بازدید امروز: 222
بازدید دیروز: 387
کل بازدیدها: 2225862 خرداد 91 - سوالات ارشد آزاد،سوالات دکتری،سوالات بهداشت،سوالات سراسری،سوالات
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سوالات ارشد آزاد،سوالات دکتری،سوالات بهداشت،سوالات سراسری،سوالات

خیلی از شما به دنبال عشق حقیقی هستید. خیـلی هـای دیـگرتان هم فکر میکنید که عشق واقعی خود را پـیدا کـرده اید.
خیلی از شما به دنبال عشق حقیقی هستید. خیـلی هـای دیـگرتان هم فکر میکنید که عشق واقعی خود را پـیدا کـرده اید.
امـا خیـلی هـا هم هستنـد کـه در رابـطه هایی به سر می برند که چندان برایشان خوب نیسـت اما فکر میکنند هر عشقی بهتر از بی عشق بودن است.
اگر عشق حقیقی خود را پیدا نکـرده ایـد، یا اگر در ایـن بـاره مطـمئن نیستیـد، دراین مقاله می خواهیم به شما کمک کنیم که چطور آن شریک زندگی خاص و ویژه را از آنِ خود کنید.
و اگر به خاطر ترس از تنهایی در یک رابطه بد مانده اید، باید بدانید که چیزهای بدتر از تنهایی هم وجود دارد، مثل از دست دادن احترام خود، از دست دادن اعتماد به نفس، و ارزشمندی خود.
وقتی این سه چیز را از دست بدهید، در خطر از دست دادن میل و خلاقیت لازم برای درک اهداف زندگی، کنار از رسیدن به آنها، خواهید بود.
? کشش جنسی احمقانه عشق واقعی نیست خیلی از آهنگ ها، فیلم ها، کتاب ها تصویری تحریف شده از عشق حقیقی نشان می دهند. آنها شما را مجاب می کنند که باور کنید می توانید در نگاه اول عاشق شوید،

قلبتان عاشقانه بتپد، کف دستانتان عرق کند، و همه فکر و ذکرتان مملو از فردی شود که ناگهان دلتان را دزدیده است. درست است، این اتفاق می افتد.

اما عشق واقعی نیست. این فقط یک کشش جنسی احمقانه که ممکن است نسبت به هر کسی که فرومون ها را در مغزتان فعال کند پیدا کنید.

فرومون ها وقتی بدن ما در بدن فرد دیگری وجود یک DNA خاص را کشف می کند، تولید می شوند. بدن ما این DNA را در بدن شخصی دیگر از بوی او کشف می کند. ا


ما کشش احمقانه جنسی که به واسطه این فرومون ها پدید می آید، فقط نشاندهنده یک چیز می تواند


باشد: این دو نفر که چنین اتفاقی را تجربه می کنند می توانند از نظر زنتیکی جفت خوبی برای هم باشند، یعنی ترکیب DNA آنها یک نوزاد سالم تولید خواهد کرد.

آنچه که فرومون ها به آن توجهی ندارند این است که آیا این دو نفر از نظر شخصیتی هم جفت خوبی برای هم هستند

یااینکه می توانند همدیگر را عاشق کنند یا نه. یک مشکل بزرگ کشش احمقانه جنسی این است که این کشش معمولاً شما را مجبور به انجام کارهایی می کند که قبلاً اصلاً فکر انجام دادن آن را هم نمی کردید.

این کشش باعث می شود کارهای خجالت آوری انجام دهید. دروغ، فریب، دزدی یا حتی کشتن دیگران یا خودتان. این کشش احمقانه جنسی بود که باعث شد رومئو و ژولیت وقتی فهمیدند که دیگر نمی توانند به این عشق مسموم خود ادامه دهند، خود را کشته و به زندگی خود پایان دهند.

یکی دیگر از مشکلات کشش احمقانه جنسی این است که بادوام و ماندگار نیست. اما گاهی اوقات این روابط پرآشوب چندین سال به طول می انجامد، خیلی پس ازاینکه این کشش جنسی دیگر مرده و از بین رفته است.

شاید این زوج ها به عبث امیدوارند که یک روز شعله عشقشان دوباره زبانه کشد. یا شاید هم تصور می کنند سرنوشت این بوده که چون بهترین هوس و بزرگترین درد را باهم تجربه کرده اند باید با هم بمانند.

اما عشق حقیقی بدون هیچگونه کشش جنسی احمقانه ایجاد می شود. اما، حتی بالاترین کشش جنسی هم اگر بدون عشق واقعی باشد، بی فرجام خواهد بود. تصور من این است که برای برنده شدن

در این مسابقه، باید به دنبال ترکیب این کشش جنسی و عشق حقیقی باشید که شانس زیادی می خواهد. اما من که تابه حال به چنین موردی در زندگی حقیقی برخورد نکرده ام و فقط در فیلم ها و آهنگ ها در مورد آن دیده و شنیده ام.


? حس مسئولیت و حمایت نشانه عشق واقعی است اگر کشش جنسی عشق واقعی نباشد، پس عشق واقعی چیست؟

یکی از نشانه های عشق واقعی میل به حمایت و نگهداری از فرد مقابل، شاد کردن و کمک به موفقیت اوست. این با کشش جنسی که فقط به دنبال مجبور کردن فرد مقابل به ایجاد حس لذت و رضایت در شماست، خیلی فرق دارد. وقتی شما واقعا و حقیقتاً کسی را دوست داشته باشید،


به هیچ وجه او را مجبور نخواهید کرد که دوستتان داشته باشد. البته، دوست دارید که آنها هم شما را دوست داشته باشند اما اگر آنها کس دیگری را بخواهند، شما او را رها می کنید چون دوست دارید که همیشه شاد و خوشبخت باشند.

شما از تصمیمات مهم آنها در زندگی حمایت می کنید حتی اگر با آنها هم عقیده نباشید. اما اگر فقط این بود، باید ما با همه دوستان نزدیکمان عشق حقیقی داشته باشیم. به همین دلیل می گویم به کمی کشش هم نیاز است.

الیبته این کشش شباهتی به کشش جنسی که گفتیم ندارد اما برای شروع یک رابطه عاشقانه و رمانتیک کافی است.

قلبتان از سینه بیرون نمی زند اما همراهی با این فرد به شما آرامش می دهد. وقتی با او هستید زمان خیلی خوب و خوشایند برایتان می گذرد و گاهی اوقات خیلی هم با هم خوش می گذرانید. هرچه شما دو نفر همدیگر را بیشتر بشناسید، حس مسئولیت و حمایت طرف مقابلتان برای شما بیشتر می شود.

در این صورت، اگر این احساس دوطرفه باشد، شما دو نفر می توانید تدریجاً یک عشق بسیار عمیق و غنی پرورش دهید که بسیار لذت بخش تر و رمانتیک تر از هر کشش جنسی است.

افراد متفاوت و مخالف با شما ممکن است شما را به خود جلب کنند اما یار و معشوق حقیقی شما نیستند یار و معشوق حقیقی کسی است که عشق واقعی شما و بهترین دوستتان است.

اگر به دنبال معشوق حقیقی خود هستید، نباید کسی را انتخاب کنید که خیلی از شما متفاوت باشد. یک ضرب المثل است که می گوید، افراد متضاد همدیگر را جذب می کنند اما با هم ازدواج نمی کنند.

متاسفانه خیلی از این متضادها با هم ازدواج می کنند و آخرسر می فهمند که زندگی زناشویی بسیار بدی دارند. گرچه یعضی از زوج ها به مرور زمان یاد می گیرند که تفاوت های همدیگر را تحمل کنند،

اما وقتی با کسی زندگی کنید که علایق، ارزش ها، مشغولیات و سرگرمی های مشترکی داشته باشید و از چیزهای مشترکی لذت ببرید، زندگی بسیار لذتبخش تر خواهد بود. فقط در این حال است که شریک زندگیتان همان معشوق واقعی و حقیقیتان خواهد بود.

هیجان اولیه تفاوت های زیاد، سرانجام وقتی ماه ها تبدیل به سال ها می شوند رنگ و بوی خود را از دست می دهد و شما مدام به این فکر خواهید کرد که چه می شد اگر طرف مقابلتان حرف شما را درک می کرد یا حداقل همیشه با حرف های شما مخالف نبود.


درنتیجه هر چه زمان جلوتر می رود شما وقت کمتری را با هم سپری می کنید و آخر کار محبور می شوید یا از هم جدا شوید یا شما یا طرق مقابلتان از بیخ و بن عقاید و علایق خود را عوض کند.

وقتی آن احساسات خوب اولیه از بین می رود، شما دو نفر به خاطر وجود بچه یا کار یا عادت یا حرف مردم یا حتی ترس از اینکه شاید چیز بهتری به دست نیاورید هنوز هم کنار هم می مانید.

