در سفرنامه ای از یک غربی درباره اذعان آنان به زیبایی زنان ایران مطالبی خوانده بودم. اما امروز زنان ایرانی هیچ اعتقادی به آن نداشته و به هر ترتیبی در حال تغییر آن هستند. شاید این روزها زیبایی آن چیزی تعریف می شود که در فیلم های هالیوودی نشان داده می شود. به صراحت می توان گفت که برخی زنان و دختران ما هیچ اعتقادی به زیبایی خود ندارند.
متاسفانه اقتصاد بیمار، جامعه را به مصرف کننده هایی تبدیل می کند که تنها الگوهایی کاملا اشتباه را از جامعه و زندگی غربی دارند. اتفاقی که در غرب بیماری تعبیر می شود در کشور ما از آن به یک مد و زیبایی تعبیر می شود. امروز دنیای غرب شدیدا نگران بیماری لاغری و سو» تغذیه گریبانگیر مدل هایش است و ایرانی ها به خصوص زنان آن تمایل زیادی در شبیه شدن به آنها دارند.
این روزها امکان ندارد زنان ما یکدیگر را ملاقات کنند و یک برنامه رژیم غذایی بینشان رد و بدل نشود یا درباره آخرین عمل زیبایی که انجام داده اند، حرف نزنند. این حرف ها در مکان هایی مانند آرایشگاه ها و سالن های ورزش به مراتب بیشتر به گوش می خورد.
بدتر از آن پوست سپیدی که روزی در ایران شیک به شمار می رفت، مدتهاست که از مد افتاده وجای خود را به پوست های برنزه و گاهی بدون اغراق سیاه داده است. این کار حدومرزی را نیز نمی شناسد و با همه معایب و ضررهایی که برای آن عنوان شده است گاه خانم ها برای کمی تیره تر شدن، خود را تا مرز بی هوشی پیش می برند.
نجات غریق ها از مد برنزه بیش از همه نگران هستند چرا که زنان ساعت ها زیر نور خورشید دراز می کشند، بدون آنکه چیزی بخورند. این کار اغلب به اختلال در گردش خون منجر می شود. ناجیان غریق در محل های شنا همیشه از بلندگو اعلام می کنند که بانوان باید دست کم یک بار در ساعت دوش آب سرد بگیرند و به اندازه کافی مایعات بنوشند. گاهی خبرهایی مبنی بر آفتاب سوختگی شدید از این زنها شنیده می شود و گاهی نیز در موارد بسیار کم این زنها در این راه جان خود را از دست می دهند.
اگر کمی با دقت در کوچه های شهرمان راه برویم و به مردمی که از کنارمان رد می شوند دقت کنیم خواهیم دید خیابان های شهرمان پر است از زنان و مردانی که یک چسب روی بینی شان دارند.
اشاره من روی زنان این جامعه به این جهت است که براساس آمارهای اعلام شده وزارت بهداشت زنان بخش عمده مشتریهای جراحی های زیبایی را تشکیل داده و نسبت به مردان تمایل بیشتری به تغییر چهره خود دارند. در این میان مردان 30درصد این جامعه آماری را تشکیل می دهند. همچنین افراد بین سن 16تا 30سال بیشترین مراجعه کننده ها به مطب های جراحی پزشکی هستند.
به طور حتم بی توجهی انسانها به هشدارهایی که برای مراجعه به پزشک برای انجام هر گونه جراحی مطرح می شود نشان از عمیق شدن و تاثیر این عمل ها در ذهن افراد دارد. همیشه روی آوردن به عمل زیبایی به معنای نارضایتی افراد به ویژه زنان و دختران از شکل آن عضو نیست بلکه اکثر آنها از نداشتن اعتماد به نفس رنج برده و با این قبیل اعمال در صدد جبران آن هستند.
آمار به دست آمده از مطالعات روانشناختی می گوید که 80 درصد از زنان و 60 درصد از مردان تمایل به انجام اعمال جراحی دارند و تنها حدود 10 درصد از آنها که عمل جراحی کرده اند از چهره جدید خود راضی هستند و کار 50 درصد آنها نیز به عمل دوباره می کشد.
طبق همین آمار ایران رتبه اول را در عمل های زیبایی دارد و برخی در اثر این جراحی ها جان خود را از دست می دهند. آنها برای زیبا یا زیباتر شدن به مرگ هم راضی هستند. شاید فرهنگ سازی غلط جامعه عامل مضاعفی شده است تا این تب تند که امروز به صورت یک اپیدمی در جامعه درآمده است، به این روزی فروکش نکند. شاید مشکل از زنان به تنهایی نباشد. امروز شاهد آن هستیم که هنرپیشه های تلویزیون و سینما با انجام اعمال مختلف جراحی زیبایی، خودبه خود و طی جریانی ناخواسته برای جراحان زیبایی تبلیغ می کنند. همه اینها دست به دست هم داده اند و تب زیباگرایی و شبیه هم شدن را بین زنان ما به وجود آورده اند. گروهی از متخصصان، به دست آوردن پول بیشتر و عدم کسب مهارت برای خرج کردن آن را یکی از دلایل افزایش دیوانه وار جراحی های زیبایی در ایران عنوان کرده اند.
شاید این گفته ها تا حدی درست باشد اما قرض کردن، فروختن وسیله های ضروری و گاهی تامین پول از راه هایی مانند دزدی و روش های غیراخلاقی دیگر، همچنین حجم وسیع و فراوان پرونده های ارجاع داده شده به دادسراهای کشور برای شکایت از یک جراح که یا زندگی ای را از بین برده است یا با حذف زیبایی طبیعی، مرگ تدریجی انسان را برایش هدیه آورده است نشان از تعمیق این موضوع به ویژه در سالهای اخیر در کشور دارد. زنان ما نیاز به بازتعریفی ازخود دارند. زیبایی مسلما یک حق زنانه است که هیچ کس با آن به مخالفت نمی پردازد اما قیمت و اندازه این زیبایی کجاست و اینکه مثل یکدیگر شدن زیبایی نامیده می شود یا نه، سوالاتی هستند که پاسخ به آنها واقعیت های تلخی از تفکر زنان به ویژه قشر جوان را برای ما آشکار می کند. |