بازدید امروز: 89
بازدید دیروز: 314
کل بازدیدها: 2231096 خرداد 91 - سوالات ارشد آزاد،سوالات دکتری،سوالات بهداشت،سوالات سراسری،سوالات
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سوالات ارشد آزاد،سوالات دکتری،سوالات بهداشت،سوالات سراسری،سوالات

سلامت نیوز : با افزایش سن حواس انسان‌ها رو به ضعف می‌گذارد و به همین دلیل آن‌ها برای خواندن نیاز به عینک و برای شنیدن بهتر نیاز به سمعک پیدا می‌کنند.
اما نتایج یک تحقیق جالب نشان می‌دهد از دست دادن حس بویایی در سنین پیری یکی از نشانه‌های نزدیک بودن زمان مرگ شماست.
دانشمندان مرکز پزشکی دانشگاه راش در شیکاگو متوجه شدند هرچه قدر یک فرد در تشخیص عطرها و بوهای عادی توانایی بیش‌تری داشته باشد به همان اندازه شانس بیش‌تری برای زنده ماندن در سال‌های آینده خواهد داشت.
این تیم روی هزار داوطلب بین 53 تا 100 سال 12 آزمایش مختلف بویایی انجام دادند.
دکتر روبرت ویلسون در این باره گفت: ما بوهای مختلفی مانند بوی سیگار، لیمو، فلفل سیاه، شکلات و مانند آن‌ها را برای افراد تولید کردیم و توانایی شامه آن‌ها را در تشخیص این بوها سنجیدیم. البته هیچ کدام از شرکت‌کنندگان در این تحقیق به بیماری‌های مغزی یا پارکینسون دچار نبودند.
این تحقیقات به مدت 4 سال ادامه پیدا کرد و در این مدت 27.6 درصد از این افراد جان خود را از دست دادند. در نهایت شگفتی دانشمندان متوجه شدند افرادی که از بین این 12 بوی مختلف فقط قادر به تشخیص 6 بو بودند با احتمال 36 درصد بیش‌تر از دیگران در معرض خطر مرگ قرار داشتند. این در حالی است که افرادی که توانستند از بین این 12 بو 11 مورد را تشخیص دهند کم‌تر از دیگران در این مدت جان خود را از دست داده بودند.
زمانی که دانشمندان فاکتورهای دیگر مانند سن، ناتوانی جسمی، افسردگی و مانند آن‌ها را نیز در نظر گرفتند باز هم همین نتایج پابرجا بودند.
دکتر ویلسون و تیم همراهش با انتشار نتایج تحقیقات خود در نشریه حس‌های شیمیایی در این باره اعلام کردند: این مطالعات نشان می‌دهد افرادی که در تشخیص بوهای مختلف در سنین پیری مشکل دارند بیش‌تر از دیگران ممکن است جان خود را از دست بدهند.
مطالعات قبلی هم نشان داده بود ناتوانی در تشخیص بوها می‌تواند یکی از نشانه‌های معمول بیماری‌های مغزی و تخریب کننده اعصاب باشد. تمام این شرایط به آرامی در بدن رخ می‌دهند و در دراز مدت خطر مرگ یک فرد را افزایش می‌دهند.

باحس بویایی عمرخودراتخمین بزنید


ravanshena30.mihanblog.com   منبع

سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت استخدامی  تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com


نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/3/17 توسط 
انسان بال ندارد برای پرواز و جای دو بال خدا به او دستانی داده که گاه می تواند در نم نم باران، رقص باد، جنگ با آب در دریای پرتلاطم به پروازشان دربیاورد. انسان بال ندارد و جای آن دستانی دارد برای نوازش دست دیگری، هر چند آن دست ها دست تنهای خودش باشد...

این دست ها عضو عجیبی اند چرا که زبانی دارند که می توانند به شما بگویند طرف مقابلتان به شما چه می گوید یا حتی این جمله که نمی گوید و پنهانش کرده چیست؟

? دست های مشت، دست های باز: دست هایی که گویی در آنها فنجان قرار دارد. (مشت های نیمه باز) سمبلی از ظرافت و حساسیت و عقیده ضعیف و شکننده و بخشندگی است. اگر محکم و مثل مشت باشد نشا ن دهنده ماده گرایی، مالکیت و آزمندی است. اگر دست ها در هم باشند نشان دهنده راحتی دست و اگر در هم فشرده باشند نشان دهنده استرس و اضطراب است. فشردن دست ها در هم به معنی جلوگیری و مانع شدن هم هست. وقتی شخصی عصبانی است نشان دهنده جلوگیری از برخورد کردن است. وقتی یک دست مشت شده و دست دیگر آن را به عقب نگه می دارد نشان دهنده این است که شخص مانع خود می شود که به دیگری ضربه بزند. وقتی کسی دروغ می گوید سعی می کند با این حالت دست هایش را کنترل کند.

? دست های کنترل گر: وقتی کف دست را به به سمت پایین حرکت می دهیم، یک حرکت آمرانه است که مثلا از کسی می خواهیم انجام کاری را متوقف کند یا از او می خواهیم آرام باشد. وقتی کف دست را روبه رو نگه می داریم به این معنی است که نزدیک تر نیا.

? دست های غالب، دست های مهربان: وقتی دستمان را بالا می بریم و محکم نگه می داریم و با دست دیگر فرد را در آغوش می گیریم یعنی اینکه من می گویم وقت رفتن است. (غلبه و تسلط) وقتی دستمان را با سرعت و مستمر تکان می دهیم، نشان دهنده علاقه و مهربانی است. وقتی دستمان را شل و خیلی کوتاه و سرد تکان می دهیم نشان دهنده فرمانبرداری و تسلیم است.

? دست های پرخاشگر: با کناره دست مثل چاقو عمل کردن و هوان را بریدن مثل حرکت کاراته، با کناره کف دست و به سمت پایین ضربه زدن یعنی بازداشتن دیگران از کاری. این عمل می تواند نشان دهنده پرخاش در بحث ها باشد.

? مشتی برای دعوا یا پیروزی: مشت پرت کردن به طرف یکی می تواند به معنی تعرض به او باشد یا دعوت به دعوا. مشت را به سمت بالا بردن و ضربه زدن به هوا به معنی پیروزمندی است.

? دست های پوشاننده: وقتی نخواهیم چیزی را بشنویم گوشمان را می گیریم وقتی نمی خواهیم ببینیم جلوی چشمان را می گیریم و وقتی می خواهیم حرفی بزنیم ولی مانعی وجود دارد جلوی دهانمان را می گیریم. وقتی موقع حرف زدن جلوی دهان را بگیریم به معنی دروغ گفتن می تواند باشد همچنین به معنی این است که از حرفمان مطمئن نیستیم. وقتی با دست روی قلبمان را می گیریم ممکن است نشان دهنده حمله قلبی باشد. گاهی با یک دست، دست دیگرمان را که مشت شده و تحت هیجان است را می پوشانیم.

? دست های رو: دست باز و کشیده شده به سمت جلو به این معنی است که می خواهیم چیزی را به کسی بدهیم. یا نشان دهنده این است که چیزی برای مخفی کردن نداشته اید و شما همین هستید که نشان داده اید.

? دست های درخواست گر: اگر کف دست بالا باشد و دست را جلو ببریم. به معنی طلب کردن صدقه است. اگر دست را 45 درجه باز کنیم و کف دست به سمت بالا باشد و سپس دستمان را به طرف جلو بکشیم یعنی از شخصی می خواهیم جلوتر بیاید. اگر کف دستمان را به هم بچسبانیم، شبیه دعا کردن مسیحی ها و جلو ببریم یعنی از کسی خواهش می کنیم که به ما صدمه نزد.

? دست های بهم ساییده: به این معنی است که فرد از چیزی خوشحال است. اگر ساییدن به آهستگی و همراه با فکر کردن و لبخند باشد، به این معنی است که فرد در فکر حیله ای است و از سود آن خوشحال است. ساییدن صورت و مشخصا چانه به معنی فکر کردن سنجیده و تصمیم گیری است. وقتی قسمتی از بدن جراحت دیده است یا اینکه تحت تنش است.

? دست های متفکر: وقتی انگشت ها مثل مناره به هم پرس می شوند ممکن است بعضی از انگشت ها درون هم پیچیده و بعضی از آنها به شکل مناره به هم متصل باشند. به معنی فکر کردن سنجیدن و تصمیم گرفتن است. گوش دادن به صحبت های دیگری و فکر کردن به آنها. اگر انگشت میانی به سر تکیه داده شود یا اینکه به دهان برود یعنی دارم فکر می کنم و آمادگی صحبت کردن را ندارم

? دست های پیشتیبان: وقتی دست را تکیه گاه و پشتیبان سر قرار می دهیم و سر را به آن تکیه می دهیم و آرنج ها روی میز است، نشان دهنده این است که شخص خوابش می آید یا وقتی دست خیلی به آرامی سر را نگه داشته است و با انگشت ها چانه را لمس می کنیم و به فرد روبه رو نگاه می کنیم به این معنی است که به صورت من نگاه کن آیا زیبا نیست؟ و حالتی اغواکننده است. همچنین اگر سر به دست تکیه داده باشد یعنی شخص کسل تر است. اگر شخص به موضوع علاقه مند باشد سرش را کمتر تکیه می دهد.

? دست های پنهان: دست به معنی ارتباط برقرارکردن است و پنهان کردن آن نشان دهنده عدم علاقه به ارتباط و همکاری است. همچنین نشان دهنده این است که شخص نمی خواهد حرف بزند چون می خواهد گوش دهد. همچنین می تواند نشان دهنده احساس آرامش و اینکه نیازی به حرف زدن نیست باشد.

? دست های نوازش گر: لمس کردن می تواند تایید کردن خود باشد یعنی من اینجا هستم من واقعی هستم و من خوبم و این حالتی است به معنی کاهش دادن نگرانی ها از دنیای بیرونی و دنیای درون. در لحظات احساسی مثل نوازش کردن فرزند هم به معنی مهربانی و عشق است. می تواند به معنی تنبیه هم باشد مثل سیلی زدن. یا به معنی اثبات دوستی وقتی شانه های کسی را لمس می کنیم یعنی به او قدرت و اختیار می دهیم و وقتی بازوی او را لمس می کنیم یعنی با او احساس همدردی می کنیم.

? دست های پرستش گر: وقتی دست به لباس خود می کشیم یعنی اینکه خودمان را جذاب تر می کنیم علامت می فرستیم که «آیا من زیبا نیستم؟» و همچنین یعنی مرا دوست داشته باش. وقتی با انگشت مثلا ذره ای را از روی لباس فردی پرت می کنیم به معنی عدم تایید اوست.

روان شـنـاسـی دســت ها
ravanshena30.mihanblog.com   منبع

سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت استخدامی  تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com




نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/3/17 توسط 
حتما شما هم بسیاری از مردهایی را که درست چند ماه بعد از ازدواج خسته و ناامید می شوند و مدام از تصمیم شان ابراز پشیمانی می کنند را دیده اید. شاید با دیدن چنین مردهایی حتی نسبت به تصمیم ازدواج خودتان هم تردید کنید...
 
حتما شما هم بسیاری از مردهایی را که درست چند ماه بعد از ازدواج خسته و ناامید می شوند و مدام از تصمیم شان ابراز پشیمانی می کنند را دیده اید.

 شاید با دیدن چنین مردهایی حتی نسبت به تصمیم ازدواج خودتان هم تردید کنید یا از این که همسر آینده شما هم به هیولایی که آن ها از آن صحبت می کنند تبدیل شود

 دچار ترس و اضطراب شوید اما بهتر است به جای اینکه نقش مردهای ضعیف را بازی کنید و با ترس های بیهوده زندگی تان را به بازی بگیرید، با دنیای زنانه بیشتر آشنا شوید.


 اگر شما دنیای زنان را خوب بشناسید، دیگر نه او شما را آزار خواهد داد و نه شما به هیولای زندگی همسرتان تبدیل خواهید شد.

? دایره المعارف باشید

اگر می خواهید ازدواج موفقی داشته باشید، باید تحقیقات تان را از سال ها قبل آغاز کنید. زن زندگی شما تنها همسرتان نیست. مادر، خواهران، خاله ها و عمه ها هم می توانند منابع خوبی برای تکمیل شناخت شما باشند و با ریزبینی رفتار آن ها را مورد بررسی قرار دهید.

ببینید چه چیزهایی اکثر آن ها را آزار می دهد و چه رفتارهایی خوشحال شان می کند. خجالت نکشید! اگر ابهام یا سوالی دارید از آن ها بپرسید و اطلاعات تان را تکمیل کنید. شاید باور نکنید اما زمانی که ازدواج می کنید، این اطلاعات می توانند زندگی تان را نجات دهند.