اما هیچوقت برای شما دیر نیست. ماندن با کسی که دوستش ندارید، یا فکر می کنید معشوق واقعی شما نیست، شانس حداقل چهار نفر را برای خوشبختی از بین می برد: شما، همسرتان، و دو نفر دیگر در جهان که می توانند معشوق واقعی شما یا همسرتان باشند.

تاثیرات منفی یک رابطه بد به اعضای خانواده شما، دوستانتان، همکارانتان، و اطرافیانتان منتقل می شود و همه باید از گلایه ها، دعواها، و جنجال های همیشگی شما در عذاب باشند.

? صبر و گذشت نشانه های عشق واقعی هستند وقتی یک نفر واقعاً شما را دوست داشته باشد، صبر و گذشت زیادی را دربرابر بی دقتی ها یا رفتارهای زشت و بی ادبانه شما شنان خواهد داد. اما نباید از این قضیه سوء استفاده کنید.


اگر چنین کاری کنید، یک نشانه مسلم از این است که شما واقعاً طرف مقابلتان را دوست ندارید. زوج هایی که واقعاً همدیگر را دوست داشته باشند وقتی می فهمند که احساسات طرف مقابلشان را جریحه دار کرده اند، واقعاً ناراحت و پشیمان می شوند.


هیچوقت عشقتان را فقط محض آزمایش کردن، آزمایش نکنید. ببینید وقتی جای آن طرف باشید واقعاً چه احساسی خواهید داشت؟ آیا او به نیازهای شما توجه دارد؟

شما چه؟ به نیازهای او توجه میکنید؟ آیا دادن ها و گرفتن ها در رابطه به یک میزان است یا همه چیز یک طرفه است؟ آیا اکثر اوقات به هم نگاه می کنید، همدیگر را ناز و نوازش می کنید یا به چشمان هم خیره می شوید؟


خودتان را در کنار همسرتان در 20 سال آینده تجسم کنید. آیا آن تصویر قلبتان را مملو از ترس می کند یا از تصور آن لبخند می زنید؟ اگر همسرتان بیشتر از اینکه از شما انتقاد کند، شما را تحسین می کند


مطمئناً از تجسم آن تصویر لبخند روی لبانتان می آید. هیچکس دوست ندارد با یک منتقد زندگی کند، حتی اگر روزی عاشق این فرد بوده باشید.

? دوستی به علاوه کشش جنسی بهترین نشانه عشق حقیقی است عشق واقعی دوستی به اضافه کشش جنسی است. اگر شما از گذراندن هر لحظه از زندگیتان در کنار همسرتان لذت می برید،

پس او بهترین دوست شماست. این نوع رابطه اعتماد به نفس و عزت نفس شما را بالا می برد و به شما برای رسیدن به بالاترین درجه کمال کمک می کند.

درعوض، شما هم به طرف مقابلتان کمک می کنید که به این چیزها دست پیدا کند. وقتی هر دو شما عشق واقعی را احساس کنید، دیگر می توانید هر کاری را در کنار هم انجام دهید.


ravanshena30.mihanblog.com   منبع
سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت استخدامی  تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com
 

نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/3/16 توسط 
کمتر صحبت کن و بیشتر عمل. هنگام ناراحتی زیاد سخن نگو، عمل کن (عمل شما

سکوت و آرامش در چهره ی شماست) چرا که به هنگام ناراحتی تعادل روحی بر هم میخورد و مسائلی گفته میشود که گاه مشکل را پیچیده تر میکند.

1- همسرت را عوض نکن، خودت را عوض کن.

2- همیشه درون خود را بازبینی کن و در این بازنگری‌ها منصف باش.

3- کنترل زندگى خود را به دست بگیر و هیچگاه نسخه‌های درمانى دیگران را در زندگى پیاده نکن.

4- هم به خوبی‌هایش فکر کن هم به بدی‌هایش و هنگام بحث هر دو را مد نظر داشته باش.

5- خود روانپزشک خویشتن باش، با جملات نیرو بخش و درمان گر بعد از هر دلخوری به خود نیرویی تازه ببخش و بدان که این نیز بگذرد.

6- کمتر صحبت کن و بیشتر عمل. هنگام ناراحتی زیاد سخن نگو، عمل کن (عمل شما سکوت و آرامش
در چهره ی شماست) چرا که به هنگام ناراحتی تعادل روحی بر هم میخورد و مسائلی گفته میشود که گاه مشکل را پیچیده تر میکند.

7- عیب‌های همسرت را دوست داشته باش.

8- مردها همه یکسانند این یک روال جهانى است.

9- مسائل کوچک را نادیده بگیر.

10- مقایسه نکن. هیچگاه همسرت را با دیگری مقایسه نکن چرا که مردها در عین یکسان بودن هرکدام دنیایی خاص دارند.

11- سعی کن اختلاف سلیقه‌هایتان به نزاع نیانجامد. این را بدان که تفاوت‌ها شکاف بوجود نمی آورد
عدم تفاهم است که شکاف‌ها را بیشتر میکند. تفاوت در اصل بسیار سازنده است اگر از آن برای تعالى استفاده کنید.

12- وقت آزاد خود را تنظیم کنید. این کار را برای همه اعضاء خانواده انجام دهید و وقتى را هم به پدر
بزرگها و مادربزرگها اختصاص دهید با این کار برای خود و والدینتان ارزش قائل‌ می‌شوید.

13- سعی نکن برای همه رفتارهای همسرت دلیل بیابی. چرا که خواستگاه و پرورش گاه هر کدام از ما
برایمان رفتار‌هایی را نهادینه میکند. با تلاش و صبر آن دسته از رفتار هاى نادرست را که نهادینه شده از وجود هم محو کنید.

14- عشق پایدار نیازمند احترام و بازگشت بعد از هر دلخوری است.

15- قرار‌های دو نفره را فراموش نکنید. مانند اوائل ازدواج برای او نامه‌های عاشقانه و کوتاه بنویسید و یا با او در یک جای خاطره انگیز قرار بگذارید.

16- با همسرت مثل یک دوست باش و مشکلات خود را همانند یک دوست با او حل کن.

17- با عشق همسرت را رام خود کن.

18- جذابیت خود را همیشه حفظ کنید حتى اگر چندین سال از ازدواجتان مى گذرد.

19- بعضی مواقع با قواعد همسرت در زندگى بازی کن. این نوعی احترام به افکار و منش اوست و این را بدان که او قدر این کار را خواهد دانست.




ravanshena30.mihanblog.com   منبع
سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت استخدامی  تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com
 

نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/3/16 توسط 
آموزش مسایل جنسی باید از سن یک و نیم‌سالگی آغاز شود. این را دکتر بهنام اوحدی روانپزشک و روان درمان‌گر مشکلات جنسی می‌گوید و معتقد است وضعیت آموزش مسایل جنسی در ایران خوب نیست و در حد صفر است.

هرچند درسال‌های اخیر برنامه های اندکی در صدا و سیما به این مسایل اختصاص داده شده است اما همین برنامه‌ها هم با جبهه‌گیری،مواجه شده است.

به گزارش برنا، آموزش مسایل جنسی باید از سن یک و نیم‌سالگی آغاز شود. این را دکتر بهنام اوحدی روانپزشک و روان درمان‌گر مشکلات جنسی می‌گوید و معتقد است وضعیت آموزش مسایل جنسی در ایران خوب نیست و در حد صفر است.

نبود برنامه مدون آموزش مسایل زناشویی

با این که ایران از لحاظ بافت جمعیتی کشوری جوان به حساب می‌آید اما هنوز برنامه مدونی برای آموزش مسایل زناشویی و بهداشت جنشی وجود ندارد. هر چند که در سال‌های اخیر کارهای کمی صورت گرفته،اما به نظر می رسد نیاز مخاطب بیش از کارهای انجام شده است.

دکتر اوحدی درباره آموزش بهداشت جنسی به خبرنگار برنا گفت:هیچ برنامه مدونی و مستمری در ایران به عنوان آموزش مسایل جنسی در وزارت آموزش و پرورش،فرهنگ و ارشاد اسلامی و صدا و سیما وجود ندارد. هرچند درسال‌های اخیر برنامه های اندکی در صدا و سیما به این مسایل اختصاص داده شده اما همین برنامه‌ها هم با جبهه‌گیری مواجه شده است، کسانی که نمی‌دانند نبود این آموزش موجب چه فجایح و رخدادهایی می‌شود.

هنر زناشویی غریزی نیست

اوحدی در ادامه با اشاره به این که هنر زناشویی چیزی نیست که افراد به صورت غریزی به آن دست پیدا کنند گفت:برخی که خودشان به صورت غریزی، این هنر را دارند فکر می‌کنند دیگران هم همین طورند در حالی که این طور نیست و واقعیت این است که بسیاری از افراد نمی‌دانند باید در خانه و در جامعه چطور رفتار کنند!

