بازدید امروز: 64
بازدید دیروز: 387
کل بازدیدها: 2225704 « اختلال هویت جنسی » - سوالات ارشد آزاد،سوالات دکتری،سوالات بهداشت،سوالات سراسری،سوالات
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سوالات ارشد آزاد،سوالات دکتری،سوالات بهداشت،سوالات سراسری،سوالات



« اختلال هویت جنسی » از دیدگاه صاحبنظران

آیا می دانید که در تمام دنیا، گذشته از نسل و نژاد، فرهنگ و تربیت، مملکت و ملیت، انسانهایی زندگی می کنند که در بدترین شرایط روحی- روانی به سر می برند. این اشخاص از بدو تولد، تا روزی که فردی به داد آنها برسد، مثل یک پرنده در قفس برای رهایی از موقعیت دشواری که دارند خود را به میله های آهنین آن می کوبند تا شاید در باز شود و بتوانند پرواز کنند.
حمید یکی از این افراد است، افرادی که در علم روانپزشکی آنها را با نام «ترانس سکسوال» می شناسیم.
او را اولین بار در دفتر یکی از وکلای دادگستری ملاقات کردم. در نگاه اول به سختی می توانستم قبول کنم که تا چند ماه پیش او یک زن بوده است.
خودش می گوید: طی سالها بزرگترین مشکل من در زندگی عدم تطابق روح و جسمم با هم بود. درست برخلاف خواهر دوقلویم. یادم می آید از وقتی که موقعیت انتخاب لباس و اسباب بازی داشتم، همیشه با پوشیدن دامن، پیراهن و لباسهای دخترانه مخالف بودم و به جای عروسک، تفنگ، شمشیر و اسباب بازیهای پسرانه را ترجیح می دادم. علاقه ای به بازی با دخترهای همسن و سالم حتی خواهر دوقلویم نداشتم. در عوض تمام دوستان دوران کودکی ام، پسر بچه ها بودند. به این ترتیب تا قبل از رسیدن به سن تکلیف، مشکل چندانی احساس نمی کردم، اما از آن به بعد به ناچار منزوی شدم. هر چه بیشتر می گذشت، بیشتر احساس می کردم، مردی هستم زندانی در پیکر یک زن که نه تنها زیباییها و لطافتهای زنانه بلکه تحصیلات دانشگاهی، شغل مناسب و حتی ازدواج هم، او را از این تعارض عذاب آور خلاص نمی کند. در واقع ازدواج موجب شد من بیشتر خودم را بشناسم و دیگر در این که واقعاً یک مرد هستم تردیدی نداشتم. هر چه خانواده، همسرم و حتی جلسات پی در پی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی، بیشتر تلاش می کردند که من همان جنسیت جسمی که در آن بودم را بپذیرم، مقاومت من بیشتر می شد که به آنها بفهمانم که واقعاً یک مرد هستم... گر چه دوران بسیار سختی بود، اما سرانجام موفق شدم و حالا خوشحالم از این که اکنون می توانم یک زندگی آرام، یعنی بدون تعارض و اضطراب داشته باشم، چون حالا یک هویت واقعی دارم. یک مرد هستم مثل همه مردها....
حمید درست می گوید، او نمی توانست روحش را سرکوب کند و یا این که جسمش را آن گونه که بود، بپذیرد. به همین دلیل برای رهایی از این تعارض ناچار به عمل تغییر جنسیت بود، تا بتواند یک زندگی طبیعی و یک هویت جنسی قابل قبول از نظر خود داشته باشد....

هویت جنسی چیست؟

هویت جنسی حالتی روانشناختی است که احساس درونی شخص را از مرد یا زن بودن منعکس می کند. نگرش جنسی نیز بر یک رشته نگرشها، الگوهای رفتاری و سایر صفاتی که معمولاً با مردانگی و زنانگی مربوطند و توسط فرهنگ خاص افراد تعیین می شوند متکی است، پس شخصی که از نظر هویت جنسی سالم باشد با اطمینان می تواند بگوید «من یک مرد هستم» یا «من یک زن هستم».
نقش جنسی نیز الگوی رفتاری بیرونی است که منعکس کننده احساس درونی و اعلام جنسیتی است که فرد به آن تعلق دارد. یعنی انتقال تصویر مرد بودن در مقابل زن بودن به دیگران. از همین رو در شرایط طبیعی، هویت جنسی و نقش جنسی هماهنگی دارند، یعنی اگر زنی احساس زن بودن می کند، با رفتارش این احساس را به دنیای بیرونی انتقال می دهد، همچنین مردی که خود را به عنوان یک مرد قبول دارد، مردانه عمل کرده و با گفتار و رفتارش مرد بودن خود را ابراز می کند.