شایدآدم ها در برخی ریزه کاری های رفتاری و شخصیتی با هم تفاوت داشته باشند اما واقعیت این است که ویژگی های شبیه به هم بسیاری دارند و اگر یکی را بشناسید موفقیت بیشتری در شناختن دیگری خواهید داشت.

? گوش کنید و توجه کنید

شاید ندانید که چطور می توانید یک زن را عاشق خود کنید و همیشه او را عاشق نگه دارید اما این اتفاق یک کلید دارد؛ «توجه» تازمانی که همسرتان توجه شما نسبت به خودش را می بیند عاشق شما می ماند و در این زندگی احساس امنیت می کند.

یکی از مهم ترین و البته آسان ترین راه های نشان دادن این توجه گوش کردن است. قبلا هم گفتیم که زنان دوست دارند شنیده شوند اما راه های دیگری هم وجود دارد.


از نظر خیلی از زن ها، توجه به ریزه کاری های زندگی و مشکلات مالی یکی از نشانه های توجه و البته قدرت مردانه است.


 اگر دوست دارید این 2 حس را در او هم بیدار کنید، باید مراقب اتفاقاتی که در زندگی تان می افتد باشید و با پیش بینی کردن اغلب آن ها به همسرتان این اطمینان را بدهید که تحت حمایت و البته توجه شما قرار دارد.



? در چشم او نگاه کنید

یکی از مهم ترین کارهایی که زنان را آرام می کند این است که همسرشان موقعیت و شرایط شان را درک کند. وقتی می خواهید در مورد او قضاوت کنید، اول تلاش کنید که دنیا را از چشم یک زن ببینید.


برای انجام این کار باید به مرحله اول برگردید و از شناختی که پیش از این در مورد زنان به دست آورده اید استفاده کنید.


اگر شما با بعضی اتفاقات ناخوشایندی که زنان به لحاظ جسمی و اجتماعی با آن روبه رو هستند و مشکلاتی که به همین دلایل پشت سر می گذارند آشنا باشید، بهتر می توانید به همسرتان کمک کنید و در شرایط سخت در تصمیم گیری ها کمکش کنید.

? زندگی اش را خاکستری نکنید

زن ها به شادی های شان اهمیت زیادی می دهند. اگر ازدواج آن ها را از تمام لحظات لذت بخش و شادی آورشان دور کند، خیلی زود دلسرد خواهند شد و میل شان را به آن زندگی از دست خواهند داد.

اشکالی ندارد که گاهی با هم بازی کنید، تفریحات یا ورزش های مشترکی را انجام دهید یا شرایطی را فراهم کنید که از ته دل بخندید.

 وقتی شما مهم ترین آدم زندگی او هستید و بیشتر از هر کسی با او وقت می گذارید، پس مسئولیت بیشتری برای تزریق شادی به زندگی اش دارید.


اگر زندگی مشترک را به یک کار اداری با وظایف مشخص و زمان و مکان مشخص تبدیل کنید خیلی زود او را از دست می دهید. پس تلاش کنید که طراوت زندگی تان را حفظ کنید.

? تهدید نکنید

قدم بعدی حرف زدن است. شما یا باید در مورد مشکلات تان مشاجره و دعوا کنید یا این که با گفت و گو کردن آن ها را حل کنید. اگر برای شناخت هم وقت بگذارید می توانید به راه دوم نزدیک تر شوید.


 هیچ وقت او را با سکوت تان تهدید نکنید و اگر نظر مخالفی در مورد موضوعی دارید، با استدلال و گفت و گو همسرتان را قانع کنید. اگر او ناراحتی شما را متوجه شده و دلیل آن را می پرسد، با تلخی نگویید

 «هیچی!» بلکه سعی کنید با حرف های تان خودتان را بیشتر به او بشناسانید و به سمتی بروید که دیگر دلیلی برای این ناراحتی ها وجود نداشته باشد.

? قاضی باشید

اگر از نظر شما همسرتان زنی حسود و حساس است، باید علتش را در خودتان جست و جو کنید. درست است که برخی آدم ها ممکن است به خاطر مشکلات روانی چنین علائمی را مرتب از خود بروز دهند اما اغلب آدم هایی که دچار چنین حسی می شوند، دلیلی برای داشتن آن دارند.

دلیلی که اگر مرتبا تکرار شود، می تواند آرامش و سلامت روان شان را به خطر بیندازد. اگر این نشانه ها را در همسرتان می بینید نگاهی به رفتارهای خود بیندازید.

هیچ چیزی را بی اهمیت تصور نکنید. یک دروغ کوچک می تواند آغاز یک بی اعتمادی بزرگ باشد.


 پس اول خودتان را قضاوت کنید و بعد او را. برای تبرئه کردن خودتان هرگز به او حمله نکنید و سعی کنید بدون توجیه های همیشگی و با رفتارهای تان به او اطمینان بدهید.

? خانه ای امن بسازید

برای آرامش همسرتان لازم است که یک خانه امن بسازید. اگر او به دلیلی منطقی از حضور بعضی آدم ها آزرده می شود دلیلی ندارد که پایه اصلی معاشرت های تان را بر حضور آن آدم ها بسازید.

 خانه یکی از مهم ترین مکان هایی است که زنان به آن تکیه می کنند، پس او را هم در مدیریت این مکان و آدم هایی که به آن می آیند سهیم کنید و با حضور مداوم افرادی که آزارش می دهند او را مشوش نکنید.

از طرف دیگر به بهانه کار یا خستگی خودتان را در یک جزیره متروکه حبس نکنید. زمان هایی را برای حضور کسانی که هر دوی شما دوست شان دارید مشخص کنید و از این راه چند ساعت آرام را برای خودتان و البته همسرتان تدارک ببینید.

? زیادی عاقل نباشید

بعضی وقت ها لازم است این که درست و غلط چیست و چه کسی راست می گوید را فراموش کنید. وقتی او از موضوعی یا کسی ناراحت است مدام جمله هایش را تصحیح نکنید.

بگذارید احساساتش را بیان کند و نصیحت های تان را برای وقتی که آرام تر است بگذارید یا اگر او خواسته ای دارد که از نظر شما با برخی قوانین زندگی تان مغایر است، به جای چسبیدن سفت و سخت به این قوانین به آرامش زندگی تان فکر کنید.


اگر واقعا انجام این خواسته زندگی شما را زیبا تر می کند پس چه دلیلی دارد که با او مخالفت کنید و با نصیحت های مداوم ذهنش را خسته کنید؟


قرار نیست همیشه حق با شما باشد و نتوانید مخالفت او با نظرات تان را تحمل کنید. چه درست و چه غلط مطمئن باشید که تلفیق 2 نظر خیلی بهتر از انجام یکی از آن هاست. از طرف دیگر همسر شما ممکن است ضعف های زیادی داشته باشد یا اشتباهات بسیاری را مرتکب شود.

 قرار نیست شما این اشتباهات را یک روزه تصحیح کنید. با غلط گیری های مداوم اعتماد به نفس او را از بین نبرید و همه عاقل بودن تان را یک جا به زندگی تان تزریق نکنید.
 

منبع: مجله زندگی ایده آل 
ravanshena30.mihanblog.com   منبع

سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت استخدامی  تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com





نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/3/17 توسط 
طرز فکر خانم ها درباره خواسته هایی که آقایان دارند، موجب می شود همیشه از دست آنها دلخور و عصبانی باشند و از داشتن یک زندگی مشترک رو به رشد، فوق العاده، صمیمی و رمانتیک ناامید شوند. طرز فکر آقایان درباره خانم ها نیز به همان اندازه آنها را دلسرد می کند.

طرز فکر خانم ها درباره خواسته هایی که آقایان دارند، موجب می شود همیشه از دست آنها دلخور و عصبانی باشند و از داشتن یک زندگی مشترک رو به رشد،

 فوق العاده، صمیمی و رمانتیک ناامید شوند. طرز فکر آقایان درباره خانم ها نیز به همان اندازه آنها را دلسرد می کند.

حتما لازم نیست این طور باشد به شرط این که بدانیم زن و مرد در وهله اول هر دو انسان هستند و خواسته های مشابهی دارند.

من از آقایان و خانم هایی که به رشد و پیشرفت شخصی خود اهمیت می دادند سوال کردم که برای ساخت یک زندگی مشترک عالی چه خواسته هایی از همسر خود دارند. پاسخ آنها می تواند برای شما غیرمنتظره باشد.

در این مقاله متوجه می شوید که خواسته های آقایان دقیقا با آن چه خانم ها در این باره فکر می کنند. منافات دارد.

 هم چنین شما خانم ها با نکاتی آشنا می شوید که به وسیله آنها مرد ایده آل خود را حفظ کرده و زندگی مشترک فوق العاده ای خواهید داشت.



آقایان خواهان رابطه عاشقانه، صادقانه و بجا هستند.

رابطه صادقانه برای آقایان در اولویت قرار دارد. یک مرد همسری می خواهد که به سوالات او صادقانه پاسخ بدهد و حتی در اطلاع رسانی داوطلب و پیش قدم باشد.


او همسری می خواهد که با اطمینان خواسته ها و نیازهای خود را به زبان آورد.


او همسری می خواهد که واقع بین باشد و با مهربانی حقیقت را بیان کند. یک مرد همسری می خواهد که او را سرزنش نکند و به حفظ اصالت خویش اهمیت بدهد.

خانم ها گمان می کنند همسرشان از آنها می خواهد که سطحی نگر باشند، اصلا نیازها و خواسته های خود را عنوان نکنند و هیچ چیز نخواهند.


خانم ها فکر می کنند آقایان آنها را نیازمند و بسیار حساس می دانند و می خواهند از خواسته های خود چشم پوشی کنند.

 بعضی از خانم ها معتقدند که اجازه ندارند هر چیزی را همان طور که هست به زبان آورند و در صورت اظهارنظر جسورانه، از سوی مرد طرد خواهند شد.

نکته ای برای خانم ها: آقایان خواهان رابطه ای رک، مستقیم و شجاعانه هستند بدون این که خشم و ملامتی در کار باشد. یکی از روش های مسرت بخش این است که یاد بگیرید حقایق و نیازهای خود را به او منتقل کنید.

آقایان، همسری خودکفا، خاطرجمع و مطمئن می خواهند.

یک مرد می خواهد همسرش او را به خاطر خودش – نه از روی ضعف و نیاز مالی و عاطفی – بخواهد.


یک مرد دوست دارد زن زندگی اش او را بخواهد و به او نیاز داشته باشد و در عین حال هویت و فردیت خودر ا حفظ کند.

 یک مرد می خواهد همسری فعال و مستقل با دوستان و علایق جداگانه داشته باشد. از سوی دیگر بریا بودن در کنار همسر خود ارزش قایل هستند.

خانم ها فکر می کنند آقایان نمی خواهند همسرشان به آنها نیاز داشته باشد. خانم ها فکر می کنند مرد زندگیشان نیازی به همراهی آنها ندارد و برای باهم بودن هیچ ارزشی قایل نیست.

 خانم ها فکر می کنند اگر نیازهای خود را بیان کنند، مرد را دلسرد کرده و او را فراری می دهند.

نکته ای برای خانم ها: یک همسر خوب. یکی از قدرتمندترین روش های جذب مرد ایده آل و تشکیل یک زندگی پرهیجان این است که برای خودتان زندگی مسرت بخش و کاملی داشته باشید.

آقایان، خواستار رابطه و زندگی مشترک بدون سلطه جویی و بهره برداری هستند.

آقایان به هیچ عنوان نمی خواهند زیر نفوذ کسی باشند. آنها نمی خواهند ذهن همسر خود را بخوانند یا سیگنال های ارسالی او را ترجمه کنند.

 آنها نمی خواهند مجبور شوند فراتر از حد آمادگی خود در یک رابطه پیش بروند. آنها نمی خواهند به خاطر تمام مشکلاتی که پیش می آید سرزنش شوند. آنها نمی خواهند در این بازی، مطیع و فرمانبردار کسی باشند.

به عقیده خانم ها، آقایان اصلا دوست ندارند حرف بزنند و تنها راه انتقال نیاز به آنها همین زیرکی و روش های ماهرانه است.


 آنها فکر می کنند برای پیشرفت زندگی باید مرتبا به آقایان نکاتی را گوشزد کنند. طرز فکر خانم ها این است که آقایان ارزشی برای تعریف و تمجید قایل نیستند، پس باید فقط آنها را سرزنش کرد.


نکته ای برای خانم ها: آقایان، زرنگی و زیرکی شما را در هیچ زمان و تحت هیچ عنوان تحمل نمی کنند. برای جذب مرد ایده آل و تشکیل زندگی مشترک عالی، یاد بگیرید در سرتاسر زندگی بدون ذره ای تردید خواسته ها و نیازهای خود را بیان کنید. باید بگیرید مراقب وقت همسرتان باشید. یاد بگیرید از او تعریف و تمجید کنید.