این روان‌درمان‌گر مسایل زناشویی ادامه داد:آموزش زناشویی تنها مختص به اتاق خواب نیست؛ بلکه شامل این می‌شود که افراد بدانند چطور با هم برخورد کنند، چطور خرید بروند، رستوران بروند، چطور به هم احترام بگذارند و برخورد دوستانه‌ای داشته باشند.

اکثر مردان جامعه روش رفتار با جنس مخالف را نمی دانند

اوحدی با تاکید بر این که بسیاری از پسرهای جامعه شیوه ظریف و لطیف برخورد با یک خانم را نمی دانند و اصلا روحیات جنس مخالف را نمی‌شناسند افزود: همین مساله باعث می‌شود آمار رابطه‌های خارج زناشویی،بی وفایی و طلاق بالا برود و کانون خانه از هم بپاشد و وقتی این مشکل ایجاد شود، درست کردن آن بسیار دشوار است.

آموزش مسایل جنسی از 1 و نیم سالگی

وی در پاسخ به این پرسش که آموزش مسایل جنسی از چه سنی باید آغاز شود توضیح داد: آموزش مسایل جنسی از یک و نیم سالگی با جدا کردن اتاق خواب کودک از والدین و آشنایی کودک با نگاه و لمس بد شروع می‌شود. این آموزش تا سن پنج سالگی ادامه دارد اما در سنین مدرسه باید خیلی ملایم و ضمنی ادامه پیدا کند.

در سنین راهنمایی در پوشش احکام اسلامی به آن پرداخته می‌شود و دادن اطلاعات باید به صورتی باشد که به سمت لذت جنسی سوق داده نشود. آموزش درباره لذت جنسی را می‌توان تا دانشگاه به تعویق انداخت اما اینکه شروع آموزش مسایل جنسی در دانشگاه باشد درست نیست و خیلی دیر است.

مسایل جنسی عامل 90 درصد خیانت‌های زناشویی

اوحدی با تاکید بر این که آموزش مسایل جنسی می‌تواند نقش این فاکتور را در طلاق به زیر 10 درصد برساند ادامه داد: اگر بپذیریم 80درصد علت طلاق‌ها به مسایل جنسی برمی گردد، می توان گفت که مسایل جنسی عامل بیش از 90 درصد از خیانت‌های زناشویی است و بسیاری از طلاق غیررسمی و عاطفی است.

وی درپایان گفت: اگر آموزش مناسب باشد بیش از 90 درصد از افراد می‌توانند به سطوح بالاتری از آموزش جنسی دست پیدا کنند اما حدود 10 درصد افراد هم به دلیل پاره ای از مسایل آموزش پذیر نیستند. با این حال نمی‌توان با احتساب این‌که 10درصد افراد به اهداف آموزش نمی‌رسد برای 90 درصد باقی مانده کاری انجام نداد.

http://irannaz.com/user_files/L129693545247.jpg

ravanshena30.mihanblog.com   منبع
سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت استخدامی  تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com
 



نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/3/16 توسط 

 

تحقیقات نشان داده است که20درصد جمعیت جهان دچار اختلالات جنسی است. بسیاری از مسائل جنسی مانند فقدان میل جنسی،ناتوانی جنسی،ارضای زودرس ،خستگی جنسی،ناباروری و دیگر مسائل ریشه در عدم تعادل مواد شیمیایی و هورمونها در بدن دارد . سروتونین یک ماده شیمیایی است که توسط مغزتولید می شودو نقش مهمی در اعمال جنسی ایفا می کند.استرس از جمله عواملی است که باعث کاهش سروتونین می شود که خود منتج به انزال زودرس و کاهش مقدار اسپرم در مردان می شود.مواد غذایی که دارای اسید آمینه تریپتوفان و برخی کربوهیدراتها می باشند در کاهش استرس و افزایش سروتونین موثرند مانند ماهی،گوشت گوساله کم چرب و نان.

 

برخی از عواملی که بر تمایلات جنسی اثر می گذارند عبارتند از:

 

-دیابت:مردان مبتلا به دیابت 3 برابر افراد سالم اختلال در نعوظ(erection)دارند و 35درصد زنان مبتلا به دیابت کاهش پاسخ جنسی یا عدم وجودآن را تجربه می کنند.بنابراین کنترل میزان قندخون نقش مهمی را ایفا می کند.

 

-چاقی:30درصد افراد چاقی که به دنبال کاهش وزن خود می باشند،در میل جنسی یا انجام عمل جنسی دچار مشکل اند. مطالعات نشان داده ست که یک سوم افراد چاق که دچار اختلال در نعوظ بوده، پس از 2سال ورزش و تلاش در کاهش وزن ،فعالیت جنسی متعادل بدست آورده اند.

 

-خستگی:در شخصی که خسته باشد،لذت جنسی کاهش می یابد و اگر فردانرژی بیشتری داشته باشد لذت جنسی بیشتری را تجربه می کند.در واقع مغز باید احساس لذت را ایجاد کند و به اعتقاد گروهی مغز مهمترین اندام جنسی است.

 

-رژیم غذایی نامناسب می تواند باعث کاهش میل جنسی شودو هر چه فرد غذای مقوی تری مصرف کند ،توانایی جنسی او بیشتر می شود.یک رژیم مدیترانه ای که شامل غلات، میوجات، سبزیجات،گردو و روغن زیتون است و همچنین مصرف مقادیر کم شکر،غلات بدون سبوس و غذاهای آماده می تواند نعوظ رابهبودبخشد.

 

-فشار خون کنترل نشده ، کلسترول بالا و مقاومت به انسولین اثرات منفی بر میل جنسی دارد.

 

عملکرد جنسی توسط غدد درون ریز(آندوکرین)کنترل می شود.این غددهورمونهای خاصی ترشح می کنند.برای اینکه این غدد بتوانند درست عمل کنند نیاز به مواد مغذی خاصی دارند. یکی از مهمترین غددی که در تولید مثل نقش دارد غده هیپوفیزاست . نقصان در ترشح این غده می تواند منجر به نقص در اندامهای تناسلی ،یائسگی زوردرس در زنان و ناتوانی جنسی در مردان شود. از غدد دیگرغده آدرنال (فوق کلیه) است که مقدار کم اما مهم از هورمونهای جنسی را تولید می کندو فرسودگی آن می تواند منجر به ناتوانی جنسی یا عدم میل جنسی گردد.

 

غده هیپوفیزبرای عملکرد خود به ویتامینهای گروه ب ،اسید پانتوتنیک، ویتامین E و روی نیازدارد. غده فوق کلیه نیزبه ویتامینهای A، B،E،C، اسیدهای چرب اشباع نشده و DHEA نیاز دارد.

 

 

 

عواملی که باعث افزایش توانایی جنسی می شود :

 

-ویتامین A: ویتامین Aاز ویتامینهای محلول در چربی است که نقش اساسی در تولید مثل ایفا می کند.این ویتامین درسیب زمینی شیرین،هویج،کلم پیچ، شلغم،اسفناج،براکلی، کاهو، فلفل قرمز و انبه یافت می شود.

 

-ویتامین های گروه ب:از ویتامینهای گروه ب تیامین(B1)، ریبوفلاوین (B2) ونیاسین (B3) لازمه میل جنسی کافی می باشد.البته ویتامینهای B5 ،B6، B12نیز برای کاهش استرس و تنظیم سطح هورمونهای بدن لازمند.

 

ویتامین B3(نیاسین) باعث اتساع عروق شده و گردش خون را بهبود می بخشد.این ویتامین همچنین باعث ساخته شدن هورمونهای جنسی می شود.مصرف نیاسین نیم ساعت قبل از فعالیتهای جنسی هیجان جنسی را افزایش می دهد.

 

ویتامین B6از افزایش میزان پرولاکتین که خود باعث کاهش میل جنسی می شود جلوگیری می کند.همچنین باعث افزایش باروری در زنان می گردد.

 

ویتامینB12 در مردانی که اسپرم ناکافی دارند موثر است.

 

پس به طور کلی ویتامینهای گروه ب جهت سلامت تولید مثل لازمند.منابع سرشار از ویتامینهای گروه ب عبارتند از غلات سبوس دار،تخم مرغ،حبوبات(نخود و لوبیاو..)،محصولات سویا، ماهی سالمون و دیگرماهیهای آزاد،آسپاراگوس،مغزجات خام، براکلی، گوشت کم چرب و موز. موزدارای آنزیم بروملین(Bromelain)است که در افزایش میل جنسی مردان موثر است همچنین سرشار از پتاسیم و ویتامین های گروه ب می باشد.باید توجه داشت که مصرف نوشیدنی های الکلی باعث از بین رفتن ویتامینهای گروه ب می گردد.

