بازدید امروز: 106
بازدید دیروز: 47
کل بازدیدها: 2261622
ژاک لکان (1901- 1981) روانشناس فرانسوی، طرحی در آمیختن روانشناسی و زبان شناسی ارائه داد. او که همانند فروید ناخوآگاه را بخش سرکوب شده ی شخصیت انسان می داند، زمینه ی اولین سرکوبهای ناخودآگاه را زمانی تاریخ گذاری می کند که کودک برای اولین بار خود را در آینه مشاهده می کند. آنچه که او می بیند موجودی ست کامل، متشکل از سر و دست و پا و غیره. تا پیش از آن او تنها قادر به مشاهده ی تک تک ِ اجزای بدن خود است. ناتوانی ِ کودک در ماههای اول زندگی، از نظر لکان، از عواملی ست که او را شیفته ی این موجود کاملی می کند که حالا در آینه است. شخصیت واقعی کودک از این مرحله به بعد فراموش می شود. لکان می گوید که ما از آن شخصیت حقیقی هیچ گزارشی نمی توانیم بدهیم، چرا که خیلی زود به فراموشی سپرده می شود. به نظر لکان ناخودآگاه تنها در سمبولهای رویاهای ما تجلی می یابد.
از مرحله ی آینه، خودشیفتگی کودک به خود آغاز می شود. او بر این باور است که آن کسی که در آینه است، که البته هیچکس جز تصویر خود او نیست، او را هم چنان کامل و یکپارچه می بیند. آن تصویر ایده الی که کودک در آینه می بیند، منشاء همه ی آرزو ها و فانتزی های بعدی فرد می شود. کودک تصویر خود را در آینه با فرد دیگر اشتباه می گیرد. او بر این باور است که آن کس که او را از داخل آینه نگاه می کند، نفر دومی ست که او را در منتهای کمال می نگرد.
وقتی که مدتی بعد کودک پی می برد که مادر به فرد دیگری، پدر، گرایش احساسی و جنسی دارد، به کمال خود شک می کند و در آرزوی آن تصویر ایده آل، که همچون نارسیس به آن عشق می ورزد، به تنظیم گفتار می پردازد. لکان معتقد است که گفتمان - گفتگوی عادی، نوشتاری، شعر و داستان- چیزی نیست مگر رسیدن به آرزوی کمال. همان کمالی که کودک روزی در آینه دیده بود و در این خیال بود که تصویرش نه خود او که دیگری ست. لکان می گوید که از لابلای گفتمان و آثار ادبا می شود به درون آنها، به آنچه که در ناخودآگاه آنهاست، پی برد. از نظر او روانکاو باید در خلال گفته های بیمار نقبی به درون او بزند و به ترس ها و نگرانی ها و تجربیات او دست یابد.
او نقش عقل را در تنظیم مکالمات تعیین کننده می داند. به گمان او عقل در پی ایده آلهاست. بر همین اساس حاضر نیست به واقعیت تن بدهد. عقل در پی اثبات کمال و یکپارچگی فرد است و تکثر، خطا و ضعف را بر نمی تابد. اثر هنری از نظر لکان هیچ نیست مگر تلاشی برای تأیید شدن و به رسمیت شناخته شدن.
منبع:
یکی از تجربیات جالب و غیرمنتظره |
|
ملانی کلاین در 30 مارچ 1882 در وین به دنیا آمد و در 22 سپتامبر 1960 در لندن درگذشت. نام اصلی خود او ملانی رایزز بود که پس از ازدواج با آرتور کلاین در 19 سالگی به ملانی کلاین تغییر یافت. او در سالهای 1904 و 1907 صاحب دو فرزند به نامهای ملیتا و هانس شد. خانواده آنها به دلیل شغل شوهرش مرتب در مسافرت بودند تا آن که بالاخره در سال 1910 در بوداپست مستقر شدند. او بعداً در سال 1914 فرزند دیگری نیز به نام اریک پیدا کرد.
