بازدید امروز: 162
بازدید دیروز: 321
کل بازدیدها: 2260080
اینکه در زندگی زناشویی، موفق نیستید بخاطر شانس و اقبال تان نیست.
اینکه در زندگی زناشویی، موفق نیستید بخاطر شانس و اقبال تان نیست. گناه زندگی تان را به گردن سرنوشت و تقدیر نیندازید. اگر زندگی زناشویی تان آنگونه که تصور می کردید پیش نمی رود باید به دنبال علت مشکلات باشید و راه رسیدن به یک زندگی خوب را یاد بگیرید.
هم شما و هم همسرتان باید لوازم رسیدن به یک زندگی موفق و شاد را بشناسید و طبق یک الگوی درست و هماهنگ در زندگی پیش بروید. واقع بین باشید و اگر پیش از ازدواج تصورات رویایی از ازدواج داشته اید آنها را کنار بگذارید و زندگی واقعی تان را شروع کنید.
اگر زندگی زناشویی تان را تازه شروع کرده اید اما احساس می کنید زندگی خوبی نخواهید داشت و یا اگر سال ها است که ازدواج کرده اید و همچنان از زندگی زناشویی تان ناراضی هستید نباید تسلیم این نوع زندگی شوید و باید برای تغییر آن تلاش کنید. از ازدواج های موفق الگو بگیرید و برای بهبود رابطه خودتان از آنها استفاده کنید.
? توافق درباره خواست ها
ازدواج با هم خانه شدن فرق می کند. هر دوی شما از همسرتان انتظارات و توقعاتی دارید. توقعاتی که هرگز از یک هم خانه ندارید. بسیاری از توقعات و انتظارات شما الگو گرفته از آن چیزهایی است که والدینتان از یکدیگر توقع داشتند. مثلا شاید شما از اینکه همسر تحصیلکرده ای دارید خوشحال باشید
و یا از این که همسرتان اهل مطالعه است راضی باشید اما واقعیت این است که شما انتظار دارید که اوبعد از تحصیلاتش درآمد خوبی هم داشته باشد و این که او فقط مطالعه کند و به مسائل دیگر بی توجه باشد شما را ناراحت می کند.
یک زوج موفق پیش از ازدواج درباره خواست ها و نیازهایشان با هم صحبت می کنند و اگرمتوجه شوند که خواست هایشان با هم بسیار متفاوت است مثلا اگر مرد می خواهد که بچه دار شود و زن نمی خواهد، درباره ازدواج با هم جدی تر فکر می کنند.
زن و شوهر هایی که در زندگی زناشویی شان موفق هستند بعد از ازدواج نیز درباره انتظارات و توقعاتشان گفت وگو می کنند و اگر درباره این خواست ها باهم توافق نداشته باشند از راه همدلی، گفت وگو و تعامل دیدگاه هایشان را به یکدیگر نزدیک می کنند.
? حفظ استقلال فردی
اگرچه بعد از ازدواج زن و شوهر به یکدیگر وابسته هستند و آزادی های دوران مجردی تغییر می کنند،اما زن و شوهر موفق هرگز فردیت و استقلال همسرشان را نادیده نمی گیرند.
این مسئله با وابستگی زن و شوهر بسیار فرق دارد. وابستگی اعضای خانواده بعد از بچه دار شدن بیشتر می شود اما این وابستگی بخاطر حمایت و علاقه زن و شوهر به هم و به فرزندانشان است.
یک زوج موفق معنای این وابستگی را می دانند اما یکدیگر را تشویق می کنند تا استقلال خودشان را نیز حفظ کنند. آنها به هم اجازه می دهند تا خلوت و تنهایی خودشان را داشته باشند. به سرگرمی ها و علایق شخصی شان بپردازند و در امور فردی یکدیگر دخالت های بی مورد نداشته باشند.
برای داشتن یک رابطه سالم به فردیت و استقلال همسرتان اهمیت بدهید،خواهید دید که زندگی زناشویی تان چقدر شاداب و سرزنده می شود.
? توجه متقابل
پس از ازدواج این احتمال هست که از شور و شوق دوران نامزدی تان کم شود و توجه و حواستان نسبت به همسرتان کمتر شود و اگر از روی علاقه باهمسرتان ازدواج نکرده باشید
این مسئله بیشتر بروز پیدا می کند. دیگر همسرتان حرف اول زندگی تان را نمی زند و شما دغدغه و نگرانی کمتری نسبت به همسرتان نشان می دهید.
زوج های موفق نمی گذارند که مسیر زندگی شان چنین تغییراتی داشته باشد. آنها یکدیگر را در مرکز توجه می بینند و عقاید و نیازهای شریک زندگی برایشان بسیار مهم است.
آنها همسرشان را جدی می گیرند. آنها زمانی که با دیگران درباره همسرشان صحبت می کنند، همیشه از جملات محبت آمیز وزیبا استفاده می کنند.
زن و شوهرهای موفق نگاه مثبتی به زندگی زناشویی شان دارند و زمانی که به همسرشان فکر می کنند او را شایسته بیشترین احترام و بهترین چیزها می دانند.
? کشف راه حل اختلافات
چیزی که زندگی موفق را از ازدواج ناموفق متمایز می کند توانایی حل مشکلات و اختلافات است. اگر زمانی که با همسرتان اختلاف و درگیری دارید،نخواهید و نتوانید که راه حلی برای مشکلاتتان پیدا کنید جراحت های عمیقی در زندگی تان ایجاد می کنید. اگر می خواهید که زندگی خانوادگی سالمی داشته باشید باید بیاموزید که چگونه اختلافاتتان را حل کنید.
همانگونه که زوج های موفق این کار را می کنند. آنها باهم تعامل می کنند. حتی زمانی که بدترین اختلافات را با یکدیگر پیدا می کنند تعامل درستی با یکدیگر دارند. آنها نمی گذارند که کینه و نفرت به راحتی قلب و احساس شان را پر کند.
زوج های موفق اختلافات را بخش کوچکی از مسائل زندگی شان می دانند و به دنبال راه حلی برای مشکلاتشان می گردند. آنها به جای متهم کردن حامی یکدیگر هستند و یا صبوری و آرامش به دنبال برطرف کردن اختلافات هستند. آنها می دانند که اهمیت و ارزش عشق بیشتر از آن است که اختلافات بتوانند به آن آسیبی بزنند.
? روابط سالم
خودخواهی و بی توجهی به خواست های همسر دو عامل مهم در سردی روابط جنسی همسران است. این در حالی است که زوج های موفق در این رابطه خودخواه نیستند و به خواست های همسرشان توجه می کنند.