جنسیت

محمدعلی سهرابی مهر، وکیل پایه یک دادگستری در مورد جنسیت افراد می گوید: هر انسان دارای 23 جفت کروموزوم است که یک جفت آن را کروموزومهای جنسی تشکیل می دهند و چنانچه دو کروموزوم ایکس (X) زن و مردی در زمان انعقاد، با هم ترکیب شود، جنس ژنتیکی فرزند مؤنث و به صورت XX خواهد بود و اگر کروموزوم Y مرد با کروموزوم X زن ترکیب شود، فرزند مذکر و نمایش کروموزومی وی به صورت XY خواهد بود، همچنین با بررسی غدد هورمونی فرد می توان پی به جنسیت وی برد، ضمن این که از بدو تولد، شرایط ظاهری وی است که به راحتی جنسیت او را مشخص می کند، اما آنچه اخیراً روانشناسان به آن پرداخته اند تشخیص جنسیت فرد براساس خلق و خو، رفتار و کردار و همچنین روابط اجتماعی وی می باشد. در صورتی که تشخیص جنسیت فرد، در چهار مورد مذکور هماهنگ باشد، مشکلی وجود ندارد، اما اگر در هر یک از این موارد فرد دچار ناهماهنگی یا اختلالی باشد، در حیطه روانپزشکی جزو مبتلایان به اختلالات روانی- جنسی محسوب می شود.

انواع اختلالات جنسی

دکتر محمدرضا تلافیان، روانپزشک و عضو کمیسیون روانپزشکی و پزشکی قانونی درباره اختلال دو جنسی می گوید: اصطلاحی تحت عنوان «هرمافرودیسم» یا «دوجنسی» وجود دارد و شامل انواع سندرمها هستند که افرادی با جنبه های تشریحی و فیزیولوژیکی بارز جنس مقابل به وجود می آورند. همچنین یک سری سندرمهایی شناخته شده اند که سندرمهای ژنتیکی محسوب می شوند و تقریباً می توان گفت که درمان قطعی برای آنها تاکنون نداشته ایم.

سندرم ترنر

به گفته دکتر تلافیان، مبتلایان به این اختلال به جای 46 کروموزوم دارای 45 کروموزوم می باشند که در زمان تقسیمهای سلولی در دوران جنینی، ساختار کروموزومی آنها یک کروموزوم جنسی کم دارد، یعنی به جای XX46 دارای XO45 یا «X صفر» می باشند.
در این افراد هورمون جنسی مهمی (زنانه یا مردانه) در زندگی جنینی و پس از تولدشان تولید نمی شود، به همین دلیل حالات جنسی ثانویه در آنان پدیدار نخواهد شد، چون کروموزوم X دوم، که به نظر می رسد مسؤول زنانگی کامل است، وجود ندارد و همواره با کمبود استروژن مواجه هستند. از ویژگیهای دیگر این افراد می توان به گردن پرده دار، پایین بودن خط رویش مو، قامت کوتاه و ظریف و... اشاره کرد و با توجه به این که این نوزادان با ظاهر جنسی مؤنت و طبیعی متولد می شوند، بدون تردید به جنس مؤنث منسوب و در همین نقش پرورش می یابند و به دختران «ناهمجنس گرای معمولی» تبدیل خواهند شد.

سندرم کلاین فلتر

این متخصص می گوید: مبتلایان به اختلال مزبور، پسرهایی هستند که یک کروموزوم جنسی اضافه دارند، یعنی به جای XY46 دارای XXY47 می باشند. ویژگیهای این پسرها را می توان قد بلند، لاغر و دارای رفتارهای جهش یافته به طرف رفتارهای زنانه برشمرد، همچنین ممکن است از لحاظ هوشی کمی ضعیف تر از همسالان خود باشند.
وی می افزاید: افراد مبتلا به این سندرم دارای کروموزوم جنسی XYY47 هستند که مردانی دارای قد بسیار بلند، قدرت بدنی، قیافه خشن و دارای هوشبهری پایین تر از افراد طبیعی می باشند.

اختلال هویت جنسی یا ترانس سکسوال

به اعتقاد دکتر تلافیان، اختلال هویت جنسی، یک اختلال روانپزشکی است که هم آناتومی و هم فیزیولوژی هورمونی و فرمول کروموزومی جنسی فرد هماهنگ، و همچنین ظاهرش هم در همان جنسی است که فرمول ژنتیکی وی می باشد، اما از نظر روانی از آن نقش جنسی که در آن است، در عذاب شدید می باشد.
دکتر علیرضا کاهانی، متخصص پزشکی قانونی نیز درباره اختلال هویت جنسی می گوید: این اختلال یعنی احساس مبرم ناراحتی از ساخت آناتومیک بدن خود و آرزوی مبرم از خلاصی ظاهر جنسی خویش و زندگی کردن در نقش جنس مقابل. به عبارتی «ترانس سکسوالیسم» حالت کسی است که دارای شخصیت مشخص و معین باشد. ولی قویاً معتقد به تعلق داشتن به جنس مخالف است.
به گفته دکتر کاهانی، اختلال هویت جنسی شدیدترین درجه اختلال جنسی می باشد، زیرا از نظر جنسی بین جسم و فکر تناقض و مغایرت وجود دارد، بنابراین شخص سعی می کند در اجتماع به صورت جنس مقابل ظاهر شده و با استفاده از درمان هورمونی و جراحی، ظاهر بیولوژیکی جنس مقابل را احراز نماید. به عبارتی اختلال هویت جنسی، وضعیتی است که فرد میل وافر به گذراندن تمام اوقات حیات خود در نقش جنس مخالف را دارد، یا به عبارتی مردانی که روح و روان زنانه در جسم مردانه دارند و زنانی که روح و روان مردانه درجسم زنانه دارند.