آقایان، خواهان رشد هستند.


یک مرد همسری می خواهد که شهامت و توان خندیدن به اشتباهات خودش را داشته باشد. او همسری می خواهد که بتواند سهم و نقش خود را  در زندگی مشترک ببیند و آن را پیاده کند.


 زن باید ثبات احساسی و عاطفی داشته باشد. یک مرد می خواهد همسرش از لحاظ فردی رشد کند و مسوولیت رویدادهای عاطفی زندگی خود را برعهده بگیرد.

خانم ها فکر می کنند آقایان از آنها می خواهند که همیشه خوب باشند. آنها گمان می کنند همسرشان هیچ علاقه ای به رشد و پیشرفت روابط و زندگی دونفره خود ندارند.

 آنها فکر می کنند آقایان فقط به دنبال خانم های زیبا هستند و اصلا به رشد عاطفی، محبت و مهربانی، نقش حمایتی یا عشق یک زن توجهی نمی کنند.

نکته ای برای خانم ها: یک مرد به دنبال همسری می گردد که به بلوغ عاطفی رسیده باشد. بلوغ عاطفی به معنای این نیست که احساس نداشته باشید،

 یعنی این که بتوانید مسوولیت احساسات خود را برعهده بگیرید. برای جذب یک مرد ایده آل و تشکیل یک زندگی بادوام، باید یاد بگیرید مسوولیت احساسات و عواطف خودن را قبول کنید.

آقایان، از زندگی مشترک خود وفاداری و تعهد می خواهند.

وفاداری جزء بایدهای زندگی مشترک است. درواقع یک مرد همسری را می خواهد که از صمیم قلب به زندگی مشترک خود وفادار بماند. به اعتقاد خیلی ها تعهد به معنای وفاداری و اشتیاق برای تلاش – حتی در شرایط سخت زندگی – است.

به عقیده خانم ها، آقایان دوست ندارند برای حفظ زندگی مشترک خود تلاش کنند و به محض این که شرایط کمی پیچیده و بغرنج شود، پا به فرار می گذارند.


نکته ای برای خانم ها: آقایان نیز به اندازه شما خانم ها از بی وفایی نفرت دارند. مردان اهل زندگی می دانند چگونه باید زندگی خود را بسازند و از وفاداری به عنوان یکی از اجزاء اصلی زندگی مشترک خبر دارند.

آقایان، همسری می خواهند که بداند چگونه باید با مرد زندگی خود رفتار کند.

بسیاری از خانم ها با همسر خود چنان رفاری می کنند که غرور آنها را می شکنند و به آنها احساس بی لیاقتی و عدم کفایت می دهند.

 مردان به شنیدن تعریف و تمجید نیاز دارند، باید بدانند چه کارهای خوبی انجام داده اند و آن قدر همسر خوبی هستند که عشق و قدردانی همسرشان را از آن خود کرده اند.

خانم ها فکر می کنند آقایان نیازی به آنها ندارند و برای نظرات، حمایت و تعریف و تمجید آنها ارزشی قایل نیستند. به عقیده خانم ها مردها برخلاف زن ها به خیلی چیزها اصلا اهمیت نمی دهند،

به همین دلیل است که زن مرتبا مجبور است زبان به گله و شکایت باز کند. ملامت و سرزنش، تنها راهی برای بیان دلخوری و رنجش است.

نکته ای برای خانم ها: بیشتر آقایان خواهان تشکر و قدردانی از سوی همسر خود هستند. تشکر کردن


از همسر به جای پیدا کردن خطاها و اشتباهات او، یکی از قدرتمندترین ابزارهایی است که برای دوام زندگی مشترک در اختیار شماست.

منبع: مجله موفقیت


ravanshena30.mihanblog.com   منبع

سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت استخدامی  تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com




نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/3/17 توسط 
جهان هر اندازه پیشرفته‌تر می‌شود، نیاز انسان تنها به ارتباط هم بالاتر می‌رود. انسان صنعتی که خود، آرمان‌ها و انگیزه هایش را گرفتار جهان مدرن می‌بیند ناگزیر است آن را پذیرفته و تابع آن باشد اما در فطرت خود در اوج شکوفایی و تکنولوژی دنبال عنصر دیگری است تا او را از تنهایی رها کند.

بنابراین او باز هم تکنولوژی را تنها راه تسکین دردهای خود دانسته و با پیشرفته تر کردن آن سعی می‌کند ارتباط خود را گسترش دهد.
بطوری که بعد از انقلاب صنعتی ارتباط انسان از تلگراف به تلفن تحول پیدا کرد و اکنون عمده ارتباط‌های بین فردی و یا حتی جمعی با وسیله پیشرفته‌تر مخابراتی یعنی تلفن‌های همراه شکل می‌گیرد. او همراه با توسعه علم سعی می‌کند دلتنگی‌هایش را کاهش دهد

مثل اینکه تلاش دارد سیستمی را اختراع کرده تا افراد هنگام صحبت کردن با تلفن همراه بدون در نظر گرفتن بعد مسافت تصویر یکدیگر را هم ببینند.

با این پیشرفت و توسعه در زندگی مدرن امروزی آنچه بیشتر از هر چیز جلب توجه می‌کند. اثر ورود این قبیل دستاوردهای بشری در زندگی آنها است. تئوری‌های اولیه جامعه‌شناسی و روانشناسی اجتماعی اثر تکنولوژی را بر زندگی انسان اثری جامع‌تر دانسته و معتقد است

تنها تکنولوژی است که به فرآیندهای فکری و روانی افراد تأثیر می‌گذارد. در حالی که مطالعات گسترده‌تر نشان داده است که این رفتار و خواسته‌ها و برخوردهای انسان است که بر تکنولوژی تأثیر متقابل می‌گذارد.

ورود فرهنگ جدید ارتباطی

در هر حال هم تکنولوژی تحت‌تأثیر شخصیت و روند فکری افراد قرار می‌گیرد و هم آدمی متأثر از تکنولوژی و دنیای مدرن خویش است. بدین ترتیب مطالعات زیادی پیرامون اثرات تکنولوژی بر زندگی افراد صورت گرفته است و نتایج جالبی نیز به‌دست آمده است.

دکتر علیرضا شریفی یزدی، جامعه‌شناس و عضو پژوهشکده خانواده در این باره می‌گوید: «دنیای معاصر ما دو ویژگی بارز دارد و آن هم بالا بودن حجم تبادل اطلاعات و ارتباطات الکترونیکی میان افراد است. این دو ویژگی کاملاً در وسیله ارتباطی تلفن همراه قابل مشاهده است.


زیرا تلفن همراه امروزی دستگاه چند رسانه‌ای است که افراد می‌توانند اخبار را از آن ردیابی کرده و به اینترنت و شبکه‌های روز دنیا متصل شوند و حتی از طریق آن به تحصیل مجازی در دانشگاه بپردازند. در همه این حالات این دستگاه مدرن روی زندگی انسان‌ها و ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی‌شان تأثیر می‌گذارد.

نسل‌های گذشته به‌دلیل محدودیت ارتباطی با افراد کمتری ارتباط فکری داشته‌اند و امروزه تلفن همراه با ورود به زندگی افراد دایره جغرافیایی دوستان را بیشتر پوشش می‌دهد.
امروزه ثابت شده است هر وسیله‌ای پس از ورود به بازار فرهنگ خاصی را وارد آن جامعه می‌کند.

کشورهایی که مبدأ هستند و مبدع تلفن همراه و تکنولوژی‌های بعدی آن هستند معمولاً به‌طور راحت‌تری فرهنگ استفاده را در آن جامعه رواج می‌دهند،

اما وقتی این تکنولوژی به سایر کشورهای مصرف‌کننده سوق داده می‌شود طبیعی است که نیاز به صرف زمان و آگاهی بیشتری برای فرهنگ‌سازی دارد.

گاهی اوقات این تکنولوژی باعث تغییر فرهنگ یک جامعه نیز می‌شود. به‌طور مثال پس از ورود این قبیل وسیله‌های ارتباطی به کشور ما فرهنگ رفت و آمد رودررو خانوادگی و صله رحم و ارتباط چهره به چهره کاهش پیدا کرده و به مرور زمان فرهنگ ارتباط تلفنی جایگزین آن شده است.

با این مثال می‌توان پی برد که علت مقاومت‌های روزبه‌روز خانواده‌ها در برابر پیامدهای منفی این وسیله ارتباطی چیست؟!

پیامدهای منفی استفاده از تلفن همراه

اگرچه تلفن همراه با همه فواید ارتباطی‌اش عضو جدایی‌ناپذیر زندگی ما است و فواید آن بیشتر از ضررهایش است اما از پیامدهای منفی آن که ناشی از همان تضاد و دوگانگی فرهنگی است نیز نباید غافل شد. دکتر شریفی یزدی می‌گوید: «ارتباطات سهل و آسان از طریق دستگاه تلفن همراه باعث شده


امکان نظارت والدین بر فرزندان و رفتار آنها کمتر باشد. در نتیجه کیان خانواده دچار مشکلات جدیدی می‌شود مثل اینکه فرزندانشان با شبکه‌هایی از افراد ناهمساز آشنا می‌شوند و با انبوه‌سازی شبکه‌های تلفنی، فرزندان حتی سیم‌کارت‌های متعددی در اختیار داشته و کنترل آنها از سوی والدین با مشکلات بیشتری روبه‌رو است.

پیشرفت تکنولوژی دستگاه‌های موبایل نیز امکانات نامناسب و خارج از سن مثل بلوتوث‌های ضداخلاقی و شرم ستیز را در اختیار کودکان قرار می‌دهد.

مراجعه به ادامه مطلب



http://up9.iranblog.com/images/l6r843m3sd7igxbkoax9.jpg



دکتر عزت‌اللـه کردمیرزا، روانشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی نیز درباره پیامدهای منفی این وسیله ارتباطی می‌گوید: «وقتی گوشی‌های تلفن همراه به مرور پیشرفته‌تر می‌شوند افراد احتیاج کمتری به برقراری ارتباط پیدا می‌کنند.


آنها با یک پیامک نیاز ارتباطی را کمتر کرده و ارتباط بین فردی و انسانی را به حداقل می‌رسانند و در نتیجه یک آسیب نو ظهور تغییر فرهنگ، عاطفه و احساس افراد را تهدید می‌کند.


بعضی افراد هم با نداشتن تلفن همراه احساس خلأ می‌کنند. ناگوارتر اینکه در برخی فرهنگ‌ها تعداد سیم‌کارت‌های فروخته شده را شاخص توسعه یافتگی آن جامعه می‌دانند


غافل از اینکه با این روند شاخص آسیب‌زایی جامعه مثل انحرافات کودکان و نوجوانان و تصادفات رانندگی و... نیز بالاتر می‌رود و در نتیجه تهدیدی جدی برای جامعه محسوب می‌شود.


در هر حال با دانش به پیامدهای منفی فرهنگی و اجتماعی این وسیله ارتباطی دکتر شریفی یزدی تنها راه رهایی از این پیامدها را آموزش صحیح می‌داند و می‌گوید: «نظام آموزشی و رسانه‌ها موظفند آموزش‌هایی را به افراد داده و خانواده‌ها را در طریقه استفاده فرزندانشان از این وسیله راهنمایی کنند.


اینکه چقدر آنها را در استفاده از تلفن همراه آزاد گذاشته و در برابر استفاده نامناسب از این وسیله چه برخوردی را به کار گیرند؟!


یکی از آموزش‌هایی که لازم است به افراد داده شود روش استفاده از تلفن همراه در مکان‌های عمومی است.


دو دانشمند انگلیسی در سال 1999 یک تحقیق میدانی درباره استفاده از تلفن همراه به عمل آوردند و به این نتیجه رسیدند که عمده تماس‌های افراد در خیابان‌ها و مکان‌های عمومی شکل می‌گیرد


و افراد در این مکان‌ها به طور ناخودآگاه تمایل دارند با صدای بلندتری صحبت کنند و آنها از بودن گوشی تلفن همراهشان احساس امنیت خاطر بیشتری می‌کنند.


خوشبختانه با گذشت چند سال از ورود این تکنولوژی به کشور ما فرهنگ استفاده از آن در خیابان‌ها و مکان‌های عمومی تغییر کرده و افراد در مکان‌های سربسته و شلوغ سعی می‌کنند کمتر از این وسیله استفاده کرده و یا با صدای آرام با آن صحبت کنند.