در طی سال های دراز زندگی ممکن است به دلایل مختلف همسران روابط جنسی درنوسانی داشته باشند و به افراط یا تفریط کشیده شوند. زوج های سالم می توانند حدومرز این رابطه را بشناسند و تعادل را برقرار کنند. سلامت جنسی یکی از عوامل پایداری زندگی زناشویی است.
اگر در زندگی زناشویی تان درباره این موضوع مشکلی دارید باید به دنبال چاره ای برای آن باشید. هر نوع بیماری جسمی و روحی در این مورد باید مورد بررسی قرار بگیرد تا یک رابطه سالم میان زن و شوهر ایجاد شود. این نکته ای است که زوج های موفق آن را رعایت می کنند.
? کمک به رشد یکدیگر
هرگز این نکته را فراموش نکنید که شما و همسرتان همیشه یک فرد ثابت نخواهید ماند. شما با تجربه و زمان تغییر می کنید بنابراین نباید بخواهید که خودتان و همسرتان در دهمین سال زندگی مشترک دقیقا همانی باشید که روز اول ازدواجتان بودید.
اتفاقاتی مثل بچه دار شدن، مرگ عزیزانتان، شکست ها و یا موفقیت های مالی و بسیاری از موارد دیگر در زندگی، باعث تغییر شما و همسرتان می شود.
زوج های موفق متوجه این تغییرات هستند و توقع ندارند که هیچ تغییری در آنها ایجاد نشود. آنها انواع تحولات روحی مثبت و منفی را برای زندگی زناشویی می پذیرند.
زن و شوهری که رابطه سالمی باهم دارند به خوبی می دانند که همانطور که قواعد و قانون ها تغییر می کنند آنها نیز باید تابع قانون های جدید باشند.
آنها از یکدیگر حمایت می کنند و این تغییرات را به نفع زندگی زناشویی شان می دانند. آنها هرگز مانع رشد یکدیگر در مسیر زندگی نمی شوند و با همدلی تغییرات را می پذیرند.
همچنین آنها سعی می کنند همانگونه که همسرشان تغییر می کند در خودشان نیز تحول و تغییر ایجاد کنند تا درک درستی از یکدیگر به دست بیاورند.
? هشیار و بیدار
شاید گمان کنید که زندگی زناشویی موفقی دارید و هیچ چیز نمی تواند در رابطه شما با همسرتان خللی ایجاد کند. اما هشیار باشید. گاهی زندگی به مرور زمان و بخاطر اتفاقات ناخوشایند آسیب می بیند بدون اینکه شما متوجه این ترک های کوچک بشوید.
زوج های موفق برای این که به این مرحله نرسند چه می کنند؟آنها همیشه با هم گفت وگو می کنند و درباره مسائل زندگی شان گفت وگو می کنند. آنها ازهم می پرسند که «کجای کار هستیم» و با این پرسش تلاش می کنند تا به یک زندگی شاد برسند.
اگر هرکدام از شما نخواهید تا با گفت وگو با هم به شناخت های جدید از یکدیگر برسید مشکلات همچنان باقی خواهند ماند. زن وشوهر های موفق زمان را از دست نمی دهند و نمی گذارند با بی توجهی به رابطه زناشویی شان آسیبی وارد شود.
? تصمیم گیری مشترک
آنها در مورد موضوعات مهم زندگی تصمیم های مشترک می گیرند و هرگز تک روی نمی کنند. مثلا اگر قرار است درباره مدرسه فرزندشان تصمیمی بگیرند هردو نفر درباره آن نظر می دهند. یا اگر قرار است تغییر شغل بدهند و یا خانه جدیدی بخرند تنها یک نفر تصمیم نمی گیرد.
اگر عادت دارید که تصمیم های شخصی تان را به دیگران تحمیل کنید باید درمورد روش زندگی تان تجدید نظر کنید.
زمانی که تنها یک نفر در مورد مسائل زندگی تصمیم می گیرد شریک زندگی همواره با این احساس درگیر است که نظر و خواسته هایش از سوی همسرش نادیده گرفته می شود. زوج های موفق تصمیم گیری های مشترک را از روی احترام به حقوق یکدیگر می گیرند.
? اعتماد همیشگی
یکی از راز های ازدواج های موفق اعتماد به یکدیگر است. اعتماد یک شبه بین زن وشوهر ایجاد نمی شود زمان زیادی لازم است که هر دونفربتوانند کاملا به هم اعتماد کنند. اما اگر قرار است بنای درستی در زندگی زناشویی ایجاد شود زن و شوهر باید بتوانند که به یکدیگر اعتماد داشته باشند.
زوج های موفق این اعتماد متقابل را در خود پرورش می دهند. آنها همسرشان را تکیه گاه خود می دانند. برای تکیه کردن به دیگری باید به او اعتماد داشت. آنها عشق و اعتماد را به عنوان دو خصلت مهم در زندگی زناشویی زنده نگه می دارند.
پس به یاد داشته باشید که اگر در زندگی یک تکیه گاه می خواهید و به دنیال یک زندگی شاد هستید باید شک و بی اعتمادی را کنار بگذارید و به یکدیگر اعتماد کنید.
? تعامل مناسب
آیا در زندگی زناشویی تان می توانید درباره ایده ها و افکارتان به راحتی با همسرتان حرف بزنید؟این ویژگی زوج های موفق است که می توانند با تعامل درست با یکدیگر در مورد خواست ها،نیازها و افکارشان گفت وگو کنند. آنها نسبت به شریک زندگی شان ترس و نگرانی ندارند
و از قضاوت هایش هراسی ندارند. ایجاد یک ارتباط زناشویی سالم بسیار ساده است اگر بخواهید که این رابطه را داشته باشید. برقراری این ارتباط و تعامل بسیار مهم است زیرا اگر چنین تعاملی نداشته باشید به مرور زمان عقده ها و مشکلات زیادی نسبت به همسرتان پیدا خواهید کرد.
? عشق جاودان
عشق ورزی یکی از کلید های زندگی سالم خانوادگی است. زمانی که به همسرتان عشق می ورزید شما توانایی انجام بسیاری از کارها را دارید. اگر بتوانید احساسات مثبت، دوستی و علاقه تان را به همسرتان نشان بدهید زندگی شادتر و موفق تری خواهید داشت.
احساساتتان را به همسرتان ابراز کنید و گاهی با خرید گل و یا هدیه ای علاقه و عشق تان را نشان بدهید. زوج های موفق راه ابراز عشق و علاقه را می شناسند. و از هر فرصتی برای ابراز علاقه به همسرشان استفاده می کنند.
رسیدن به یک زندگی شاد و سالم که در آن زن و شوهر فارغ از انواع مشکلات و سوء تفاهم ها با عشق و علاقه زندگی کنند آسان نیست اما هوشیاری و هوشمندی همسران می تواند راه رسیدن به آن باشد. برای داشتن یک زندگی موفق باید تلاش کنید و درک بالایی از زندگی مشترک و خانواده داشته باشید.