تشخیص فرد ترانس

دکتر تلافیان در این مورد اظهار می دارد: در اختلال هویت جنسی که شایعترین آن ترانس سکسوال «T.S» است، فرد باید به مدت دو سال مداوم و مستمر از آناتومی بدن خود و نقش جنسی که در جامعه و خانواده دارد، شدیداً احساس و ابراز نارضایتی کند و به طور مستمر برای تغییر جنسیت ظاهری خود کوشش و اصرار بورزد.
به گفته دکتر تلافیان، میزان شیوع این اختلال در کل جمعیت از هر 30 هزار مرد یک نفر و از هر 100 هزار زن یک نفر می باشد. پس به طور کلی میزان شیوع این اختلال در مردها سه برابر زنهاست.

سبب شناسی اختلال

به عقیده این متخصص روانپزشکی، علت این اختلال هنوز به طور قطع مشخص نشده است و سبب شناسی آن به چند عامل نسبت داده می شود، اما به احتمال زیاد، مهمترین عامل آن علل ژنتیکی است.
با این حال دکتر کاهانی در مورد سبب شناسی اختلال هویت جنسی معتقد است: در این مورد فرضیات متعددی وجود دارد و علت اصلی آن کماکان ناشناخته است.
به گفته وی، گروهی علت اصلی آن را بیولوژیکی و در تفاوتهای ساختمانی مغز می دانند و گروه دیگر نظریه یادگیری اجتماعی و برخی نیز عوامل روانی- اجتماعی را دخیل می دانند.
دکتر کاهانی همچنین می افزاید: برخی از محققان، سرشت در مقابل تربیت را مطرح می کنند و معتقدند که هویت جنسی بستگی به چگونگی تولد، رشد کودک و نحوه تربیت او دارد. آنان همچنین در شکل گیری خصوصیات جنسی کودک نقش اجتماعی را هم مؤثر می دانند، زیرا اجتماع را می توان شامل خانواده، گروه همتاها و همسالان، مسؤولان مدرسه و همچنین فرهنگی که کودک در آن رشد می یابد، و وسایل ارتباط جمعی نظیر تلویزیون دانست. البته در این بین خانواده نقش بسیار مهمی در رشد هویت جنسی کودک دارد، از جمله آن که معلوم شده است، غیبت پدر یا تسلط مادر در خانواده می تواند در افزایش زنانگی یا کاهش مردانگی در پسرها مؤثر باشد.
به گفته این متخصص پزشکی قانونی، نقش جنسی از بدو تولد یعنی از هنگام اسم گذاری کودک آغاز می شود و رفتارهای متناسب با جنس کودک شکل می گیرد، پس از همین زمان مرد یا زن بودن کودک مشخص شده و به طور مستمر آراستن کودک بر حسب جنسیت وی تداوم می یابد، از جمله لباس پوشیدن، روش کوتاه کردن مو، مسایل تربیتی متناسب با جنس کودک واز همه مهمتر این که والدین نسبت به رفتارهای جنس مخالف در کودکان واکنش نشان می دهند. از همین رو حتی پاداش و تنبیه کودک هم متناسب با جنس او انجام می شود. پس از هیچ طریقی نمی توان متغیرهای محیطی و بیولوژیکی را که از لحظه تولد و شاید قبل از آن بر هم تأثیر می گذارند، نادیده گرفت.
برخی از روانشناسان معتقدند که مصرف هورمونها در دوران بارداری نیز در بروز «اختلال هویت جنسی» جنین مؤثر است، به طوری که در صورت ترشح زیاد تستسترون در دوران بارداری، در مغز جنین دختر، هسته اولیه مردانگی به وجود می آید و در صورت کاهش آن در جنین پسر، وی به سمت دختر بودن گرایش پیدا می کند.
درمان ترانس سکسوال
دکتر تلافیان درباره درمان این بیماران خاطرنشان کرد: پس از تشخیص اختلال مزبور توسط یک تیم متشکل از روانشناس و روانپزشک، رفتار درمانی فرد مبتلا به صورت شش ماه مداوم، «هر دو هفته یک بار» انجام و تلاش می شود، وی در همان نقش جنسی که از نظر فیزیولوژیکی و جسمی دارد، باقی بماند، اما اگر پس از گذراندن این دوره «رفتار درمانی» بیمار متقاعد نشد در نقش جنسی که قرار دارد، باقی بماند، آن گاه توسط پزشکی قانونی مجوز عمل تغییر جنسیت برای او صادر می شود.
دکتر کاهانی نیز در این مورد معتقد است: درمان این نوع بیماران آزمون زندگی واقعی است، به طوری که طی مدت انجام این آزمون از بیمار درخواست می شود برای مدت یک تا دو سال به طور تمام وقت در نقش جنس مقابل زندگی کند، یعنی هم در محیط کار و هم در محیط تحصیل در نقش جنس مقابل باشد. در این دوره بیمار به صورت آشکار آرزوی خود برای تعلق به جنس مقابل را به اعضای خانواده و دوستان نشان می دهد، زیرا این مسأله موجب بروز اضطراب در بیمار شده و احساس طرد شدن در بسیاری از امور زندگی خود را تجربه می کند و در عمل تغییر جنسیت نیز افشای این مسأله می تواند آسیب رسان باشد، بویژه اگر فرد مبتلا متأهل و صاحب فرزند نیز باشد.
دکتر کاهانی در ادامه می افزاید: مسلماً درخواست بیمار برای تعلق به جنس مقابل فشار زیادی بر اعضای خانواده تحمیل می کند، اما اگر اعضای خانواده اش او را درک و از خواسته اش حمایت کنند، همدلی آنها در کاهش تعارض و اضطراب بیمار بسیار مفید خواهد بود.
سید محمد حبیبی؛ روانشناس بالینی، نیز در مورد این اختلال می گوید: اختلال هویت جنسی، اختلالی کاملاً شناخته شده، و در طبقه بندی اختلالات روانی گنجانده شده است، اما ویژگیهای این بیماران به گونه ای است که مخصوصاً دختران از اظهار آن احساس ناراحتی کرده و نمی توانند آن را مطرح کنند، اما در هر صورت آنان اطلاعات کاملی در مورد این مسأله به دست می آورند، به ویژه دخترهای تحصیل کرده و دانشگاهی که از طریق مراجعه به مراکز مشاوره این احساس و تعارضاتی را که با آن مواجه هستند را عنوان و برای درمان آن اقدام می کنند.
به گفته این روانشناس، این اختلال از دوران کودکی آغاز شده و از همان ابتدا افراد مبتلا، علاقه شدیدی دارند که در قالب نقش جنس مخالف باشند. به عنوان مثال اغلب این افراد از همان دوران کودکی یعنی در سنین مهد کودک و پیش دبستانی، تمایل به پوشیدن لباسهای جنس مخالف دارند و معمولاً لباسهایی بین دو پوشش را انتخاب می کنند.
همچنین گرایشهای جنسی این افراد در دوران راهنمایی - اوایل نوجوانی- شروع می شود، یعنی ضمن این که با همجنسهای خودش سر و کار دارد، از بعضی همکلاسیهایش خوشش می آید، اما این موضوع را مطرح نمی کند، ولی اذیت می شود و از این احساس فوق العاده در رنج و عذاب است، به طوری که حتی ممکن است دیگران نیز متوجه چنین احساسی شوند، با این حال این افراد نسبت به اخلاقیات بسیار پایبند هستند. از همین رو دوره هایی از تعارض و اضطراب را می گذرانند که دوره های بسیار سخت و غیر قابل تحملی است.
حبیبی در ادامه می افزاید: تعارضات روحی- روانی این افراد در دوره دبیرستان نیز ادامه دارد به طوری که اگر جرأتش را داشته باشند، این موضوع را با خانواده خود مطرح می کنند و متأسفانه در برخی موارد، از خانواده طرد می شوند.
به گفته این روانشناس، در زندگی این دخترها و پسرها نکات مشترک زیادی مشاهده می شود و آنان تجارب تلخ مشابهی را تجربه کرده اند، زیرا عنوانهای بد زیادی به آنها داده اند. بعضی از خانواده ها با این چنین فرزندانی حتی برخورد فیزیکی هم دارند و ناخواسته آنان را وادار به فرار از خانه و خانواده و آواره کوچه و خیابان می کنند، چه بسا ممکن است افراد مزبور توسط مأموران انتظامی دستگیرشوند، از آن جایی که اکثر افراد درباره این اختلال اطلاعی ندارند، متأسفانه این بیماران را خواه یا ناخواه دچار مشکلاتی می کنند و برچسبهای اشتباهی به آنان می زنند و متأسفانه مشکلات آنان را چند برابر می کنند.