با این وجود هنوز زمینه‌های فرهنگ‌سازی، تحقیقی و آموزشی پیرامون استفاده از تلفن همراه ادامه دارد. یکی از این زمینه‌ها استفاده از زنگ تلفن همراه در مکان‌های مختلف است.

شخصیت روانی افراد و زنگ تلفن همراه


به طور کلی شخصیت روانی افراد تحت تأثیر عوامل متفاوتی قرار می‌گیرد، یکی از این عوامل ورود تکنولوژی به زندگی آنها است. بنابراین روان‌شناسان و جامعه‌شناسان نیز از این پدیده نوظهور اجتماعی به آسانی گذر نکرده و تحقیقات چندی را به عمل آوردند.
دکتر کردمیرزا در این باره می‌گوید: «در روان‌شناسی


5 عامل بزرگ شخصیت مطرح است که براساس آن افراد به پذیرای تجربه، انعطاف‌پذیر، برون‌گرا، درون‌گرا یا در خودمانده و سازگار و یا توافق جو تقسیم می‌شوند.

با این تعریف و دسته‌بندی افرادی که از تکنولوژی‌های نو استفاده می‌کنند افرادی هستند که پذیرای تجربه‌اند، انعطاف‌پذیر، برون‌گرا و سازگارند و آن دسته از افرادی که از تکنولوژی‌های نو استقبال نمی‌کنند


افرادی هستند که انعطاف‌پذیری‌شان در سطح پائین‌تری قرار دارد و پذیرای تجربه‌های جدید نبوده و افرادی در خود مانده‌اند.


محسن ایمانی، روان‌شناس نیز در این باره می‌گوید: «افراد براساس شغل، جنسیت، موقعیت اجتماعی و... استفاده‌های متفاوتی از گوشی تلفن همراه دارند


و نسبت نیازشان به این تکنولوژی هم متغیر است. ولی به طور کلی گفته شده است که برخی شخصیت‌ها مثل شخصیت‌های خجالتی سعی می‌کنند از طریق تلفن همراه با دیگران ارتباط برقرار کنند.


همچنین بین شخصیت افراد و انتخاب زنگ تلفن همراهشان رابطه مستقیم برقرار است. به طور مثال فردی که شخصیت آرامی ‌دارد از زنگ‌های با ریتم آرام استفاده می‌کند و شخصیت‌های رؤیایی به سراغ زنگ‌هایی می‌روند که ریتم ملایمی داشته و آنها را در رؤیاهایشان غرق می‌کند.

بنابراین انتخاب برخی زنگ‌ها دلیل عاطفی داشته و فرد با شنیدن آن آهنگ خاطراتی برایش تداعی می‌شود و افراد هیجانی از آهنگ‌هایی با ریتم تند استفاده می‌کنند. از این رو هر فرد براساس روحیات و تمایلاتش از زنگ‌هایی خاص استفاده می‌کند.


تعدادی از دانشمندان تحقیقی در این زمینه به عمل آوردند. آنها قبل از بررسی استفاده افراد از گوشی تلفن همراه از آنان خواستند تا پرسشنامه شخصیت را پر کنند.


سپس ریتم‌های آهنگ تلفن همراه را به چند دسته زنگ‌های ضربه‌ای، خاموش (سایلنت)، آرام و با هارمونی بالا، بلند و با ریتم تند آهنگ‌های معروف دسته‌بندی کردند. آنها در نتایج تحقیق خود دریافتند افرادی که از زنگ‌های ضربه‌ای و غیرمنتظره استفاده می‌کنند


مثل صدای بوق یک کامیون یا صدای حیوانات و... معمولاً شخصیت‌های غیرقابل پیش‌بینی دارند و نیازمند جلب توجه عامه مردم هستند. گفته می‌شود این افراد غالباً بلوغ فکری‌شان در سال‌های بالاتر عمر آنها رخ می‌دهد. البته برخی افراد نیز به طور غیرمنتظره‌ای صدای یک کودک یا یکی از اعضای خانواده خود را روی زنگ تلفن همراهشان قرار می‌دهند


که این موضوع نیز نشانگر وسواس فکری آنها است. افرادی که سعی می‌کنند در موقعیت‌های مختلف از صدای خاموش یا در اصطلاح تکنولوژیک آن، «سایلنت» استفاده ‌کنند شخصیت‌هایی محتاط داشته که بیشتر جویای امنیت هستند و صدای ناگهانی و تکان‌دهنده تلفن همراه آنها را بی‌قرار و مضطرب می‌کند.
همچنین کسانی که از آهنگ‌هایی با ریتم آرام و نت‌های با هارمونی بالا استفاده می‌کنند


معمولاً خواهان زندگی آرام و بی‌دغدغه بوده و درون‌گرا هستند و بیشتر از هر چیز جویای آرامش‌اند. البته توصیه غالب روان‌شناسان اجتماعی و جامعه‌شناسان بر این است که افراد از این زنگ‌ها استفاده کنند. زنگ‌های معمولی که در موقعیت و مشاغل متعدد، مناسب است.


خصوصاً افرادی که به طور مداوم با اقشار متفاوت جامعه در ارتباط هستند این زنگ می‌تواند بهترین انتخاب برای آنان باشد. انتخاب آهنگ‌های معروف ویژه کسانی است که سلیقه‌های فردی خاصی دارند. خصوصاً کسانی که از موسیقی‌های خاص استفاده می‌کنند این ویژگی در آنها بارزتر است

و معمولاً گفته می‌شود این افراد تفکرات اندیشمندانه‌ای درباره استفاده از گوشی تلفن همراه دارند. البته افرادی نیز هستند که از موسیقی‌های قدیمی برای زنگ موبایل خود استفاده می‌کنند که در این صورت گفته می‌شود آنها افرادی هستند که خاطرات قدیمی‌شان را بیشتر دوست داشته و روحیه باستانی دارند.


با این تفاسیر با گسترش تکنولوژی بررسی‌های جامعه‌شناختی و انسان‌شناسی نیز ادامه دارد و به نظر می‌رسد برای فرهنگ‌سازی ورود تکنولوژی جدید به جامعه ابتدا می‌بایست تحقیقات و پژوهش‌های جامعه‌شناختی و روان‌شناسی متناسب با فرهنگ شکل گیرد.



ravanshena30.mihanblog.com   منبع

سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت استخدامی  تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/3/17 توسط 


دوران نامزدی به طور رسمی از زمان عقد آغاز می شود و تا شروع زندگی زیر یک سقف ادامه دارد. یکی از مهمترین دغدغه‌هایی که در این نامزدی رسمی وجود دارد، حد روابط دختر و پسر و فاصله آنها از همدیگر است.

این که خانواده ها باید بر اساس عرف عمل کنند و مانع از روابط آزاد دختر و پسر به عنوان یک زوج شوند یا باید طبق مجوز شرع، روابط زناشویی را برای آنها مجاز بدانند و تصمیم گیری در این زمینه را به خودشان واگذار کنند.

بطور کلی زمانی‌که عقد جاری می‌شود، زن و شوهر از لحاظ قانونی و شرعی به همدیگر محرم می‌شوند. اما یک سری روابط بین این دو تابع فرهنگ و اجتماع است.

به عنوان مثال ممکن است خانواده سختگیری بیشتری کنند که اینها زیاد با همدیگر ارتباط برقرار نکنند و این رابطه‌ها بستگی به فرهنگ خانواده زوجین دارد.

اگر این زوج تابع یک محیط و یک خانواده و یک فرهنگ باشند طبیعتا بهتر می‌توانند با همدیگر کنار بیایند. ولی اگر فرهنگشان با هم متعارض و متفاوت باشد مشکلاتی ایجاد می‌شود.

در دوران عقد زوجین چه به هم بگویند؟

هرچقدر زوجین با همدیگر رک و راست تر باشند بهتر است؛یک مزیتی که در دوران عقد وجود دارد این است که اگر بین زوجین مشکلی به وجود آید،


تا آنجا که ممکن است با مداخلات صحیح خانواده‌ها و مشورت کردن با آنها برطرف می‌شود و یا با مراجعه به مراکز مشاوره مشکلشان حل می‌شود.

دوران عقد بهترین دوران شناخت است زیرا افراد با ارتباط عاطفی و زناشویی می‌توانند به روحیات و رفتار یکدیگر آگاه شوند.

یک نکته مهم در دوران عقد این است که اگر زوجین در دوران عقد به این نتیجه رسیدند که واقعا با هم نمی‌توانند زندگی کنند، باید از هم جدا شوند.


طلاق گرفتن قبل از عروسی، آسیب کمتری به زوجین وارد می‌کند تا بعد از عروسی و بچه دار شدن.

در این زمینه شاید خانواده‌ها نگرانی‌هایی دارند و می گویند که اگر دوران عقد طولانی شود زن وشوهر

ممکن است مشکل به خلاف بربخورند و ناشی از این اختلافات می‌توانند راحتتر از هم جدا شوند در

صورتی در دوران عقد باید به تمام مسائل اشراف کامل داشت و در صدد رفع اصولی مشکلات بود.

همچنین دوران عقد فرصت مناسبی جهت شناخت بهتر و عمیق‌تر زن و مرد از یکدیگر و در نتیجه ورود به زندگی با تفاهمی بیشتر است.

به عبارت دیگر دوران نامزدی دوران آشنایی تکمیلی است و یک ازدواج نیمه تمام محسوب میشود. لذا نباید انتظار داشت که آنچه افراد در زندگی مشترک تجربه میکنند، در این دوره نیز تجربه کنند.

از دیگر مسائل مهمی که وجود دارد مسائل ایدئولوژیک یا همان مسائل اعتقادی و مذهبی است در دوران عقد باید دقت بیشتری به آنها شود.

این مسئله در زمینه مسائل اجتماعی ، فرهنگی و حتی سیاسی هم صدق می‌کند به عنوان مثال مواردی بوده


که زوجین در بحران‌های سیاسی کارشان به طلاق کشیده شده است. برخی از خانواده‌ها در تب و


تاب‌های سیاسی جامعه تازه می‌فهمند از لحاظ سیاسی هیچ هم خونی با همدیگر ندارند و اختلافات بالا می‌گیرد.

این مسئله بسیار مهم است که طرف مقابل را اجبار نکنیم که حتما در همه زمینه‌ها مثل همسرش فکر کند.


تمام زمینه ها مانند رفت و آمد خانوادگی، مسافرت رفتن، ، بچه دار شدن ، نحوه تربیت فرزندان با هم صحبت کند

و نحوه صحبت کردن آنها طوری باشد باید اجازه بدهند فرد مقابل راحت و بدون رودربایستی حرف خود را بزنند و شنونده خوبی باشند.

اصول و حد روابط در دوران عقد چگونه است؟
ravanshena30.mihanblog.com   منبع

سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت استخدامی  تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com




 

نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/3/17 توسط 

 تمرکز حواس:
یعنی عوامل حواس پرتی را به حد اقل رساندن… تمرکز هر شخص به نسبت کاهش عوامل حواس پرتی او افزایش می یابد و بنا به تغییرات موقعیت ذهنی و محیطی او تغییر می کند . بیشتر افراد گمان می کنند که تمرکز یک امر ذاتی و تغییر آن ناممکن است ، در حالی که تمرکز یک امر اکتسابی است و باید هر روز پرورش و جهت داده شود و هر کس با هوش عادی خود می تواند به آن دست یابد. پس برقراری تمرکز حواس به میزان کاهش عوامل حواس پرتی بستگی دارد . یعنی هر چه عوامل مزاحم و مخل تمرکز بیشتر باشند توانایی حفظ تمرکز حواس کمتر است و بر عکس. لذا حواس پرتی ؛ یعنی خارج شدن از روند مطالعه یا جریان کا ری و فرو رفتن در افکار و تخیلات و یا انجام کار دیگر. 
منشاء حواس پراگندگی:
حواس پرتی یا منشاء ذهنی و درونی دارد و یا منشاء بیرونی و محیطی 
حواس پرتی درونی و ذهنی:
عبارت است از اشکالات فکری انسان و اندیشه هایی که موانعی بر سر راه توجه دقیق به مطالعه و تمرکز حواس ایجاد می کنند. این موقع شامل مواردی از قبیل: درد، رنج، غم وغصه ، نگرانی، گرسنگی و تشنگی ، سردی و گرمی ، ترس و خشم و شادی ، سردرد و … می باشد

حواس پرتی بیرونی و محیطی:
آنچه که به محیط پیرامون فرد ارتباط پیدا می کند و یا تحریکات غیر عادی که توسط حواس مختلف انسان ایجاد می شوند مانند نور شدید و نور ضعیف ، صداهای ناهنجار، روشن بودن رسانه ای صوتی و تصویری و نظایر اینها ممکن است فرایند تمرکز حواس را با اشکال مواجه کنند. رهایی از حواس پرتی و ایجاد تمرکز حواس در افراد مختلف ، متفاوت است و به حالت درونی ، تجربه ها مکان و موقعیت آنها بستگی دارد. . برخی از افراد اظهار می دارند که من آدم کاملا حواس پرتی هستم و برخی دیگر می گویند نمی توانم تمرکز حواسم را به روی کاری حفظ کنم . در حالی که این تفکر غلط است و هیچ کس نباید خود را فردی کاملا حواس پرت یا فاقد تمرکز حواس بداند بلکه بهتر است وقتی که تمرکز حواس فردی دچار اختلال شد ، بگوید در این لحظه و در محیط فعلی حواس پرتی من بیشتر و میزان تمرکزمن کمتر است. لذا حواس پرتی بیشتر علل درونی دارد و به طبیعت خود فرد، ویژگیها، حالات روحی و روانی، و عادات فردی بستگی دارد.بی شک حواس پرتی بیرونی آسانتر از عوامل حواس پرتی درونی بر طرف می شود .پس می توان بدون توجه به عوامل محیطی مانند : سرو صدای زیاد، شلوغ بودن محیط و حتا داخل موترسرویس و هنگام مسافرت تمرکز حواس خود را حفظ کرد . اما نمی توان در حال گرسنگی و یا تشنگی شدید نگرانی و ناراحتی دگرگونی فکر و اندیشه با تمرکز مطالعه کرد و یا کار دیگری را با تمرکز انجام داد و مطالعات و یا تجربیات زیادی این موضوع را تائید کرده است که یک انسان می تواند در محل پر سرو صدا و نا آرامی با تمرکز و توجه کافی مطالعه کند.