از عشق ورزی خجالت نکشید و به تفسیر ها و تعبیرهای غلط دیگران در این باره اهمیتی ندهید. بسیاری از مردم تعاریف غلطی از عشق ورزی در ذهن دارند اما زوج های موفق ابراز عشق درست و کاربردی را به خوبی می شناسند.
شما نیز ابتدا به تعریف درستی از عشق ورزی برسید و آن را نشان بدهید.
هر کدام از الگوهایی که زوج های موفق برای بهبود روابط شان استفاده می کنند تنها در صورتی برای شما کارایی دارد که ذهن و قلب پذیرایی داشته باشید. این الگوها را جدی بگیرید و سعی کنید از آنها در زندگی زناشویی تان پیروی کنید.
پژوهشگران امریکایی اعلام کردند که طی تحقیقاتی جدید مشخص شد که استفاده از دست ها هنگام سخن گفتن حافظه را تقویت می کند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از سینا، پژوهشگران دانشگاه های پیتسبورگ و شیکاگو با بررسی 50 خانواده ای که کودکان کمتر از یک سال داشتند کشف کرده اند کودکانی که برای برقراری ارتباط با سایراعضای خانواده از دست ها استفاده می کنند شاداب تر از سایرکودکان هستند.
در این بررسی مشخص شده است کودکانی که از دست هایشان هنگام سخن گفتن استفاده کرده اند در مدت یک و نیم ساعت توانسته اند از طریق حرکات دست 24 کلمه را بیان کنند در
حالی که در همین مدت کودکانی که از حرکات دست استفاده نکرده اند موفق به بیان 13 کلمه شده اند.
کودکانی که قادر به ارتباط بر قرار کردن نیستند و یا به سختی نسبت به همسالان خود با دیگران ارتباط بر قرار می کنند دچار سر خوردگی و عدم اعتماد به نفس می شوند و همین امر
آنها را به شدت با مشکلات روانی رو به رو می کند.
به گفته پژوهشگران استفاده از دست ها هنگام سخن گفتن نه تنها برای بیان کردن کلمات مفید است بلکه می تواند به یادگیری نیز کمک کند.
سوال دوم:در راه 2 بوته گل رز میبینید؛ یکی پر از رزهای قرمز و دیگری پر از رزهای سفید. شما تصمیم میگیرید 20 شاخه از رزها را برای او بچینید،چند تا را سفید و چند تا را قرمز انتخاب میکنید؟
(میتوانید یا همه را به یک رنگ یا ترکیبی از 2 رنگ انتخاب کنید)
جواب سوال دوم: تعداد رزهای قرمز نشاندهنده آن است که در یک رابطه چقدر از خودتان مایه میگذارید و تعداد رزهای سفید نشان میدهد که شما چقدر در آن رابطه از طرف مقابلتان انتظار محبت دارید.مثلا اگر 18 رز قرمز و 2 عدد رز سفید انتخاب کردهاید به این معناست که شما 90درصد محبت میکنید و 10درصد انتظار محبت از طرف مقابل دارید.
سوال سوم:بالاخره شما به خانه او میرسید.یکی از افراد خانواده در را روی شما باز میکند.
شما میتوانید از آنها بخواهید که دوستتان را صدا بزند،یا اینکه خودتان او را خبر کنید.حالا چکار میکنید؟
جواب سوال سوم: سوال سوم نشاندهنده طرز برخورد شما با مشکلات در یک رابطه است. اگر شما از اعضای خانواده درخواست کردهاید که محبوبتان را صدا بزند به این معناست که شما از مواجه شدن با مشکلات میترسید
و امیدوار هستید که مشکلات بهخودی خود حل شوند ولی اگر خودتان به اتاق رفتهاید که او را از حضور خود مطلع کنید این نشان میدهد که شما با مشکلات روبهرو میشوید و دوست دارید آنها را هر چه زودتر حل کنید.
سوال چهارم:شما وارد منزل شده به اتاق او میروید ولی کسی آنجا نیست. پس تصمیم میگیرید رزها را همان جا بگذارید.
ترجیح میدهید آنها را لب پنجره بگذارید یا روی تخت؟
جواب سوال چهارم: محل قرار دادن رزها نشاندهنده اشتیاق شما برای دیدن محبوبتان است. اگر آنها را روی تخت میگذارید نشان میدهد که دوست دارید او را زیاد ببینید و اگر آنها را لب پنجره قرار میدهید یعنی اگر او را زیاد هم نبینید تحمل میکنید.
سوال پنجم:شب میشود شما و او هر کدام در اتاقهای جداگانهای میخوابید. صبح زمانی که بیدار شدید به اتاق او میروید بهنظر شما وقتی آنجا میروید او خواب است یا بیدار؟
جواب سوال پنجم: سوال پنجم نشاندهنده تفکر و طرز فکر شما در کاراکتر و شخصیت فرد محبوبتان است. اگر شما او را درحالیکه خوابیده است در اتاق میبینید، این به این معناست که شما او را همانطور که است دوست دارید و اگر او را بیدار دیدهاید یعنی انتظار دارید او مطابق میل شما بشود.
سوال آخر: وقت برگشتن به خانه است آیا راه کوتاه و ساده را انتخاب میکنید؟
یا ترجیح میدهید از راه طولانی و جالبتر بروید؟
جواب سوال آخر: راه بازگشت به خانه نشاندهنده دوام عشق شماست. اگر راه کوتاه را انتخاب کردهاید مدت عاشق بودن و دوست داشتن شما کوتاه است و اگر راه بلند را انتخاب کردهاید مدت زیادی در عشق خود پایدار خواهید بود.
خسته از کار برگشتهاید، روز گرمی بوده و حسابی عرق کردهاید. همسرتان یک ساعت دیگر به خانه میرسد. آیا اول زیر باد کولر یک چرت حسابی میزنید یا ایناکه دوش میگیرید و سعی میکنید کمی به ظاهر خودتان برسید؟ اگر همسرتان را واقعا دوست داشته باشید، تصوری که او در مورد شما میکند برایتان از هر چیزی مهمتر است
زندگیتان را پر انرژی کرده؟
از همان صبح که از خواب بلند میشوید انرژی زیادی دارید و حتی اگر بیمار هم باشید میتوانید کارهای روزانهتان را با سرزندگی و آرامش انجام دهید؟ و آیا این رابطه و این حس باعث میشود که نسبت بهخودتان هم احساس خوبی داشته باشید
و به زندگی که ساختهاید با احساس غرور نگاه کنید؟ عشق واقعی در تمام روز شما و احوال شما تاثیر میگذارد و حتی اگر یک زندگی کاملا معمولی داشته باشید احساس رضایت فوقالعادهای در شما ایجاد میکند.
