بازدید امروز: 209
بازدید دیروز: 77
کل بازدیدها: 2259806
نویسنده: دنیس باگاروزی
مترجم: زهرا اندوز و حسن حمیدپور
1. شناخت عمیق از یکدیگر
برای عشقورزیدن به یک نفر، باید طرف مقابل بهخوبی شناخته شود. عشق سالم، نتیجه شناخت فرد در تمام ابعاد نُُهگانه صمیمیت است که یکی از موضوعهای اصلی به شمار میرود. در عشق سالم، فرد را به خاطر خودش میشناسند و دوست دارند، نه به خاطر آنچه دارد. مانند: ویژگیهای جسمانی، ثروت و دارایی فردی. در عشق سالم، یک فرد با تمام نقصها و عیبهایش دوست داشته میشود و به خاطر آن چیزی که ممکن است در آینده به آن تبدیل شود مورد لطف و محبت قرار نمیگیرد. فرد به خاطر وجودش در حال حاضر دوست داشته میشود نه به خاطر اینکه در آینده میتواند تغییر کند.
احترام به یکدیگر 2.
شناخت یکدیگر رابطه نزدیکی با احترام دارد و در عشق سالم، به معنای احترام به موجودیت انسانی منحصر به فرد و متفاوت طرف مقابل است. در عشق سالم، فرد فقط به دلیل اینکه بخشی از آرزوهای برآورده نشدة طرف مقابل است، مورد احترام قرار نمیگیرد. و طرف مقابل به عنوان اینکه کاملاً شبیه به فرد دیگر است، مورد توجه قرار نمیگیرد. فرد مقابل به خاطر متمایز بودنش مورد عشق و علاقه واقع میشود نه فقط به خاطر تفاوتهایش. در عشق سالم هر گونه تلاش برای تغییر طرف مقابل، نشانة بیاحترامی است. ذکر این نکته ضروری است که فرد تنها در صورتی میتواند به دیگری احترام بگذارد که ابتدا به خودش احترام گذاشته باشد.
3. پذیرش یکدیگر
پذیرش، نیز مانند احترام است که در آن برای تغییر فرد مقابل، تلاشی صورت نمیگیرد. با اینحال، پذیرش فرد مقابل به معنای پذیرش رفتارهای ناسالمی نیست که مخرب رابطهای عاشقانه است. رابطه عاشقانه، مانند صمیمیت یک رابطه متقابل و دو جانبه است نه یک طرفه. در یک رابطه سالم و عاشقانه، فرد به گونهای با طرف مقابل رفتار میکند که دوست دارد با او نیز، رفتار شود. پذیرش دیگری همانند «احترام»، نیازمند پذیرش خویشتن است. بدین ترتیب پذیرش به دست آوردنی نیست، بلکه یک حالت غیرشرطی دارد. با اینحال اگر اعتماد شکسته شود و صداقت از میان رود ممکن است پذیرش فرد مقابل از بین برود.
4. اعتماد وصداقت
اعتماد و صداقت دو روی یک سکهاند و اگرچه از نظر مفهوم با یکدیگر متفاوتند، اما ارتباط نزدیکی با هم دارند. اعتماد مبتنی بر این باور است که فرد مقابل، نسبت به تعهدات خود همیشه و همه وقت وفادار بماند. صداقت یعنی اینکه شخص مقابل، واقعی و درست بگوید و هدفش فریب فرد مقابل نباشد. در نتیجه جملهای که زن یا شوهر به فرد مقابل میگوید میتواند ارزشمند باشد. این موضوع در بحث ارتباط کارآمد و ناکارآمد در فصل دوم به تفصیل بررسی خواهد شد. اعتماد و صداقت، ارتباط نزدیکی با رفتار دارند؛ بنابراین باید بین حرف و عمل، همخوانی وجود داشته باشد نه اینکه مدام با شک و تردید همراه باشد. عشق سالم، تنها بین افرادی به وجود خواهد آمد که به گونهای موفقیتآمیز از مراقبان اولیه و خانواده اصلی خود متمایز شده، هویت مثبتی برای خودشان تشکیل داده باشند و چنین هویتی را در ساختار شخصیتی خود به طور کامل تلفیق کنند. در عشق سالم، هر دو طرف تمایز ظریف «بین مسئولیتپذیری نسبت به همسر» و «مسئولیتپذیری برای همسر» را درک میکنند. به همین ترتیب هر دو طرف، تفاوت بین «مراقبت برای همسر و «مراقبت از همسر» را میدانند. علاوه بر این، تشخیص میدهند که مراقبت از همسر برای مثال در مواقع بیماری، سوگ، بحران) چه وقت مناسب است و چه وقت نامناسب. در نهایت اینکه رابطه عاشقانه، نیازمند درجاتی از وابستگی متقابل مناسب است. این وابستگی متقابل بیشتر شبیه قابلیت اطمینان است؛ یعنی اعتماد. طرفین اطمینان دارند که همسرشان برای ارضای نیازهای آنان، به قراردادهای ارتباطیشان وفادار است.
تعارض، مشکل و اختلاف نظر جزء طبیعی و جدانشدنی هر ارتباط طولانی و متعهدگونه به شمار میرود. چنین مسائل نباید در صمیمیت آنان مداخله کند و از طرفی در رابطهای که عشق سالم، فهم متقابل و همدلی وجود دارد همسران نباید تعارضها را به صورت مشکل مدنظر قرار دهند، بلکه تعارضها را باید به عنوان جزء ناخوشایند زندگی با یک انسان دیگر پذیرفت. تعهد نسبت به فرد مقابل، به هنگام بروز تعارض نقش مهمی ایفا میکند. در رابطه توأم با عشق سالم، هر دو طرف متعهد میشوند که مشکلاتشان را حل کنند، تفاوتها را بپذیرند و درخصوص تعارضها گفتوگو کنند به طوری که در پایان گفتوگو احساس نکنند مغبون شدهاند. ضرورت ایجاب میکند که دیدگاه همسران به مشکلات فردی، این باشد که آنها مانند یک گروه مشارکتی هستند و هدف نهاییشان، حل رضایتآمیز مشکلات، تعارضها و تفاوتها است.