بازدید امروز: 219
بازدید دیروز: 77
کل بازدیدها: 2259816
آنهایی که اهل کلاسهای روانشناسی هستند و مباحث این رشته را دنبال میکنند، خوب میدانند که این روزها «یونگ» یکی از پرطرفدارترین و پرسروصداترین روانشناسانی است که کلاسهای متعددی برای آموزش مفاهیمی که او وارد روانپزشکی کرده، برگزار میشود. برای آشنایی با این قبیل مفاهیم یونگی، گفتگویی داشتهایم با دکتر فربد فدایی، روانپزشکی که خودش نیز علاقه فراوانی به یونگ دارد و کتابهایی در مورد او تالیف کرده است....
آقای دکتر! ممکن است درباره مفاهیمی که در مکتب یونگ رایج است توضیحی بدهید؟
بله، اشاره مختصری به این مفاهیم مفید است. برای نمونه، ایگو به مفهوم خودآگاهی و آگاهی از جهان بیرون و خویشتن است. پرسونا، شخصیت بیرونی است که واسطه ایگو با دنیای واقعی است و از آن به عنوان نقابی یاد کردهاند که ایگو در حضور دیگران بر چهره میزند.
پرسونا چیزی است که فرد میاندیشد مطلوب و مورد پذیرش دیگران در اجتماع قرار میگیرد. سایه، تصویری معکوس از پرسونا است. آنچه برای پرسونا ناپذیرفتنی است به صورت سایه جلوهگر میشود و به ویژه در رویاهای شبانه جلوهگر میگردد.
آنیما و آنیموس چیستند؟
به طور خیلی خلاصه آنیما عبارت است از تهنشست همه تجارب از زن در میراث روانی یک مرد، آنیموس عبارت است از تهنشست همه تجارب از مرد در میراث روانی یک زن. این امر توسط صاحبنظران فراوان عنوان شده است که مرد دارای عنصر مکمل زنانه و زن دارای عنصر مکمل مردانه است.
چینیهای تائوییست از ین و ینگ صحبت میکنند، یعنی جنبههای زنانه و مردانه شخصیت انسان. یونگ در کتاب «دو رساله درباره روانشناسی تحلیلی» مینویسد: «تصویر قوی زن به صورت یک نمودگار باستانی در ناخودآگاه جمعی مرد وجود دارد که وی به کمک آن طبیعت زن را درمییابد. اصل زنانه شامل ظرفیتهایی برای پرستاری، احساسات، هنر و یگانگی با طبیعت است.» اصل مردانه شامل اندیشه منطقی، ابراز وجود قهرمانانه، و پیروزی بر طبیعت است.
عنصر مردانه در زن باعث میشود زن در مواقع ضروری بتواند عهدهدار اموری شود که ویژه مردان تلقی میشود. پدر نخستین ناقل تصویر آنیموس برای دختربچه است. به همانگونه که نخستین و مهمترین تجربه یک مرد نسبت به زن به وسیله ارتباط با مادر حاصل میشود.
مختصری هم راجع به ناخودآگاه در مکتب یونگ بگویید.
لایه سطحیتر ناخودآگاه جنبه شخصی دارد و جایگاه کمپلکسها (عقدهها یا گرهها) است. لایه ژرفتر را ناخودآگاه جمعی تشکیل میدهد که جایگاه نمودگارهای باستانی است.
هر چند موضوعات نویی را آموختیم اما به نظر میرسد مجهولات ما هم بیشتر شد! ممکن است درباره نمودگارهای باستانی و کمپلکسها هم تعریفی ارایه دهید؟
از نظر یونگ نمودگارهای باستانی ظرفیتهای موروثی است (که از طریق ژنها به ارث میرسد) و آغازگر و تداومبخش رفتارهایی است که برای همه انسانها جنبه معمول و عام دارد. از نمودگارهای باستانی میتوان به نیرو و کارمایه (انرژی)، خورشید، قهرمان و پیر خردمند اشاره کرد.
خود (معادل با self) مهمترین نمودگار باستانی و نماینده کوشش ناخودآگاه انسان برای مرکزیت، تمامیت و معنی و ظرفیت ذاتی برای کلیت است. کمپلکسها عقاید ناخودآگاه مرتبط با رویدادها یا تجربههایی با زمینه هیجانی ویژه هستند. آنها وسایل ظهور نمودگار باستانی در روان شخصی هستند.
ممکن است درباره کمپلکسها مثالی بزنید؟
در فرضیه یونگ، ایگو نیز یک کمپلکس است. ایگو همان کارکرد ایگوی فرویدی را دارد، یعنی تسلط بر زندگی خودآگاه و پل زدن بین دنیای درون روانی و جهان بیرونی. دیگر کمپلکسهای تشکیلدهنده روان ممکن است با ایگو متحد یا مخالف باشند. برای نمونه، کمپلکسهای اولیه با بار هیجانی، تمایل زیادی به خودمختاری دارند و میخواهند چون شخصیتهای نسبی رفتار کنند که با ایگو مخالف است و آن را کنترل میکند. این شخصیتهای نسبی به صورت تصاویری در رویاهای شبانه افراد طبیعی، یا به صورت توهمات در بیماران روانپریش، یا به صورت شخصیتهای مجزا در نابهسامانی هویتی تجزیهای (شخصیتهای چندگانه) ظاهر میشوند.
خوانندگان عزیز شاید فیلمهای «سه چهره حوا» و «سیبل» را به یاد داشته باشند که درباره همین موضوع است. به علاوه این کمپلکسها مجریان صحنههایی هستند که «واسطههای احضار ارواح» به اصطلاح شخصیت مردگان را حاضر میکنند.
یعنی موضوع احضار ارواح واقعیت دارد؟
خیر! آنچه واقعیت دارد این است که بخشی از روان یک فرد که زنده است و در این جلسات حضور دارد (یعنی مدیوم) واکنش نشان میدهد، یعنی یک کمپلکس از روان مدیوم این کار را انجام میدهد و روحی در این جلسات حاضر نمیشود.
به این ترتیب یونگ موضوعات مهم و جدیدی را وارد روانپزشکی کرده است که ناخودآگاه جمعی، نمودگارهای باستانی، نقاب، سایه، کمپلکسها و «خود» از آن جمله هستند.
همینطور است. ضمن اینکه دستاوردهای یونگ محدود به این موضوعات نیست و مفاهیم دیگری را هم معرفی کرده است که نوعشناسی شخصیت و گرایشهای درونگرایی و برونگرایی و کنشهای اندیشهورزی، عاطفهورزی، احساس و اشراق در روان از آن جمله است.
نمادها، بحران میانه عمر و روش ویژه تعبیر رویاها از دستاوردهای دیگر اوست. با توجه به آنکه صحبت درباره هر یک از این موضوعات به زمان زیادی احتیاج دارد اگر مناسب بدانید بعدها در فرصتهایهای مناسب به آنها خواهیم پرداخت.
دکتر مجید سلطانی
روزنامه سلامت (www.salamat.ir)