واژگونی کامل هویت جنسی!

پروفسور بهرام میر جلالی، جراح و فوق تخصص G.R.S درباره این اختلال معتقد است: این پدیده یک بیماری محسوب نمی شود، بلکه یک ناهماهنگی روحی و جسمی است که می توان آن را «روان دگر جنسی» و یا همان ترانس سکسوالیسم نامید، که یک واژگونی کامل هویت جنسی می باشد.
یعنی آگاهی و اطمینانی که فرد از جنس خودش پیدا کرده، دقیقاً برعکس واقعیتهای ژنتیک، آناتومیک و فیزیولوژیکی اوست. مثلاً؛ فردی که باید مرد باشد تمام خصوصیات روانی و تمایلات ذهنی او زنانه است یعنی تمام خواسته ها و رفتارش از کودکی دخترانه بوده است.
به گفته پروفسور میر جلالی، چنین فردی بدنش را متعلق به خودش نمی داند و اطمینان دارد که طبیعت درباره او اشتباه کرده است. به طوری که یک ناهماهنگی کامل بین روح، روان و جسم او حاکم است. البته تعدادی از این ناهماهنگیها همیشه در تمام جوامع وجود داشته و دارد، به طوری که از لحاظ آماری بین 2 تا 6 نفر برای هر 100 هزار نفر تخمین زده می شود.

