست ، به طوری که مشتاق شده باشید او را حتماً ببینید . سرانجام پس از آنکه او را از نزدیک دیدید متوجه شدید که هیچگونه جاذبه جنسی برایتان ندارد ؟ . آیا تا بحال از لحاظ جنسی جذب کسی شده اید که هیچ گونه نقطه مشترکی با او نداشته اید ، برایش احترام قائل نبوده اید یا او را تایید نمی کردید و هرگز نیز نمی خواستید که زندگیتان را با او بگذرانید ؟ موضوعی که در رابطه با جاذبه جنسی بسیار ناراحت کننده و حتی عصبانی کننده است نیز همین است . بدین معنا که ظاهراً تحت شرایط نادرست با فرد نامناسب ، اغلب آن را بیش از حد احساس می کنیم و تحت شرایط درست با فرد مناسب اصلاً آن را احساس نمی کنیم .
چرا فقط نسبت به افراد خاصی جاذبه جنسی داریم ؟
جاذبه جنسی میان دو نفر ، به این معناست که میان آن دو رزنانس ( یعنی نیروی متناوبی که با فرکانس مشابه ارتعاشات آزاد یک جسم به آن وارد کنیم ، ارتعاشات پرانرژی تری حاصل می کند ) وجود دارد . حال می پرسیم چه چیز این جاذبه را به وجود آورده است ؟
چندی بیش نیست که دانشمندان و جامعه شناسان به مطالعه این بعد روانی و نامرئی زندگی انسان پرداخته اند . مطمئنم کسانی را ملاقات کرده اید که پیش از آنکه حرفی بزنند از آنها خوشتان آمده یا برعکس از آنها خوشتان نیامده است . اگر از آن شخص خوشتان آمده است این نشان دهنده آن است که انرژی آنها را دریافت می کنید . چنانچه سرشار از عشق و شور و حال و بخشش باشند شما نیز احتمالاً احساس خوبی خواهید داشت و چنانچه احساسات و نیروهای منفی زیادی از قبیل خشم ، دلخوری و انزجار داشته باشند با این که شما چنین احساساتی را در خود ندارید احتمالاً احساس بدی پیدا خواهید کرد . اما چنانچه احساسات و عواطف مشابهی در خود داشته باشید با یکدیگر رزنانس خواهید داشت .
هر یک از ما دارای چندین وضعیت ارتعاشی مختلف هستیم :
ارتعاش جسمانی : برآیند تمامی کارهایی است که به وسیله غذا ، سیگار ، مواد مخدر ، الکل ، ورزش و روابط جنسی با بدنتان می کنید که به نوبه خود نیز می تواند تحت تاثیر ارتعاشات پرانرژی فکری یا احساسی و ( عاطفی ) قرار بگیرد .
ارتعاش فکری : برآیند تمامی افکار ، قضاوت ها و باورهای شماست .
ارتعاش احساسی ( عاطفی ) : برآیند تمامی احساسات گذشته و حال و شامل تمامی برنامه ریزی احساسی شما است .
ارتعاش روحی : برآیند احساس صلح و آرامشی است که با خود و دنیای بیرون تان دارید به اضافه فلسفه روحی و انعکاس مجموعه تمامی دیگر ارتعاشات جسمانی ، فکری ، احساسی ( عاطفی ) شما .
بنابراین هنگامی که نسبت به کسی احساس جاذبه جنسی می کنید ، احتمالاً به این معناست که در یک یا چند زمینه از ارتعاشات یکسانی برخوردار هستید . اما این لزوماً به این معنا نیست که از تفاهم کافی برخوردار هستید و همسران خوبی برای یکدیگر خواهید شد .
جاذبه جنسی و تفاهم دو چیز متفاوت هستند .
جاذبه جنسی یکی از ارکان تفاهم به حساب می آید ، اما به تنهایی کافی نخواهد بود تا با فرد مقابلتان تفاهم داشته باشید .
