بازدید امروز: 153
بازدید دیروز: 77
کل بازدیدها: 2259750 وقتی برای عشق باید سوگواری کرد - سوالات ارشد آزاد،سوالات دکتری،سوالات بهداشت،سوالات سراسری،سوالات
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سوالات ارشد آزاد،سوالات دکتری،سوالات بهداشت،سوالات سراسری،سوالات

 
 


اصطلاح سوگواری برای عشق یا محبوب اصطلاح جدیدی است که به تازگی وارد ادبیات روان‌شناسان و مشاوران شده است.


مشاور و درمان‌گرها، عشق را حالت هیجانی نیرومندی می‌دانند که اگر کامیاب نشود و فرد در مقاطع آشنایی، دوران نامزدی، حتی به هنگام طلاق، محبوبش را از دست بدهد، کاملا از نظر عاطفی و احساسی به هم می‌ریزد. بسیاری از افراد وقتی با این تجربه تلخ روبه‌رو می‌شوند به طور ناخودآگاه تعداد زیادی از حالات عاطفی را تجربه می‌کنند که این احساسات شامل غمگینی، ترس، یأس، سردرگمی، خشم و احساس گناه است. وقتی اطرافیان فرد این اجازه را به وی نمی‌دهند که برای عشق از دست داده‌اش، مدت‌زمانی عزاداری کند او نمی‌تواند به زندگی عادی و حالات و هیجانات اولیه خود بازگردد.

در زمینه سوگواری برای عشق، مدت‌زمان آن و عوامل موثر در بهبود فرد را در پایین برای شما توضیح خواهم داد .

سوگواری برای عشق یعنی چی ؟
از دست دادن عشق به هر دلیل مانند از دست دادن و مرگ یک عزیز است و همان‌طور که برای عزیزمان سوگوار می‌‌شویم و عزاداری می‌کنیم باید برای عشق از دست داده‌شده نیز سوگواری کرد تا به آرشیو سپرده شود. مسلما شخصی که ما دوستش داشتیم و عشق ما محسوب می‌شده در جایگاه بسیار نزدیکی قرار داشته که مورد عشق و محبت ما قرار گرفته و به لحاظ نمادین در واقع عشق، جای پدر و مادر را پر می‌کند. از دست دادن عشق برای محبوب مانند از دست دادن پدر و مادر است. وقتی که شما با مرگ پدر، مادر و عزیزتان روبه‌رو می‌شوید سوگواری و عزاداری می‌کنید، اطرافیان به شما اجازه می‌دهند گریه کنید، سعی می‌کنند که شما تنها نباشید، مراقبت‌های فیزیکی از شما به عمل می‌آورند اما در ماجرای عشق متاسفانه در جامعه بین عموم سوگواری پذیرفته‌شده نیست و سعی می‌شود که فرد را در این شرایط با جملاتی اینچنینی به انواع مختلفی بکوبند «آه باز داری به اون فکر می‌کنی؟»، «خوب شد که رفت» و... یا برای آنکه حال طرف را بهتر کنند به وی پیشنهاد جایگزین پیدا کردن می‌دهند. ممکن است این مساله، در حال طرف موثر باشد اما پیشنهاد خوبی نیست چرا که در این مرحله باعث وابستگی‌های بی‌مورد می‌شود. حتی در این دوران نباید به فرد سرخورده، ‌پیشنهاد ازدواج کردن داد. آمارها نشان داده که بالاترین ریسک طلاق برای این‌گونه ازدواج‌هایی است که بلافاصله بعد از قطع یک ارتباط عاطفی گذشته پیش می‌آید. ما و اطرافیان شخص باید فردی را که عشقش را از دست داده، درک کنیم و به وی اجازه دهیم سوگواری کند. من به مراجعانم در این زمینه می‌گویم روزه ارتباط بگیرند و سعی کنند در این دوران خاطرات‌شان را مرور کنند و به خودشان فرصت دهند که با این مساله کنار بیایند.