چقدر قهر میکنید؟
آخرینباری که با هم قهر کردید چه زمانی بود؟ یک ساعت پیش؟ یک هفته پیش یا یک ماه پیش؟ اگر شما واقعا عاشق یکدیگر باشید میتوانید خیلی راحت در مورد اختلافاتتان صحبت کنید و چون نظر طرف مقابلتان برایتان مهم است، خوب به حرفهایش فکر میکنید و سعی کرده
تصمیمی بگیرید که هم منطقی باشد و هم به او آسیبی نزند. شاید گاهی از هم برنجید اما قهر در رابطه شما اتفاق عادی نیست. شما ناراحتیهایتان را از هم پنهان نمیکنید ولی قرار هم نیست
بهخاطر رسیدن به خواستهتان با قهر از طرف مقابلتان باج بگیرید. حتی اگر یک جنگ تمام عیار بین شما اتفاق بیفتد و با هم دعوا کنید ظرف تنها چند دقیقه روبهراه میشوید و دلتان میخواهد که با هم حرف بزنید.
به این فکر میکنید که هیچچیز ارزشمندتر از این نیست که شما 2 نفر میتوانید با هم در مورد احساسات و تصمیماتتان گفتوگو کنید و از طرف دیگر طاقت هرچیزی را که داشته باشید طاقت دیدن ناراحتی او را ندارید.
حتی اگر یک جنگ تمام عیار بین شما اتفاق بیفتد و با هم دعوا کنید ظرف تنها چند دقیقه روبه راه میشوید و دلتان میخواهد که با هم حرف بزنید.
به این فکر میکنید که هیچچیز ارزشمندتر از این نیست که شما 2 نفر میتوانید با هم در مورد احساسات و تصمیماتتان گفتوگو کنید و از طرف دیگر طاقت هرچیزی را که داشته باشید طاقت دیدن ناراحتی او را ندارید.
اگر واقعا عاشقش باشید نه شما و نه همسر یا نامزدتان نمیخواهید که وفاداری دیگری را به شکل عجیب و غریبی امتحان کنید. قهرهای الکی بهدلیل اینکه ببینید او برای آشتی پیش قدم میشود، بهانهگیریها یا درخواستها و انتظارهای غیرمتعارف در رابطه شما هیچ جایی ندارد
از ریسک کردن نمیترسید؟
از اینکه با او در شهر دیگری زندگی کنید نمیترسید و فکر میکنید خیلی از کارهایی که پیش از این در توان خودتان نمیدیدید حالا انجام شدنی است؟ عشق به طرز عجیبی شما را شجاع میکند. از ریسک کردن در کنار او نمیترسید. انگار وجودش به شما قدرت عجیب و غریبی میدهد.
از اخم و نگاه سرد دیگران نمیترسید و فکر میکنید تا زمانی که او هست، چرا باید از چیزی بترسید؟ البته اینها یک تصور غیرواقعی نیست، او واقعا شما را حمایت میکند و هر زمان که به مراقبتش نیاز داشته باشید در کنارتان او را میبینید.
او چه چیزی را دوست دارد؟
برای خرید یک کادو ذهنتان پر از ایدههایی است که او را شگفتزده میکند یا اینکه باید از دهها نفر مشورت بگیرید و باز هم به نتیجهای که میخواهید نمیرسید؟ اگر ارتباط شما نزدیک و گرم باشد، سعی میکنید از هر راهی که میشود به علائق او پی ببرید و آنها را در رفتارها، پوشش و آرایش و همه ابعاد زندگیتان جلوه دهید. او را بهتر از هر کسی میشناسید،
حتی اگر یکسال بیشتر از ازدواجتان نگذشته باشد، آنقدر پیوند میان شما قوی هست که از اعضای خانوادهاش هم بیشتر روی احساسات، رفتارها و حتی منظورهای پنهانش شناخت دارید. خوب میدانید در چه موقعیتی نباید قرارش دهید یا اینکه در چه شرایطی مهمترین حرفها را باید به او بزنید.
شما این اطلاعات را به طرز عجیب و نامحسوسی به دست آوردهاید. حالا دیگر میتوانید از نگاه او درونش را بخوانید و به غیر از شما هیچکس از پس این کار برنمیآید. حس میکنید هر روز که میگذرد، ارتباطتان به طرز شگفتآوری قویتر میشود و خیلی زودتر از انتظارتان چیزهایی که میخواهید را دربارهاش کشف میکنید.
همیشه از او دفاع میکنید؟
اگر یکی از اعضای خانوادهتان به او توهینی کند یا اینکه متهمش کند، چه واکنشی نشان میدهید؟ ممکن است حق با خانوادهتان باشد، بنابراین به آنها اجازه میدهید که در نبود همسرتان حسابی سرزنشش کنند یا اینکه در موردش جملات ناخوشایندی را به کار ببرند؟
در صورتی که واقعا عاشقش باشید، قطعا از او دفاع میکنید و خودتان را به خاطرش در خطر میاندازید؟ اگر واقعا عاشقش باشید حتی اگر نگرانیهایی در رابطه شما وجود دارد مقابل دیگران به او توهین نمیکنید یا از او گلایه نمیکنید.
دوست دارید حتی در سختترین روزهای رابطهتان همه بدانند که برایتان محترم است و آنها هم وظیفه دارند به او احترام بگذارند.
حسرت زندگی دیگران را دارید؟
نگاهی به زندگیتان در این چندسال بیندازید. تا امروز پیش آمده حسرت زندگی دوستانتان را بخورید یا اینکه همسرتان را با مردهای دیگر مقایسه کنید و بعد از آن یک آه بکشید؟
اگر عاشقش باشید حتی اگر او یک آدم کاملا معمولی باشد، آدمی که پول محدود، ظاهر متوسط و خانواده متوسطی هم دارد، هرگز فکر نمیکنید که میتوانستید انتخاب بهتری داشته باشید.
از نظر شما بهتری و بدتری با این معیارها سنجیده نمیشود. شما فکر میکنید او با تمام کاستیهایش بهترین گزینه برای شماست و آرامشی را که در کنار او میگیرید از هیچکس دیگری نمیتوانستید بگیرید.
چطور توصیفش میکنید؟
او را در 5 جمله توصیف کنید. حالا به جملاتی که انتخاب کردهاید نگاه کنید؛ چه تعداد از آنها مثبت هستند و چه تعداد منفی؟ شما او را همانطور که هست میپذیرید و به همه چیزش افتخار میکنید یا اینکه همیشه منتظر روزی هستید که او قرار است تغییر کند؟ در زندگی عاشقانه اینطور نیست که شما ویژگیهای منفی همسرتان را نبینید.