 

-ویتامین C:ویتامین Cجهت عملکرد سالم غدد جنسی لازم است.همچنین اسپرمها را در برابر اثر رادیکالهای آزاد که باعث چسبیدن و عدم تحرک انها می شود،محافظت می کند.

 

ویتامین Cاحتمال بارور شدن تخمک توسط اسپرم را افزایش می دهد. منابع سرشار از این ویتامین مرکبات،توت فرنگی، کیوی،هلو،انبه گوجه فرنگی وسبزیجات برگ تیره می باشد.

 

-ویتامین:E ویتامین Eبه تولید هورمونهای جنسی کمک کرده و گردش آنها را بهتر می کند.همچنین اکسیژن لازم برای اندامهای تناسلی را فراهم می کندو باعث بهبود استقامت جنسی و رسیدن به ارگاسم(اوج لذت جنسی)می شود.این ویتامین در لقاح سلول تخم موثر است. ویتامینE در مغزجات،حبوبات ،غلات سبوس دار،میوجات و سبزیجات یافت می شود.

 

-روی:روی از آنتی اکسیدانهایی است که باعث درست کار کردن غده فوق کلیه می شود تابتواند به اندازه کافی انرزی تولید شود.روی برای تولید تستوسترون و افزایش تعداد اسپرم لازم است .همچنین باعث افزایش استقامت جنسی می شودو احساس خستگی را از بین می برد . در ضمن اسپرم را در برابر باکتریهای واژن محافظت می کند.مقدارمورد نیاز روی 40میلی گرم در روز می باشد.روی در صدف خوراکی بخار پز ،دانه های کدوتنبل،تخمه گل آفتابگردان، سیر و اسفناج یافت می شود.

 

-منیزیم: منیزیم استقامت ماهیچه ها را افزایش می دهد و باعث افزایش تمدد اعصاب (Relaxation) می گردد.همچنین باعث فعال شدن آنزیمهای لازم برای متابولیسم کربوهیدراتها و آمینواسیدها می شود. کمبود منیزیم باعث کاهش اکسیژن رسانی به بافتهای ماهیچه ای می شود. منابع غنی از منیزیم آجیل و غلات سبوس دار می باشند.

 

-اسیدهای چرب ضروری: اسیدهای چرب ضروری در تولید هورمونهای جنسی نقش دارندو همچنین به ذخیره کردن ویتامین های محلول در چربی مثل D،E وKکمک کرده و فرد را از نظر جنسی فعال نگه می دارد. اسیدهای چرب ضروری در گیاهان دریایی،دانه کتان،کنجد،بادام، جوانه گندم و کدو تنبل به وفور یافت می شود.

 

DHEA-(Dihydroepiandostron):هورمونی است که توسط غدد فوق کلیوی ترشح می شود.محققان معتقدند DHEA به تقویت سیتم ایمنی بدن کمک می کند و باعث کاهش استرس و بهبود خلق و خوی فرد می گردد. DHEAرا نمی توان از طریق مواد غذایی تامین کرد و باید مکمل های DHEAمصرف شود.این مکمل ها به عنوان افرودیت(داروی موثر بر میل جنسی) مصرف می شود ودارای عوارض جانبی است. پس توصیه می گردد تجویرآن توسط پزشک صورت گیرد.البته هیچ دلیلی بر اثبات اینکه این مکمل ها موثرواقع می شوند وجود ندارد ولی بسیاری از مردم معتقدند که این ترکیبات موثرند.آثار سوء این مکمل ها عبارتند از سردرد،اختلال در بینایی و حتی نابینایی و اختلالات جنسی دراز مدت.

 

-اسید فولیک: اسید فولیک به جلوگیری ازایجاد نقایص مادرزادی کمک می کندو باروری را بهبود می بخشد.همچنین باعث افزایش تعداد اسپرم می شود.فقدان هیستامین ها در بدن با اختلالات جنسی مرتبط بوده و اسید فولیک در تولید هیستامین نقش موثری دارد. اسید فولیک در گیاهان برگ تیره،سبزیجات ،نان سبوس دار ،مغزجات،جوانه ها، پرتقال،گریپ فروت،جگر،دل و قلوه،ماکیان و حبوبات یافت می شود.

 

-سلنیوم: سلنیوم آنتی اکسیدانی است که بدن را در برابر اثر رادیکالهای آزادمحافظت می کند.همچنین در کاهش نقایص مادرزادی و افزایش تعداد اسپرم در مردان موثر می باشد.

 

سلنیوم در گوشت قرمز،ماهی تون،ماکارونی و نان سبوس دار یافت می شود.

 

-ورزش:ورزش باعث می شد که جریان هورمونها در بدن به راحتی انجام گیرد.افرادی که ورزش می کنند مقدار انرژی بیشتری داشته و در نتیجه از نظر جنسی فعالترند.

 

بطور خلاصه می توان گفت که برای افزایش توانایی جنسی باید تغذیه سالم داشته باشید،در صورت نیاز از مکمل ها استفاده نموده و ورزش کنید.

 

عواملی که باعث کاهش توانایی جنسی می شود :

 

-کافئین:مصرف بیش از حد نوشیدنی های کافئین دار از طریق فرسودگی غدد فوق کلیوی باعث کاهش میل جنسی می گردد.مقادیر زیاد کافئین باعث ایجاد استرس بر بدن شده که خود باعث کاهش سطح کورتیزول می شود. کورتیزول هورمونی است که بدن را در برابر استرس محافظت می کند. مصرف زیاد کافئین باعث خستگی مفرط می گردد و نهایتا موجب مصرف شدن تمام هورمون کورتیزول بدن می شود.این خود منتج به فرسودگی غددفوق کلیوی می شودو کاهش توانایی جنسی را به دنبال دارد.

 

-چربیهای اشباع شده:مصرف بیش از حد چربیهای اشباع شده نه تنها باعث افزایش کلسترول و رسوب آن در دیواره عروق قلب می شود،بلکه باعث رسوب کلسترول در مویرگهای متعدد پنیس (آلت)می شود و جریان خون در آلت را با مشکل روبرو می کند و در نتیجه فرد نمی تواند به محرکهای جنسی صادره از مغز به درستی پاسخ دهد.

 

غذاهای بسته بندی شده،Fast food و غذاهای آماده دارای سطح بالایی از چربیهای اشباع شده می باشند.

 

-الکل:الکل همانند استروژن در زنان عمل می کند واثر مخربی بر قدرت مردانگی دارد و منجر به ناتوانی جنسی و کوچک شدن بیضه ها در مردان می شود.همچنین مصرف بیش از حد الکل علائم افسردگی را به همراه دارد.

 

-نیکوتین:نیکوتین باعث آترواسکلروز عروق پنیس می شود که این خود موجب ایجاد پلاک در مویرگهای پنیس و تنگ شدن آن می شود.در نتیجه گردش جریان خون در آلت دچار مشکل شده ومنجربه ناتوانی جنسی می شود.

 

تحقیقات نشان داده است که 30درصد زنان میان سال فقدان میل جنسی دارندو رژیم غذایی مناسب در آنان آمادگی جنسی و میل جنسی را افزایش می دهد.خستگی، استرس،بیماری، عدم تعادل هورمونها،مصرف بیش از حد غذا و الکل ، فشار کاری،بالا رفتن سن و در نتیجه کاهش انرژی از عوامل کاهنده میل جنسی در زنان است.

 

آندروسترون هورمون جنسی مردانه است که تصور می شود باعث جلب توجه خانمها می شود.مطالعات نشان داده است اگر مردان کرفس مصرف کنند، بعد از هضم آن آندروسترون در تعریق آنان ترشح شده که بدون اینکه زنان متوجه بوی آن بشوند،به طرف آنان جذب می شوند.

 

به طور خلاصه می توان گفت:

 

-غذاهای آبکی،ترش ، تلخ ، غذاهای خام که نیاز به پختن زیاد ندارند مثل کاهو و میوجات ، بعضی از انواع ماهی ها و نوشیدنی های الکلی باعث کاهش میل جنسی می شوند.