او از ابتدا به رشته پزشکی علاقهمند بود و دوران کوتاهی را در دانشگاه وین به تحصیل پرداخت. هنگامی که در بوداپست بود شروع به مطالعه روانکاوی زیر نظر ساندور فرنزی کرد و استادش او را تشویق کرد که به روانکاوی کودکان خود بپردازد. در نتیجه کارهای ملانی کلاین بود که روشی به نام «بازی درمانی» شکل گرفت و هنوز هم به طور وسیعی در روان درمانی مورد استفاده قرار میگیرد.
او برای نخستین بار در سال 1918 در خلال کنگره بینالمللی روانکاوی با زیگموند فروید ملاقات کرد. این ملاقات الهامبخش او برای نوشتن نخستین مقاله علمیاش در زمینه روانکاوی با نام «رشد کودک» شد. این ملاقات همچنین باعث تقویت علاقهمندیش به روانکاوی گردید و پس از جدایی از شوهرش در سال 1922، به برلین رفت و به همکاری با کارل آبراهام، روانکاو برجسته، پرداخت.
روش «بازی درمانی» کلاین بر خلاف عقیده آنا فروید مبنی بر عدم امکان روانکاوی کودکان بود. اختلاف این دو، بحثهای زیادی را بین روانکاوان برانگیخت و هر یک طرفداران پر و پاقرصی یافتند. آنا فروید به طور علنی به انتقاد از نظریههای کلاین میپرداخت و او را به دلیل نداشتن مدرک رسمی دانشگاهی تخطئه میکرد.
کلاین در طول زندگیش دچار افسردگی بود و به شدّت تحت تأثیر مرگ زودهنگام خواهر و برادرش و نیز مرگ پسر بزرگش در سال 1933 قرار داشت. او تأثیر قابل ملاحظهای بر روانشناسی رشد داشته است و تکنیک «بازی درمانی» او امروزه به طور وسیعی مورد استفاده قرار میگیرد. او بر نقش مادر- فرزند و روابط بین فردی در فرایند رشد تأکید داشت.
از ملانی کلاین 4 کتاب و تعدادی مقاله در زمینه روانکاوی بجا مانده است.
«یک دو جین بچه سالم و دنیایی با مشخصاتی که من میگویم را به من بدهید، تضمین میکنم هر کدام از آنها را که انتخاب کنید، صرفنظر از استعداد، علاقه، گرایش، توانایی و نژادش، هر جور متخصصی که بخواهید، پزشک، حقوقدان، هنرمند، بازرگان و حتی گدا و دزد، بار آورم.» |
جان واتسون 1930 |
دستاوردها و جوایز
جان بیواتسون که از او به عنوان «پدر رفتارگرایی» نام برده میشود در دوران زندگیش، دستاوردهای علمی و حرفهای زیادی کسب کرد که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
منبع : سایت روان یار
«برای من هیچ چیز با ارزشتر از تجربه نیست. |
|
کارل راجرز در 8 ژانویه 1902 در ایلی نویز (آمریکا) به دنیا آمد و در 4 فوریه 1987 درگذشت. معروفیت او بیشتر به خاطر کارهای زیر است:
کارل راجرز پس از اخذ درجه دکتری در سال 1931 از دانشگاه کلمبیا، چند سال به کار دانشگاهی در دانشگاههای ایالتی اوهایو، شیکاگو و ویسکانسین پرداخت. در خلال این سالها بود که راجرز روش درمانی خاص خود را به وجود آورد. این روش درابتدا «درمان غیرمستقیم» خوانده میشد. این رویکرد که در آن درمانگر در نقش یک تسهیل کننده ظاهر میشد تا یک هدایتگر، سرانجام به نام درمان بیمار محور معروف شد. راجرز پس از اختلاف نظرهایی که در دانشکده روانشناسی دانشگاه ویسکانسین پیش آمد، به مرکز مطالعات رفتاری پیوست و سرانجام به همراه برخی همکارانش در آنجا، مرکز مطالعات فرد
(CSP) را تأسیس کرد. کارل راجرز تا زمان مرگش در 1987 به کارهایش در زمینه درمان بیمار محور ادامه داد. تأکید کارل راجرز بر توانائیهای بالقوه انسان، تأثیر مهمی هم بر روانشناسی و هم بر آموزش داشته است. علاوه بر آن، به عقیده خیلیها راجرز تأثیرگذارترین روانشناس قرن بیستم بوده است.