‌در این مرحله فرد ممکن است با افسردگی روبه‌رو شود، نظر شما برای عبور سریع از مرحله سوگواری چیست؟

این یک امر عادی است که فرد در سوگواری فضای افسردگی را تجربه کند و مساله‌ای است که نمی‌توان منکر آن شد. فقط پیشنهاد ما این است که نباید در این دوران فرد به تصمیم‌گیری مهم زندگی‌اش از جمله ازدواج بپردازد چرا که تصمیم‌گیری در برهه افسردگی با استانداردهای پایین خود شخص انجام می‌گیرد و وقتی فرد حالش خوب شود و از این مقطع زمانی بیرون بیاید ممکن است به دلیل عجله در تصمیم‌گیری احساس ندامت و پشیمانی داشته باشد.


‌زمان منطقی و طبیعی برای گذراندن این مرحله چقدر است؟
معمولا بین مقطع شش ماه تا یک‌سال به‌طور طبیعی زمان می‌برد. اما در برخی از سوگواری‌ها دیده شده که حتی بیش از یک‌سال طول کشیده است که ما در اینجا پیشنهاد درمانی می‌دهیم و اینکه از مشاوران و متخصصان در این زمینه کمک بگیرند.


‌آیا تمایز جنسیت در عبور از سوگواری، دخیل است؟
خیر، از نظر من بین دختر و پسر در مرحله سوگواری تفاوتی ندارد بلکه عبور از این مرحله به دل‌بستگی و پارامترهای رابطه بستگی دارد.


‌اما به نظر می‌رسد در این مواقع دختران و زنان بیشتر دچار مشکل می‌شوند؟
خیر، به این صورت نیست. گاه دیده شده که برخی دخترها مکانیسم‌های دفاعی بهتری نسبت به پسرها دارند. این مساله ربطی به جنسیت ندارد. شاید بتوان گفت که ممکن است دخترها به‌جای گذر از مرحله سوگواری در حالت انتظار باشند. از آنجا که مردان ابراز عشق می‌کنند و جواب نه می‌گیرند به اطمینان می‌رسند که طرف‌شان را از دست داده و سوگواری می‌کنند اما دختران به دلیل آنکه در بیان عشق صراحت ندارند، در برخی از مواقع با ابهام روبه‌رو می‌شوند و تکلیف خود را نمی‌دانند که من اسم این حالت را، کما گذاشته‌ام. وقتی که افراد به کما می‌روند، و در حالت انتظار عزیزان‌شان به سر می‌برند یک روز امید دارند و روز دیگر ناامیدند. حال در زمینه عشق، این کما باعث می‌شود که سوگواری طولانی شود. که متاسفانه برای دختران بیش از پسران رخ می‌دهد. اطمینان از دست دادن برای عبور از این مرحله یاری‌کننده است.


‌چه مواردی باعث عدم اطمینان یا وارد نشدن در مرحله سوگواری می‌شود؟
1- ابهام. فرد اطمینان نداشته باشد به اینکه رابطه پایان یافته یا نه.
2- طرف مقابل گاه‌به‌گاه کدهای مثبت از خودش نشان دهد.
3- طرف مقابل، نه را با صراحت نگفته نباشد.
این موارد سبب می‌شود که عشق وارد فاز سوگواری نشود و همان‌طور که گفتم وارد کما شود. افرادی که از یک رابطه بیرون می‌آیند باید با اطمینان از رابطه بیرون آمده باشند و رفتارهای دوگانه نشان ندهند.


مراجعه به ادامه مطلب


آیا ممکن است بعد از گذراندن پروسه عزاداری، دوباره فرد، سوگوار عشقش شود؟
احتمالش است. همان‌طور که متذکر شدم اگر فرد با اطمینان رابطه را تمام نکرده باشد این حالت سوگواری قابل عود است. میزان اطمینان در اینجا بسیار مهم است.