 

-غذاهایی که آبکی نبوده ،نیاز به پخته شدن دارند و غذاهای شیرین و تنداثر مثبت بر میل جنسی دارند.پیاز،پیاز کوهی،تره فرنگی،سیر،موسیر،سیب زمینی،کدوتنبل،کدومسما ، زنجبیل،هل،رازیانه، بادیان،دارچین،فلفل، زردچوبه،زعفران،وانیل،،مغزجات ،گردو،کنجد، میوه های استوایی مانند آووکادو،انبه و پاپایاو میوه هایی مانند موز ،هلو،شلیل، آلو، سیب،گلابی ، حبوباتی مانندعدس و لوبیا ، و منابع حیوانی مانند تخم مرغ ،گوشت قرمز، مرغ و ماهی آبهای سرد مانندماهی هالیبوت،سالمون،ساردین و صدف خوراکی افزاینده میل جنسی می باشند.




ravanshena30.mihanblog.com   منبع
سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت استخدامی  تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com
 


نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/3/16 توسط 
این مطلب برای زوج ها قرار داده شده است و سو استفاده از آن بر عهده خود فرد میباشد

واقعاً چه لزومی دارد زوج‌های عاشق درمورد نکات بوسیدن بدانند؟ چرا نباید خودشان تجربه کنند و از طریق آزمون و خطا اسرار بوسیدن را کشف کنند. پاسخ مشخص است: بوسیدن نمودی فیزیکی و احساسی از عشق و علاقه است. نکات بوسیدن می‌تواند به ما کمک کند کمی اعتمادبه‌نفس پیدا کنیم تا بتوانیم بیشتر روی تجربه طرف‌مقابل خود متمرکز شویم، تا خودآگاهیمان.

1. آماده کردن موقعیت

نکته1: بهداشت ضروری است!

خیلی مهم است که دندان‌ها خوب و تمیزی داشته باشید، نفستان خوشبو باشد، بوی خوش بدهید و به بهداشت شخصیتان توجه کنید. توجه به بهداشت فردی نشاندهنده احترامی است که برای فردمقابل قائل هستید. این انگیزه موجب جذاب‌تر شدن شما برای طرف‌مقابل می‌شود.



2. به طرف‌مقابلتان توجه کنید

نکته2: این فقط برای شما نیست!

مشخص است که بوسیدن یکی از لذت‌بخش‌ترین و صمیمانه‌ترین زمانی است که زوج‌ها در کنار هم می‌گذرانند. به همسرتان فکر کنید، نه فقط به حسی که خودتان پیدا می‌کنید. آرام پیش بروید، عجله نکنید. تا جایی که می‌توانید ریلکس باشید و به حس طرفتان هم توجه داشته باشید. معمولاً خانم‌ها بخاطر پیوند عاطفی بوسیدن را بیشتر از آقایان دوست دارند.

3. از زبان بدن به درستی استفاده کنید

نکته 3: اجازه بدهید زبان بدنتان صحبت کند!

ممکن است همسرتان خیلی خوب به شما واکنش دهد: آیا ریلکس هستید؟ بوسیدن را با تماس فیزیکی مناسب آغاز کنید: نزدیک شده و او را در آغوش بگیرید، از تماس بدنتان با یکدیگر و صمیمیت فیزیکی و احساسی که ایجاد می‌کند لذت ببرید. قبل از بوسیدن، لبخند بزنید تا لذتی که حس می‌کنید را به طرفتان منتقل کنید. به آرامی صورت او را در دستانتان گرفته یا دستتان را روی پشت یا پهلوهای او قرار دهید. کمی سرتان را به جلو خم کنید تا سرهایتان به هم نزدیک شوند. تماس بعدی باید با لب‌هایتان باشد نه بینی‌هایتان.

4. اینکه چطور شروع کنید اهمیت دارد

نکته 4: نرم و آرام شروع کنید!

قبل از اینکه به سراغ بوسه‌های طولانی‌تر بروید، به آرامی لب‌ها را لمس کنید، آهسته، آرام و نرم. بستن چشم‌ها در این نقطه باعث می‌شود بتوانید روی حس لب‌هایتان تمرکز کنید. یادتان باشد، نرم و ساده، لب‌ها روی لب. عجله نکنید! اکثر مردها دچار حمله آدرنالین می‌شوند که باعث می‌شود بخواهند سریعتر به سراغ رابطه جنسی بروند. از طرف دیگر زنان به زمان بیشتر برای آماده شدن برای سکس نیاز دارند.

5. حرف بزنید

نکته 5: ارتباط کلامی اهمیت دارد!

برخی از انواع ارتباط لذت‌بخش‌تر از سایر انواع آن هستند! بله موقع بوسیدن در حال ارتباط هستید! با بوسیدن، آغوش گرفتن و نوازش کردن نوعی ارتباط غیرکلامی حاصل می‌شود. اما نباید ارتباط کلامی را هم نادیده بگیرید: با هم حرف بزنید. عشق ورزیدن و به زبان آوردن جملات و کلمات عاشقانه و احساسی لذت آن صمیمیت را دوچندان می‌کند و آن را به سطح‌های مختلفی می‌کشاند: فیزیکی، احساسی، عقلانی و روحانی.

6. طعم بین‌المللی

نکته 6: بوسه فرانسوی

تا اینجا درمورد بوسیدن با لب‌های بسته صحبت کردیم. با متمرکز شدن روی طرف‌مقابل، با واکنشی که از خود نشان می‌دهد می‌فهمید که تجربه او تا آن زمان چگونه بوده است. سعی کنید به آرامی نوک زبانتان را از میان لب‌ها او رد کنید. سپس به نرمی نوک زبانتان را روی لب‌های او بکشید. زبانتان را با زور وارد دهان او نکنید: صبر کنید، عقب بکشید و منتظر واکنش او باشید.

چه به تازگی ازدواج کرده باشید یا سالیان سال، استفاده از این نکات برای بوسیدن به شما و همسرتان کمک می‌کند به سطح عمیق‌تری از صمیمیت برسید. یادتان باشد بوسیدن یک بخش مهم از آمادگی و پیش‌مقدمه برای رابطه جنسی است، ازاینرو بااستفاده از نکات می‌توانید صمیمیت خود و همسرتان را چندبرابر کنید.

این مطلب برای زوج ها قرار داده شده است و سو استفاده از آن بر عهده خود فرد میباشد




ravanshena30.mihanblog.com   منبع
سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت استخدامی  تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com
 

نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/3/16 توسط 
تحقیقات نشان داده است که پیوستن همسران به یکدیگر در پایان روز و صحبت درباره آنچه که در طول روز گذشته است، موثرترین راه برای داشتن اندوخته عاطفی در کنار یکدیگر است. آنچه که گفت وگوی «امروز چطور گذشت عزیزم؟»


انجام می‌دهد این است که به هر دوی شما کمک می‌کند تا بر استرس زندگی خود که معلول زندگی زناشویی شما نیست، چیره شوید.


بر اساس پژوهش «نیل جاکوبسن»، استاد دانشگاه واشنگتن، آموختن این کار برای سلامت دیرپای زندگی مشترک سرنوشت ساز است.

برای شروع، درباره زمان گپ زدن فکر کنید. برخی افراد مایلند از همان ابتدا عقده دل خود را بگشایند. اما برخی دیگر، قبل از آمادگی برای تعامل، به استراحت و کاهش فشار نیاز دارند. پس تا زمانی که هر دو به گفت‌وگو مایل باشید، صبر کنید.

در روز، بیست تا سی دقیقه را به گفت‌وگو اختصاص دهید. قانون اصلی این است که درباره هر چیزی که می‌خواهید صحبت کنید، اما خارج از موضوعات زندگی مشترکتان.


در این زمان نباید درباره هیچ تعارضی بین خود بحث کنید. این مدت فرصتی است تا در خصوص مواضع دیگری از زندگی روزمره خود از یکدیگر حمایت کنید.


در این موقعیت از اینکه از همسرتان حمایت و او را درک می‌کنید، فوق العاده احساس آرامش خاطر می‌کنید و متقابلاً او نیز چنین احساسی خواهد داشت.

نوبت بگذارید. هر طرف، 15 دقیقه صحبت کند.

بدون درک مشکل، پند ندهید. قانون اصلی در کمک به درک همسرتان این است که بگذارید همسرتان مطمئن شود که پیش از از ارایه راه حل، مشکل را کاملاً درک کردید و از اهمیت آن آگاهید. معمولاً همسران و به خصوص زنان درخواست راه حل ندارند و تنها به دنبال شنونده خوب یا تکیه گاهی برای برای گریه‌های خود هستند.

علاقه خالصانه نشان دهید. نگذارید حواستان پرت شود. توجه خود را به او معطوف سازید.

مشکل را آنچنان که فهمیدید بیان کنید. هم احساسی کنید.

از همسرتان جانبداری کنید. این به معنای حمایت از اوست، حتی اگر دیدگاه او به نظرتان غیر منطقی آید. الان وقت حمایت عاطفی است، نه داوری اخلاقی.

نگرش «من و تو در یک جبهه‌ایم را ابراز کنید». اگر همسرتان خودش را در رویارویی با برخی مشکلات تنها می‌بیند، اتحاد با او را بیان کنید.

ابراز محبت کنید. دستانش را بگیرید و به او بگویید دوستش دارید.