کارل راجرز در سال 1946 به عنوان رئیس انجمن روانشناسی آمریکا ( APA ) انتخاب گردید. او در سال 1987 نامزد دریافت جایزه صلح نوبل شد.
منبع : سایت روان یار
آنا فروید در سوم دسامبر 1895 در وین (اتریش) به دنیا آمد و در نهم اکتبر 1982 در لندن (انگلستان) درگذشت. معروفیت او بیشتر به خاطر کارهای زیر است:
آنا فروید کوچکترین فرزند در بین 6 فرزند زیگموند فروید معروف است. او به پدرش فوقالعاده نزدیک بود ولی نزدیکی چندانی به مادرش نداشت و با پنج خواهر و برادرش نیز روابط پرتنشی داشت. او به یک مدرسه خصوصی گذاشته شد ولی بعداً گفت که از مدرسه چیز زیادی نیاموخته است. بخش عمده آموزش آنا از طریق درسهای پدرش و دوستان و وابستگان او صورت گرفته است.
او پس از دوره دبیرستان به عنوان معلم مدرسه ابتدایی مشغول به کار شد و همزمان شروع به ترجمه برخی از کارهای پدرش به آلمانی کرد. این کار، علاقه او به روانشناسی و روانکاوی کودکان را بیشتر کرد. با وجودی که او به شدت تحت تأثیر کارهای پدرش بود امّا هرگز در سایه او زندگی نکرد. کارهای خود او، ایدههای پدرش را گسترش داد و به ایجاد رشته روانکاوی کودکان انجامید.
او با وجودی که تحصیلات کلاسیک را ادامه نداد امّا کارهایش در زمینه روانکاوی و روانشناسی کودکان، او را در رشته روانشناسی پرآوازه ساخت. او تجربیات خود در زمینه روانکاوی کودکان را در سال 1923 در وین آغاز کرد و بعدها رئیس انجمن روانکاوی وین شد. در طول مدتی که آنا فروید در وین بود، تأثیر قابل ملاحظهای بر اریک اریکسون گذاشت و این به نوبه خود باعث توسعه رشته روانکاوی و روانشناسی «خود» شد.
آنادر سال 1938 تحت بازجویی گشتاپو قرار گرفت و سپس به همراه پدرش به لندن کوچ کرد. در سال 1941، او با همراهی دوروتی برلینگتون یک مؤسسه پرستاری ایجاد کرد. این مؤسسه هم به کودکان بیخانمان سرپناه میداد و هم برنامههای روانکاوی برای آنان داشت. تجربیات آنا فروید در این مؤسسه پرستاری، الهامبخش او در نوشتن سه کتاب شد: «کودکان در زمان جنگ (1942)»، «کودکان بیسرپرست (1943)» و «جنگ و کودکان (1943)». آنا فروید پس از تعطیل شدن مؤسسه پرستاری در سال 1945، کلینیک ویژهای را برای روان درمانی کودکان ایجاد کرد و از سال 1952 تا زمان مرگش در سال 1982 مدیر آن بود.
آنا فروید رشته روانکاوی کودکان را به وجود آورد و کارهایش به درک امروزی ما از روانشناسی کودکان کمک شایانی کرده است. او همچنین روشهای مختلفی برای برخورد با کودکان و درمان آنان به وجود آورد. آنا فروید عقیده داشت که عوارض کودکان با بزرگسالان متفاوت است و غالباً به مراحل رشد آنان بستگی دارد. او همچنین توضیحات روشنگری درباره سازوکارهای دفاعی در کتاب معروف خود به نام «خود و سازوکارهای دفاع» ارائه نموده است.