همه عیب و ایرادهایش را میبینید اما برایتان آزاردهنده نیست. شما میدانید که خودتان هم خالی از عیب نیستید. در مقابل نقاط قوت او برایتان مهم و ارزشمند است و سعی میکنید با مطرحکردن این ویژگیهای مهم در مقابل دیگران، ارزش او را پیش دیگران هم بالا ببرید.
او را برای اشتباهات دیگران سرزنش میکنید؟
هیچوقت از او نمیخواهید که بین شما و وفاداریاش به خانواده خود یا دوستانش یکی را انتخاب کند. سعی میکنید به موقعیت خانوادگی و اجتماعیاش احترام بگذارید
و او را بهخاطر اشتباهات دیگران هرگز تحقیر نمیکنید. حتی در سختترین شرایط به آدمهایی که برایش ارزشمند هستند احترام میگذارید و هرگز حتی بهدلیل خنکشدن دل خودتان او را در مقابل دیگران شرمنده نمیکنید.
از رویاهایتان میگذرید؟
قطعا شما و او قبل از آشناییتان رویاهایی داشته اید. ممکن است یکی از شما فکر تحصیل در کشوری دیگر را میکرده و فکر دیگری این بود که در همین کاری که هست چطور میتواند پیشرفت کند. آیا زمانی
که رویاهای شما در یک مسیر قرار نمیگیرد، حاضر میشوید از رویای خودتان بهدلیل رسیدن او به آرزوهایش صرفنظر کنید و در راه تحقق آرزوهایش بهترین همراه برای او باشید؟
باید فقط متعلق به شما باشد؟
اگر روزی بفهمید که جدایی برای شما بهترین چیز است، آیا به او اجازه میدهید که بدون جنگ و دعوا از شما جدا شود؟ شاید شما یکدیگر را دوست داشته باشید اما به دلایل بسیار نتوانید زندگیتان را آنطور که انتظار دارید یا لیاقتش را دارید بسازید.
اگر شما یک عاشق واقعی باشید هرگز به این فکر نمیکنید بلکه فکر میکنید اگر او قرار است مال شما نباشد پس دیگر چه دلیلی دارد، نگران او و آیندهاش باشید. شما او را هرجا که باشد دوست دارید، چه در کنارتان و چه دور از شما.
زیادی مراقبش هستید؟
آیا سلامتش برای شما نخستین اولویت است؟ از نگرانیهایش کم میکنید چون نمیخواهید استرسها اذیتش کنند، وقتی که بیمار میشود مهمترین موضوع زندگیتان مراقبت از او و سلامتش میشود؟ اگر اینطور باشد شما واقعا عاشقش هستید.
این مسئله قطعا در کوچکترین بخشهای زندگی شما بروز پیدا خواهد کرد. از پختن یک غذای سالم بگیرید تا کنترل وزن و سلامت او یا حتی مراقبت از سلامت روانش، همگی برای شما اهمیت ویژهای پیدا خواهند کرد.
همه چیز «ما» شده است؟
در رابطهتان مدام حرفی از «من» به میان نمیآورید و حتی وقتی میخواهید تصمیمی بگیرید و به او انتقال دهید مصلحت «ما» را درنظر میگیرید. وقتی که به آینده فکر میکنید
قبل از هر تصمیمی که میگیرید به این فکر میکنید که این اتفاق روی احساسات و آینده او چه تاثیری میگذارد. خوشبختی شما یک خوشبختی مشترک است. اتفاقی که لبخند را روی لب هر دوی شما مینشاند.
نزدیکانش را دعوت میکنید؟
آخرین باری که دوستان او یا اعضای خانوادهاش را دعوت کردید کی بود؟ اگر عاشقش باشید به او حق میدهید که مانند شما با کسانی وقت بگذراند که دوستشان دارد
و کنارشان آرامش میگیرد. دوستان قدیمی، اعضای خانواده یا حتی کسانی که خیلی هم در دلتان به آنها تعلقی ندارید را به خاطر
خوشحالی او به خانهتان دعوت میکنید یا وقتی که از شما میخواهند آخر هفته با آنها باشید فکر نمیکنید که روزتان را قرار است تلف کنید. هیچ ارتباطی را به او تحمیل نمیکنید. اگر میخواهید کسی را به خانهتان دعوت کنید اول به این فکر میکنید که او از این مهمانی چه لذتی میبرد.
حرفهایتان تمام نمیشود؟
آخرینباری که یک روز تمام با هم تنها بودید کی بود؟ آیا در پایان روز خسته و بیحوصله شده بودید و دیگر حرفی برای گفتن نداشتید؟ اگر احساس بین شما قوی باشد، حرفهایی که دوست دارید به هم بزنید هیچ وقت تمام نمیشود.
حتی اگر به یک مسافرت یک ماهه 2 نفره بروید و مدام با هم تنها باشید بین شما سکوت آزاردهندهای برقرار نمیشود و همیشه آنقدر موضوع مشترک برای صحبت کردن و علاقه مشترک برای تفریح کردن دارید که خلا یک همراه واقعی را در زندگیتان احساس نمیکنید.
اشتباهاتش را نمیبخشید؟
وقتی که با هم دعوا میکنید فورا ذهنتان به عقب بر میگردد و تمام مشکلاتی که در این سالها بین شما پیش آمده را به او یادآوری میکنید؟ اگر عاشقش باشید هرگز از اشتباهات گذشتهاش یک داستان نمیسازید و تحقیرش نمیکنید.
شما اغلب اتفاقات بد گذشته را به راحتی میبخشید و تا حدودی فراموش میکنید و حتی اگر بعضیهایشان از یادتان نرود، مقابل او وانمود میکنید که فراموششان کردهاید.
خودتان را کنار نمیکشید؟
هیچ وقت این جمله را به زبان آوردهاید؟ بیپولی و مشکلات تو به من ربطی ندارد! یا اینکه شما هم برای آینده مشترکتان مدام برنامهریزی میکنید و دوست دارید به هر قیمتی که شده تلاشتان را بیشتر کنید تا بهترین آینده را برای یکدیگر بسازید و خودتان را از منافع این زندگی کنار نمیکشید
و به یک مصرفکننده پر توقع تبدیل نمیشوید. پا به پای هم مسائل مالی، تصمیمگیریها و برنامهها را مدیریت میکنید و هیچ وقت فکر نمیکنید که او تنها کسی است که در قبال این زندگی وظیفه دارد.
شرایطش را درک میکنید؟
نه اینکه یک آدم وابسته و منفعل باشید اما برنامههای شما به جای برنامههای من، به ما تبدیل میشود. تفریحات شما میشود تفریح 2 نفره و شادی شما میشود شادی مشترک. حتی زمانی که حسابی دلتان گرفته برای تفریح کردن نگاهی به برنامه او میاندازید.