به عواطف ارزش بگذارید. بگذارید همسرتان بداند که احساسات او برای شما مهم است


ravanshena30.mihanblog.com   منبع
سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت استخدامی  تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com
 


 

نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 91/3/11 توسط 
در گذشته مرز میان کار و زندگی شخصی تا حد زیادی مشخص بود، اما امروز گویا کار بر زندگی شخصی ما حمله‌ور شده و دیگر حفظ تعادل میان کار بیرون از خانه و زندگی شخصی براحتی امکان‌پذیر نیست.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از پزشکان بدون مرز ، در نگاه اول شاید این مساله مهم به نظر نرسد اما باید بدانیم زمانی که تعادل میان زندگی کاری و شخصی به‌هم می‌ریزد، سطح استرس ما افزایش می‌یابد. یعنی هم کار و هم زندگی صدمه می‌بینند. پس باید به نحوی کنترل و آرامش خودمان را حفظ کنیم.

همه ما می‌دانیم دست یافتن به تعادلی میان کار و زندگی در دنیای پرسرعت و آشفته امروز کار ساده‌ای نخواهد بود، اما هنوز هم ایجاد چنین تعادلی امری دست یافتنی است.

با کار خود ازدواج کرده‌اید؟

شاید گذراندن ساعاتی طولانی در محل کار بخصوص زمانی که دنبال کسب ارتقای شغلی هستید برای شما وسوسه‌انگیز باشد. گاهی اوقات نیز اضافه کاری برای مخارج ضروری زندگی لازم است.

اما اگر شما بیشتر اوقات در حال کار کردن هستید، خوب است آگاه باشید که زندگی خانوادگی خود را در معرض خطری جدی قرار خواهید داد، چرا که صرف زمان زیاد در محل کار به جای خانه، موجب دلتنگی و ناراحتی اهل خانه و اوضاع آن می‌شود

بد نیست عواقب عدم تعادل مناسب در زندگی و کار را بدانیم و نسبت به آن آگاه باشیم.

یکی از اولین اثرات مخرب این عدم تعادل، احساس خستگی است. زمانی که شما خسته هستید به طور قطع نمی‌توانید کارآمد باشید و به نحو عالی کار خود را انجام دهید، همین نکته ممکن است منجر به‌لطمات و خسارات جبران‌ناپذیری به کار و موقعیت شغلی شما نیز بشود.

همچنین در این شرایط زمان‌هایی را هم از دست خواهید داد؛ آن زمان‌هایی که باید با خانواده، عزیزان و دوستان خود بگذرانید. وقتی شما بیش از حد درگیر کار و مسائل کاری می‌شوید، به طور حتم وقایع و اتفاقات زندگی خانوادگی را فراموش می‌کنید و به تعبیری آنها را از دست خواهید داد. البته این مشکل به همین جا ختم نمی‌شود، بلکه بتدریج منجر به آسیب دیدن احساسات شما شده و حتی ممکن است روابط شما با عزیزانتان را نیز تحت تاثیر قرار داده و به آن لطمه وارد کند. خوب است بدانید که اگر همیشه به فکر خود باشید، ایجاد و حفظ روابط دوستانه هم بسیار سخت خواهد بود.

و اما یکی دیگر از آثار منفی پذیرفتن مسوولیت‌های کاری زیاد، می‌تواند انتظارات بیش از حد دیگران باشد. اگر شما همیشه ساعات اضافه کاری داشته باشید، به طور حتم مسوولیت‌های بیشتری نیز به شما داده خواهد شد که این مطلب خود منجر به نگرانی‌ها و چالش‌های بیشتر در زندگی کاری شما می‌شود.

تا زمانی که کار کردن ادامه دارد و باید شرایط و نیازهای کاری را در نظر گرفت و در کنار آن به زندگی شخصی خود نیز رسید، این چالش‌ها ادامه خواهد داشت. پس بد نیست نکاتی کلی را برای بهبود تعادل میان کار و زندگی خود در نظر بگیریم.

فرصت‌های خود را بررسی کنید و زمانبندی مناسبی برای کار‌های مختلف در نظر بگیرید. برای این منظور یک هفته هر کاری را که انجام می‌دهید ـ چه کارهای مربوط به محیط شغلی و چه مسائل شخصی خودتان ـ بررسی کرده و در نظر بگیرید. پس از این مرحله خواهید توانست مسائل مهم و ضروری و مواردی را که موجب رضایت شما می‌شوند، تعیین کنید. در این موقعیت شاید بد نباشد اگر کارهایی که نمی‌توانید براحتی انجام دهید یا از انجام آنها لذتی نمی‌برید را از برنامه حذف کرده یا برای انجامشان از دوستان و همکاران خود کمک بگیرید.

شاید بد نباشد با کارفرمای خود صحبت کنید و درباره انعطاف‌پذیری ساعات کاری پیشنهادهایی بدهید. همه ما اگر بتوانیم کنترل بیشتری بر ساعات خود داشته باشیم، استرسمان کمتر خواهد شد.

باز هم فایده قدرت «نه» گفتن را مطرح کنیم. چه همکارتان از شما تقاضای انجام کاری اضافه را داشته باشد، چه معلم کودکتان از شما کاری بخواهد، به یاد داشته باشید که کاملا طبیعی خواهد بود اگر با احترام به او نه بگویید.
شما وقتی انجام این‌گونه کارها را ـ که فقط به خاطر احساس گناه یا اجبار انجام می‌دهید ـ رها می‌کنید، فضا و زمان بیشتری برای فعالیت‌های معنی‌دار و ارضاکننده خود پیدا خواهید کرد.

کار را برای محل کار بگذارید. با وجود انواع فناوری‌های مدرن و پیشرفته امروزی که می‌توان هر لحظه با هر کسی و تقریبا از هر مکانی ارتباط برقرار کرد، ممکن است هیچ مرزی میان کار با خانه و خانواده وجود نداشته باشد، مگر این‌که خودتان آن را ایجاد کنید.
پس خوب است آگاهانه تصمیم‌گیری کنید که زمان کار را از فرصت‌های شخصی خود جدا کنید. به عنوان مثال می‌توانید وقتی که در کنار خانواده هستید، تلفن همراه را خاموش کرده و رایانه شخصی خود را کنار بگذارید.

زمان خود را مدیریت کرده و وظایف کاری و خانوادگی خود را کارآمد و برنامه‌ریزی مفید کنید.
یک برنامه روزانه از کارهایی که قرار است انجام دهید، آماده کنید. در نهایت کارهایی که باید انجام شود را انجام داده و سایر کارها را رها کنید.

از پشتیبانی و حمایت کافی و لازم برخوردار باشید. در محل کار با همکارانی که می‌توانند به شما کمک کنند، همراه شوید.
بر عکس این مطلب نیز درست است، هنگامی که در سفرهای کاری هستید یا مجبور به اضافه کاری می‌شوید از دوستان و اقوام مورد اعتماد بخواهید تا در امور خانه به شما کمک کنند.

خودتان را فراموش نکنید. غذاهای سالم و مقوی خورده و ورزش مرتب و خواب کافی را نیز از یاد نبرید. هر روز زمانی خاص را برای انجام فعالیتی که از آن لذت می‌برید اختصاص دهید؛ کاری مانند کتاب خواندن و حتی بهتر از این، فعالیت‌هایی را برگزینید که می‌توانید با همسر، خانواده یا دوستان خود انجام دهید، مانند پیاده‌روی و…

به هر حال باید بتوان تعادلی میان کار و زندگی شخصی ایجاد کرد تا سلامت روحی و جسمی ما هم تامین شود.



تعبیر نادرست از تعهد

تعهد و انجام وظیفه را با بردگی اشتباه نکنید. شما می‌توانید ضمن پایبند بودن به وظایف حرفه‌ای خود از استقلال هم برخوردار باشید. شما یکی از ارزشمندترین افراد این سیاره خاکی هستید و باید بیشترین تعهد و مسئولیت را نسبت به خودتان داشته باشید. این فقط زندگی شماست. به همین دلیل عاقلانه نیست که اجازه دهید کسب و کار شما سایر جنبه‌های زندگی‌تان را هم تحت‌الشعاع خود قرار دهد.

اگر برای کارتان خیلی ارزش قائل هستید و تمام فکر و ذکرتان را به فعالیت‌های شغلی‌تان اختصاص می‌دهید، معنی واژه تعهد را از بین برده‌اید. در واقع این به عهده خودتان است که نسبت به هر چیز و هرکس متعهد و پایبند باشید.

مدیری که مشغولیت‌های حرفه‌ای و کارش به او اجازه نمی‌دهد به خود بیشتر بپردازد برای تصدی مقام مدیریت مناسب نیست زیرا او قبل از آنکه مدیر مؤسسه‌ای باشد، مدیر اوضاع و شرایط زندگی خویش است و اگر به قدر کافی به خود نرسد و مسئولیت زندگی شخصی‌اش را به خوبی به مرحله اجرا نگذارد، در حرفه مدیریت هم موفق نخواهد بود.