ایوان پتروویچ پاولف (Ivan Petrovitch Pavlov) فیزیولوژیست روسی ، یکی از کسانی است که در روانشناسی یادگیری بسیار مشهور است و این مشهور بودن خود را در روان شناسی مدیون آزمایشهای علمی خود در مورد یکی از روشهای یادگیری یعنی بازتابهای شرطی (Conditioned Reflex) است که اساس چندین نظریه یادگیری شد و هنوز هم بخش مهمی از دانش روان شناسی معاصر است. اگرچه او در حوزه فیزیولوژی نیز تحقیقات بسیاری بویژه در مورد فرایندهای گوارشی انجام داده است که همگی مربوط به سالهای قبل از تحقیقات او در مورد بازتابهای شرطی است و برای او جایزه نوبل پزشکی را به ارمغان آورد.
تحقیقات پاولف در مورد بازتابهای شرطی منجر به تحقیق و کشف فرایند تداعی اندیشهها (که ارسطو آن را با سه مجاورت ، مشابهت و تضاد بیان کرده بود) شد. او در آزمایشهای خود از اصل مجاورت بهره میگرفت و اصطلاح بازتاب یا کلاسیک را برای توصیف یک واحد رفتاری بکار میبرد.
اصطلاح شناسی نظریه پاولف
محرک
هر موقعیت یا رویداد (نظیر نشان دادن غذا و ...) قابل توصیف به شیوه عینی (قابل مشاهده) که به صورت یک علامت جاندار برای پاسخ دادن تحریک کند، محرک (Stimulus) نامیده میشود که با حرف اختصاری (S) بیان میگردد.
پاسخ
هر نوع رفتاری که در اثر یک محرک به صورت یک تراوش در غده ، پاسخ سیستم عصبی و یا فعالیت جاندار (نظیر خوردن ، خواندن) ظاهر میشود، پاسخ (Response) نامیده میشود که با حرف اختصاری (R) بیان می گردد.
محرک غیر شرطی
در نظریه شرطی شدن کلاسیک (بازتاب) به محرکی که بطور خودکار و بدون یادگیری قبلی پاسخی را موجب میشود، محرم غیر شرطی (Unconditioned Stimulus) میگویند که با حرف اختصاری (US) بیان میگردد. نظیر غذا ، درد و ...
پاسخ غیر شرطی
در شرطی سازی کلاسیک به پاسخی که در برابر یک معرف غیر شرطی ظاهر میشود پاسخ غیر شرطی (Unconditioned Response) میگویند که با حرف اختصاری (UR) بیان میگردد. نظیر ترشح بزاق (پاسخ) به علت دیدن یا بوکردن غذا (محرک غیر شرطی) بوجود می آید.
محرک شرطی
در شرطی شدن کلاسیک محرکی که بر اثر همابندی (همراه شدن) با یک محرک غیر شرطی قدرت فراخوانی پاسخ را کسب میکند محرک شرطی (Conditioned Stimulus) میگویند که با حرف اختصاری (CS) بیان میگردد. نظیر صدای زنگ که ابتدا خنثی است و پس از همراه شدن با غذا قدرت فراخوانی پاسخ (ترشح بزاق) را کسب میکند.
پاسخ شرطی
در شرطی سازی کلاسیک پاسخی که در برابر یک محرک خنثی وجود نداشت و بعدا بوجود آمد (یاد گرفته شد) پاسخ شرطی (Conditioned Response) میگویند که با حرف اختصاری (CR) بیان میگردد. نظیر پاسخ ترشح بزاق که ابتدا برای محرک شرطی صدای زنگ وجود نداشت و بعدا بوجود آمد (یاد گرفته شد).