آیا او سالم است و حوصله و توان جسمی این تفریح را دارد. آیا به خاطر برنامه کاریاش به او فشاری نمیآید و او هم مانند شما از این برنامهای که گذاشتهاید لذت میبرد یا اینکه بهتر است تفریحتان را به زمان دیگری منتقل کنید.
دوست دارید همه چیز متعلق به او باشد؟
وقتی به قصد خریدن چیزی برای خودتان به خرید میروید، پشت مغازهها چشمتان به چیزهایی جلب میشود که او دوست دارد داشته باشد یا به لباسهایی که بهنظرتان اگر بپوشد خیلی زیبا میشود؟ برای شما که عاشقانه دوستش دارید،
همیشه برایتان زیباییاش تازه میماند. وقتی که لباس تازهای میپوشد دوست دارید نگاهش کنید. احتیاجاتش را به خاطر دارید و حتی حاضر هستید به خاطر فراهمکردنشان از احتیاجات خودتان صرفنظر کنید.
منبع:سیب سبز
بیشتر مردان نمی دانند چقدر برای زنان ابراز علاقه همسر مهم است.
متین السادات نصری مدرس دانشگاه در گفتگو با خبرنگار با خبرنگار بهداشت و درمان باشگاه خبرنگاران گفت: زنان در صورتی که بدانند همسرشان پاسخگوی نیازهای عاطفی آنها هستند احساس رضایتمندی و خوشبختی می کنند زمانی که مردی علاقه اش را به همسر نشان می دهد در واقع به یکی از اساسی ترین نیازهای او پاسخ می دهد.
وی در ادامه افزود: زمانی که زن نگران، مضطرب و آشفته است تنها چیزی که به او آرامش می دهد این است که بداند همسرش او را تنها نمی گذارد و با او همدردی می کند.
نصری تصریح کرد: بیشتر مردان به اشتباه تصور می کنند که اگر بار نیازهای عاطفی همسرشان را برآورده کنند و به او اطمینان قلب بدهند زن خیالش برای همیشه راحت است و دچار نگرانی نمی شود در حالی که این طور نیست و زن پیوسته به ابراز علاقه و اطمینان خاطر احتیاج دارد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: زن هم باید به نیازهای عاطفی شوهرش پاسخ دهد و همواره متوجه این موضوع باشد که مرد به تأیید و تشویق احتیاج دارد اعتماد کردن به شوهر و قدرشناسی از زحمت های او سبب می شود که مرد نیازهای عاطفی همسرش را بهتر برآورده کند.
شخصیت، یعنی ویژگیهای رفتاری، فکری، عاطفی و اجتماعی هر فرد. یک بخش از شخصیت، منش یا ویژگیهایی است که فرد با آنها به دنیا میآید و بخش دیگر شخصیت، ویژگیهای اکتسابیای است که از محیط اطراف خود کسب میکند.
هر وقت که قرار است در مورد هر موضوعی تصمیم بگیرند آخرش یکی میگوید: «همین که گفتم ؛ نمیخوام دیگه مخالفتی بشنوم» و دیگری جواب میدهد:
«تو عادت داری همیشه زور بگی؛ فکر کردی فقط خودت همه چیز رو میدونی»؟ شاید دلیل این جنگ و دعواها این باشد که بعضی همسران فراموش میکنند شریک زندگی یکدیگر هستند و هر کدامشان سهمی در زندگی دارند؛
یکی میخواهد همیشه حرف، حرف او باشد و نظر و سلیقه او در اولویت؛ اما همسر چنین شخصی باید چگونه رفتار کند؟ دکتر پروین ناظمی، روانشناس، به این سوال پاسخ گفته است.
شخصیت، یعنی ویژگیهای رفتاری، فکری، عاطفی و اجتماعی هر فرد. یک بخش از شخصیت، منش یا ویژگیهایی است که فرد با آنها به دنیا میآید و بخش دیگر شخصیت، ویژگیهای اکتسابیای است که از محیط اطراف خود کسب میکند.
اولین چارچوب نسبت به مقولههایی مثل رفتار اجتماعی یا روابط با همسر از کجا شکل میگیرد؟ اولین طرحوارههایی که از مفاهیم در ذهن کودک شکل میگیرد تحت تاثیر روابط پدر و مادر با یکدیگر و نوع رابطهای که با فرزندانشان دارند قرار دارد؛
هم توجه بیش از حد و هم بیتوجهی خانواده میتواند در این زمینه مشکل به وجود بیاورد. فرزند خانوادهای که نظراتش همیشه پذیرفته میشود، به این باور میرسد که نظرات او بهترین هستند.
همچنین فرزندی که در خانوادهای بیتوجه به نظراتش رشد میکند همیشه در خارج از خانه میخواهد کمبود خود را جبران کند و نظر خود را به دیگران تحمیل میکند. فرزندی که با این دو روش تربیتی پرورش مییابد پس از ازدواج، همسر را شریک زندگیاش نمیداند بلکه میخواهد همیشه نظر خود را اعمال کند.
اما در دوره نوجوانی که یک دوره بازسازی در افکار است ممکن است تغییراتی در باورهای فرد به وجود بیاید؛ بدین شکل که برخلاف خانوادهاش که برای نظرات دیگران اهمیتی قائل نمیشدند، در روابط اجتماعی، خانوادگی و عاطفی، برای فرد مقابل هم حق قائل شود.
راهکارهای عملی
در صورتی که همسرتان همیشه در برابر خواستهها و نظرهای شما مقاومت میکند، به توصیههای زیر عمل کنید.
1 موافقت مشروط: اگر بهگونهای رفتار کنید که طرف مقابل احساس کند در همه مواقع نظرهایش پذیرفته میشود، این تصور برایش ایجاد میشود که همیشه بهترین نظرات را ارائه میدهد.
پس بگویید: «من به نظر تو احترام میگذارم اما این نظر من نیست. چون تو را دوست دارم، زندگیام برایم مهم است و دلم نمیخواهد تو را ناراحت کنم این بار نظر تو را میپذیرم».
2بیان خواستههای شخصی: در تصمیمگیریها بیطرف نباشید و شما هم خواسته خود را عنوان کنید؛ به این ترتیب به طرف مقابلتان نشان میدهید حتی اگر به نظر او احترام گذاشتهاید، ناآگاهانه این کار را انجام ندادهاید و شما هم حق نظر دارید؛
بگویید: «هر چند نظر من چیز دیگری است اما اگر این دفعه نظر تو را میپذیرم و این به دلیل احترامیاست که به تو میگذارم.» اگر طرف مقابل شما همیشه سعی میکند نظر خود را تحمیل کند هنگام تصمیمگیری بگویید:
«دفعات قبل به نظر تو احترام گذاشتهام اما نظر من این است و من هم حق رای دارم پس من با نظر تو این بار موافق نیستم.»