روشهای تقویت تمرکز حواس:
تمرکز حواس هنگام مطالعه کلید اصلی و اساسی درک و فهم مطالب است. و کلید اساسی تمرکز حواس استفاده از روشهایی است که باعث تقویت و پرورش ومهارت در برقراری تمرکز حواس هنگام مطالعه می شوند. بنا براین بدون تمرکز حواس ممکن است درک و فهم مطلبی که فقط یک ساعت وقت لازم داشته باشد ، ساعتها وقت بگیرد اما به خوبی فهمیده نشود و امر مطالعه بی فایده است و اثر مثبتی نخواهد داشت. لذا کاربرد روشها و فنونی که به خواننده کمک می کند تا هنگام مطالعه فعال باشد ، تمرکز حواس را تقویت و مهارت فرد را در ایجاد تمرکز حواس هنگام مطالعه افزایش می دهد این روشها عبارتند از:

 ترک افکار منفی و داشتن افکار مثبت:
مطالعه عمیق و یادگیری ثمر بخش وقتی حاصل می شود که فرد تصور مثبتی از خود داشته باشد و به خود اعتماد کند . زیرا اعتماد به خود در موفقیت مؤثر است و مهارت را بیشتر و نیرو را افزایش داده و مغز را سالمتر می کند . وقتی می خواهید کاری انجام دهید از گفتن کلماتی همانند : نمی خواهم ، نمی دانم، نمی توانم بپرهیزید. جمله« این کار محال» است را از دفتر زندگی خود خط بزنید ، ترس و بدگمانی و بی ارادگی را از ذهن خود دور کنید . هرگز به خویشتن اجازه ندهید که هیجانات و افکار منفی شما را در خود غرق سازد و تمرکز حواس شما را مختل کند. اعتماد به نفس داشته باشید و پیوسته به نزد خود تکرار کنید که قادر به انجام کار هستم ، می توانم انجام دهم و باید انجام دهم . بدین طریق تفکر مثبت را در خود پرورش دهید. قوی بودن اعتماد به نفس احساس شعف و شادی را در شما بوجود می آورد و در حالت شادمانی از تمرکز حواس خوبی برخوردارید. بهتر فکر می کنید، بهتر مطالعه می کنید و نتیجه کارتان بهتر می شود.
مارگریت کوربت می نویسد « انسان در بحر اندیشه های خوشایند حافظه بهتری پیدا می کند و ذهن در حالت آرامی قرار می گیرد و میل به یادگیری را در خود بوجود می آورد» لذا خود پنداری مثبت مهمترین کمک برای تمرکز و یادگیری است اگر بتوانیم تصورات غلط ومنفی را از ذهن خود دور نموده و تصورات مثبت را جایگزین کنیم ، می توانیم علاقه به مطالعه و یادگیری را در خود ایجاد کنیم چرا که علاقه به مطالعه شرایط اصلی و اساسی ایجاد تمرکز حواس به هنگام مطالعه است .آلفردآدلر روانشناس مشهور ، در دوره جوانی در درس ریاضی بسیار ضعیف بود
. معلمش این موضوع را با والدینش در میان گذاشت آنها باور کردند که
آدلر در درس ریاضی ضعیف است ، آدلر هم این موضوع را پذیرفته بود . یکی از روزها که معلم مسئله ای را روی تخته نوشته بود و شاگردان کلاس از حل مسئله عاجز مانده بودند ، آدلر جواب مسئله را پیدا کرد ، پای تخته رفت و در میان حیرت همگان مسئله را حل کرد . فهمید که توانایی درک و فهم مطالب درس ریاضی را دارد ، استعدادش را باور کرد، تصورات مثبت را جایگزین تصورات منفی کرد و از آن به بعد یکی از دانش آموزان ممتاز درس ریاضی شد

 

 

 آمادگی برای مطالعه:
برای شروع مطالعه ، ابتدا بایستی خود را از جهات گوناگون آماده کرد، زیرا حداکثر آمادگی ، مقدمه ای برای علاقمندی به مطالعه، ایجاد تمرکز حواس و یادگیری بهتر می باشد. منظور از آمادگی پیدایش تمام شرایطی است که شخصی را قادر می سازد تا با اطمینان به موفقیت و اعتماد به نفس، به تجربه خاصی بپردازد .

 آمادگی بدنی:
به رشد و تکامل طبیعی بدن ، تندرستی و نداشتن نقصهای بدنی مربوط است. گاهی وجود بیماریهایی مانند زخم معده، میگرن، سردرد و نظایر اینها باعث از بین رفتن تمرکز حواس و مانع مطالعه فرد می شود و فرد تا به دست آوردن تندرستی کامل قادر به برقراری تمرکز حواس و مطالعه ثمر بخش نیست و انگیزه کافی هم برای مطالعه ندارد
آمادگی ذهنی: آمادگی ذهنی را می توان از خصوصیاتی نظیر رشد گویای سالم ، قدرت تفسیرو تعبیر اشکال ، توانایی درک همانندیها و نا همانندیها میان کلمات و … شناخت دانست .

آمادگی اجتماعی:
به ماهیت و وسعت تجارب فرد بستگی دارد که می توان آنرا با تجربه و تحلیل زمینه خانه و خانوادگی ، محیط وسیع اجتماعی که او در آن تجربه اندوخته است و تربیت پیشین او تعیین کرد.

 آمادگی روانی:
آمادگی روانی به شکل پیچیده ای با رشد و تکامل بدنی ، ذهنی و اجتماعی آمیخته است . خستگی، بی قراری ، بی تابی، کوتاهی زمان، دقت نداشتن تمرکز در مطالعه ، واکنشهای منفی نسبت به خود و دیگران ، ضعف اعتماد به نفس و نظایر آنها همگی نشانه نبودن آمادگی روانی ، بدنی ،ذهنی و اجتماعی دانش آموزان و دانشجویان ، اجرای برنامه های آموزشی ، تمرکز حواس و فرایند یادگیری را آسانتر و مطلوبتر می کند

 داشتن علاقه به مطالعه:
مطالعه ثمر بخش از دو عامل متاثراست: یکی علاقه نسبت به مطالب خواندنی ، دیگر کاربرد ماهرانه فنون مطالعه نسبت به مطلب خواندنی سبب می شود تا شخص به مطالعه بیشتر بپردازد ، مطالعه بیشتر منجر به بهتر شدن فنون مطالعه می شود ، کاربرد فنون بهتر ، مطالعه را آسانتر ، سریعتر و لذت بخش تر می سازد؛ در نتیجه علاقه خواننده نسبت به مطالعه افزایش می یابد. پس تا زمانی که فرد تمایل یا علاقه به انجام کاری نداشته باشد نمی تواند برانگیخته شود. لذا وقتی خواننده به موضوعی علاقه مند می شود، خود به خود بر آن تمرکز می کند، بیشتر دقت می کند و به راحتی مطالب را به حافظه می سپارد و بعدا هم خیلی راحت به خاطر می آورد .پس ازعلاقه پیدا کردن نسبت به مطالب، گام بعدی تعیین هدف مطالعه است زیرا هدف زیر بنای انجام کاری است و به فعالیت انسان جهت و نیرو می دهد . هدف ارزشمند، فرد را به خواستن و طلب کردن وادار می کند و نیروی لازم را برای فعالیت در وی بوجود می آورد وسبب پیدایش تمرکز در او می شود . لذا هر فرد برای مطالعه باید هدف مشخصی داشته باشد.« زیرا تعلیم و تربیت علم اهداف است و همه بر این باورند که بدون داشتن هدف، یادگیری کاری بس دشوار و غیر ممکن است» همانطور که فرانکین معتقد است انسان بدون هدف مانند گلوله ای است که بدون هدف شلیک می شود . علاوه بر آن مطالعه بدون هدف یکی از عادات غلط مطالعه بشمار می رود .

 تعیین زمان و مکان مطالعه:
یکی از راه های برقراری تمرکز حواس این است که مطالعه در آن ساعت از روز انجام گیرد که برای فرد مناسبتر است. اما تعیین مناسبترین زمان برای مطالعه کاری دشوار است و به عادات فردی بستگی دارد. برخی افراد عادت دارند تا نیمه های شب بیدار بمانند و با استفاده از سکوت و آرامش شبانه با خیالی راحت و آسوده مطالعه کنند برخی دیگر عادت دارند شب زود بخوابند و صبح زود از خواب بیدار شوند وبه مطالعه بپردازند. با این توصیف تعیین زمان و مقدار مطالعه باعث آگاهی از تمام زمینه مطالعه ، برقراری تمرکز حواس، عدم سردرگمی، جلوگیری از اتلاف وقت و انرژی و فهم بهتر مطالب می شود.
والتر پارک در کتاب خود به نام « چگونه درس بخوانیم؟» چنین می نویسد: « موفقیت یا عدم موفقیت شما در تحصیلات دانشگاهی ، مستقیما به این امر بستگی دارد که چگونه از وقت خود استفاده می کنید ؟ موفقیت در دانشگاه و البته در مقاطع تحصیلی پایین تر نیز بستگی به استفاده اشتباه از زمان دارد .» «محیط آشنای یک اتاق مشخص، در حین مطالعه موجب انصراف کمتر و تمرکز بیشتر حواس می شود ،زیرا لوزم آن اتاق هر روز پیش چشم شما است و کمتر توجهتان را به خود جلب می کند . به علاوه اگر هر روز به وقت مطالعه در اتاق معینی بودید کم کم ذهنتان عادت می کند که به محض رسیدن به آن اتاق آماده تمرکز حواس و فراگیری شود. » بنا براین ثابت بودن مکان مطالعه و مشخص بودن آن به علت دسترسی به آن و فراهم بودن وسایل مورد نیاز از قبیل کتب درسی ، دفاتر، کتاب لغت، خط کش، قلم و نظایر آن جهت مطالعه موجب تمرکز حواس بیشتر و آمادگی ذهنی هنگام مطالعه می شود. پس یکی از بهترین راه های برقراری تمرکز اختصاص دادن یک اتاق مجهز به آنچه لازم دارید ، در موقع مطالعه است. این اتاق خیلی زود مناسب تمرکز و یادگیریتان شده و کار شما را به طور خودکار راحت تر می کند و بعد برایتان یک عادت مفید می شود. « برای داشتن تمرکز به هنگام مطالعه ابتدا باید خود را از دنیای خارج جدا کنید و محیط مناسبی برای مطالعه بر گزینید . چنین محیطی باید آرام، روشن و دارای هوای مناسب باشد. هیچ چیز به اندازه سر و صدا ، خسته کننده و مانع تمرکز حواس نیست. ایجاد محیط کار مناسب، به دلیل ایجاد آرامش و شرایط مناسب اهمیت دارد و زمینه ای است برای تمرکز و دقت» یادبگیر که بگویی «نه»:
« زمانیکه تصمیم گرفتید باید مطالعه کنید اما دوستان یا هم اتاقی های شما در خواست می کنند که دور هم جمع شوید ؛ هنر گفتن «نه» را در خود تقویت کنید . اگر این اراده در شما ضعیف است ، می توانید روی در اتاق مطالعه خود بنویسید « مزاحم نشوید» اگر موفق نشدید می توانید کارهای دیگری انجام دهید که نشان دهد شما دوست ندارید که کسی باعث از هم گسیختن افکار شما شود».