‌شما به‌عنوان یک متخصص، برای عبور سریع از این مرحله چه توصیه و پیشنهادی دارید؟
سوال شما را با این بیت از اشعار سعدی جواب می‌دهم:
«سعدی به روزگاران مهری نشسته بر دل/ بیرون نمی‌توان کرد الا به روزگاران»
وقتی می‌خواهیم عشقی را از دل بیرون کنیم نیاز به زمان داریم و ما نمی‌توانیم زمان را کپسول کنیم چون به ضرر شخص می‌انجامد. بهترین و کارآمدترین پیشنهاد برای عبور بهتر از این مرحله، گفت‌و‌گو کردن و حرف زدن شخص سوگوار است. البته نه با هر کسی بلکه با اشخاص مورد اطمینان و اگر چنین اشخاصی در اطراف فرد نیستند از درمانگرها و مشاوران می‌تواند کمک بگیرد. آن فرد باید بداند غصه خوردن و فکر کردن دوای درد نیست بلکه این صحبت کردن و گفت‌وگو کردن است که به طرف کمک می‌کند تا زودتر بهبود یابد؛ صحبت کردن از بدی‌ها، خوبی‌ها، خاطرات. در مواقعی، کمکی که مشاوران می‌توانند در این زمینه به فرد بکنند این است که وی را وادار به صحبت کردن می‌کنند.


? ‌دارودرمانی و رفتاردرمانی در این دوران نتیجه‌بخش است؟
به نظر من گفتاردرمانی موثر است. اما در یک‌سری از موارد حاد مانند آنکه فرد بخواهد دست به کار خطرناک بزند یا به فکر خودکشی یا آسیب رساندن به دیگران بیفتد، دارودرمانی می‌تواند کمک‌کننده باشد. البته ناگفته نماند داروهای آرام‌بخش باعث کرختی و گیجی می‌شود و این سبب می‌شود عشق سرکوب یا به اصطلاح زنده‌به‌گور شود که پتانسیل برگشت دارد.
‌پس شما اعتقاد دارید که بیان افکار و احساسات فرد از سایر دیگر شیوه‌ها برای گذر بهتر از این مرحله مناسب‌تر است؟
بله، اما متاسفانه در جامعه ما چندان این مساله مورد پذیرش نیست. وقتی شخصی شروع به صحبت کردن می‌کند فورا اطرافیان تو دهن وی می‌زنند و با او همراهی نمی‌کنند.


‌خانواده در این زمینه چه نقشی می‌تواند داشته باشد؟

خانواده باید اجازه سوگواری به فرزندش را بدهد، از او مراقبت کند، دست از غرزدن و گله کردن بردارد و در نهایت سوگواری را به رسمیت بشناسد همان‌طور که در مرگ عزیزی، مردن را به رسمیت می‌شناسند و سوگواری می‌کنند.
‌آیا سوگ عشق مانند سوگواری از دست دادن عزیزان است و مراحل خاص دارد؟
بله، وقتی عزیز شخصی فوت می‌کند و شخصی وارد فاز عزاداری می‌شود و یک‌سری مراحلی را طی می‌کند، در فقدان و از دست دادن عشق نیز، فرد همان مراحل را باید طی کند که شامل انکار فقدان، درک فقدان، احساس ترک شدن و اضطراب، ناامیدی و گریه کردن، کرختی، سستی، گیجی، منگی، مشکل در تصمیم‌گیری، احساس ناآرامی، بی‌خوابی، از دست دادن اشتها، غصه خوردن و یادآوری مداوم، خشم، احساس گناه، احساس تهی بودن و از دست دادن تصویر ذهنی فرد، غم و غصه‌ عمیق، همانند‌سازی با فرد ازدست‌رفته، افسردگی عمیق و سرانجام مرحله بازسازی است.

 

 


  ravanshena30.mihanblog.com   منبع


سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت اسدختدامی  سال91
در مرکز آزمون  www.azmoon.in

تبلیغات

نوشته شده در تاریخ شنبه 91/2/23 توسط