3 لحن محبتآمیز: در برخورد با چنین افرادی لحن کلام، تاثیر خیلی زیادی دارد. دوستانه و با لحنی محبتآمیز با آنها صحبت کنید؛ برای مثال اینگونه بگویید: «نظرهای تو هم خوب است و خیلی خوب تصمیمگیری میکنی.
پیشنهادهایی که درباره مسائل مالی میدهی فوقالعاده خوب هستند ولی گهگاهی من هم دوست دارم نظرم محترم شمرده شود و در مورد چیدمان منزل نظر من هم اعمال شود.»
4 گاهی بیتوجهی: بعضی مواقع به نظرش اهمیت ندهید تا بداند این رفتار چقدر ناپسند است. البته درباره مسائل پراهمیت چنین اقدامی انجام ندهید.
درباره مسائل جزیی گاهی بدون اهمیت دادن به نظر او نظر خودتان را اعمال کنید تا به تدریج به او نشان دهید که اطرافیانش هم نظرهای خودشان را دارند و حق دارند نظرشان را در زندگی اعمال کنند.
5 دوری از خشم و عصبانیت: لحن کلام شما و نوع واژههایی که استفاده میکنید، میتواند برای متقاعد کردن طرف مقابل بسیار موثر باشد. بدون خشونت و هرگونه رفتار ناپسندی که منجر به مشاجره یا عواقب بدی شود با او برخورد کنید.
در صورتی که هیچکدام از این راهکارها نتیجهبخش نبودند باید به صراحت به او بگویید: «دفعههای قبلی نظر تو اجرا شد اما این بار من میخواهم طبق سلیقه من باشد.»
واژههایی که به کار میبرید تا طرف مقابل را متقاعد کنید باید فکر شده و صحیح باشد. سعی کنید صحبتهایتان حالت گلایه، تحقیر، توهین و سرزنش نداشته باشد؛
بنابراین از این جملات استفاده نکنید: «تو عادت داری همیشه زور بگویی و نظر خودت را اعمال کنی»، «تو فکر کردی خودت همه چیز را میدانی»، «من تا به حال اگر چیزی نگفتم تحملت کردم» و...
6 شناخت صحیح از همسر: باید روی نکتههایی که طرف مقابل شما روی آن حساس است شناخت پیدا کنید؛ مثلا اگر طرف مقابلتان دوست دارد قدرت خود را نشان بدهد، در مسائلی که امکانش وجود دارد قدرت او را بالا ببرید تا در زمینههایی که مدنظر شماست، راحتتر بتوانید نظرهای خود را اعمال کنید.
زندگی با همسر عصبانی
فرض کنید با عمل به توصیههای بالا، شما یک بار نظر خود را در موردی به اجرا گذاشتهاید؛ در صورتی که نظر فرد اعمال نشود، امکان دارد او برای به کرسی نشاندن حرف خود عصبانی شود یا قهر کند؛ در این صورت حتیالامکان کوتاه نیایید
چون این رفتار در او تقویت میشود. در چنین مواقعی اینچنین بگویید: «نظری که من دادهام مناسب است و اگر این بار به نظر من اهمیت داده شود مشکلی پیش نمیآید.
این نظر بخشی از حق من در زندگی زناشویی است و من چون به تو علاقهمندم، دوست دارم تو هم به من احترام بگذاری و عقیده من را بپذیری. اگر تو نمیخواهی ایرادی ندارد ولی یک بار به نظر من احترام بگذار.»فراموش نکنید که در این مواقع نباید صورت مساله را پاک کنید.ب
عضی افراد در چنین موقعیتهایی برای برقراری صلح آنی تظاهر به موافقت با طرف مقابل میکنند؛ در نتیجه شخص فکر میکند که همیشه میتواند با بروز عصبانیت، نظرهای خودش را تحمیل کند. با تظاهر به موافقت با او به جای پیدا کردن راهحل، صورت مساله را پاک کردهاید.
اگر خیلی عصبانی بود از او بخواهید در زمانی مناسبتر و با آرامش بیشتر در مورد اختلافنظرتان صحبت کنید. البته فراموش نکنید که همیشه بهترین حالت آن است که زن و شوهر با احترام به نظرات هم به یک توافق مشترک در برابر خواستههای یکدیگر برسند.
مهارت انتقاد
یکی از مهارتهایی که در روابط اجتماعی و خانوادگی اهمیت زیادی دارد نحوه صحیح بیان مخالفت و انتقاد است. اگر همسر شما عادت به پافشاری بر عقاید خود دارد، در صورتی که شما هم زورگویی کنید و دعوا و مشاجره به راه بیندازید، واکنش منفی در طرف مقابل ایجاد میشود و نهتنها نتیجهای ندارد بلکه ممکن است عواقب بدتری رخ دهد.
بعد از تفاهم و توافق طرفین دوران نامزدی یعنی دروان عقد تا عروسی را آغاز می کنند. دوران شناخت بیشتر برای زندگی بهتر. این دوران مزایای زیادی دارد و اگر حواستان را جمع کنید می توانید از آسیب های آن در امان بمانید. بنابراین به این نکات توجه کنید.
آثار و برکات دوران نامزدی
نامزدی زمینه ای است جهت استقلال دختر و پسر و تدریجی نمودن جدا شدن دختر و پسر از خانواده ای که سال های متمادی در آن زندگی کرده و انس گرفته و عادت کرده اند. این دوره (نامزدی) باعث می شود
پدر و مادر و نیز سایر اعضای خانواده خود را برای پذیرش و تحمل جدایی آماده سازند. ایجاد انس و همدلی، بین زوجین یکی دیگر از آثار دوران نامزدی است. چرا که این دوران ایام و لحظات شیرین و خاطر انگیزی را در مقایسه با ایام گذشته و حتی آینده برای زوجین رقم می زند.
دوران نامزدی دوران گذشت و ایثار و محبت و نادیده گرفتن ناملایمات و ناهماهنگی است. دوران خروج از خود خواهی است.
از سوی دیگر، آمادگی والدین، از برکات بسیار مهم دوران نامزدی است. برپایی مراسم عروسی دختر و پسر نیاز به پیش شرط ها و لوازمی دارد که دوران نامزدی بهترین فرصت برای تامین آن نیازمندی هاست.
بدست آوردن شناخت بیشتر و بهتر از یکدیگر هم یکی دیگر از دستاوردهای این دوره است. این دوره را گاهی دوره شناخت عمیق تر و دقیق ترنامیده اند.