تعریف یادگیری از نظر پاولف
از نظر پاولف یادگیری عبارت است از ایجاد ارتباط بین محرک و پاسخ (S?R) که بر اثر اصل مجاورت بوجود میآید.
شروع آزمایشهای شرطی سازی
پاولف به مدت چندین سال مشغول آزمایش و تحقیقات فیزیولوژیکی در مورد نقش مایعات گوناگون در گوارش بود و یکی از این مایعات بزاق دهان است. او به شیوه ابداعی خود میتوانست میزان ترشح بزاق در دهان را به صورت علمی در حیوانات آزمایشگاهی خود (پاولف از سگها استفاده می کرد) تشخیص و اندازه گیری کند. او یک بار به صورت تصادفی مشاهده کرد که برخی از سگها در آزمایشگاه او قبل از اینکه تغذیه شوند، شروع به ترشح بزاق می کنند، و این حالت فقط در سگهایی روی میداد که مدتی در آزمایشگاه بودهاند و نه دیگر سگها. پاولف این موضوع را جالب و قابل تحقق دانست و اولین تحقیق خود را در سال 1902 میلادی در این مورد انجام داد و این موضوع حدود 30 سال از وقت او را به خود اختصاص داد، که منجر به کشف ابعاد مختلف فرایندهای بازتابی و شرطی سازی کلاسیک (Classial Conditioning) شد.
طرح آزمایشهای پاولف
پاولف در اولین مرحله از آزمایش خود سگی را داخل قفسی قرار داد که فقط توسط یک روزنه با محیط بیرون ارتباط داشت. او از طریق این روزنه تکه گوشتی (US) را به سگ نشان داد که باعث ترشح بزاق (UR) شد. سپس صدای یک زنگ (US) را به صدا درآورد که منجر به پاسخ طبیعی تیزکردن گوشها (UR) شد. در مرحله دوم پاولف میخواست با همراه کردن صدای زنگ و تکه گوشت ، سگ را شرطی کند بگونهای که با شنیدن صدای زنگ بزاق ترشح کند. به همین منظور چندین بار صدای زنگ را چند ثانیه قبل از نشان دادن غذا به سگ به صدا درآورد و این عمل باعث شد که سگ با شنیدن صدای زنگ (CS) بدون نشان دادن غذا نیز بزاق ترشح (CR) کند و در واقع صدای زنگ جای گوشت را گرفت. پاولف این پدیده را که یک محرک جای محرک دیگر را میگرفت و پاسخ آن را به خود اختصاص میداد، شرطی سازی نامید. طرح آزمایشهای پاولف را میتوان به صورت زیر نمایش داد.
(UR) پاسخ غیر شرطی ترشح بزاق <------------------------ محرک غیر شرطی غذا (US)
(UR) پاسخ غیر شرطی تیزکردن گوش<------------------------ حرک غیرشرطی صدای زنگ (US)
ترشح بزاق <------------ چندین بار -------------- ارائه صدای زنگ + ارائه غذا
(CR) پاسخ شرطی ترشح بزاق<-------------------------- ارائه صدای زنگ به تنهایی (CS)
اهمیت کارهای پاولف
پاولف با طرح این آزمایش ساده به مدت سه دهه مشغول تحقیق در مورد اصول شرطی سازی بود و توانست جنبههای مختلف شرطی سازی کلاسیک و در واقع یکی از شیوههای یادگیری را به صورت عینی آشکار سازد. از طریق این آزمایشها پاولف توانست انواع مختلف شرطی سازی و پدیدههای حاصل از شرطی سازی را آشکار کند و این موضوع قابل توجه است که همین آزمایشها و نتایج آن بعد از یک قرن هنوز بخش مهمی از روان شناسی را تشکیل داده و کاربردهای فراوانی در روان شناسی بالینی (رفتار درمانی) ، آموزش و پرورش ، صنعت و حوزههای دیگر دارد.
منبع:
http://motarjem-mm.blogfa.com/