جاذبه فوری و جاذبه تدریجی :
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که به هنگام همسرگزینی مرتکب می شویم قضاوت عجولانه است . چنانچه کسی در ابتدای آشنایی برایتان جذاب نباشد ( نسبت به او جاذبه جنسی نداشته باشید ) لزوماً به این معنا نخواهد بود که در آینده پس از آنکه او را بهتر شناختید نیز هرگز برایتان جذاب نخواهد بود . ممکن است در میان گذاشتن افکار و احساسات تان با یکدیگر بتواند چنان رزنانس جسمانی را نیز فعال کند . جاذبه نباید تنها بر اساس قیافه و ظاهر فرد مقابلتان باشد ، بلکه باید برخاسته از احساس شما ، هنگامی که با او هستید نیز باشد . به همین دلیل جاذبه تدریجی عملاً اصیل تر و واقعی تر از شهوت در نگاه اول است چرا که برخاسته از کلیت شخص است و نه تنها بعد جسمانی او .
به یاد داشته باشید ، منتظر ماندن برای آنکه بیوشیمی جنسی رشد کند ، به این معنا نسیت که ماه ها و سال ها در رابطه ای که فاقد هرگونه شور و حال و حرارت است باقی بمانید به این امید که روزی به طرزی معجزه آسا بیدار شوید و ببینید نسبت به فرد مقابلتان جاذبه جنسی پیدا کرده اید . گرچه نمونه هایی نیز گزارش شده اند که دو نفر به مدت 5 یا 10 سال با یکدیگر آشنا بوده اند و ناگهان دریافته اند تمام این مدت عاشق یکدیگر بوده اند . اما معمولاً این طور است که مردم به روابط غیر ارضاء کننده همچنان ادامه می دهند تنها به این دلیل که از رو به رو شدن با حقیقت هراس دارند .
برگرفته از کتاب : آیا تو آن گمشده ام هستی ؟ ، نوشته باربارا دی آنجلیس
روانشناسی رنگها تعیین رنگ مخصوص هر شخص
رنگ های هماهنگ با عددها و حرف ها:
قرمز: 1 ش.س.ج.الف
نارنجی: 2 ت.ث.ک.ب
زرد: 3 ی.ل.ص.ض
سبز: 4 و.م.د.ژ
آبی: 5 چ.ن.ط.ظ
نیلی: 6 ح.خ.ف
بنفش: 7 ع.پ.غ
صورتی: 8 ز.ق.هـ
طلایی: 9 ر.ذ.گ...
نــمــونــه:
مصطفی سعیدی رشک علیا
م 4
ص 3
ط 5
ف 6
ی 3
س 1
ع 7
ی 3
د 4
ی 3
ر 9
ش 1
ک 2
ع 7
ل 3
ی 3
ا 1
سپس این اعداد را با هم جمع می زنیم:
4+3+5+6+3+1+ 7+3+4+3+9+ 1+2+7+3+3+ 1 = 65
6+5 = 11
1+1 = 2
عدد 2، برابر با رنگ نارنجی است
رنگ ســبــز
مهم است که برای خودتان برنامه ی روزانه داشته باشید. کم پیش می آید زندگی شما آشفته و بی هدف باشد.
دیگران برای گرفتن راهنمایی پیش شما می آیند. برای گسترده تر ساختن دانش خود هرگز از آموختن باز نخواهید ماند.ارج نهادن به آیین گذشته برایتان با ارزش است
رنگ نــارنــجــی
شوخ طبعی ویژه ای را که به ارث برده اید سبب شده است که دوست داشتنی باشید. نشاط شما آرزوی قلبی خیلی هاست.