اگر کوششها بی ثمر باقی ماند...!

پروفسورمیر جلالی، اظهار می دارد: تشخیص اختلال هویت جنسی فقط در کار و تخصص روانپزشکان است که باید این اشخاص را از اختلالات جنسی دیگر تفکیک و تاریخچه زندگی وی را به خوبی بررسی کنند. همچنین تمام سعی خود را بر این داشته باشند که فرد مزبور بدن و جسم خود را قبول کند و از این واژگونی هویت جنسی رهایی یابد، اما اگر این کوششها بی ثمر باقی ماند، بهتر است صلاحیت عمل تغییر جنسیت را یک روانپزشک با تجربه در امور اختلالات جنسی تعیین کند، تا از این طریق آخرین درمان صورت گیرد.
وی در ادامه می افزاید: گر چه این عمل یک جراحی منطقی نیست و عمل منطقی ترانس سکسوال، عملی است که تغییراتی در آن مرکز جنس و جنسیت که در مغز این افراد وجود دارد صورت گیرد تا هویت واژگون شده آنان را به شکل مطلوب و هماهنگ با جسمشان درآورد، اما به دلیل این که چنین اقدامی فعلاً میسر نیست، به ناچار از جراح درخواست می شود که بدن شخص مذکور را تا آن حدودی که ممکن است از راه جراحی تغییر جنسیت و هورمون درمانی با هویتی که او از خود دارد، هماهنگ سازد.

تولدی دوباره

بنا به گفته پروفسور میر جلالی، این عمل بسیار مشکل فقط یک شبیه سازی است، به طوری که این اشخاص قادر به باروری نیستند و برای پیدا کردن شرایط دلخواه خود همواره باید تحت درمان هورمونی باشند و با عوارض این عمل بسازند، و از همه مهمتر این که احتیاج به یک متخصص روان درمانگر جنسی و روانپزشک دارند.
با وجود این مشکلات عمل جراحی برای «S.T»ها «تولدی دوباره» است، یعنی فرار از زندان جسم خود، زیرا آنان بعد از عمل تغییر جنسیت راحت تر زندگی و تعادل بیشتری برای سازگاری اجتماعی پیدا می کنند. ضمن این که از تعارضی که قبلاً دچار آن بوده اند نجات می یابند. البته این مزایا در صورتی حاصل می شود که افراد مذکور از حمایتهای لازم خانوادگی برخوردار بوده و تبدیل به مجموعه ای از بیماریهای عصبی و روحی- روانی نشده باشند.

آثار تأخیر در معالجه

حسین زمانی نظامی؛ تکنسین پروفسور میر جلالی و مسؤول «درمانگاه G.R.S» که وظیفه پذیرش، آمادگی قبل از عمل، ارایه کمک به هنگام عمل و مراقبتهای بعد از آن، همچنین راهنمایی بیماران و خانواده آنها برای معرفی به بهزیستی را عهده دار است، نیز درباره ترانس سکسوالها می گوید: یکی از مشکلاتی که بیماران ایرانی با آن مواجه اند این است که در سنین بالا برای درمان مراجعه می کنند، البته علت این مسأله را می توان در ناآگاهی خانواده ها و اشتباه کردن آن با سایر اختلالات روانی- جنسی و فشارهای اجتماعی دانست. به همین دلیل سازگاری اجتماعی این بیماران پس از «عمل تغییر جنسیت» روند سخت تری پیدا می کند.
وی می افزاید: در گذشته این بیماران ناچار بودند برای معالجه به کشورهای دیگر مراجعه کنند و در نتیجه متحمل هزینه و دردسرهای زیادی شوند، اما اکنون درمان این اختلال در ایران امکان پذیر است، ضمن این که بیماران، هزینه های کمتری را متقبل می شوند و از شرایط بهتری برخوردارند.
به گفته وی، تاکنون در «درمانگاه G.R. S میرداماد» 530 مراجعه کننده خواستار تغییر جنسیت بوده اند که 425 نفر آنها «از هر دو جنس» تغییر جنسیت داده اند - البته تعدادی از آنان از کشورهای دیگر مراجعه کرده اند- جالب آن که در این تعداد از «S.T»ها، مورد پشیمان از عمل تغییر جنسیت نداشته ایم و تعداد ناراضی از عمل (به دلیل عوارض پس از عمل جراحی) 10 درصد می باشد که بیشتر آنها قابل اصلاح و ترمیم می باشند، ولی خوشبختانه اکثر آنان زندگی طبیعی دارند و ازدواج هم کرده اند.