طرح سئوال:
طرح سئوال یکی از شیوه های مطالعه دقیق و فعالانه است که در تمام اوقات مطالعه، مفید است. طرح سئوال پیش از مطالعه دقیق، فرد را وادار می کند تا به طور فعالانه و با تمرکز و دقت کافی و با انگیزه و علاقه به مطالعه بپردازد . طرح سئوال هنگام مطالعه یکی از روشهایی است که خواننده را فعال و به طور عمقی او را در گیر مطالعه می کند وسبب برانگیختن جدیت و تلاش وی به هنگام مطالعه می شود و فرد برای یافتن پاسخ به سئوالات بایستی تمرکز حواس خود را حفظ نماید ، زیرا در هنگام مطالعه ، نمی توان بدون تمرکز پاسخ سئوالات را پیدا کرد. بعد از خواندن مطالب با طرح سئوال می توان میزا ن فراگیری خود را ارزش یابی نموده و به نقاط قوت و ضعف خود پی برد و سبب ایجاد نظر انتقادی نسبت به مطالب در فرد می شود. خواننده در مطالعات بعدی برای از بین بردن نقاط ضعف خود با دقت و تمرکز بیشتری مطالعه می کند.

 آگاهی از شیوه های صحیح مطالعه و یادگیری:
« برخی از والدین به طور مدام به فرزندان خود می گویند درس بخوانید، مطالعه کنید، ولی هرگز نمی گویند چگونه مطالعه کنید و روشهای صحیح مطالعه را نمی دانند» بنابر این آگاهی از شیوه های صحیح مطالعه و یادگیری چون: 
تند خوانی 
عبارت خوانی
خواندن اجمالی 
خواندن تجسمی و … به خواننده کمک می کند تا تمرکز حواس خود را هنگام مطالعه حفظ نمایند

 تند خوانی:
تند خوانی باعث توجه و تمرکز بیشتر و فهمیدن مطالب و در نتیجه باعث یادگیری بهتر می شود . فکر و ذهن ما قادر است هزاران کلمه را در دقیقه از خود عبور دهد ولی اگر سرعت مطالعه ما پائین باشد، ذهن وقت اضافی می آورد و ناچار به این شاخه وآن شاخه می پرد و در نتیجه حواس پرتی ایجاد می شود . اما مطالعه سریع و یا تند خوانی فرصت جولان به ذهن نمی دهد و سبب برقراری تمرکز حواس هنگام مطالعه می شود.

 عبارت خوانی :
عبارت خوانی یعنی خواندن عبارات و جملات به عوض خواندن کلمات . عبارات خوانی به نوع دیگری به تمرکز حواس کمک می کند از این طریق خواننده باید با سرعتی که نزدیک به سرعت اندیشیدن اوست . بخواند، اگر سرعت آنقدر کم باشد که ذهن از حالت فعال بودن باز بماند ، احساس دلزدگی ایجاد می شود و چیزهای دیگری ذهن فرد را مشغول می کند و از روند مطالعه خارج می شود . بنا بر این اگر سرعت خواندن با سرعت اندیشیدن هماهنگ باشد باعث افزایش تمرکز حواس می شود.

 خواندن اجمالی:
روش خواندن اجمالی مبتنی است بر یک نمونه گیری سریع از نکات اساسی و صرف نظر کردن از جزئیات، در این روش خواننده مطالب را سازمان بندی می کند ، آنگاه هدف از مطالعه خود را مشخص نموده و مقدار زمان مطالعه و میزان دشواری کتاب را تخمین می زند و سپس از طریق سئوال کردن کنجکاوی ، علاقه، دقت و تمرکز حواس فرد ، افزایش میابد.

 خواندن تجسسی:
منظور از روش تجسسی طرح انواع سئوالات جزئی و کلی و مطالعه عمیق و اثر بخش در جهت دست یافتن به پاسخ این سئوالات است … کسی که به دنبال چیزی می گردد به احتمال بیشتری آن چیز را پیدا می کند لذا هدف خواندن تجسسی افزایش دامنه تمرکز و درک عمیق تر معانی است . به همین دلیل خواندن تجسسی تمرکز حواس و علاقه فرد را افزایش می دهد و به او کمک می کند تا مطالب دشوار را تجزیه و تحلیل نموده و آنها را بهتر بفهمد. فهمیدن مطالب موجب تحکیم آنها در حافظه می شود پس خواندن تجسسی برای غلبه بر تنبلی ، حالت کسلی، پرتی حواس، از طریق تحریک حس کنجکاوی و شرکت فعالانه در مطالعه به کار می رود.

ـ جدیت در مطالعه:
به محض نشستن پشت میز مطالعه خواندن را با جدیت شروع کنید ، چرا که اگر سریع مشغول به کار مطالعه شوید ، تمرکز حواس زود به دست می آید « این ضرب المثل چینی را به یاد داشته باشید که: فتح ستارگانی که هزاران فرسنگ از ما دور هستند با بر داشتن قدم اول امکان پذیر است» شک و تردید حاصلی جز حواس پرتی یا انحراف حواس و تسلیم به تخیلات واهی ندارد ، اجازه ندهید چیزی جز مطالعه ذهن شما را مشغول کند . با خود تصمیم بگیرید تا مقدار زمانی را برای مطالعه مشخص کنید و خود را به مدت زمانی خاص محدود کنید . در این زمان از مطالعه دست نکشید ، به مطالعه ادامه دهید ، اما زمان مطالعه را طولانی نکنید بیهوده وسواس به خرج ندهید ، بهانه تراشی نکنید به خود تلقین کنید که فرد با اراده ای هستید و می توانید هر درسی را به خوبی یاد بگیرید. جدی باشید و با علاقه و انگیزه مطالعه کنید تا هنگام مطالعه دچار حواس پرتی نشوید.

ـ استفاده از رهنما:
یکی از شیوه های برقراری تمرکز حواس، استفاده از یک رهنما چون ؛ انگشت سبابه، مداد و … به هنگام مطالعه است . زیرا استفاده از یک رهنما هنگام مطالعه باعث تمرکز حواس بهتر ، افزایش سرعت مطالعه، عادت به روان خواندن، جلوگیری از برگشت دوباره خوانی و اتلاف وقت و جلوگیری از خستگی چشم و ذهن می شود.

ـ خط کشیدن زیر مطالب مهم:
استفاده از این روش یکی از شایعترین راهبردی است که اغلب دانش آموزان و دانشجویان از آن استفاده می کنند.لذا هنگام مطالعه باید با استفاده از یک مداد ، ایده ها و مطالب مهم و اساسی را علامتگذاری نمود. زیرا برای مشخص نمودن ایده ها و مطالب مهم و اساسی و خط کشیدن زیر آنها لازم است با تمرکز حواس و دقت خاصی به مطالعه مشغول شد. پس خط کشیدن زیر مطالب مهم باعث برقراری تمرکز حواس و جلوگیری از حواس پرتی می شود

ـ یاداشت برداری هنگام مطالعه:
یاداشت برداری نوعی تکرار درس است که هم سبب تمرکز حواس و هم موجب بیشتر به خاطر سپردن مطالب می شود . یاداشت برداری خوب ، کاری جدی و فعال است که با اندیشیدن ملازمه دارد ، لذا برای یاداشت برداری باید هنگام مطالعه فعال بود و لازمه فعال بودن ، داشتن تمرکز حواس است و برای برقراری تمرکز حواس جهت نوشتن ، هماهنگی چشم و مغز به منزله نوعی یادگیری تجسمی چند بعدی با قدرتی بی نظیر است که تمرکز حواس را تقویت نموده و فهم مطالب و سرعت یادگیری را افزایش می دهد.

 

اکرم رجبی

کارشناس ارشد روان شناسی تربیتی




ravanshena30.mihanblog.com   منبع

سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت استخدامی  تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com


نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/3/17 توسط 
دوست دارید بیشتر تنها باشید؟ یا به همه شک دارید و می ترسید همه از شما سوءاستفاده کنند؟ همیشه به دنبال چیزهای دست نیافتی هستید؟


مدام به دنبال چیزهای عجیب و غریب و جدید هستید و عاشق خرید کردنید؟ اگر جواب تان به هرکدام از این سوال ها مثبت است در این مطلب می توانید با ویژگی های شخصیتی خود بیشتر آشنا شوید.


دوست دارید بیشتر تنها باشید؟ یا به همه شک دارید و می ترسید همه از شما سوءاستفاده کنند؟ همیشه به دنبال چیزهای دست نیافتی هستید و به محض این که چیزی را به دست می آورید


دیگر در نظرتان ارزشی ندارد؟ یا مدام به دنبال چیزهای عجیب و غریب و جدید هستید و عاشق خرید کردنید؟ اگر جواب تان به هرکدام از این سوال ها مثبت است در این مطلب می توانید با ویژگی های شخصیتی خود بیشتر آشنا شوید.


البته با خواندن دقیق تیپ های مختلف دوستان خود را نیز بهتر خواهید شناخت و یاد می گیرید چگونه بهترین رفتار را با اطرافیان داشته باشید.


البته بهتر است بدانید اسم هر کدام از تیپ ها به نوعی نشان دهنده طرز تفکر و نگرش آن هاست و در اینجا به هیچ وجه قصد برچسب زدن نداریم بلکه فقط می خواهیم ویژگی های شخصیتی افراد مختلف را نشان دهیم تا شما هم خود را بهتر بشناسید و هم با دیگران بهتر رفتار کنید.

تیپ 1: کمال گراهاکه همیشه به دنبال بهترین ها و رسیدن به ایده آل ها هستند، در حقیقت برای این آدم ها مهم است که نقش پسر یا دختر خوب را بازی کنند.

تیپ 2: مهر طلب ها بودند که همیشه به دنبال محبت کردن و بخشیدن به دیگران هستند. آن ها خودشان را فراموش می کنند و فقط برای شان عکس العمل دیگران مهم است، این ها یک جایی از زندگی می فهمند که خود را فراموش کرده اند و فقط زمان خود را صرف دیگران کرده اند.

تیپ 3: موفقیت طلب ها هستند که فقط می خواهند در زندگی موفق و مطرح باشند، این ها می خواهند، دیده شوند و برای شان مهم ترین چیز در زندگی کار است.

اگر شما جزو هیچ کدام از تیپ های فوق نبودید حتما در تیپ های دیگر از این تیپ شناسی 9 گانه قرار دارید، در این شماره با 3 تیپ دیگر آشنا می شوید تا ببنید شما و اطرافیان تان چه ویژگی هایی دارید.

مراجعه به ادامه مطلب

http://up8.iranblog.com/images/dvvwqzv09qusz2n94ss.jpg


? آنهایی که همیشه به دنبال دست نیافتنی ها هستند

این گروه همیشه چیزی را می خواهند که در دسترس شان نیست و برای شان آن چه که دارند، بی ارزش است. معمولا غمگین هستند و همیشه به دنبال خریدن و به دست آوردن چیزهای جدید و خاص هستند

? نشانه های رفتاری

افراد این تیپ خیلی احساساتی هستند.

مهم ترین چیز برای این تیپ افراد داشتن یک رابطه صمیمی در غالب یک خانواده است در واقع بیش از همه تیپ ها به یک خانواده آرمانی فکر می کنند.

آن ها همیشه احساس می کنند، یک گمشده دارند و مثلا احساس این که جای یک رابطه صمیمی در زندگی شان خالی است و این موضوع به دوران کودکی آن ها باز می گردد که تا حدی مورد بی توجهی واقع شده اند.

خیلی به اشتباهاتی که در گذشته مرتکب شده اند فکر می کنند، یعنی بیشتر اوقات یکی از فکر ها و تکیه کلام های رایج شان اگر... و ای کاش... است.


? رمانتیک های غمگین را بشناسید

استعداد هنری زیادی دارند و اکثر آن ها نیز به طور جدی در زمینه های هنری فعال هستند، در واقع بیشتر آن ها 2 شغل دارند، یکی شغلی که از آن پول درمی آورند و دیگر هنری که از آن لذت می برند.

افراد این گروه صورت و چهره ای کاملا احساساتی دارند مثلا که ابروهای کمانی با چشمانی احساسی دارند و نوع حرف زدن و لحن صدای شان نیز آرام و با احساسات است.

به دنبال جلب توجه و دیده شدن هستند.

از همسر ایده آل شان انتظارات رمانتیک فراوانی دارند و اگر همسرشان نتواند این انتظارات را برآورده سازد مورد شماتت قرار می گیرد تا حدی که طرف مقابل احساس خرد شدن پیدا می کند.