شخصیتی دوست داشتنی دارید. گاهی درباره ی هر چیزی بیش از اندازه زیاده روی می کنید بنابراین تلاش کنید که دیگران رویتان اثر نگذارند. با کاری که می کنیدشاید نتوانید دیگران را خوشحال سازید مگر این که دست از تقلید بردارید و آنچه را که در درونتان می جوشد بیرون کنید
رنگ بــنــفــش
دوستدار کندوکاو و جستجو در هر پدیده هستید. هیچ رویدادی را به راحتی نمی پذیرید مگر این که خودتان آن را تجربهکرده باشید. در حل گرفتاری های خود راه حل را در درون خود بجویید. دوستدار تنهایی هستید و هماهنگ شدن و یا کنار آمدن با دیگران یکی از گرفتاری های بزرگ زندگی شما است
رنگ آبــی
دیگران شما را شخصیتی رک و بی آلایش می دانند و به همین سبب برایشان دوست داشتنی هستید. آزادی برایتانارزشمند است و هرگز نمی توانید در جایی کار کنید که به شما فشار می آورند و یا زیر نظر هستید. زندگی با همه ی سختی ها و گرفتاری هایش برایتان خوشایند است. روحیه ی سرکشتان نمی گذارد که در یک جا پایبند شوید و می خواهید در میان مردم نیز نامی شوید. در هر جایی که قدم بگذارید با هوش خود خواهید توانست آرامش را در آنجا برقرار کنید
رنگ قــرمــز
خودخواه هستید و برای رسیدن به هدفهایتان دیگران را له می کنید. در اوج شادی با کوچکترین بهانه ای اخم هایتان
در هم می رود و در لاک خود فرو می روید. گاهی نیز به سرعت شکیباییتان را از دست می دهید و به دیگران زور میگویید
رنگ صــورتــی
دارای قدرت جسمی بالایی هستید. به خاطر اراده ی بالایی که دارید می توانید رویاهایتان را به راحتی به واقعیت تبدیل کنید. مهر به دیگران در شما آن چنان بالاست که دیگران برایتان با ارزشمندتر از خودتان هستند. برای رسیدن به هدف هایتان سلامتی خودتان را نیز به فراموشی خواهید سپرد
رنگ طــلــایــی
در هر چیزی تنها میزان بالای آن می تواند شما را خوشنود کند رفتار و سخنتان چنان زیبایی ای در خود دارد که کم پیش می آید کسی شما را خوب بشناسد. کم پیش می آید که چهره ی افسرده ای به خود بگیرید چون که به هر چیزی با خوش بینی نگاه می کنید. در هر کار گروهی پیروز سر افراز هستید
رنگ نــیــلــی
زندگی شما همانند زندگی انسان های عارف است و مردمی که با آن ها سر و کار دارید نزد شماگناهشان را بازگو می کنند. دیگران را دوست دارید و از حس ششم خوبی نیز برخوردار هستید و این چنین از گرفتاری های مردم آگاه می شوید. بسیار با قدرت و سخاوتمند هستید. دادخواه هستید و با کوچکترین بیدادی دیگران آزرده می شوید. بیشتر افرادی که سوی شما می آیند گرفتار هستند و برای دریافت کمک به شما روی می آورند
رنگ زرد
تیز هوش و خوش بین هستید. هرگز در گفتن آن چه که می خواهید بر زبان بیاورید کم نخواهید آورد.
یک دختر زیبا، پولدار ترجیحا یکییکدانه برای ازدواج نیازمندیم!
خیلیها معتقدند که این روزها معیارهای جوانان با گذشته تفاوت زیادی کرده است آنقدر تفاوت کرده که بعضی وقتها خانواده ها را رو در روی جوانها قرار میدهد و یا اینکه خانوادهها هم خودشان در مسیر یک انتخاب درست( به تعبیر خودشان) همقدم با جوان میشوند. از این رو پسرها ( و البته برخی خانوادهها) بهسراغ دختری میروند زیبا، یکی یک دانه، از یک خانواده سرمایه دار و به قول خودمان مایه دار ترجیحا تحصیل کرده، شاغل و اجتماعی. اگر این گزینه پیدا شود آن وقت است که از هول حلیم آنچنان با کله وارد دیگ می شوند که…
چقدر از این نمونه ها دور برخودمان دیدهایم؟
-پدر میگوید: آخر زمان شده است والا به خدا امان از رویی که دختر پسرها پیدا کردند. زمان ما کی کسی جرائت داشت روی حرف پدر و مادر حرف بزند. یک کلام ختم کلام. هر کسی که آنها برای ازدواج تشخصیص میدادند همان بود و لاغیر. اصلا دختر را تا وقت عقد نمیدیدیم همه چیز قانون داشت،حساب و کتاب داشت. اما الان همهاش ادا همهاش اطوار…
معیار واقعی ازدواج چیست؟
هر دوی شما به میهمانی رفته اید. او مثل همیشه زیبا و جذاب است. شما هم از اینکه همسری زیبا دارید، مغرور و هیجان زده هستید...همه چیز به خوبی در حال پیش رفته که ناگهان فرد خود نمایی که خودش را شبیه هنرپیشه ها در آورده از میان جمعیت رد شده و سر میز شما توقف میکند. همسر شما نگاهی به بالا کرده و از اینکه نامزد پیشین خودش را می بیند، جا می خورد. هنگامیکه او شما را به آن شخص محترم معرفی میکند، تلاش می کنید به لبخند زدنتان در حالی که با او خوش و بش می کنید، ادامه دهید. در حالی که شما بی هدف نشسته اید و آن دو به رد و بدل کردن سخنان دوستانه خود ادامه میدهند، خون شما تا حدی بجوش می آید و هر لحظه امکان دارد منجر به آن شود که شما او را گرفته و بروی میز دسر پرتاب کنید. خلاصه اینکه حضور وی باعث میشود شما کنترل خود را از دست بدهید.