شخصی که معتاد به کار است، با تنش و اضطراب و نگرانی حاصل از کار خیلی زود دچار خستگی جسمانی و ضعف اعصاب می‌شود و به سادگی موجودیت خود را به کارش می‌بازد و خود را از بین می‌برد. در اینجاست که واژه تعهد نسبت به کار مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرد و افرادی که فقط به کارهای مربوط به شغل‌شان رسیدگی می‌کنند قربانی می‌شوند.

آنان دقت خود را صرفا به کارشان معطوف می‌دارند و با کار و تلاش خستگی‌ناپذیر، شرکت و مؤسسه‌ای را به منتهای درجه پیشرفت می‌رسانند و در این راه از کسب لذت و شادمانی زندگی خانوادگی به کلی محروم می‌شوند. در حقیقت فردی که تعهد نسبت به حرفه‌اش را به تعهد نسبت به خودش ترجیح می‌دهد، بزرگ‌ترین قربانی زندگی محسوب می‌شود.

مشارکت یا رقابت

افرادی که بیش از حد خودشان را با کارکردن مشغول می‌کنند از رقابت دست برنمی‌دارند و تمام رفتار و گفتارشان مبتنی بر رقابت است نه حاصل انتخاب آگاهانه.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، چند لحظه با خود بیندیشید و ببینید آیا شما هم تبلیغات و بازاریابی و رقابت را به دامی برای خود مبدل نکرده‌اید؟ بسیاری از مؤسسه‌ها و شرکت‌ها فعالیت خود را بر رقابت بنا کرده‌اند، بنابراین مسئولان این مؤسسه‌ها حس می‌کنند که ناگزیرند دست‌کم یک قدم از مؤسسه‌های دیگر جلوتر باشند یا به همین دلیل تلاش می‌کنند تا افراد خود را هم در این بازی دخالت دهند.

آنان با تمهیدات گوناگونی مانند ترفیع، پاداش و جایزه، کارکنانشان را به رقابت با یکدیگر برانگیخته و بدین‌ترتیب منطق رقابت را در ذهن ایشان جا می‌اندازند. اگر اجازه دهید رقابت، شما را در سیطره خود بگیرد، چه بسا بی‌اختیار خلق و خوی رقابت را به اعضای خانواده خود هم تسری داده و صحنه زندگی را به طور کامل به یک میدان مسابقه تبدیل می‌کنید.

در واقع پیشرفت قابل توجهی که امروزه در بخش صنعت و تکنولوژی مشاهده می‌شود حاصل قربانی‌شدن افراد بسیاری است. مدیران اداره‌ها به طور معمول برای به ثمر رساندن طرح‌ها و اهداف حرفه‌ای خود وقت زیادی صرف می‌کنند. آنان گرفتارتر از آن هستند که به خود بپردازند یا از حضور در جمع خانواده و مصاحبت با آنان لذت ببرند. در نتیجه رفته‌رفته تحت تاثیر خستگی جسمانی و فشار عصبی به سیگار و قرص‌های مسکن روی می‌آورند و با اطرافیان رفتاری سرد و خشک در پیش می‌گیرند.

برد و باخت

اگر شما در بازی تنیس از حریف خود شکست بخورید، چه چیزی را از دست می‌دهید؟

طبعا هیچ چیز را آنچه اتفاق افتاده این است که توپ را از روی تور به درستی هدایت نکرده یا آن را به خارج از محدوده زمین روانه کرده‌اید و حریف شما این حرکت را بهتر انجام داده است. با وجود این اکثریت قریب به اتفاق مردم پس از باخت در یک بازی دچار احساسات منفی می‌شوند و از بازی‌شان لذت نمی‌برند.

اما آیا مفهوم پیروزی سریع‌تر دویدن از حریف، پرتاب‌کردن توپ به فاصله دورتر یا آشنایی با ترفندهای بازی است؟ مطمئنا برد از باخت دلپذیرتر است. اما اگر از لحاظ عاطفی بیش از حد به پیروزی متکی هستید و شادمانی و اندوه شما در گروی برد و باخت است، نمی‌توانید به معنای پیروزی یا شکست پی ببرید. در واقع افرادی که برای کسب شادمانی به پیروزی متکی‌اند، از جنبه‌های تفریحی و سرگرم‌کننده بازی محروم می‌شوند و در تمام مدت ذهنشان را به میدان تاخت و تاز تنش‌ها و فشارهای عصبی مبدل کرده و قربانی می‌شوند.

نکته جالب اینکه در یک بازی هر چه کمتر به پیروزی بیندیشید، بیشتر می‌توانید بر اعصابتان تسلط داشته باشید و در نتیجه شانس پیروزی‌تان هم بیشتر می‌شود. اما متأسفانه به علت باورهای غلطی که در ذهن ما به وجود آمده فکر می‌کنیم بازی ما تنها زمانی ارزشمند است که بتوانیم بر حریف خود غلبه کنیم و ببریم.ولی باید بدانیم که گرچه پیروزی دستاورد شیرین و دلپذیری است اما باید مراقب هم باشیم که نتایج یک بازی در حفظ تعادل شخصیتی‌مان تأثیر نگذارد.

نگذارید قربانی شوید

اکنون به نظام فکری خود بیندیشید و تمام افکار و ایده‌هایی را که توسط آنها خود را کم‌ارزش‌تر از جایی که در آن کار می‌کنید می‌پندارید، از ذهنتان پاک کنید.

افکار، هیجانات، احساسات و واکنش‌های خود را کنترل و نظارت کنید و ببینید که آیا بیشتر از هر چیز به موفقیت شغلی خود علاقه‌مندید، یا گرفتارتر از آن هستید که بتوانید به خود بپردازید یا اینکه به راستی این وضعیت را ایده‌آل می‌پندارید؟

اگر این اوضاع و شرایط را نمی‌پسندید و می‌خواهید تغییرش دهید باید گرایش‌های خود را نسبت به کار و زندگی تغییر دهید و هر روز برای بهبود وضع ظاهر، طرز رفتار و مراقبت از خودتان وقت بگذارید. توجه به این موارد نیز می‌تواند شما را در این زمینه کمک کند:

فهرستی از اهداف خود را با ذکر انگیزه انجام آنها تهیه کنید. آنگاه با ارزیابی فعالیت‌های روزانه‌تان ببینید که آیا موجودیت خود را به کارتان باخته‌اید یا اینکه به تحقق اهداف شخصی خود هم فکر می‌کنید. شما فقط هنگامی می‌توانید وضعیت زندگی خود را دچار تحول و دگرگونی کنید که تمام جوانب رفتارتان را بررسی کنید و با تنظیم برنامه‌ای روزانه در جهت تعادل، آرامش و رضایت خاطر خود پیش بروید.

ساعاتی را به خود اختصاص دهید و آن را آنگونه که دوست دارید بگذرانید. شما می‌توانید به تدریج وقتی را که به مراقبت از خویش اختصاص می‌دهید افزایش دهید. هنگامی که شما اوقاتی از روز را به مراقبت از خود اختصاص می‌دهید، به تدریج لذت بردن بیشتر از لحظات‌تان را یاد می‌گیرید و بیشتر می‌توانید از لحظات خود استفاده کنید.

با تمرین و ممارست بیاموزید که پس از اتمام کار روزانه، تمام افکار و احساسات مرتبط با شغل خود را در محل کارتان جا بگذارید و از انتقال این گرایش‌ها به محیط خانه خودداری کنید. هنگام حضور در منزل، افکار خود را به کارهای آینده خود معطوف نکنید. به جای آن سعی کنید با اعضای خانواده‌تان گفت‌وگو کنید و از افکار و اوضاع و شرایط‌شان مطلع شوید.

در طول روز و در اوج مشغله‌های کاری خود چند دقیقه برای آرامش فکرتان وقت بگذارید. سعی کنید در طول این مدت فشارها و تنش‌های ناشی از کار را فراموش کنید. هنگام مرخصی‌ها یا تعطیلات آخر هفته نیز تا می‌توانید به خودتان برسید تا بتوانید با انرژی بیشتری مجددا سر کار بروید.

اگر از کارکردن در جایی که هستید لذت نمی‌برید در فکر استعفا باشید. نگذارید هراس و نفرت انجام کاری که به آن علاقه‌ای ندارید، توان‌تان را زائل سازد. هیچ‌گاه به صرف اینکه تغییر شغل امری خطیر و پرفراز و نشیب است، به کاری ملال‌آور و خسته‌کننده تن ندهید.

طوری زندگی کنید که گویی بیش از 6ماه دیگر زنده نخواهید بود. برای اینکه به کوتاهی عمر خود پی ببرید به این نکته توجه کنید که عمر شما در مقایسه با عمر حیات زمین بسیار ناچیز است. به این ترتیب 6ماه از عمرتان ممکن است تنها 6دقیقه به نظر برسد. اکنون ببینید در این مدت به انجام چه کارهایی علاقه‌مند هستید و سعی کنید آنها را انجام دهید. برای این کار فکر نکنید حالا دیگر خیلی دیر شده و این کارها عملی نیستند.