تغییر جنسیت از دیدگاه فقهی و قانونی

محمدعلی سهرابی مهر، کارشناس ارشد حقوق خصوصی، در مورد مسایل فقهی و حقوقی مترتب بر موضوع تغییر جنسیت در کشورمان می گوید: قانونگذار بر اساس نوع جنسیت هر فرد در مواردی تفاوتهایی قایل شده که اساس این موارد از «شرع انور» اتخاذ شده است. نمونه آن را در زمینه ادای شهادت در دادگاهها، پرداخت مبلغ دیه در مورد زن و مرد، نحوه تقسیم ارثیه در مورد فرزندان دختر و پسر، عدم قصاص پدر در صورت قتل فرزند و عکس آن درباره مادر و... می توان مشاهده کرد.
ضمن آن که در حقوق خانواده، ولایت فرزند مشترک نیز با پدر و جد پدری است و مادر در آن نقشی ندارد. همچنین ریاست خانواده و حق طلاق هم ضمن پرداخت حقوق مالی زن با مرد است. بنابراین نقش غیر قابل انکار جنسیت در قوانین ما به وضوح مشخص است، به همین دلیل بحث «تغییر جنسیت» از موارد بسیار مهمی است که تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته و به نظر می رسد وضع قوانین خاص مربوط به آن امری کاملاً ضروری باشد.

نظر حضرت امام خمینی(ره) چیست؟

به گفته این وکیل پایه یک دادگستری، در بحث تغییر جنسیت دو فرض متصور است، فردی که زن است و به مرد تغییر جنس می دهد و شخصی که مرد است و به زن تغییر جنس می دهد. در این راستا حقوق و تکالیف فرد براساس این تغییر جنسیت دچار تحول خواهد شد، پس لازم است به طور مشخص وضعیت حقوقی این افراد مورد بررسی قرار گیرد.
سهرابی مهر می گوید: در قوانین مدون این موضوع مورد بررسی واقع نشده و کاملاً مسکوت مانده است، ولی با توجه به اصل 167 قانون اساسی می توانیم با مراجعه به منابع معتبر فقهی نظر فقها را جویا شویم.
حضرت امام خمینی(ره) در کتاب تحریرالوسیله به این موضوع پرداخته اند، که براساس نظر ایشان موارد ذیل بیان می شود.
ایشان در خصوص تغییر جنسیت، مجوز شرعی این عمل را به روشنی بیان می کنند و در مسأله اول قسمت مربوط به تغییر جنسیت، می فرمایند که: «در ظاهر آن است که تغییر جنس مرد به زن به سبب عمل و برعکس آن، حرام نیست وهمچنین این عمل در خنثی حرام نیست تا ملحق به یکی از دو جنس شود، اما آیا اگر زن در خود تمایلاتی از سنخ تمایلات مرد یا بعضی از آثار رجولیت را می بیند یا مرد در خود تمایلات جنس مخالف یا بعضی از آثار را می بیند تغییر آن واجب است؟ ظاهر آن است که واجب نیست.»
وی در ادامه می افزاید: با توجه به فرمایش امام خمینی(ره) تغییر جنسیت حرام نیست، اما اگر شخصی فکر کند چنین احساس متعارضی دارد، آیا ضروری است که حتماً عمل تغییر جنسیت انجام دهد؟ ایشان می فرمایند که واجب نیست و می تواند همان طور زندگی کند.
حال با توجه به داشتن مجوز شرعی، فرض کنیم فردی با اختلال هویت مواجه است، یعنی روح وی منطبق با جسمش نیست و با مراجعه به روانپزشکان نیز این امر مورد تأیید واقع شده است. اقدامات عملی که باید در این زمینه انجام شود تا بتواند تغییر جنسیت دهد را می توان این گونه بیان کرد.
به گفته سهرابی مهر، ابتدا این فرد جهت کسب مجوز از مراجع قضایی برای عمل جراحی باید به دادستان حوزه قضایی محل سکونت خود مراجعه کند و اگر در آن حوزه قضایی دادستان، دارای معاون در امور سرپرستی باشد، می تواند به این قسمت مراجعه و نامه معرفی به پزشکی قانونی را جهت اعلام نظر این مرجع بگیرد.
در مراجعه به پزشکی قانونی، متقاضی به یکی از روانپزشکان معرفی می شود تا با نظر وی، در فاصله زمانی حدود شش ماه تا دو سال پزشک مربوطه نظر خود را به پزشکی قانونی و پزشکی قانونی نیز پاسخ مرجع قضایی را برای تأیید، یا عدم تأیید اختلال هویتی متقاضی اعلام کند.
چنانچه پزشکی قانونی این ناهماهنگی را تأیید کرد، با اجازه دادستان، فرد حق دارد به مرکز تخصصی جراحی عمل تغییر جنسیت مراجعه نماید و با ارایه مجوز اخذ شده مورد عمل جراحی قرار گیرد. البته بعضی از ادارات دولتی از جمله سازمان بهزیستی مساعدت لازم را با این افراد به عمل می آورد و در صورت نیاز جهت کمک هزینه عمل جراحی، وام قرض الحسنه به این افراد پرداخت می کند.
این وکیل پایه یک دادگستری اضافه می کند: پس از عمل تغییر جنسیت، فرد باید گواهی انجام عمل جراحی را از مرکزی که عمل را انجام داده، اخذ کند.
به گفته وی، درست است که از این به بعد روح در کالبد واقعی اش قرار گرفته و فرد از تعارض ناشی از این اختلال راحت شده، اما این شخص مسایل اجتماعی فراوانی را پیش رو خواهد داشت. اولین مشکل حقوقی، تعارض مدرک شناسایی فرد با جنسیت جدیدش می باشد و بناچار باید با مراجعه به مراجع قضایی این مسایل را حل کند که قطعاً کار آسان و سریعی نخواهد بود.
سهرابی مهر ادامه داد: برای این کار فرد باید دادخواستی با خواسته اثبات جنسیت و تغییر نام، به طرفیت اداره ثبت احوال محل صدور شناسنامه اش، تقدیم دادگاه عمومی محل اقامتش کند تا با ارایه مدارک تغییر جنسیت دادگاه این مسأله را اثبات و حکم به تغییر نام او بدهد و پس از تغییر نام در شناسنامه اش، بتواند تمام مدارک خود از جمله گواهینامه رانندگی، گذرنامه و غیره را نیز تغییر دهد.
البته اگر خانمی، مرد شده باشد، وضعیت نظام وظیفه او برای این تغییرات مشکلی است که باید حل شود. بنابراین او پس از تغییر نام با شناسنامه اش به اداره نظام وظیفه مراجعه می کند و چون با توجه به قوانین موجود، این افراد از انجام خدمت وظیفه معاف می باشند، کارت معافیت پزشکی برایشان صادر خواهد شد.