در این دوره موقعیت ها و فرصت های بسیار مهمی بوجود آمده و زمینه های شناخت بیشتر را فراهم می سازد. ماهیت و شخصیت واقعی فرد در یک فرآیند ارتباطی غیررسمی شناخته می شود.
دوره نامزدی این فضا و فرصت طلایی را بوجود می آورد. رفت و آمدها، خلوت ها، و تعاملات بیشتر، آن هم در بین فامیل ها، دوستان و آشنایان و لایه های پنهان شخصیت فرد را بیش از بیش نمایان می سازد.
در این دوره تعارفات و احیاناً ظاهرسازی های و نقش بازی کردن ها، رنگ باخته و گاهی انتقاد ها و اعتراض ها بیشتر می شود. انتقادها باعث شناخت بیشتر و اعتراض ها موجب افشاگرهای بیشترمی شود.
نباید فراموش کرد که طول زمان دوران عقد باید دختر در حدی باشد که طرفین فرصت شناخت دقیق را بدست آورند. کم نیستند خانواده هایی که با عجله و شتاب بعد از نامزدی مراسم عروسی را دایر نموده و فضا و فرصتی برای تحقیق و آشنایی بیشتر برای طرفین فراهم نمی سازند
باید و نبایدها
زوجین جوان و خانواده هایشان، نباید تصور کنند که بعد از عقد دیگر کاری از کار گذشته و راه بازگشتی نیست وعروس باید با لباس سفید به خانه بخت برود و با لباس سفید(کفن) خارج شود.دوره نامزدی را می بایست دوره شناخت عمیق تر یکدیگر بدانند تا اگر موانع عمده ای در جهت ادامه زندگی بوجود آمده
و چهره واقعی نامزد (دخترو پسر) نمایان شد بدون کمترین تردید (البته از مشورت با مشاور راهگشا و توانا) مسیر بازگشت را هموار سازند. چرا که بعد از عروسی و احیاناً بچه دار شدن، مسیر بازگشت ناهموار و بسیار دشوار خواهد شد.
ضمناً نباید فراموش کرد که طول زمان دوران عقد باید دختر در حدی باشد که طرفین فرصت شناخت دقیق را بدست آورند. کم نیستند خانواده هایی که با عجله و شتاب بعد از نامزدی مراسم عروسی را دایر
نموده و فضا و فرصتی برای تحقیق و آشنایی بیشتر برای طرفین فراهم نمی سازند. گاهی شتاب برای تدارک دوران سرنوشت ساز نامزدی را به دوران تهیه جهیزیه، گرفتن وام و تدارک تالار و لوازم عروسی و... تبدیل و محدود می کندد.
این امر مشغله ذهنی و فکری طرفین را محدود به لوازم سخت افزاری عروسی نموده وآنان را از شناخت بیشتر یکدیگر محروم می سازد. لذا رفتار و گفتار والدین دو طرف باید به گونه ای باشد که فرزندان فقط به شناخت و نتیجه آن بیندیشند نه چیز دیگر.
عدم توجه به کاستی ها و ضعف ها، به امید اصلاح آن ها در آینده یکی دیگر از موانع و آسیب های عمده فرآیند شناخت در دوران نامزدی است.
کم نیستند کسانی که ضعف ها و ناهنجاری های خاصی را در طرف مقابل و خانواده اش می بیند اما بنا را بر اصلاح آنان در آینده می گذارند.
به این گروه هشدار می دهیم به وعده ها و وعیدها اعتنا نکنید و امید به رفع آسیب ها را در دل نپرورانید هر آنچه که هست را ببینید و همان را به رسمیت بشناسید. ریسک و احتمال را دفن کنید.
خاطرات این دوران را دست کم نگیرید و اوراق و صحنه های زیبایی را در این دوران برای خود ثبت و ضبط کنید. در این دوران دل و دیده مهیای پذیرش گفتنی ها و دیدنی های مهم و عاشقانه است. از این فرصت برای پیدایی و تکوین و تکامل عشق و محبت بهره بگیرید
توصیه های ایمنی
1.در فراز و فرود دوران نامزدی، مشاور را فراموش نکنید. از همین دوره حضور مشاوری دانا و توانا و با تجربه را در زندگی خود جدی بگیرید. هر آنچه ذهن و فکر شما را مشغول نموده و نگران می کند می بایست با مشاور درمیان گذارد و بر اساس توصیه های او عمل کنید.
چگونه نامزدی خوبی داشته باشید؟
2.در بسیاری موارد و وابستگی و دلبستگی عاطفی و احساسی مانع شناخت صحیح شده و حتی در موارد زیادی مانع پشیمانی و بازگشت (به رغم قطعی شدن آسیب ها و آفت های فکری و فرهنگی و اخلاقی طرف مقابل).
خانمی جوان می گفت من از همان روزهای اول بعد از نامزدی متوجه اعتیاد نامزدم شدم اما به دلیل علاقه و عشق شدیدی که به او داشتم و نیز به جهت ترس از آبرو و... به این معضل بی اعتنایی نمودم
اما بعد از 9 سال زندگی مشترک و داشتن فرزند 7 ساله، امروز از هم جدا شده و زندگی سیاهی را برای خود و فرزندم رقم زدم. ای کاش در همان دوران نامزدی جدا می شدم!
3.فراموش نکنید در صورت هموار شدن مسیر زندگی مشترک و نبود موانع عمده ادامه زندگی دوران نامزدی بهترین و شیرین ترین دوران برای ابراز و تعمیق و گسترش عشق و محبت است.
خاطرات این دوران را دست کم نگیرید و اوراق و صحنه های زیبایی را در این دوران برای خود ثبت و ضبط کنید. در این دوران دل و دیده مهیای پذیرش گفتنی ها و دیدنی های مهم و عاشقانه است. از این فرصت برای پیدایی و تکوین و تکامل عشق و محبت بهره بگیرید.
4.خاطره نویسی به ثبت رساندن نگاه و نظر طرفین برای آینده زندگی بسیار مفید و سازنده خواهد بود. دیدگاه های نقطه نظرهاست. دغدغه ها و اندیشه ها را در قالب تصاویر، فیلم ها و نامه ها ترسیم و بایگانی کنید.
رابطه جنسی و رعایت عرفیات
اگرچه در این دوره زوجین می توانند رابطه زناشویی و جنسی داشته باشند اما به جهت رعایت عرفیات و نیز طی کردن دوره شناخت بهترو بیشتر لازم است بشدت مراقب رفتار جنسی خود باشند. چه بسا با
انعقاد نطفه در این دوره مشکلات حاد و غیر قابل تحملی برای طرفین بوجود آید که گاهی متاسفانه برای حل آن حتی به سقط جنین اقدام نموده و زندگی را با استرس و اضطراب و ناراحتی و گناه آغاز می کنند.
منبع: تبیان