به بازنشستگی و ناتوانی خود فکر نکنید. باور داشته باشید که پس از خلاص‌شدن از کار کنونی‌تان هم مفید و مؤثر خواهید بود و روزهای شاد و رضایت‌بخشی را پیش‌رو خواهید داشت.

از خود و اطرافیانتان انتظار نداشته باشید که هر کاری در حد کمال انجام شود. می‌توان با آرامش و اعتماد به نفس بیشتر در جهت اهداف خود گام برداشت و از آنها تجربه‌ای لذتبخش آفرید. توجه داشته باشید که فشار و تنش ناشی از رقابت‌جویی مانع از شکوفایی توانایی‌های درونی شده و امکان سبقت از رقبا را به میزان قابل توجهی کاهش می‌دهد.

گاهی سعی کنید ساعت و تقویم خود را کنار بگذارید و ببینید آیا می‌توانید حتی یک روز را بدون برنامه‌ریزی قبلی سپری کنید و از اوقات زندگی خود به طور طبیعی لذت ببرید. برای اینکه تنش و فشار را از خود دور کنید، کارهای روزمره خود را صرفا از روی نیاز و بدون توجه به وقت معین یا عادت خاص انجام دهید.

ravanshena30.mihanblog.com   منبع
سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت استخدامی  تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com
 


نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 91/3/11 توسط 
شهوت یا شور جنسی کاهش یافته عبارت است از پایین آمدن سطح اشتیاق برای برقراری روابط جنسی.
کاهش موقتی در سطح اشتیاق برای برقراری روابط جنسی عمومیت دارد و غالبا در بعضی شرایط غیر دایمی مثل خستگی­ها ایجاد می­شود. اما اگر این کاهش شهوت یا شور جنسی ادامه داشته باشد می­تواند باعث پریشانی، اندوه و ناراحتی یک زن یا شوهر او گردد.
اشتیاق برای برقراری روابط جنسی یا زناشویی تاحدودی به وسیله­ی هورمون­های جنسی از قبیل تستسترون و استروژن تنطیم می­شود، نوسان یا تغییر در میزان این هورمون­ها که به طور ماهانه و دوره­ی حاملگی اتفاق می­افتد،می­تواند بر روی شهوت یا میل جنسی اثرگذار باشد، در خانم­ها در مرحله­ی بعد از یائسگی ممکن است میل جنسی کاهش یابد زیرا که میزان استروژن پایین می­آید. همچنین این تمایل جنسی ممکن است در خانم­هایی که هر دو تخمدانشان را خارج کرده­اند پایین آید.
کاهش در شور جنسی یا شهوت ممکن است در اثر افسردگی، نرانی فشارهای روحی و یا مشکلات خانوادگی باشد.
استفاده از برخی از داروهای ضد تشنج، داروهای شیمی درمانی از قبیل (تاموکسیفن ) و همچنین بتابلوکرها و داروهای ضدحاملگی خوراکی نیز می­تواند باعث کاهش میل جنسی شود.
خوردن الکل نیز در کاهش میل جنسی ناثیر دارد.
درمان این اختلال بستگی به علت ایجاد این مشکل دارد. مصرف داروهایی را که ممکن است در ایجاد آن دخالت داشته باشد در صورت امکان باید قطع شوند. اگر علت پایین بودن هورمون های جنسی است می­توان ترکیب کمی از (تستوسترون) را که هورمون جنسی مردانه است همراه با هورمون استروژن به صورت خوراکی مورد استفاده قرار
می­گیرد.





ravanshena30.mihanblog.com   منبع
سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت استخدامی  تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com
 

نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 91/3/11 توسط 
کج خلقی و عصبانیت در کودکان خردسال، گاهی اوقات واقعا والدین را با چالش و بحران جدی مواجه می‌کند اما رفتار منصفانه و سازگار با کودک می‌تواند به پدرها و مادرها کمک کند تا به شیوه‌ای موثرتر و البته عاشقانه، منظم بودن را به فرزندان خردسال خود بیاموزند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا، مجله تخصصی سایکولوژی تودی در شماره اخیر خود چند دستورالعمل مفید و کاربردی را برای آموزش رفتار مناسب و منضبط به کودکان ارائه کرده که به قرار زیر است:

- اگر کودکتان رفتارهایی انجام می‌دهد که برای شما قابل قبول نیست خود را با این رفتارها سازگار نشان دهید، از مخالفت علنی پرهیز کرده و در عوض مثال‌های مناسبی را برای کودک آماده کرده و مثال‌ها را در مواقع مناسب برای او نقل کنید.

- موضوعات و ابزار وسوسه کننده را که کودک نمی‌تواند در برابر آن‌ها استقامت کند از دسترس او دور نگه دارید. برای مثال ابزاری مثل تلفن همراه و یا وسایلی را که احتمال بلعیده شدن و ایجاد خفگی در کودک را دارند در دسترس او قرار ندهید.

- وقتی حواس کودک متوجه یک وسیله یا رفتار نادرست شده است بطور غیرمستقیم و به گونه‌ای که متوجه نشود، حواسش را از آن موضوع خاص پرت کنید.

- هرگز کودک را تنبیه بدنی نکنید. این روش به هیچ وجه و در هیچ شرایطی جواب نمی‌دهد.





ravanshena30.mihanblog.com   منبع
سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت استخدامی  تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com
 

نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 91/3/11 توسط 
عضو مرکز تحقیقات و روانپزشکی و علوم رفتاری دانشگاه علوم پزشکی مشهد گفت : والدین در افزایش موفقیت و توانایی کودکان نقش مهم و تاثیر گذاری دارند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران ، دکتر عاطفه سلطانی فر با اشاره به اینکه کودکان در سنین بین 3 تا 5 سالگی به صورتی فزاینده با والدین خود همانند سازی می کنند و آنها را الگوی موفقیت و توانایی خود می دانند اظهار داشت : والدین اگر احساس بیش از حد معمول خسته ، افسرده ، مضطرب و یا اعتماد به نفس کمی دارند بهتر است نسبت به خود ارائه الگوی مناسب برای فرزندانشان در جستجوی راه حل باشند .

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد با اشاره به اینکه والدین نقش اساسی در ارتقاء اعتماد به نفس و ارزیابی عاطفی و شناختی نسبت به توانایی ها و نقاط ضعف کودکان ایفاء می کنند خاطر نشان کرد : داشتن محبت بی قید و شرط خود به کودکان ، ارج نهادن به موفقیتها و توانایی های کودکان ، برنامه ریزی برای داشتن احساس موفقیت ، و کمک به کودک برای داشتن احساس واقع گرایانه از جمله راهکارها برای افزایش اعتماد به نفس در کودکان به شمار می رود .

استادیار گروه روانپزشکی اطفال دانشگاه علوم پزشکی مشهد با اشاره به اینکه در سالهای پیش از دبستان کودکان به احساس طرد شدن یا ناکامی بسیار حساس هستند، آنها موضوعات را سیاه یا سفید می بینند و بسیاری از مواقع پیچیدگی احساسات خود را درک نمی کنند ، گفت : زمانی که کودک احساس ناکامی می کند والدین باید با وی همدلی کنند و سپس به وی کمک کنند تا موارد مثبت یا موفقیت آمیز را در موقعیت های دیگر به یاد آورد و در حل مشکل فعلی به او یاری دهند .

دکتر عاطفه سلطانی فر با بیان اینکه والدین باید ویژگی های منحصر به فرد کودک را به وی بگویید و آنها را ارج نهند اظهار داشت : کودکان باید درک کنند که برای آنچه هستند مورد تحسین قرار می گیرند و پذیرفته شده هستند بنابراین به صورت مکرر ، ویژگی های خاص آنان مانند صفات شخصیتی ، فعالیتهای خاص یا مثبت آنها را بازگو کنید .

عضو مرکز تحقیقات و روانپزشکی و علوم رفتاری دانشگاه علوم پزشکی مشهد گفت : پدر و مادر باید به کودک خود کمک کنند تا با ناکامی ها کنار بیایند بنابراین به تلاش کودکان اهمیت بدهید نه تنها به نتیجه کار .کودکان باید در مواردی که احساس عدم موفقیت دارند مورد حمایت قرار گیرند به آنها یادآوری کنید که موفقیت نیازمند تلاش بیشتر و یافتن راه حل های بهتر است .




ravanshena30.mihanblog.com   منبع
سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت استخدامی  تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com
 

نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 91/3/11 توسط 
<      1   2   3   4   5   >>   >