? بنظر آشنا میرسد؟
سناریوی فوق یکی از هزاران مواردی است که حسادت را ترسیم و توصیف می کند. یک احساس طبیعی که ما هرازگاهی بطور غریزی آن را تجربه میکنیم. همانند خشونت و پارانوئید، حسادت نیز میتواند درجات گوناگونی از شدت را دارا باشد. صحنه مذکور می تواند سبب آن گردد که شما از حضور نامزد پیشین همسر خود کاملا خونسرد برخورد کنید و یا آنکه وارد یک جدال تمام عیار با او شوید. در ضمن ممکن است همسر خود را به جهت اینکه به سلام و احوالپرسی نامزد قبلی خود پاسخ داده، متهم به هرزگی کنید.
برای برخی از افراد حسادت یک معضل مهم محسوب میگردد که هر گاه بدون درمان رها شود میتواند شکافی همیشگی بین شما و همسرتان ایجاد کند و اثری منفی بر روابط آتی شما خواهد گذاشت. خوشبختانه حسادت قابل کنترل میباشد.
مراجعه به ادامه مطلب
آدما وقتی خسته و دلتنگ میشن، دست به کارای مختلف و عجیبی میزنن. بعضیها فقط با یه گرد و غباری که تو چشمشون بره، به زمین و زمان، بد میگن و غُر میزنن، که چرا وقتی باد مییاد، خاک بلند میشه. بعضیها هم بر عکس، هیچی نمیگن، شکایت نمیکنن و با کسی هم، درد دل نمیکنن ؛ فقط تو خودشون میریزن و حرص میخورن، ولی یک کلمه حرف نمیزنن!
یه دسته دیگه هستن که نه غُر میزنن و نه حرص میخورن؛ انگار خودشونرو میخوان تو آب بندازن و اون قدر برن پایین تا غرق بشن. اصلاً سعی هم نمیکنن خودشونرو نجات بِدن یا حتی از کسی کمک بخوان...
در عوض، توی این دنیای به این بزرگی، بعضی آدما رو میبینی که انگار نه انگار تا حالا غمگین شده باشن، یکسره لبخند ژکوند تحویل آدم میدن. اونقدر خوشن که نمیدونم این همه خوشی از کجاست؛ اصلاً برای چی خوشن؟! وقتی هم ازشون میپرسی: «چرا اینقدر خوشین؟» جواب میدن: «دنیا ارزش غصه خوردن نداره!».
شاید فکر کنید این جور آدما از هفت دولت آزادن؛ ولی اینها واقعا اونقدر از درون خوشن که اگه کسی هم، چیزی به اونا بار کنه در جواب میگن: دنیا ارزش غصه خوردن نداره. فقط باید زندگی کرد؛ زندگی هم، بالا و پایین داره، غم و شادی داره. مهم اینه که تو لحظههای حسّاس، تصمیم درست بگیری.