وضعیت تأهل بعد از عمل جراحی

بنابر نظر همین وکیل دادگستری، مسأله دیگری که پس از عمل تغییر جنسیت مطرح است، وضعیت تأهل شخص می باشد. اگر فرد مجرد بود که احتیاج به اقدام دیگری ندارد، چون در صفحه توضیحات شناسنامه، مجوز تغییر نام که اثبات کننده تغییر جنسیت نیز می باشد قید می شود، اما اگر فرد متأهل بود، اقدامات وی باید در دادگاه خانواده نیز پیگیری شود.
سهرابی مهر تأکید می کند: مطابق نظر حضرت امام خمینی(ره) از تاریخ تغییر جنسیت، تزویج باطل می شود بدون این که احتیاجی به قرائت «صیغه طلاق» باشد و نکاح منعقده سابق، منحل می گردد و به فرض آن که در ایام عده، زن عمل تغییر جنسیت را انجام داده باشد الباقی ایام عده طلاق یا حتی وفات، ساقط می شود.
وضعیت مهریه نیز به این صورت است که اگر بعد از نزدیکی عمل تغییر جنسیت روی دهد، کماکان مرد باید تمام مهریه را به زنش که هم اکنون مرد شده، بدون کم و کاست بپردازد، اما در صورتی که قبل از نزدیکی، زن تغییر جنسیت دهد، امام خمینی(ره) می فرمایند: بر ذمه شوهر است که تمام مهریه را بپردازد.

ولایت بر فرزندان

این کارشناس ارشد حقوق در خصوص مسأله ولایت بر فرزندان، زمانی که پدر تغییر جنسیت می دهد، می گوید: در این فرض پدر با تغییر جنسیتش از باب ولایت، دیگر پدر محسوب نمی شود و مادر هم که حق ولایت ندارد، پس ولایت فقط با جد پدری فرزند خواهد بود و با فقدان او ولایت با حاکم است، بنابراین اذن در ازدواج ولی دختر در اینجا فقط با جد پدری است و پدری که تغییر جنسیت داده در این خصوص هیچ نقشی نخواهد داشت، در این فرض، اگر مادر تغییر جنسیت داده و پدر هم تغییر جنسیت داده باشد ولایت به مادری هم که تغییر جنسیت داده و مرد شده است، داده نخواهد شد. اما در مورد وضعیت نکاح زن و شوهری که تغییر جنسیت می دهند، اگر این عمل همزمان باشد، حضرت امام خمینی(ره) می فرمایند: اگر چه بقای نکاحشان بعید نمی باشد، ولی بهتر است مجدداً بین این دو فرد صیغه عقد نکاح قرائت شود و اگر زن پس از عمل خواست با مرد دیگری ازدواج کند، بهتر است با اذن ایشان (مردی که قبل از عمل تغییر جنسیت شوهر او محسوب می شده است) صیغه طلاق قرائت شود.

وضعیت ارث «S.T»