رفتارها و خلق و خوی شان کاملا متغییر است یعنی یک زمان هایی خوب و یک زمان هایی بد هستند و این بستگی به نحوه برخورد دیگران و احساسی است که از طرف مقابل می گیرند.

مدام در خانه شان در حال تغییر دکوراسیون هستند.

چون حساس اند و برای شان رابطه صمیمانه بسیار مهم است. وقتی احساسات شان از طرف دیگران چندان جدی گرفته نشود، شدیدا به هم می ریزند و در لاک خود فرو می روند.

خیلی اهل خرید های متنوع و مختلف هستند و همیشه به دنبال چیزهای خاص هستند و در کل بسیار ولخرج هستند.

همیشه به دنبال لباس هایی خاص با رنگ هایی متفاوتی هستند تا بهتر دیده شوند.

معمولا وقتی با دوستان شان دور هم جمع می شوند، دوست دارند شب تا صبح چای و قهوه بنوشند و حرف بزنند.

یک رابطه عاطفی یا صمیمی موفق برای شان در زندگی از هرچیزی مهم تر است و معمولا مهم ترین هدف شان داشتن چنین رابطه ای است.

? کدام رفتارهای شان آزاردهنده است؟

خود را با دیگران مقایسه می کنند و گاهی نسبت به دیگران حسود می شوند. دلیل آن ها برای حسادت این است که چرا دیگران لذت می برند ولی من نمی برم.

نسبت به حرف های دیگران درباره خودشان خیلی حساس و تحریک پذیرند و انتقاد کردن به راحتی می تواند آن ها را به هم بریزد.

چون خیلی احساسی و حساس هستند به همین دلیل گاهی خیلی در احساسات غرق می شوند به طوری که واقعیات اطراف شان را فراموش می کنند.

اگر در جمع دوستان و اقوام شان نتوانند توجه لازم را به سمت خود جلب کنند یا توجه آن ها به سمت شخص دیگری برود، بسیار خشمگین می شوند زیرا برای شان مهم است که در دایره توجه دیگران باشند.

مدام فکر می کنند، تمام چیزهایی را که دارند خوب نیست و باید به دنبال چیزهایی باشند که آن ها را ندارند.

? چگونه می توانند بهتر شوند؟

به احساساتی توجه کنند که در حال حاضر در آن ها وجود دارند نه احساساتی که در گذشته در آن ها وجود داشته است.

باید به این مورد توجه کنند که نباید مدام از چیزهایی که در دسترس شان وجود دارند ایراد بگیرند یعنی نباید مدام به دنبال ایراد گرفتن از همسرشان باشند فقط به این دلیل که او را به دست آورده اند.

مرگ یک بار، شیون یک بار، یعنی یک بار برای چیزهایی که در گذشته از دست داده اند عزاداری کنند و بعد دیگر پرونده گذشته ها را در ذهن شان ببندند و دیگر حسرت گذشته را نخورند.

نباید خودشان را از درون سرزنش کنند چون این امر می تواند باعث شود که فکر کنند دیگران نیز چنین احساسی درباره آن ها دارند.

به جای این که به دیگران فکر کنند و به آن ها حسادت کنند به دنبال یافتن توانایی های خود باشند.

تمرینات فیزیکی و ورزش می توانند به آن ها کمک کند که خوش اخلاق تر بشوند چون آن ها از فضای یکنواخت و کسالت آور خودشان درمی آورد.

? عاقل های مغرور خسیس

این گروه بیشتر دوست دارند که تنها باشند و با دیگران درگیر نمی شوند. افرادی کنجکاو و همیشه به دنبال مطالعه و کسب دانش هستند و همچنین از تظاهر بیزارند

? نشانه های رفتاری

افراد این تیپ خیلی اهل فکر، مطالعه، جست وجو و پیداکردن پاسخ سوالات ذهنی خودشان هستند.

به افراد این تیپ مشاهده گر نیز می گویند، چون عاشق دیدن چیزهای جدید و مشاهده اطراف شان هستند.

این افراد قبل از این که عمل کنند خیلی فکر می کنند، یعنی در مسائل خیلی عمیق می شوند و به دنبال ایده های جدید و فکر های جدید هستند.

اهل سفر هستند به این دلیل که دوست دارند به جاهای جدید بروند و چیزهای نو را ببینند و اصولا سوالات ذهنی شان در این زمینه زیاد است.

اهل مطالعه کتاب های جدید و شرکت در سمینارها و همایش ها هستند.

معمولا به جزئیات خیلی توجه نشان می دهند.

این افراد بیشتر گیرنده هستند یعنی بیشتر دوست دارند شنونده باشند تا حرف بزنند و بیشتر سکوت می کنند تا چیزهای جدید را دریافت کنند. مثلا در کلاس های دانشگاه بیشتر دوست دارند که سکوت کنند و به درس ها گوش دهند تا مدام سوال بپرسند.

به لحاظ احساسی هم بیشتر گیرنده اند یعنی بیشتر از دیگران محبت مدام می گیرند تا خودشان به دیگران احساسات شان را نشان دهند.

می خواهند تنهایی و خلوت شان را نگه دارند تا بتوانند مطالعه و تحقیقات شان را داشته باشند.

در زندگی کاملا برنامه مشخصی دارند یعنی می دانند یک سال دیگر یا یک ماه دیگر یا 6 ماه دیگر می خواهند چه کار کنند.

? کدام رفتارهای شان آزاردهنده است؟

بعد از ازدواج ممکن است همسر خوبی نباشند چون مدام دوست دارند به خودشان برسند و چندان برای دیگران وقت نمی گذارند.

اصلا احساسات شان را نمی شناسند و بیشتر ترجیح می دهند که در دنیای درونی خودشان باشند بنابراین خودشان با احساسات شان مشکل دارند.

هنگام ارتباط احساسی با دیگران کاملا دچار مشکل می شوند چون همیشه احساسات خودشان را سرکوب کرده اند بنابراین نمی توانند به احساس دیگران هم توجه کافی داشته باشند و در نتیجه گاهی دیگران به سختی آن ها را تحمل می کنند.

بعضی از افراد این تیپ خیلی خسیس هستند در واقع خیلی اهل این نیستند که برای دیگران پول خرج کنند و هدیه بخرند و...

از آنجا که دانش زیادی دارند به طور ناخودآگاه به اطرافیان شان نگاه از بالا به پایین دارند و در نتیجه دیگران گمان می کنند که افرادی مغرور و خودخواه هستند به همین خاطر در انزوا قرار می گیرند.

? چگونه می توانند بهتر شوند؟

باید یاد بگیرند که ببخشند و تمرین بخشش کنند چون این افراد عادت کرده اند که فقط از دیگران هم محبت بگیرند هم اطلاعات و هم.... باید بدانند همان قدر که از دیگران چیزهای مختلفی می گیرند گاهی نیز ببخشند و این به بهبود ارتباطات شان نیز کمک می کند.

این افراد باید گاهی نیز بیشتر از این که فکر، می کنند، عمل کنند چون این افراد بیش از اندازه درباره هرچیزی فکر می کنند و در نتیجه آن ها باید بیشتر عمل کرده و کمی ذهن شان را خلوت کنند.

باید روابط اجتماعی شان را افزایش دهند و به دنبال یادگرفتن مهارت های ارتباطی باشند. مثلا اگر همسر شما جزو این تیپ است، می توانید گاهی در جمع از او بخواهید که بیشتر صحبت کند چون او واقعا نمی داند کجا باید حرف بزند.

پرداختن گه گاهی به هنر می تواند تا حد زیادی کمک کننده باشد چون باعث تقویت احساسات می شود. مثلا می توانند به گالری های نقاشی بروند یا فیلم ببینید یا به موسیقی گوش دهند و...

? فکورها را چطور بشناسید؟

آنها احساسات شان را پنهان می کنند، انگار که در دایره امن خودشان پنهان شده اند و اجازه نمی دهند کسی به سمت شان برود و از درونیات آن ها باخبر شود.

بیشتر افراد این تیپ عینکی هستند و کاملا از چهره شان مشخص است که خیلی اهل فکر و مطالعه هستند.

معمولا کم صحبت هستند و بیشتر ترجیح می دهند، به حرف های دیگران گوش کنند تا خودشان حرف بزنند.

تا حدی مرموز هستند چون اصلا از خودشان حرف نمی زنند و از احساسات شان چیزی بروز نمی دهند.

معمولا به دنبال جمع آوری اشیای خاص هستند مثل جمع آوری تمبر یا کتاب های قدیمی یا...

خیلی کتابخوان هستند و به فلسفه خیلی علاقه دارند.

افراد این تیپ معمولا افراد تحصیل کرده ای هستند و بیشتر اوقات تحصیلات شان را تا آخرین مدارج علمی ادامه می دهند یا این که خودشان به شدت اهل کتاب و مطالعه هستند. این افراد از کسب اطلاعات مختلف سیر نمی شوند.

بیشتر درآمدشان را صرف خرید کتاب و.. می کنند.

از نظر دیگران افراد این تیپ کاملا خودخواه و مغرور به نظر می رسند در واقع چون اطلاعات و دانش خیلی زیادی دارند به نوعی به مسائل از بالا به پایین نگاه می کنند.

? ایرادگیرهایی که مدام به دنبال مقصر هستند

این گروه افرادی ترسو و شکاک هستند که به جای عمل کردن، بیشتر فکر می کنند و البته تفکر آن ها بیشتر در مورد این است که در ذهن دیگران چه می گذرد و از نشان دادن خشم خود به شکل مستقیم می ترسند.

? نشانه های رفتاری معرفت جوها

خیلی آدم های بامعرفتی هستند ولی کمی مرموزند و شناخت شان از بیرون کمی سخت است چون هیچ چیزی از خود بروز نمی دهند.

ضعف های دیگران را بهتر از دیگران می فهمند مثلا اگر در یک مجلس خواستگاری حضور داشته باشند، می توانند چیزهایی را ببینند و ایرادهایی را متذکر شوند که هیچ کس به آن ها توجه نکرده است مثلا این که داماد از مادرش می ترسیده .

چون در کودکی بسیار تحت فشار والدین شان بوده اند بنابراین نسبت به اطرافیان زورگو حساسیت بیشتری دارند.

اصولا افراد این تیپ ترس ها و نگرانی های زیادی دارند مثلا مدام می ترسند که دیگران از آن ها سوءاستفاده کنند یا مثلا ماشین یا خانه شان را دزد بزند.

گاهی ترس ها و شک هایش شکل سوءظن هم پیدا می کند و اگر نتواند به طرف مقابل اعتماد کند او را به حریم خصوصی خود راه نمی دهند.

سخت اعتماد می کنند ولی وقتی اعتماد کردند دیگر کاملا به او وفادار خواهند ماند و تا آخر عمر جان شان هم می گذارند.

به راحتی به خاطر دوست شان از خودشان می گذرند مثلا اگر خودشان به پولی احتیاج داشته باشند و دوست شان نیز همان پول را بخواهد، از خود می گذرند.

آدم های محافظه کاری هستند چون ترس و نگرانی های فراوانی دارند.

چندان مثبت نگاه نمی کنند و سعی می کنند بیشتر ابعاد منفی را ببینند تا بتوانند شرایط را بهتر کنترل کنندو به نوعی همیشه احساس خطر می کنند.

یک ترس ناخودآگاه در این افراد وجود دارد و آن ترس از موفقیت است چون می ترسند اگر موفق شوند بعضی ها از آن ها سوءاستفاده کنند.

? چگونه معرفت جوها را بشناسید؟

چشم های این افراد معمولا حالت باریک داشته و به اطراف شان با سوءظن نگاه می کنند.

تلاش می کنند که اعتماد به نفس و قدرت شان را به دیگران نشان دهند.

معمولا به اطرافیان خیلی راحت اعتماد نمی کنند مثلا وقتی با یک همکار جدید مواجه می شوند مدام از او سوال می کنند تا بفهمند از کجا آمده ، چه کاره است و....

در ارتباط با دیگران ممکن است کمی عصبی جلوه می کنند.

در ارتباط با دیگران معمولا به دنبال مقصر می گردند چون ایرادها را زود می بینند و به او احساس گناه می دهند.

در پیدا کردن نقاط ضعف دیگران بسیار استادند، اصولا نسبت به رفتار دیگران خیلی حساس و تیزبین و دقیق هستند.

به طور کلی حواس افراد این تیپ خیلی قوی هستند مثلا گوش های خیلی تیزی دارند و همه چیز را به دقت تحت نظر دارند. در واقع چون ترس های زیادی دارند، می خواهند همه چیز را تحت کنترل داشته باشند.

چندان درونگرا نیستند، یعنی به راحتی با دیگران ارتباط برقرار می کنند با دیگران از توانمندی های شان صحبت می کنند اما در مورد رازها و مسائل شخصی شان حرف نمی زنند.

