بازدید امروز: 162
بازدید دیروز: 77
کل بازدیدها: 2259759
برخی افراد هنگامی که در میان جمع هستند، ممکن است احساس راحتی نکنند زیرا به مهارتهای اجتماعی که بتوانند به وسیله آنها با مردم و اجتماع در ارتباط باشند، مجهز نیستند. برای افزایش ارتباطات اجتماعی، شیوههایی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
1 زبان بدن را یاد بگیرید
بخشی از احساس نگرانی که مردم در ارتباطات اجتماعی خود به آن مبتلا میشوند، ناشی از تفسیرهای نادرست از گفتارهای غیرکلامی دیگران است. آیا تا به حال برایتان این موقعیت پیش آمده است که با خود بگویید «هنگامی که در جمع صحبت میکنم، افراد خسته میشوند؟» این جمله ریشه در زیادهگویی و یا درک اشتباه از مفاهیم غیرکلامی زبان دارد. برای مثال ممکن است افراد خمیازه بکشند و یا به چشمان شما نگاه نکنند و این به دلیل بیخوابی و یا فقدان احساس راحتی خود آنان باشد و نه به علت اینکه شما را فردی کسلکننده یافته باشند. این مهم است که اساس تفسیر خود را روی گفتارهای غیرکلامی قرار ندهید. همچنین مهم است که شما به مفاهیم غیرکلامی زبان خود نیز توجه کنید. احتمالا شما از تمام علامتهایی که به دیگران ارسال میکنید، آگاه نیستید. برای مثال، ممکن است شما با ایستادن در گوشهای خود را از دیگران جدا سازید یا شاید تماس چشمی ضعیفی با دیگران داشته باشید. چنین رفتار ناخودآگاهی ممکن است شما را به سوی راحت نبودن و حتی طرد شدن در جمع سوق دهد. توجه داشته باشید که تفسیر صحیح رفتارهای غیرکلامی دیگران و یا شناخت زبان غیرشفاهی خود مهارتی است که به تمرین نیاز دارد.
2 خوب گوش دادن را یاد بگیرید
خوب گوش دادن به مردم موجب ارتباط کامل با آنها میشود. این امر، خود موجب احساس راحتی بیشتر برای شما در میان جمع میشود. اگر چه بیشتر مردم بر این اعتقادند که شنونده خوبی هستند ولی اغلب این طور نیست. گوش دادن نوعی مهارت است که مانند سایر مهارتها از طریق تمرین به دست میآید. گوش کردن چیزی بالاتر از شنیدن صرف است. گوش کردن یعنی مطلبی را که گوینده سعی در گفتن آن دارد، بفهمید و مطمئن شوید که بیطرفانه به آن گوش میدهید و میفهمید. بنابراین تا زمانی که به سخن دیگران گوش میدهید، از قضاوت و ارزیابی آنها خودداری کنید. همچنین هنگامی که دیگران هنوز مشغول گفتگو هستند، از طرح پاسخ خود، خودداری کنید. اگر شما مشغول فکر کردن درباره پاسخ باشید، به احتمال زیاد به دقت به سخن دیگران گوش نمیکنید. فراموش نکنید که آنچه را شنیدید و فهمیدید، به زبان خودتان برای شخص مقابل بازگو کنید.
3 مکالمه را خودتان شروع کنید
ممکن است برای شما مشکل باشد که نزد کسی بروید و گفتگویی را آغاز کنید و ممکن است که ندانید از کجا شروع کنید. یک راه تجربی این است که گفتگو را با پرسشهای باز آغاز کنیم. اگر پرسشها بسته پرسیده شود که پاسخ آن آری و یا خیر باشد، گفتگو به زودی پایان میپذیرد و این موقعی است که طرف مقابل پاسخ خود را بدهد. پرسشهای باز آنهایی هستند که با ادوات پرسشی مانند چه، کی، کجا و چگونه آغاز میشوند، از کلمه پرسشی و «چرا» کمتر استفاده کنید زیرا طرف مقابل را در زحمت موضع دفاعی قرار میدهد.
4 آداب حرف زدن را تمرین کنید
اگر از نظر اجتماعی احساس خوبی برای شرکت در گفتگوها ندارید، ممکن است به این دلیل باشد که چیزی برای صحبت و ارایه ندارید. آیا تا به حال فکر کردهاید که عقاید و نظرهای دیگران جالبتر و بهتر از شماست؟ دفاع از افکار، اعتقادات و احساساتتان به شما اعتماد به نفس بیشتری میبخشد. این امر اثر خود را در واکنش مثبت شما در ارتباطات اجتماعی نشان میدهد. بنابراین برای دفاع از نظرهای خود موارد زیر را به یاد داشته باشید. نخست به یاد داشته باشید که دفاع از نظرهای خود، تهاجم به دیگری نیست بلکه تعادلی است میان تهاجم و تسلیم. افرادی که به طرق تهاجمی عمل میکنند، از دیگران انتظار دارند به طور دقیق تابع نظرهای آنان عمل کنند و کسانی که از روش تسلیم پیروی میکنند، از اعتقادات و خواستههای خود به نفع دیگران میگذرند.از اینکه آنچه را خود میخواهند بیان کنند، احساس گناه میکنند و همواره خواست دیگران برایشان مهمتر است اما افرادی که از نظراتشان دفاع میکنند، همانقدر که برای دیگران و نظرات آنها احترام قایلاند به خود و نظرهای خود نیز احترام میگذارند. دومین نکته این است که به هنگام گفتگو با دیگران، در چشمهایشان نگاه و پرسشهای باز را انتخاب کنید. این امر زمانی میسر خواهد شد که به خودتان یادآوری کنید که آنچه میگویید دارای اهمیت است. این حالت را به خود نگیرید که انگار برای آنچه میگویید، معذرت میخواهید. این حالت موقعی القا میشود که برای مثال، در موقع صحبت کردن به زمین نگاه میکنید یا به سرعت جمع را ترک میکنید یا با حالت تردید و پرسش و با خجالت صحبت میکنید. خواهش خود را صریح و مستقیم بیان کنید. ابهام در بیان درخواست میتواند سبب سوءتفاهم شود یا از جانب دیگران به آسانی رد شود. برای مثال، به جای اینکه از کسی به طور کلی کمک بخواهید، بهطور مشخص بیان کنید که چه نوع کمکی، کی و برای چه مدت میخواهید. اگر درباره ایدهای بحث میکنید یا یک خواهشی را بیان میکنید، آغاز جمله شما با ضمیر «من» باشد. برای مثال، بگویید من احساس میکنم، من میخواهم، یا من فکر میکنم، زمانی که از ضمیر «من» استفاده میکنید، بیشتر احتمال دارد که دیگران شنونده آنچه میگویید، باشند. جملاتی که با ضمیر «شما» آغاز میشوند مانند شما گفتید یا شما فکر میکنید، طرف مقابل را در موضعی دفاعی قرار میدهد بنابراین احتمال کمتری دارد که شنونده خوبی برای آنچه میگویید، باشند.