تازه، من یه سری دیگه از آدمارو میشناسم که اصلاً دنبال غم و غصه میگردن. اونا نقش سنگ صبور رو دارن؛ وقتی یکی مریض میشه، پرستار میشن؛ توی رابطههای دوستیشون همیشه شریک غصهها میشن؛ در رابطههای اجتماعی هم همیشه نقش مشاورهای دلسوز رو ایفا میکنن. انگار خودشون اصلاً غم و غصهای ندارن. این جور آدما کسانی هستن که همه ما دوست داریم بعضی وقتها باهاشون همکلام بشیم. این افراد، غصههاشون رو پیش خودشون نگه میدارن و با بقیه، تا مرز و نهایت خوشبختی میخندن.
شاید این درسته که میگن: «کسی که گریه میکنه، یک غصه داره و کسی که میخنده، هزار تا غم»؛ چون اون که میخنده، میدونه غصه خوردن، راهحل مشکلات نیست، بلکه با خنده و آرامش، سعی میکنه بهترین روشرو برای زیستن، انتخاب کنه و این، چیزی نیست جز همون تصمیم طلایی». آدما وقتی میخندن، برای رسیدن به خوشبختی، بهتر میتونن تصمیم درستی بگیرن.
پس بخند تا دنیا بهت بخنده!
روان شناسان شخصیتی براین عقیده اند که شماره تولد، شما را از آن چیزی که می خواهید باشید دور نمی کند، بلکه مانند رنگی است که نوع آن و زیبایی اش برای افراد مختلف متفاوت است...
به مثال زیر توجه کنید :
فرض می کنیم که شما متولد 29 اردیبهشت 1364 هستید.اردیبهشت ماه دوم (2) سال است پس :
9=1+8=18=5+9+3+1=1395=1364+2+29
شماره تولد 9 است و اکنون می توانید آنچه راکه مربوط به این شماره است با خود مطابقت دهید.
برای مشاهده ی تفسیر اعداد به ادامه ی مطلب مراجعه کنید
? تفسیر اعداد:
1) خالق و مبتکر:
یک ها پایه و اساس زندگی هستند. همیشه عقاید جدید و بدیع دارند و این حالت در آنها طبیعی است. همیشه دوست دارند تمامی کارها و مسائل بر حول محوری که آنها می گویند و تعیین می کنند در گردش باشد و چون مبتکر هستند، گاهی خود خواه می شوند. با این حال یک ها بشدت صادق و وفادارند و به خوبی مهارتهای سیاسی را یاد میگیرند . همیشه دوست دارند حرف اول را بزنند و غالبا رهبر و فرمانده هستند، چون عاشق این هستند که بهترین باشند . در استخدام خود بودن و برای خود کار کردن بزرگترین کمک به آنهاست ولی باید یاد بگیرند عقاید دیگران ممکن است بهتر باشد و باید با رویی باز آنها را نیز بشنوند.
2) پیام آور صلح :
دو ها سیاستمدار به دنیا می آیند ! از نیاز دیگران خبر دارند و غالبا پیش از دیگران به آنها فکر می کنند . اصلا تنهایی را دوست ندارند . دوستی و همراهی با دیگران برایشان بسیار مهم است و می تواند آنها را به موفقیت در زندگی رهنمون سازد. اما از طرف دیگر ، چنانچه در دوستی با کسی احساس ناراحتی کنند ترجیح می دهند تنها باشند.از آنجایی که ذاتا خجالتی هستند باید در تقویت اعتماد به نفس خود تلاش کنند و با استفاده از لحظه ها و فرصت ها آنها را از دست ندهند.
3) قلب تپنده زندگی :
سه ها ایده آلیست هستند، بسیار فعال،اجتماعی،جذاب،رمانتیک وبسیار بردبار و پر تحمل .خیلی کارها را با هم شروع می کنند اما همه آنها را پیگیری نمی کنند. دوست دارند که دیگران شاد باشند و برای این کار تمام تلاش خود رابه کار می گیرند. بسیار محبوب اجتماعی و ایده آلیست هستند اما باید یاد بگیرند که دنیا را از دید واقعگرایایه تری هم ببینند.