دوست های زیادی دارند و واقعا جان شان را برای دوست شان می گذارند مثلا اگر یکی از دوستان شان کاری را برای آن ها انجام دهند آن ها چند برابر جبران می کنند.

? آن هایی که زیادی شجاع هستند؟

یک دسته از افراد این تیپ نیز هستند که بسیار جسورند یعنی همیشه به دنبال انجام کارهایی هستند که دیگران از انجام آن ها وحشت دارند مثلا همین افراد هستند که از ارتفاع می پرند یا کایت سوار می شوند یا موتورهای پرسرعت می رانند و... در واقع این ها تیپ ششی هایی هستند که تصمیم گرفته اند با ترس های شان روبه رو شوند، این گروه به دنبال کارهایی هستند که در آن ها ریسک فراوانی وجود دارد مثل تجارت و...

مدام از دیگران ایراد می گیرند مثلا اگر غذایی را جلوی آن ها بگذارید اول ایراد آن را می گویند.

? چگونه بهتر شوند؟

باید اشتباهات خود و دیگران را راحت تر قبول کنند مثلا از این که مدام اشتباهات خودشان و دیگران را گوشزد کنند دست بردارند.

ایمان و اعتقاد به خداوند و در واقع نوعی رابطه معنوی به آن ها کمک می کند که تاحدی از ترس های شان رها شوند. یعنی باید قبول کنند که یک جاهایی فقط باید کار را به خدا بسپارند.

ترس های شان را بپذیرند یعنی اگر از دزدیده شدن ماشین شان می ترسند باید با خود بگویند اگر ماشین دزدیده شودچه اتفاقی می افتد یا این که برای جلوگیری از دزدیده شدن ماشین باید چه کرد، دزدگیر گذاشت؟ یا...

بایدحواس شان باشد که گاهی عصبی و پرخاشگرانه با دیگران برخورد می کنند

باید مهارت های ارتباطی را کسب کنند و یاد بگیرند گاهی به دیگران اعتماد کنند.
ravanshena30.mihanblog.com   منبع

سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت استخدامی  تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/3/17 توسط 
"زهره رحیمی" عنوان کرد: تمایل به ارتباط با جنس مخالف یک نیاز طبیعی است؛ باید نیاز به این گونه ارتباطات با خانواده‌ها در میان گذاشته شود.

وی اظهار کرد: تمایل به ایجاد روابط دوستی یک نوع هنجار است اما بدون مدیریت صحیح، می تواند به صورت یک نوع ناهنجاری بروز کند.

رحیمی یادآور شد: نیاز به جنس مخالف در بیشتر افراد یک پدیده ذاتی تلقی می‌شود اما باید نوجوانان و جوانان در ایجاد این ارتباطات دقت کافی داشته باشند.

این روانشناس بیان کرد: وجود صمیمیت در بین خانواده‌ها بسیار مهم است و در صورتی که اعضای خانواده با یکدیگر صمیمی باشند روابط دوستی اعضا، کنترل و مدیریت می‌شود و


مشکلات بعدی این‌گونه روابط به حداقل خود می رسد در حالی که بسیاری از جوانان ارتباطات دوستی خود را از خانواده پنهان می‌کنند. این امر می‌تواند به واکنش‌های خانواده یا ویژگی‌های خود این جوانان مربوط باشد.

وی اظهار کرد: در حال حاضر دختران و پسران نوجوان به دلیل آماده نبودن بستر خانواده، هنگام دوستی با جنس مخالف وقایع را از خانواده خود پنهان می کنند و


در زمان برخورد با مشکلات پیش آمده از دوستان هم سن خود به عنوان مشاور استفاده می کنند که این امر می تواند موجب بروز مشکل شود چرا که دوستان هم سن و سال نوجوان، معمولا نمی‌توانند مشاور خوبی باشند.

رحیمی عنوان کرد: شناخت افراد از یکدیگر در زندگی مشترک یکی از امور مهمی است که در زندگی‌های سنتی هیچ گونه جایگاهی ندارد چرا که دوران نامزدی که دوران شناخت طرف مقابل است بسیار کوتاه مدت بوده

و دوران عقد نیز به دلیل مراسم و پیچیدگی‌های آداب و رسومش فرایند شناخت افراد از یکدیگر را مختل می‌کند در حالی که بسیاری از زن و شوهرها در زندگی مشترک به دلیل عدم شناخت از اخلاق و رفتار یکدیگر دچار مشکل بزرگی می‌شوند.

وی افزود: بهترین دوران شناخت جنس مخالف از یکدیگر بین سنین نوجوانی تا 25 سالگی است.

رحیمی ادامه داد: در جامعه ما پسران در ارتباطات دوستی بیشتر به دنبال رفع نیازهای جنسی بوده در حالی که دختران به دنبال ارضای احساسات و عواطف خود هستند

که این تفاوت گاهی طرفین را وادار به بروز رفتارهایی می کند که هیچ تمایل درونی به آن ندارند و در نتیجه قادر نخواهند بود با تبعاتش مواجه شوند.

وی بیان کرد: دختران به دلیل نیاز عاطفی به پسران ممکن است تن به درخواست‌هایی از قبیل از دست دادن بکارت خود از سوی پسران بدهند که پس از گذشت زمان، زندگی آنها را بسیار تحت تاثیر قرار دهد.

رحیمی ادامه داد: در بسیاری از این موارد پس از به هم خوردن رابطه، دختران به شدت دچار عوارض روانی افسردگی، کاهش عزت نفس، بی اعتمادی به روابط و افت تحصیلی می شوند

و گاهی اقدام به کارهایی بسیار جبران ناپذیر مانند خودکشی می‌کنند. برخی با تن دادن به ازدواج‌های اجباری حاصل این روابط، یک عمر را در تردید و بی میلی سپری خواهند کرد.

این روانشناس تاکید کرد: والدین باید میزان توانایی ابراز احساسات و اندیشه‌های درونی خود را در بستر خانواده بسنجند، همچنین این بستر را برای برون ریزی‌های هرچه بیشتر اعضاء فراهم کنند


و توانایی خود را فارغ از نگاه‌های احساسی یا سنتی یا اقتدارگرایانه بالا ببرند و به فرزندانشان اجازه بیان نیازهای طبیعی‌شان را بدهند.

رحیمی عنوان کرد: خانواده‌ها می‌توانند یک روز مشخص را به عنوان روز درد و دل برای ابراز احساسات، خواسته‌ها و عواطف یکدیگر تعیین کنند و در این روز تمام اعضای خانواده ناگفته‌های یک هفته خود را نزد یکدیگر اعتراف کنند.

وی تاکید کرد: در صورتی که نوجوانان و جوانان، نیاز خود را به خانواده‌ها مطرح کنند بسیاری از مشکلات، بهتر مدیریت خواهد شد

به شرط این‌که خانواده آمادگی و بلوغ فکری لازم را برای شنیدن رازهای نوجوانش داشته باشد؛ این مهم موجب می‌شود نوجوانان و جوانان در صورت مواجه شدن با این مشکلات هوشمندانه عمل کنند.

رحیمی یادآورشد: برای اصلاح این امور نیاز به یک فرهنگ سازی است؛ این نوع فرهنگ سازی زمان بر بوده و باید تمامی افراد در راستای تغییر نگرش‌ها قدم بردارند.

وی بیان کرد: نیاز به خوردن و خوابیدن یک نیاز طبیعی است و بیان این گونه نیازها در جامعه ما هیچ گونه مشکلی ندارد اما باید از خود بپرسیم چرا نیاز طبیعی جنسی به شکل یک تابو درآمده است

و گفتگوی شفاف در این زمینه تقبیح شده است در حالی که این مطرح نکردن‌ها موجب ایجاد مشکلاتی در جامعه می‌شود که اثرات منفی و مخرب تری را به همراه خواهد داشت.

رحیمی گفت: نادیده گرفتن امیال احساسی و جنسی می‌تواند در جامعه، افرادی با روحیه پنهان و فریب کار به بار آورد؛ برخی افراد به جای مواجهه با واقعیات زندگی بشری در پی پوشاندن آن هستند

و به جای حل مسئله به پاک کردن صورت مسئله می‌پردازند.

این روانشناس عنوان کرد: باید تمامی افراد جامعه آگاه باشند چرا که راه حل رفع نیازها نسبت به گذشته متفاوت شده است

و نگاه به بشر به عنوان موجودی دارای کرامت مشی ما را در تمامی جهان دستخوش تغییر قرار داده است و برخی از پاسخ های قدیمی و متعصبانه دیگر جوابگوی نیاز امروزی نیستند.

وی گفت: تمامی افراد جامعه باید خود را برای نگرش‌های صحیح و به جا آماده کنند و فضایی مشارکتی و صمیمانه را برای یکدیگر فراهم کنند.

 بهترین دوران شناخت جنس مخالف چه سنی است؟
ravanshena30.mihanblog.com   منبع

سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت استخدامی  تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com




نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/3/17 توسط 
یافته های جدید محققان شواهد علمی را ارائه کرده که نشان می دهند قلب زنها بسیار سریع تر و ساده تر از مردها می شکند.پزشکان قلب در پی یکی از اولین مطالعاتی که در سرتاسر آمریکا بر روی نوعی اختلال قلبی انجام داده اند، اعلام کردند میزان ابتلای زنان به «سندرم قلب شکسته» 7 تا 9 برابر مردان است، وضعیتی که در پی وارد شدن فشار عصبی طولانی در اثر شکست سخت عاطفی و یا از دست دادن یکی از عزیزان ایجاد شده و می تواند نشانه هایی مانند حمله یا اختلال قلبی را در زنان ایجاد کند. معمولاً بیماران پس از ابتلا به این سندروم بدون آسیب دیدگی جدی مداوا می شوند.به گزارش سلامت نیوز به نقل از خبرگزاری زنان به گفته محققان دانشگاه پنسیلوانیا یکی از رایج ترین وضعیتهایی که در پی آن زنان دچار این سندرم می شوند، از دست دادن همسر یا مشاهده بیماری شدید همسر است. این سندرم برای اولین بار توسط پزشکان ژاپنی و در سال 1990 شناسایی شد، ژاپنیها نام این وضعیت را «بیماری قلبی تاکوتسوبو» گذاشتند. تاکوتسوبو نام دامهایی ویژه اختاپوسها است که یادآور فرم کوزه مانند قلبهای آسیب دیده است.این سندرم زمانی رخ می دهد که شوک عصبی شدیدی به بدن وارد می شود. این شوک در بدن حمله آدرنالین و دیگر هورمونهای عصبی ایجاد می کند. این حمله هورمونی اتاقک اصلی پمپ خون قلب را به صورت ناگهانی مختل می کند. مبتلایان به این سندروم معمولاً پس از چند هفته کاملاً بهبود می یابند اما در نمونه هایی نیز جان خود را از دست می دهند.پزشکان برای یافتن دلیل رواج ابتلا به این سندروم در میان زنان، مطالعه ای گسترده انجام دادند و نتایج آن را در کنفرانس انجمن قلب آمریکا مطرح کردند. در این تحقیق بررسی اطلاعات ثبت شده در هزار بیمارستان نشان داد تنها در سال 2007 حدود 6 هزار و 229 نفر در آمریکا به این سندرم مبتلا شده اند که از این میان فقط 671 مبتلا مرد بودند. پس از انطباق دادن شرایطی از قبیل فشار خون بالا، سیگار کشیدن و دیگر عواملی که می توانند بر روی اختلالات قلبی تأثیرگذار باشند، دانشمندان دریافتند زنان 5/7 برابر مردان به این سندروم مبتلا می شوند.همچنین میزان ابتلا به این سندروم در میان زنان بالای 55 سال سه برابر زنان جوان بود و زنان جوانتر از 55 سال 5/9 برابر مردان در سنی مشابه به این سندرم مبتلا شده بودند. هنوز دلیل مشخصی برای این پدیده کشف نشده است و تنها مشخص است این سندروم اختلال قلبی است که زنان را بیشتر از مردان تحت تأثیر خود قرار می دهد.براساس گزارش واشنگتن پست، یکی از نظریه های ممکن، نقش هورمونها در ابتلا به این سندروم است. نظریه دیگر این است که تعداد گیرنده های آدرنالین در سلولهای قلب مردان بیشتر از قلب زنان است و از این رو مردان بهتر می توانند استرس را در خود کنترل کنند.



ravanshena30.mihanblog.com   منبع

سوالات تمامی کنکورها :کاردانی کارشناسی دکتری سراسری آزاد فنی حرفه ای وزارت  علمی کاربردی بهداشت استخدامی  تامین اجتماعی
در آزمون برتر  www.azmoonbartar.com

نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/3/17 توسط 
   1   2   3   4   5   >>   >