سهرابی مهر معتقد است: وضعیت ارث نیز از موارد حایز اهمیت در این زمینه است. گر چه در خصوص تغییر جنس فرزندان، مشکل زیادی وجود ندارد، چون ایشان براساس جنس پس از عمل، ارث خواهند برد، اما آنچه جای بحث دارد، در مورد پدر و مادری است که تغییر جنسیت داده اند، چون نه پدر محسوب می شوند ونه مادر. پس رسیدن ارث به ایشان محل تردید واقع شده است، البته می توان ملاک تقسیم ارث را زمان انعقاد نطفه فرزندشان در نظر گرفت و با توجه به این که در آن زمان، کدام پدر بوده و کدام مادر، ارث تقسیم می شود، در این باره حضرت امام خمینی(ره) می فرمایند: بهتر است بین ورثه مسأله با مصالحه حل شود.
در مورد اقربیت نیز مسأله به این شکل است که اگر خواهری عمل تغییر جنسیت انجام دهد، انتساب وی با اعضای خانواده قطع نمی شود و برادر محسوب می گردد. این حکم در مورد عمو که پس از عمل، عمه خواهد شد نیز جاری است. همچنین در مورد سایرین هم به همین شکل می باشد، اما موضوع مهمتر این که آیا محرمیت نیز کماکان برقرار خواهد بود، به عنوان مثال پدری که عمل کرده و پس از عمل، مادر پسرش محسوب نمی شود، آیا به پسرش محرم خواهد بود؟ که محل تردید واقع شده و امام خمینی(ره) می فرمایند: بعید نیست که محرم باشند (در مواردی که مطرح شد).
سهرابی مهر تأکید می کند، که این افراد دارای حقوق قانونی و شرعی مشخص هستند و این احکام در صورتی پس از عمل جراحی، بر شخص بار می شود که عمل جراحی تغییر جنسیت وی کاشفیت داشته باشد و در حقیقت جنس را منطبق با روح کرده باشند.

مبدل پوشها

به گفته سهرابی مهر، گروهی معروف به «مبدل پوشها» در جامعه هستند که با وجود سلامت جسمی، روانی و جنسی، صرفاً نوع پوشش ظاهر جنس مخالف را ترجیح می دهند. به عنوان نمونه مردهایی که با نحوه آرایش زنانه و موی بلند در جامعه ظاهر می شوند و یا زنهایی که با پوشش و سبک موی مردانه در مجالس و مهمانیها شرکت می کنند که البته «مبدل پوشها» اغلب اهداف متفاوتی دارند، یا می خواهند با نوع پوشش خود وابستگی شان را به خرده فرهنگ خاصی مشخص کنند یا این که دوست دارند با سایرین متفاوت باشند و از این طریق خود را مطرح کنند، اما گروهی از مبدل پوشها دچار اختلال شخصیت هستند و به طور ناخودآگاه این رفتار را انجام می دهند که در هر صورت با «ترانس سکسوالها» متفاوت بوده و نباید آنان را با هم اشتباه کرد.
دکتر تلافیان نیز می گوید: بررسیها نشان می دهد، هنگامی که افراد «T.S» به سن بلوغ می رسند، چون نیازهای جنسی آنان با آناتومی بدنشان هماهنگ نیست در انتخاب شریک جنسی، از دیدگاه دیگران ممکن است غیر طبیعی به نظر برسند، یعنی با دیگر اختلالات جنسی از جمله «هموسکسوالها» یا «همجنس گرایان» اشتباه گرفته شوند. در صورتی که «ترانس سکسوالها» اصلاً انحراف جنسی ندارند و این یکی از مهمترین مسایلی است که باید هم خانواده بیمار و هم افراد جامعه به طور واضح و روشن بدانند و با چنین افکار اشتباهی موجب رنج و عذاب بیشتر این بیماران نشوند.

نقش خانواده در ایجاد آرامش

دکتر کاهانی، هم می گوید: هنوز در عملکرد خانواده بر روی این بیماران اطلاعات زیادی موجود نیست، ولی پژوهشهای علمی متفاوتی انجام شده که بر نقش خانواده و محیطی که اختلال هویت جنسی در آن به وجود آمده، رشد یافته و شکل گرفته تأکید کرده است، بنابراین حمایت خانوادگی و پذیرش فرد «ترانس سکسوال» از سوی خانواده در موفق بودن درمان، حتی درمان جراحی تغییر جنسیت بسیار مفید و مؤثر است، چون در هر حال این افراد دچار مشکلات فردی، اجتماعی و خانوادگی عدیده ای هستند.
این متخصص پزشکی قانونی در مورد مشکلات فردی «S.T»ها به درگیری و تناقض جسم و روان آنان اشاره می کند و می گوید: مشکلات خانوادگی که آنان دچارش هستند، عدم قبول چنین نقص و عیبی است. همچنین به دلیل وجود دیدگاههای فرهنگی، اجتماعی و جنبه های تعصبی والدین مقاومت به خرج می دهند، که حتی منجر به ضرب و شتم و راندن چنین افرادی از کانون خانواده می شود.
وی در مورد مشکلات اجتماعی «S.T»ها نیز معتقد است: انزوا و طرد اجتماعی این افراد موجب اخراج از مدرسه، آزار و اذیت توسط همسالان، سوءاستفاده افراد خاطی در جامعه، ناامیدی، احساس پوچی و در نهایت افسردگی شدید و عوارض ناشی از آن می شود.
دکتر کاهانی تأکید می کند: به طور حتم اگر مشکلات فردی، خانوادگی و اجتماعی ذکر شده از طریق درمان روانی و خانوادگی، آگاه ساختن مردم از این پدیده به عنوان یک بیماری و درمان روانی، آزمون زندگی واقعی و سپس عمل جراحی برطرف نشود، به هیچ عنوان نمی توانیم آرامش واقعی را در فرد مزبور ایجاد کنیم.

اعظم طیرانی / قدس شماره 5447


نوشته شده در تاریخ سه شنبه 88/12/11 توسط