4) محافظه کار :
چهار ها بسیار حساس و سنتی هستند. آنها عاشق کارهای روزمره، روتین و پیرو نظم و انضباط هستند و تنها زمانی وارد عمل می شوند که دقیقا بدانند چه کاری باید انجام دهند. به سختی کار و تلاش می کنند. عاشق طبیعت و محیط خارج از خانه هستند. بسیار مقاوم و با پشتکار هستند. اما باید یاد بگیرند که انعطاف پذیری بیشتری داشته و با خود مهربانتر باشند.
5) ناهماهنگ با جماعت :
پنج ها جهانگرد هستند و کنجکاوی ذاتی، خطر پذیری و اشتیاق سیری ناپذیر آنها به جهان هستی و دیدن محیط اطراف خود،غالبا برایشان درد سر ساز می شود. آنها عاشق تنوع هستند ودوست ندارند مانند درخت در یک جا ثابت بمانند. تمام دنیا مدرسه آنهاست و در هر موقعیتی به دنبال یادگیری هستند. سوالات آنها هرگز تمام نمی شود. آنها به خوبی یاد گرفته اند که قبل از اقدام به عمل، تمامی جوانب کار را سنجیده و مطمئن شوند که پیش از نتیجه گیری ،تمامی حقایق را مد نظر قرار داده اند.
6) رمانتیک و احساساتی :
شش ها ایده آلیست هستند و زمانی خوشحال می شوند که احساس مفید بودن کنند. یک رابطه خانوادگی بسیار محکم برای آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اعمالشان بر تصمیم گیری هایشان موثر است و آنها حس غریب برای مراقبت از دیگران و کمک به آنها دارند. بسیار وفادار و صادق بوده و معلمان بزرگی می شوند. عاشق هنرو موسیقی هستند. دوستانی صادق و در دوستی ثابت قدم هستند.شش ها باید بین چیزهایی که می توانند آنها را تغییر دهند و چیزهایی که نمی توانند، تفاوت قائل شوند.
7) عاقل و خردمند :
هفت ها جستجو گر هستند. آنها همیشه به دنبال اطلاعات پنهان و مخفی بوده و به سختی اطلاعات به دست آمده را با ارزش حقیقی آن می پذیرند.احساسات هیچ ارتباطی با تصمیم گیری های آنها ندارد. با اینکه در مورد همه چیز در زندگی سوال می کنند اما دوست ندارند مورد پرسش واقع شوند و هیچگاه کاری را ابتدا به ساکن با سرعت شروع نمی کنند و شعارآنها این است که به آرامی می توان مسابقه را برد. آنها فیلسوفهای آینده هستند؛ طالبان علم که به هر چه می خواهند می رسند و سوال بی جوابی ندارند . مرموز هستند و در دنیای خودشان زندگی می کنند و باید یاد بگیرند در این دنیا چه چیزی قابل قبول است و چه چیزی نه!
8) آدم کله گنده :
هشت ها حلال مشکلات هستند. اساسی و حرفه ای سراغ مشکل رفته و آن را حل می کنند. قضاوتی درست دارند و بسیار مصمم هستندو طرحهاو نقشه های بزرگی دارند و دوست دارند زندگی خوبی داشته باشند. مسوولیت افراد را بر عهده می گیرند و مردم را با هدف خاص خود می بینند. با شرایط ویژه ای این امکان رابه وجود می آورند که دیگران همیشه آنها را رئیس ببینند.
9) اجرا کننده و بازیگر :
نه ها ذاتا هنرمند هستند . بسیار دلسوز دیگران و بخشنده بوده و آخرین پول جیب خود را نیز برای کمک به دیگران خرج میکنند . با جذابیت ذاتی شان اصلا در دوست یابی مشکلی ندارند و هیچ برای آنها فرد غریبه ای به حساب نمی آید.در حالات مختلف شخصیت های متفاوتی از خود بروز می دهند و برای افرادی که اطرافشان هستند شناخت این افراد کمی دشوار به نظر می رسد . آنها شبیه بازیگرانی هستند که در موقعیت های مختلف رفتارهای متفاوتی نشان می دهند. افرادی خوش شانس هستند اما خیلی وقتها از آینده خود بیمناک و نسبت به آن هراسان هستند. آنها برای موفقیت باید به یک دوستی و عشق دو جانبه که می تواند مکملشان در زندگی باشد دست یابند